تا از دانشآموز میپرسید کدام روز از هفته را دوس دارید میگوید فقط جمعه ،تا میخواهند سر معلم را کلاه بگذارند و حقوقش را افزایش ندهند ،میگویند معلمی شغل انبیاست و کیداده کی گرفته.
تا موضوع انشاءها این بوده که علم بهتر است یا ثروت، معلمان تنگدست از پولداران بیزار شدند و تا بوده همین میز و نیمکتهای چوبی زیر دانشآموزان بوده و هست و البته در بسیاری از مدارس کپری، دخمهای ،غارنشین و چادری و محروم کشور همین میز و نیمکت هم نیست.
تا مردم پشت چراغ قرمزند عدالت آموزشی در ادبیات و رفتار و کردار مدیران آموزش و پرورش کشورمان نیست , تا بوده همین بوده و یک توپ فوتبال زِوار دررفته سرانه یک سال ورزش دانشآموزان بوده و تا بوده تنفس کودکان از شکممادر، مهدکودک و پیش دبستانی تا دانشگاه صرفا پول است، تا بوده از مدرسه تخته سیاه و گچ خوردن معلم را نوستالژی میدانیم و دستمان با چوب دستی معلمان نویسنده شد.
البته ناگفته نماند گچخورها در نظام مدیریتی و برنامهریزی ما نشان دادهاند که کارهایی نیز بلدند و دستشان خالی نیست. مثلا لباس متحدالشکل به رنگ استفراغ برای دانشآموزان پسر و مانتو شلوار به رنگ جلبک یا زرشکی تهدیگ گرفته برای دختران انتخاب میکنند.
گردوخاک خانهها را و برف دیوارها را خورده است اما مدیران مدارس میگویند ما به معلم حقوق میدهیم و مدارس را تعطیل نمیکنیم حالا نیم ساعت با تاخیر مدارس باز شوند.
فقط دلمان را به بوی ماه مهر خوش کردند و هر روز یک زنگ نواختند ولی هنوز نمیدانیم این ماه مهر چه بویی داد... و این قصه پر غصه ادامه دارد.............
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری تحلیلی ویرا، تاریخ انتشار: جمعه 21 آبان 1395، کدخبر: 3974، www.weera.ir