پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۶۵۲۶۱
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۹
مدیر مرکز تخصصی فقه نظام پیش از ظهر یکشنبه ۲۳ آبان، در نشست تخصصی «مدل نظام سازی قرآن پایه» اظهار کرد: قوانین کنونی ما برای تأمین مقاصد مکتب تدوین نشده است، بلکه برای تدوین مقاصد مادی ما تنظیم شده‌اند و کارآمدی لازم را در راستای نظام‌سازی اسلامی ندارند.
شعار سال: نشست تخصصی «مدل نظام سازی قرآن پایه» امروز یکشنبه ۲۳ آبان از سوی پژوهشکده شهید صدر با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین محمد حاج ابوالقاسم، مدیر مرکز تخصصی فقه نظام، برگزار شد.

در ادامه سخنان وی را می‌خوانید:

ما به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که آیا می‌توانیم با اتکا به قرآن به سمت نظام سازی حرکت کنیم؟ برای اینکه به یک نظام اجتماعی دست پیدا کنیم نیازمند طی کردن مقدماتی هستیم. نظام اجتماعی مجموعه‌ای از قوانین، آداب، عادات و رسوم است که به صورت نوشته یا نانوشته بر زندگی اجتماعی افراد جامعه سایه انداخته است. به تعبیر مقام معظم رهبری، فرهنگ به مثابه هوایی است که در آن تنفس می‌کنیم؛ لذا نظامات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ذیل فرهنگ هستند و اصل در نظامات، نظام فرهنگی و نیز نهاد برآمده از نظام است.

نحوه شکل‌گیری ساختار

ذیل نظام، ساختار قرار دارد که به یک معنا تولیدشده نظام است، یعنی ساختار‌ها برای تحکیم قوانین و مقررات و آداب و عادات متناسب با نظام شکل می‌گیرند و هر نظامی نهاد خودش را می‌طلبد. اگر نظام الهی بر محوریت ایمان به خدا و آخرت باشد، باید ساختار‌های این نظام متناسب با آن شکل بگیرد؛ لذا اگر ساختار‌های برخاسته از نظام غربی را در نظام اسلامی حاکم کنیم، دچار تناقض رفتاری می‌شوند، چون برای تحقق بخشیدن به اهداف یک نظام دیگر ساخته شده‌اند و همواره در کارکردشان دچار تعارض می‌شوند.

در طول چهل سال اخیر ساختار‌های متناسب با نظام خودمان را ساخته‌ایم، اما نتوانسته‌ایم ساختار‌های برآمده از نظام غربی را از بین ببریم. گاهی این ساختار‌ها موازی با هم حرکت می‌کنند و گاهی ساختار‌های غربی و در برخی موارد نیز ساختار‌های اسلامی غلبه کرده‌اند. این ساختار‌ها که سازه‌های تمدنی‌اند معلول هستند و غرب برای برطرف کردن نیاز‌های خود آن‌ها را ساخته است. از منظر فلسفی باید بین علت و معلول سنخیت وجود داشته باشد، چراکه هر معلولی از هر علتی ساخته نمی‌شود. وقتی تعریف ما از مقصد تشکیل‌دهنده این ساختار، تعریف خاصی است، خود به خود ساختار متناسب با قصد و غرض شما شکل می‌گیرد و اگر قبول کردیم نظام اسلامی، مقصدی متفاوت از نظامات غربی دارد، نمی‌توانیم بپذیریم که همان ساختار‌ها مقاصد ما را تأمین کند.

برای مثال، چون جامعه غربی به دنبال لذت بردن بیشتر انسان در زمینه غذایی است، به سمت توسعه لذت در تنوع غذایی حرکت می‌کند نه لزوماً از منظر مفید بودن برای بدن مخصوصاً از جهات معنوی که موردد نظر ماست، در حالی‌که ما معتقدیم برای تکامل روحی باید غذایی که به جسم داده می‌شود در مسیر تکامل روح باشد. پس در فرهنگ غذایی‌مان دارای حلال و حرام هستیم و اشتباه است که فکر کنیم ظاهراً نیاز‌های ما با نیاز‌های غربی‌ها مشترک است. در زمینه پوشش هم یک انسان غربی پوشش را برای جلب توجه بیشتر می‌خواهد تا در محوریت نگاه‌ها قرار گیرد و مخصوصاً در زمینه پوشش بانوان به سمت و سویی می‌رود که برهنگی را زیبا جلوه دهد، اما در نظام اسلامی پوشش برای جلب توجه نیست، بلکه برای جلوگیری از جلب توجه و خودنمایی است.

تفاوت ارزش‌های زندگی انسان مؤمن و غیرمؤمن

مسکن در جامعه غربی صرفاً برای آرامش نیست، بلکه مکانی برای تفاخر هم هست؛ لذا مناطق مرفه و فقیرنشین را شاهدیم، اما اسلام چنین چیزی را قبول ندارد و حتی کاخ‌سازی در اسلام مذموم است. پس تمام نیاز‌های ما در مسیر یک هدف تعریف می‌شود. اگر بخواهیم به یک سازه تمدنی برسیم، باید از چارچوب‌های ارزشی شروع کنیم که ذیل آن مکتب شکل می‌گیرد و ذیل نظام، ساختار‌های تمدنی ایجاد می‌شوند؛ بنابراین سازه‌های تمدنی در آخرین مرحله تمدن‌سازی قرار می‌گیرند.

اگر پذیرفتیم که ارزش‌های حاکم بر زندگی یک انسان مؤمن و غیرمؤمن متفاوت هستند، طبیعتاً نظام حاکم باید متفاوت باشد. در قرآن کریم در سوره کافرون آمده: «قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ؛ بگو اى کافران آنچه مى‌‏پرستید نمى‌‏پرستم و آنچه ‏می‌پرستم شما نمى‌‏پرستید و نه آنچه پرستیدید من مى‌‏پرستم و نه آنچه مى‌‏پرستم شما مى‌‏پرستید دین شما براى خودتان و دین من براى خودم.» قرآن در اینجا فرموده که، چون خدای ما متفاوت است دین ما هم تفاوت دارد. دین فقط یک سلسله اعتقادات نیست، بلکه رفتار‌های فردی و اجتماعی هم بخشی از دین است و این رفتار‌ها تولیدکننده نظام اجتماعی هستند؛ بنابراین نظام اجتماعی ما با غربی متفاوت است.

علم اقتصاد اسلامی در تحقق ارزش‌های مکتب اسلام به ما کمک می‌کند، چون خودِ علم مجموعه‌ای از گزاره‌هاست؛ لذا اینکه در این علم به چه گزاره‌هایی توجه شود اهمیت دارد. علم اقتصاد برای اینکه چه کنیم مردم در فعل و انفعالات اقتصادی به سود بیشتری دست پیدا کنند و از سوی دیگر برای اینکه به زُهد برسند دارای راهکار است. در واقع در اقتصاد اسلامی به اموری توجه می‌شود که در اقتصاد غربی توجهی صورت نمی‌گیرد و مسائل علم اقتصاد اسلامی با مسائل علم اقتصاد غربی متفاوت است.
 
قوانین کنونی توانایی نظام‌سازی اسلامی ندارند

نقش قرآن در ساخت نظام اجتماعی

حال نقش قرآن در ساخت این نظام اجتماعی چیست؟ در بخش ارزش‌های بنیادین تردیدی نیست که اگر مسلمان هستیم، باید این ارزش‌ها را از قرآن بگیریم، اما آیا این ارزش‌ها در قرآن به مثابه یک مکتب ارائه شده است یا خیر؟ نوع نگاه به قرآن بسیار مهم است. در اغلب نگاه‌های تفسیری نمی‌توان از قرآن مکتب استخراج کرد، بلکه صرفاً تک‌گزاره‌هایی وجود دارند که می‌توانند کنار هم قرار بگیرند و تشکیل مکتب دهند، اما اگر به گونه دیگری به قرآن نگاه کنیم، به چنین هدفی دست پیدا می‌کنیم. آن نوعِ دیگر نگریستن این است که قرآن مسیر تمدن‌سازی پیامبر اسلام (ع) را از آغاز رسالت ایشان تا پایان حیات به نمایش می‌گذارد؛ یعنی قرآن کتاب تمدن‌سازی پیامبر اسلام است و اگر پا به پای پیغمبر حرکت کنیم، می‌توانیم از قرآن مکتبی منسجم و دارای ساختار را استخراج کنیم؛ لذا باید به قرآن نگاه تاریخ‌مند داشته باشیم، یعنی تمام آیات قرآن را متناسب با تاریخشان ببینیم.

پیغمبر اسلام (ص) از روز اول تمرکز خود را روی مسجد نگذاشت، بلکه تمرکز ایشان بر ظلم‌ستیزی، دفاع از حقوق مظلومین و عدالت‌طلبی بود و به همین جهت مردم به دور پیامبر جمع شدند؛ لذا ما هم در اقتصاد، سیاست و فرهنگ و تربیت باید به همین شکل عمل کنیم. البته ما در خلأ زندگی نمی‌کنیم، بلکه در محیطی هستیم که نظامات اجتماعی اطراف ما در فرایند چندصد ساله در محیط غربی شکل گرفته و بر زندگی ما سایه افکنده‌اند؛ لذا باید دو کار را انجام دهیم؛ کار اول این است که ساختار‌های اجتماعی خود را بسازیم و آن‌ها را توسعه دهیم و کار دوم این است که آسیب‌های نظامات اجتماعی موجود را به حداقل برسانیم.

گاهی ما دنبال عدم مغایرت یک نظام اجتماعی با گزاره‌های اسلامی و گاهی دنبال تطابق آن‌ها هستیم. ساختار قانونی ما فعلاً دنبال عدم مغایرت است و فقاهت در آخرین مسیرِ تدوین قانون قرار گرفته است در حالی که فقاهت باید در رأس باشد. باید در دل یک ساختار اسلامی که مورد تأیید است و تطابق حداکثری با گزاره‌های دینی دارد، نظامات اجتماعی را بسازیم و توسعه دهیم؛ برای مثال برخی از نهاد‌های انقلابی ما همانند سپاه پاسداران تطابق حداکثری با ارزش‌های اسلامی دارند و اگر بتوانیم چنین ساختار‌هایی را تقویت کنیم؛ مثلاً دیپلماسی ما هم کاملاً براساس اصول قرآنی باشد، در مسیر تمدن‌سازی قرار گرفته‌ایم. بدین ترتیب می‌توانیم بسیاری از نهاد‌های موازیِ برخاسته از نظامات غربی را کنار بگذاریم.

لوازم مدل‌سازی قرآنی

واقعیت این است که بعد از چهل سال جوانانی داریم که چیزی از اسلام نمی‌دانند و طیفی در جامعه وجود دارد که چیزی از حکومت اسلامی نمی‌داند، چراکه آموزش و تربیت آن‌ها متفاوت بوده است. در شرایط کنونی اولویت اول ما این است که تربیون‌ها را ساماندهی کنیم و تحقق این هدف، غیر از راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات امکان‌پذیر نیست. اگر بخواهیم نظام قرآن‌پایه ایجاد کنیم، باید ابتدا شروع به جذب جوانان کنیم تا اندک اندک در چارچوب ارزش‌های دینی رشد کنند و بستر اصلی هم بسیج و حلقه‌های صالحین هستند، اما متأسفانه امکانات آن‌ها اندک است؛ لذا باید جشنواره‌هایی همانند جشنواره عمار تقویت و به اردو‌های راهیان نور بیشتر توجه شود. همچنین در زمینه‌هایی همانند هنر و چاپ و نشر از افراد انقلابی حمایت شود.

باید تمام مساجد تبدیل به پایگاه‌های جهادی شوند تا جوانان در مسیر تعلیم و تربیت و خدمت به هموطنان مشغول باشند. از جهت ساختاری نیز باید با کمک نهاد‌های دینی به سمت ساختار‌های متناسب با ارزش‌های دینی خودمان حرکت کنیم. می‌توانیم ساختار‌ها را متحول کنیم، اما تاکنون عزم زیادی برای آن وجود نداشته است و امیدواریم در دولت کنونی توجه بیشتر شود. قرآن یک مکتب منسجم دارد، اما یافتنی نیست، بلکه نظام ساختنی است و باید مجموعه‌ای از ساختار‌های بالادستی را متناسب با مکتب بسازیم. قوانین کنونی ما برای تأمین مقاصد مکتب تدوین نشده است، بلکه برای تدوین مقاصد مادی ما تنظیم شده‌اند؛ لذا این قوانین کارآمدی لازم را در راستای نظام‌سازی اسلامی ندارند. زمانی می‌توانیم نظام‌سازی قرآن‌پایه داشته باشیم که مکتبِ برخاسته از قرآن منشأ قانونگذاری ما باشد.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایکنا، تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۴۰۰، کد خبر: ۴۰۱۳۰۵۶، iqna.ir
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین