پاسخ چنین است «میشود،چرا نباید اعلام شود؟» و ماراتونی از سؤالات و پاسخهای تکراری شکل میگیرد. برای مثال مولانوروزی درباره وعده اردیبهشت ماهش میگوید: «ما آن زمان قول دادیم که لیست آثار را به صورت کتابچه منتشر کنیم و این کار را میکنیم.» در واقع پس از شش ماه کتابچهای منتشر نشده است و جواب مرادخانی چنین است: «خب چرا در این 35 سال چنین لیستی را نمیخواستید و الان میخواهید؟» جوابهای مرادخانی همواره به شکل سؤالی مطرح میشود.
این رویه را ملانوروزی پی میگیرد وقتی از او پرسیده میشود بالاخره لیست آثار وجود دارد یا ندارد و جواب چنین است :«مگر میشود که اثری وارد گنجینه شود؛ اما لیستی از آن وجود نداشته باشد؟»
ملانوروزی حتی مدعی میشود چرا باید لیست را اعلام کند و حتی در واکنش به سخن خبرنگار مبنی بر خواست مردم میگوید:«مردم؟»
ملانوروزی مدعی میشود «این جزء سیاستهای موزه است که هر زمان خواست کتابچه چاپ کند و اعلام کند»؛ اما «هیچ موزهای تمام سیاستهایش را اعلام نمیکند!»
ملانوروزی در جای از خبرنگار قانون میپرسد «شما بگویید کدام آثار شناسنامه حقیقی دارند؟» و جواب چنین است: «آقای مولانوروزی ما که حتی نمیدانیم چه آثاری در گنجینه وجود دارند!» این همان خواستهای است که جامعه هنری از موزه میخواهد و نتیجه آن میشود که ملانوروزی اظهار میکند هیچکدام از آثار شناسنامه حقیقی ندارند.
نتیجه این ماراتن همانا که مرادخانی هیچ تاریخی برای اعلام فهرست آثار اعلام نمیکند و آن را منوط به دیدن فهرست گنجینه میداند. او یک واقعیت عجیب را نیز نقل میکند «بله هیچکدام را افراد حقیقی نخریدهاند.»
این گفته با واکنش خبرنگار مواجه میشود که چگونه اموال را بدون صورت جلسهای تحویل گرفتهاند و جواب مدیر موزه چنین است «من هیجوقت موزه را تحویل نگرفتم!» و «اینها جمعدار اموال دارد و او از اموال موزه خبر دارد.» او در در نهایت میگوید او بابت اتفاقات آتی پاسخگو نیست.
حال این مصاحبه جنجالی با پاسخ روابط عمومی مواجه شده است. کمی بیشتر از 24 ساعت از طرف روابط عمومی موزه هنرهای معاصر چنین آمده است:
«مسئولیت نگهداری از اموال و آثار دولتی در نهادها و وزارتخانههای دولتی با امین اموال و جمعدار اموال است و مسئولیت آثار گنجینه موزه هنرهای معاصرتهران از ابتدای تاسیس موزه با امین اموال موزه بوده است و هنوز هم همین روال ادامه دارد.
آثارگنجینه موزه هنرهای معاصر تهران براساس مقررات دراختیار امین اموال موزه است و طبق قوانین و مقررات امین اموال میبایست کارمند رسمی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی باشد که با معرفی موزه هنرهای معاصر تهران و تأیید ذیحسابی وزارت متبوع میتواند به عنوان امین اموال فعالیت کند، بنابراین در هیچ دورهای آثار گنجینه به مدیران موزه تحویل داده نشده بلکه در اختیار و تحویل امین اموال بوده است.
موزه هنرهای معاصر تهران از آغاز فعالیت خود تاکنون دو امین اموال را تجربه کرده است، امین اموال نخست موزه از آغاز به کار موزه هنرهای معاصر تهران تا سال 1388 که به بازنشستگی رسید، اموال و آثار گنجینه را در اختیار داشت و پس از آن هم شخص دیگری از کارمندان رسمی با معرفی موزه و تایید ذیحسابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان امین اموال آثار گنجینه را از امین اموال قبلی تحویل گرفت.
بنابراین اینکه مدیران موزه هنرهای معاصر تهران آثار گنجینه را از مدیر قبلی تحویل نگرفتهاند، نکته عجیب و غیرمعمول و خلاف مقررات نیست و در هیچ دورهای مدیر موزه آثار گنجینه را تحویل نگرفته است؛ بلکه براساس ضوابط و مقررات، آثار گنجینه همیشه در اختیار امین اموال بوده است، چنانکه اموال یک سازمان یا وزارتخانه از قبیل تجهیزات، میز، صندلی و ... به امین اموال همان سازمان یا وزارتخانه تحویل داده میشود.»
این جوابیه دو نکته قابل تأمل دارد. نخست آنکه در این نامه نامی از امین اموالها نیامده است تا خبرنگاران بتوانند از آنها بابت مسائل رخ داده سؤال پرسند. نکته بعد آن است که در شهریور1394، 27 اثر از آثار هنرمندان شاخص از دفتر هنرهای تجسمی توسط امین اموال به سرقت رفته و در نهایت به فروش رسیده بود.
مجید ملانوروزی گفته بود «همه آثاری که توسط امیناموال به فروش رفته بودند، بازگردانده شدهاند و فرد خاطی بهعنوان متخلف معرفی و از مجموعه اخراج شده است و اکنون روند پیگیری پرونده تخلف او طی میشود».
در آن غائله نیز نام امین اموال به رسانهها داده نشد و همه چیز در یک فراموشی محو شد. البته در تیرماه 1395 نیز یک مجسمه 350 کیلوگرمی از محوطه معاونت به سرقت رفت و در نهایت اتفاق خاصی در این باره رخ نداد.
این رویه عاملی است برای آنکه حوزه رسانه نتواند به آنچه در مورد پرونده موزه هنرهای معاصر رخ داده، باور کنند.
با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار 24 آبان 1395، کد مطلب: 1240698، www.tasnimnews.com