را بر برنامه های تکراری و ملال آور صداوسیما ترجیح می دهند؟پرسش و ابهامات در مورد صداوسیمای استان کهگیلویه و بویراحمد،با توجه به اینکه روند اقلیت گرایی و فردمنشی را در پیش گرفته،بسیار و ناتمام نشان داده است. اینروزها رسالت مقدس صداوسیما،به عنوان چشم و زبان ملت،به محلی برای نمایش دائمی عده ای قلیل تبدیل شده است،شبکه استانی دنا این روزها تنها در یک چیز خلاصه شده است،تکرار و تکرار و تکرار!حقیقت این است که از این همه تکرار خسته شده ایم،برنامه های با کیفیت پایین و تکراری،موسیقی های بسیار معدود و تکراری،چهره های خاص و تکراری،محافل
سرشار از خنده و شوخی بیجا و تکراری، روایات طنزنما اما توأم با لودگی و تکرار،نواهای محلی با صدای اشخاص معدود و تکراری،ازین همه برنامه های بی محتوای با محتوای تکراری خسته ایم، ما از دو، سه سال پیش، همه این برنامه ها و روایت های تکراری صداوسیمای دنا را از حفظ یم،این همه تکرار ما را دچار روزمرگی و خستگی کرده و طاقتمان طاق شده است.چهره های تکراری مجری هایی که صداوسیمای استان را به قهوه خانه ای تبدیل کرده اند که شبانه روز مباحث و نظرات تکراری و خواب آور را براه انداخته اند،در این روزگار که قحطی رجال در آن بیداد می کند!
چگونه می توان با این همه تکرار کنار آمد؟با این اندک مجریانی که برخی بیش از آنکه متکی به هنر و استعداد خدادادی خود باشند،اساس تقلید و وابستگی به بیان و نوع اجرای مجریان شبکه های سراسری را در صداوسیما بنیان نهاده ند!
چگونه می توانند با چشم پوشی از آنهمه تکرار، با اجراهای دلپذیر،متنوع و شاد خود،مهمان خانه های مردم باشند و دل آنها را شاد کنند؟
آیا با این برنامه های تکراری و کسل کننده ،می تواند مروج و مبلغ خوبی جهت اشاعه روحیه تعهد و نوع دوستی برای جامعه کوچکمان باشند؟آیا این تبعیض های مداوم نسبت به شهرستان ها و مناطق دورافتاده استان که محتاج توجه و اقدام اساسی مسئولین هستند،ربطی به عدالت دارد؟آیا فردگرایی و سلطه اقلیت بر صدا و سیما به معنای شایسته سالاری است؟آیا خود مدیران صداوسیما از این همه تکرار به ستوه نیامده اند؟
آیا مدیران صداوسیما، شبانه ،برنامه های شبکه دنا و طنازی های افراطی و ملال آور آنرا نظاره نمی کنند؟
چگونه است که آنرا صداوسیمای استان و متعلق به مردم نامیده اند،اما تنها در انحصار عده ای قلیل و تکراری قرار گرفته است!؟
آیا صدا و سیمای استان مسیر پیشرفت و رضایت عمومی را می پیماید،یا بی هدف راه ترکستان در پیش گرفته و سرگردان در پی رفع تکلیف است؟آیا دهه ولایت فرصت مناسبی جهت همراهی صداوسیمای استان و بها دادن به گروه های هنری هر شهرستان نبود تا با این پیوند هنری،تنوع و شادکامی عمومی را به سایر نقاط استان تزریق کند؟چرا همیشه به کم و رضایت مختصر قانع بوده و برای رسیدن به جایگاهی برتر سرشار از تنوع و هیجان گام برنمی داریم؟و چرا و چرا …؟اصل سخن ما اینست که درست که کهگیلویه و بویراحمد از محرومیت رنج می برد و سراپا نیاز است،اما گذر زمان ثابت کرده که این استان،پتانسیل های بسیار و نبوغ و استعدادهای شگرفی را در خود نهفته دارد که با برخوردار شدن از توجه مسئولین استان و بخصوص صداوسیما و همچنین در اختیار داشتن فضای کافی،خواهد توانست با نیروی اراده و پشتکار گره گشای بسیاری از مشکلات استان باشندو با اندیشه و نبوغ خود بر همه این تکرارهای مداوم و ملال آور پایان بخشند.توصیه ما به صداوسیمای استان این است که با فراخوانی عمومی و کشف نخبه های گوشه کنار استان،با جذب
بهترین ها،هم مروج شایسته سالاری باشند و هم همه را از محبت و موهبت های صداوسیما برخوردار ساخته و تبعیض و انحصارطلبی و فردگرایی را پایان ببخشند.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وبلاگ گرماسیر، تاریخ انتشار: دوشنبه 1 شهریور 1395 ، کدخبر: - ، www.garmasire.blogfa.com