گذشت آن دورانی که با دیدن یک روحانی، یک مقام دولتی و یا رئیس جمهور، شاهد تجمع مردم و بیان صدها شعار حمایتی بودیم (چه کردیم که به اینجا رسیدیم، بماند برای عمل گرایی ما و حساب پس کشیدن از برخی از مدیران دولتی در گام دوم انقلاب). حالا رئیسی عزیز ما بدلیل ضعف تیم مدیریتی همراه ایشان و اشتباهات مکرر این تیم، مسیری را دارد طی میکند که انتهایش، نتیجه خوبی را حاصل نخواهد کرد. محبوبیت ساختگی و دیدارهای نمایشی، مسلما راه گشا نبوده و دیگر نیست.
شعار سال: همه حاکمان در ایران طی قرنهای متمادی دوست داشتند که بین بدنهای از جامعه محبوبیت کسب کنند. زیرا حکومت بر اساس ترس هیچگاه نمیتواند برای حاکم لذت ایجاد کند. حتی آقامحمدخان هم با همه قساوت و ظلمش مایل بود با کشورگشایی قدرت خود را بین مردم نشان دهد. رضا شاه هم در دوران قبل پادشاهی با استعفای خود هرج و مرج را در کشور ایجاد کرد تا به همه بقبولاند که راه نجات بازگشت قدرتمندانه خودش است. محبوبیت ابزاریست در قدرت برای فرمانروایی برتر!
ابراهیم رئیسی هم حمایت تمام قد بدنه مذهبیون طرفدار حاکمیت را با خود دارد. اما برای محبوبیت بیشتر او به بخش بزرگتری از جامعه نیاز دارد که برایشان مساله اصلی حجاب زنان و یا حقوق شهروندی نیست، بلکه نان و آب اهمیت دارد. احمدی نژاد با اعطای یارانه و مسکن مهر بخشی از آنها را با خود همراه کرد، ولی افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی در پایان دولت زمینهها را برای گذار از دولت وی فراهم کرد.
دیگر گذشت آن دوران که با ورود رئیس جمهور هزاران نفر به استقبالش میرفتند. روحانی بعد از کرونا که از عدم محبوبیتش خبر دار بود خود را در پاستور حبس کرده بود و به «نظرسنجیهای ماشین دودی» خودش اکتفا میکرد. رئیسی دوست دارد خودش «پشت فرمان» بنشیند و به میان مردم برود و از نزدیک مشکلات آنها را درک کند و روزنامههای طرفدارش تیتر بزنند «نظارت میدانی رئیس جمهور در صبح جمعه» که تفاوتش را با روحانی نشان دهد. ولی ابزارهای محبوبیت به این خلاصه نمیشود.
بخشی از مشکل رئیسی به اطرافیانش برمی گردد که ظاهرا علم اقتصاد را بهتر از او میدانند و روی او تاثیرگذار هستند. اینها تا وقتی همراه وی هستند که در خط خودشان حرکت کند. همین روزنامه کیهان که تیتر میزند «دولت رئیسی را خدا به داد مردم رساند» به محض این که بوی توافق هستهای به گوش میرسید و با انواع و اقسام انتقادات وزیر خارجه و مذاکره کنندگان را سرزنش کرد. هر وقت بحث توافق هستهای شد اینها دولت رئیسی را مورد انتقاد قرار دادند که نکند مقابل غربیها کوتاه بیایید. این فشارها او را در مخمصه بدی قرار داده که شاهد بن بست در مذاکرات هستهای هستیم.
اطرافیان رئیسی با او روز جمعهای به سفر استانی میروند و با او بر میگردند. گویی همه چیز تنها برای رضایت و تیتر سفر روز جمعه مطبوعات حامی دولت صورت میگیرد. در همین گیلان چند وزیر تاکنون به این استان سفر کرده اند. همه طرفداران دولت کارشان شده است که چرا بانیان وضع موجود برکنار نمیشوند که البته معلوم نیست منظور دیگر چه کسی است. به طور مثال میگویند شراره کاوسی که از تیم نوبخت است چرا برکنار نمیشود. ولی نمیپرسند چرا میرکاظمی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه به گیلان سفر نمیکند. حداقل گیلان نوبختی را داشتند که هر پنجشنبه و جمعه به گیلان سفر میکرد و در جریان آخرین مراحل پیشرفت راه آهن و آزادراه و پروژههای دیگر قرار میگرفت. امروز وزیر آموزش و پرورش ما فقط برای آشتی دادن معلم و دانش آموز و عکس یادگاری آن به آستارا سفر میکند. آیا این شد حل مشکلات مردم؟!
اقای رئیسی میگوید «تا زنده ام اجازه نمیدهم مردم در طرح اقتصادی اخیر آسیب ببینند»، ولی پیش از آن معاون اولش تایید کرده است که «تقریبا ۷ دهک از جامعه از این طرح منتفع میشوند» خب سه دهک دیگر چه میشوند؟ شما با کدام منطق و اطلاعاتی به این نتیجه رسیدید که آنها ثروتمند هستند، وقتی از بازنشسته و مستمری بگیر تا دانشجو و دانش اموز زیر خط متوسط هم در طرح جدید یارانهای جایی ندارند. به بهانه یک سفر خارجی، خودرو و مسکن مردم را به پولدار و فقیر تقسیم بندی کرده اند و این چیزی نیست جزء فقیرتر کردن بخشی متوسطی که با قرض و وام مقداری دارایی بدست آورده اند و حالا تنها بار تورم بر دوش آنها افتاده است.
دولت رئیسی در رسانههای رسمی، تریبون نماز جمعه محبوب است و تنها جایی که از آن نقد میشود فضای مجازی است که حضرات برای این که آنجا هم خیالشان راحت باشند عنوان میکنند که «مردم، زیادی سرشان توی گوشی و اینترنت است و باید فضای مجازی را محدود کرد» آن وسط بخشهای دیگر را با تفکیک جنسیتی افراطی و تلاش برای تغییر سبک زندگی به شیوه خودشان آزار میدهند. با این وضعیت رئیسی چطور میخواهد محبوب شود؟
یارانه به عنوان هدف غایی این دولتمردان تبدیل شده که فکر میکنند به هر طریقی باید آن را بین مردم تقسیم کنند. همین منابع اعتبار یارانه اخیر که بالغ بر هزاران میلیارد تومان است، مشخص نیست از کجا اختصاص پیدا کرده است. یکی میگوید چاپ پول بدون پشتوانه توسط بانک مرکزی است و دیگری میگوید از محل تخصیص ساماندهی ارز ترجیحی! هرچه است تقسیم آن بین مردم با افزایش سرسام آور کالاهای اساسی صورت گرفته است. در این میان مشخص است نارضایتی مردمی نسبت به چنین کاری خیلی بیشتر باشد.
طرفدارانش ابتدا میگویند همه پول اضافه هم میآورند، ولی بعد کمی کوتاه میآیند و میگویند نهایت تاثیر ده درصدی در تورم دارد. خب وقتی این صداقت نباشد، مشخص است که کار سخت باشد. محبوبیت نه تنها خریدنی نیست، بلکه ساختگی هم نیست.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از پایگاه خبری حکایت گیلان، تاریخ انتشار:۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱، کد خبر: ۹۸۷۵، www.hekatgilan.ir