شعار سال: اگر تولد کرونا در ایران را دی ماه ٩٨ فرض کنیم هم اکنون ١٧ ماه از ظهور کرونا در ایران میگذرد.
قریب به یک سال و نیم هست که با دوقطبیهای مختلفی در درمان، دارو، واکسن، تعطیلی، نوآوری، سفر، قاچاق، مدیریت، آمار و ... مواجه هستیم.
یک دوقطبی مهم که بعد پایان جنگ، کمتر مورد التفات قرار میگیرد و از تفسیر و تأویلهای علمی و آیات و روایات و بندهای قانونی در جهت نادیده گرفتن آن کمک گرفته میشود، دو قطبی "فقر و غنا" است.
-در دو قطبی درمان، کشمکش جدی بین مدعیان طب اسلامی و طب مدرن به جاهای باریک کشید.
-در دو قطبی دارو بحثهای رمدسیویر، دگزامتازون، آلرگارد، تریاک، فایپیراویر، وبتامین ها، وافارینها و سایر کورتون ها، دوقطبیهای علمی و تجاری را همزمان ایجاد میکرد.
-دوقطبی واکسن از گزارههای صریح حیاتی "واکسن بخرید" تا "واکسن نخرید"، واکسن ایرانی در مقابل خارجی، واکسن غربی در مقابل شرقی تا افزایش قیمت سهام هولدینگها و شرکتهای دارویی از نشانههای این دوقطبی بود.
-در دوقطبی تعطیلی هم واحدهای کسب وکار در مقابل مکانهای دولتی، مذهبی، تفریحی، حمل و نقل شهری و سایر فعالیتها هنوز مطرح است.
-دو قطبی نوآوری از پاشیدن پاک کننده روی خودروها، خیابان ها، پیادهها تا اختراع کرونایاب، در مقابلِ نوآوری در تولید ونتیلاتور و ماسک و گان را شامل میشد.
-دوقطبی سفر بیشتر بین سفرهای کاری، زیارتی و تفریحی ایجاد شد.
-دو قطبی "ناصرخسرو/غذاودارو" هم که جای خود را در روابط پدرخواندههای قاچاقچی با مردم دارد.
-دو گانههای مدیریت بین نظامیان و دولتیان در توانایی مهار کرونا، بین خود دولتیان و سایرین شکل گرفت.
-دوگانههای آمار بین شهرداری و وزارت بهداشت، رسانه ها، نظام پزشکی، مراجع مستقل از یک برابر تا چهار برابر را تخمین میزد.
چرا دوگانه "فقر و غنا" فراموش شد؟
-ابتدا اعلام شد که کرونا عادلانه حمله میکند و تفاوتی بین فقیر و غنی نمیشناسد.
-سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که برای ریشه کن شدن این جهانگیری میبایست همزمان به همه فکر کرد.
-هجوم کرونا چنان سهمگین بود که فقیر و غنی در ابتلای به آن خود را به یک اندازه ناتوان دیدند.
-در ابتدا که دارو و واکسنی کشف نشده بود فرقی نمیکرد که پول داشته باشی.
-در ابتدای امر اغلب مراجعه کنندگان به بیمارستانها از مناطق مرفه بودند و اغلب آمار رسمی به نام همین محلات ثبت شد.
اما فاجعه تبعیض، از توانایی بشر برای مقابله با پاندمی آغاز شد.
•کشورهای دارا توانستند لاکدان جدی اعلام کنند، دسترسی به دارو و واکسن، تخت بیمارستانی، ونتیلاتور و کپسول اکسیژن پیدا کردند، طرحهای حمایتی را توسعه دادند، کارشناسان برجسته مدیریت بحران را به خدمت گرفتند.
•برعکس، در کشورهای عقب مانده شعار، رقابت تخریبی، عمق دیکتاتوری، ناتوانی مدیریتی، فساد، کتمان حقایق و تبعیض تا جایی توسعه پیدا کرد که بیمارستانها و درمانگاههای خصوصی، آشکارا از پذیرش بیمار با دفترچههای درمانی، تأمینی، خدمات اجتماعی و حتی بیمه تکمیلی سرباز زدند. کارفرمایان در کمال جدیت، بخشی از کارگران و کارکنان را اخراج کردند و بخشی دیگر را مجبور به کار در شرایط آلودگی وسایط نقلیه عمومی و محیط کار کردند.
این تبعیض مضاعف شاید در کشورهایی که به قول هافستد تحمل "فاصله ثروت" را دارند آسان باشد، اما در فضای عدالت طلبی کشور ما شایسته است که ضمن حل سایر مشکلاتِ تبعیض محورِ کرونایی، سریعا کلیه بیمارستانها و درمانگاههای خصوصی را ملزم گردانند تا پذیرش بیماران کرونایی را بدون، اما و اگر حداقل با دفترچه پذیرا باشند و هزینه را با اسناد و مدارک به حساب دولت بگذارند، از افساد مقامات دولتی و عمومی در توزیع واکسن جلوگیری کنند و. بدانند که کرونا هم مانند إسکندر و چنگیز و تیمور خواهد گذشت و روسیاهی به ذغال خواهدماند.
دکتر جلیل خاوندکار عضو هیات مدیره شورای انجمنهای علمی کشور
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال