پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۸۱۵۵۵
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۴
دشت مغان سرزمین وسیعی در شمال شرقی آذربایجان و جنوب غربی دریای خزر است که وسعت آن در گذشته بسیار بیشتر از موقعیت کنونی آن بوده است. برخلاف تاکیدات بعمل آمده از دوره صفویه بر مغان و دشت مغان و اردبیل، این پهنه جغرافیایی قدمتی شش هزار ساله داشته و زایشگر جریانات گوناکون در خاک ایران و منطقه بوده است. گروهی از مورخین ،بخشی از قوم آذربایجان و آذری و ترک را ادامه قوم اصحاب رس و میک ها می دانند و گروهی دیگر، آنها را وابسته به عثمان بن عفان می پندارند.گزارش‌های بر جای مانده تنی چند از مورخان یونان باستان، هرودت، پلوتارخ، استرابون و تئوپمپوس درباره مغان و همچنین نکاتی که جسته گریخته در باب مغان در متون کهن ایرانی، فارسی باستان، آورده شده باعث گردیده تا مستشرقان امروز در باب مغان دست به گمانه‌زنی بزنند.
شعار سال: دشت مغان سرزمین وسیعی در شمال شرقی آذربایجان و جنوب غربی دریای خزر است که وسعت آن در گذشته بسیار بیشتر از موقعیت کنونی آن بوده است. مغان از شمال با سرزمین‌های آران و شیروان و رودخانه ارس و کر، دریای خزر در شرق، گیلان و اردبیل در جنوب و جنوب شرقی و کوه‌های شرقی ارسباران در غرب هم مرز بوده که به دلیل وجود جلگه‌ای با وسعت تقریبی ۳۰۰ هزار هکتار و اراضی آبرفتی ساحل دریای خزر و کناره‌های رود‌های بزرگ ارس و کر این منطقه را به یکی از قطب‌های بزرگ کشاورزی و دامپروری ایران تبدیل می‌کرد. اما امروز دشت مغان با سه شهرستان بیله سوار، گرمی و پارس آباد با وسعت پنج هزار و ۴۸۴ کیلومتر مربع نزدیک به ۲۶ درصد وسعت استان اردبیل را شامل می‌شود و به دلیل شرایط اقلیمی همچنان یکی از قطب‌های کشاورزی کشور است.
 
دشت مغان؛ تمدنی شش هزار ساله و زادگاه پیشوایان مذهبی
 
هکاتیوس میلتی مورخ یونان باستان از قومی به نام «میک» در اراضی رود ارس یاد کرده‌ است. به اعتقاد محققان میک‌ها همان مغان هستند که حداقل ششصد سال( شش قرن)، قبل از میلاد مسیح می زیستند.  هرودوت از آن‌ها با عنوان «موخوی» (muxoy) نام برده‌ و گروهی دیگر با رویکرد اسطوره ای و دینی،آنها را اصحاب رس نخستین ساکنان مغان "نامیده اند که از پرستش خدا سرباز زده و صنوبر(شاه درخت) می‌پرستیدند و معتقد بودند که این درخت را «یافث بن نوح» در کنار چشمه‌ روشاب نشانده و کسی اجازه نوشیدن و استفاده از آن آب را نداشت " (جرجانی صاحب تفسیر گازر به نقل از امام علی این تفسیر را از اصحاب رس آورده و مشابه این روایت ، در تفاسیر علامه سید محمد حسین طباطبایی نیز آمده است). برخی اسوره های تاریخی نیز، بیانگر شکل گیری این قوم قبل از طوفان نوح بوده بطوریکه در قرآن در دو مورد سخن از اصحاب رس به میان آمده، نخست در آیه ۱۲ سورهٔ ق، که از تکذیب آن‌ها از پیامبرشان، سخن گفته شده و دوم در آیهٔ ۳۸ فرقان، که بیانگر عذاب اصحاب رس در ردیف قوم عاد و ثمود است، که همانند آن‌ها بر اثر عذاب الهی نابود شدند. اصطلاح شناسی واژه رس نشان می دهد که رس واژه‌ای سامی بوده و در زبان‌های آرامی و عبری به‌معنای شکستن به کار می‌رفته و در زبان عربی نیز به معنای حفر کردن و چاه به کار رفته‌است. گفته شده منظور از آن در اصطلاح قرآنی چاه است و اصحاب رس قومی بودند که پیامبر خود را در چاه انداختند.
 
از دیدگاه مولتون مغ‌ها نه آریایی و نه سامی، بلکه قبیله و قومی بومی و در عین حال طبیب، احضارکننده ارواح و پیشگو بوده‌اند. این قوم ، قبل از زرتشتیان زندگی می کردند، اما بر اساس شواهد تاریخی و آنچه ما می‌دانیم این است که زردتشتیان نه تنها با مغان آشنا شدند، بلکه عمیقا تحت تاثیر بزرگان دینی قوم میک ، نیز قرار گرفتند.از طرف دیگر،بی شک مغان در ترویج آیین زردشت، تأثیری انکارناپذیر دارند. تأثیر مغان و آیین‌های منسوب به آنها، همانند کشتن خرفستران یا حشرات کوزی، خویدوده یا ازدواج با محارم ، به دخمه سپردن مردگان از ترس حملة دیو نسوش و همة تلاش آن‌ها برای دیوزدایی در وندیداد و سایر کتب مذهبی زردشتیان، گویای همین واقعیت است.  (به نظر می‌رسد که در ایران زمان ماد‌ها و قبل از آن سه مذهب شامل مذهب توده مردم ایران یا یک جغرافیای خاص، مذهب پادشاهان و مذهب مغ‌ها. جود داشت. این سه مذهب با یکدیگر تطابق مداشته، ولی اختلاف و جدایی بین آن‌ها متدرجاً از بین رفت و گاهی هم این اختلاف، نظر به سیاست مذهبی پادشاهان و بزرگان مغ به نحو سریع منتفی می‌گردید. مردم عادی عموما پیروان‌ خدایان‌ هند و آریایی‌ یعنی‌ تابع‌ نیروی‌ طبیعت‌ بودن و به روشنایی‌ و خورشید و ماه‌ و زمین‌ و باد و سایر پدیده‌های‌ طبیعت‌ احترام‌ می‌گذاشتند. ایرانیان‌ زردشتی‌ نبودند، بلکه‌ تابع‌ خدایان‌ طبیعی‌ بودند که‌ مورد انکار حضرت‌ زردشت‌ است‌ و رواج زرتشتی گری در ایران تا دوره ساسانیان به تعویق افتاد و حتی پادشاهان هخامنشی هم کاملا زرتشتی نبودند و در کتیبه‌های‌ اردشیر دوم‌ و سوم‌ علاوه‌ بر اهورمزدا از «میترا» (مهر) و «آناهیتا» (ناهید) یاد می‌شود).
 
ارسطو ، مغان را کهن‌تر از مصریان می‌شمرد. در آثار یهود مانند کتاب ارمیا از واژه مجوس نام برده شده که اشاره به مغان دارد. در منابع بابلی بار‌ها به نام مجوس در مقام کسانی که دارای علوم غریبه و قدرت پیشگویی و تعبیر خواب دارند برمی‌خوریم.
 
در کتاب تاریخ دشت مغان به کوشش میر نبی عزیز زاده آمده است که "داستان چشمه آب حیات از جمله داستان‌هایی است که وجود تمدن‌های اولیه بشری در منطقه مغان را دنباله گیری و بدان اشاره می‌کند". این مورخ می‌نویسد: حضرت موسی به امر خدا به جستجوی حضرت خضر به مسافرت طولانی می‌رود و در محلی معروف به مجمع البحرین وی را یافته و نزد او به کسب معارف و حقایق دینی مشغول می‌شود.

عزیززاده با یادآوری این نکته که به این داستان در آیات ۶۰ تا ۸۲ سوره کهف اشاره شده اضافه می‌کند: با توجه به یافته‌های مورخان مجمع البحرین همان ساحل جنوب غربی دریای خزر و سرزمین مغان است.  عزیز زاده در کتاب خود اشاره می‌کند که اوایل هزاره اول پیش از میلاد سه کانون نژادی در آذربایجان و سرزمین‌های همجوار آن از جمله در دشت مغان می‌زیسته است که شامل طوایف آسیانی، مردم سامی نژاد و اقوام آریایی است. این نویسنده یادآور می‌شود که با وجود اقوام و قبایل بومی با دولت‌های محلی، در دشت مغان قبایل کادوسیان، کاسپیان، میک‌ها و آلبان‌ها می‌زیستند که از لحاظ قومی دارای استقلال بوده و در مواقع بحرانی و یا تهاجم دولت‌های بزرگ همجوار ناچار می‌شدند با دولت‌ها و قبایل مستقر در شمال غرب ایران متحد شوند. نقش ارزش‌های دینی میک‌ها در شکل گیری اولین حکومت ایران ،موضوع مهمی که اهمیت منطقه مغان و ساکنین آن یا میک‌ها را افزون می‌کند نقش ارزش‌های دینی، سیاسی و فرهنگی این منطقه در شکل گیری اولین حکومت ایران یا حکومت ماد‌ها است.

نادر معتمد پژوهشگر تاریخی در این خصوص معتقد است که، حکومت ماد، اولین دولت انسجام یافته ایرانی بوده که از اتحاد شش قبیله آریایی و غیر آریایی تشکیل شد(بوزایی Bousai، پرتیه کینویی Paritakinoi، استروخاتس Strawxates، اریزانتویی Arizantoi، بودیویی Boudioui و ماگویی Magoi یا مغان). حکومت ماد توانست یورش و ستم مداوم آشوری‌ها را خنثی و با یکدست کردن خاک ایران اولین تشکیلات اداری و کشور داری را به صورت رسمی پایه گذاری کند. عزیززاده در کتاب تاریخ دشت مغان با اشاره به اهمیت تعالیم دینی مغان می‌نویسد: دولت ماد در هزاره اول قبل از میلاد اتحاد و یکپارچگی خود را با کمک جهان بینی و ایدئولوژی مغان حفظ کرد و توانست تمدن درخشانی ایجاد کند.با وجود آنکه از تمدن مغان در اوستا ذکر نامی نیست، اما تمدن مغان بعدا در آئین زردشتی نقش عمده‌ای ایفا کرده و به احتمال قوی واژه (maghu) اوستایی و مگو (magu) مادی از یک ریشه اند. یعنی یک واژه مشترک ایرانی برای اعضای این طایفه، که اجرای مراسم دینی را برعهده داشته اند. بعدها مغانی ها، زردشتی گری را با تاویل و تفسیر خودشان به آسیای صغیر و غرب بردند، در عین اینکه از نجوم و ستاره بینی بابلی نیز بی بهره نبودند.
عزیز زاده یادآور می‌شود در این منطقه پیامبران مختلفی زیسته اند بطوریکه تنها ۳۱ پیامبر برای اصحاب رس مبعوث شده و حضرت جرجیس نیز از پیامبران باستانی این سرزمین بوده است. در کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ نوشته بابا صفری نیز گفته شده دشت مغان و حوالی آن از زمان ماد‌ها، متعلق به پیشوایان درجه اول مذهبی بوده و احتمال دارد زادگاه و محل بعثت زرتشت نیز بوده باشد( مُغ یا مُگ و جمع آن مُغان و موگان، به معنی دانا، عالم، بزرگ بوده و موبد یا ترکیب مغ+پَت - به‌معنای مغ بزرگ است و بغ با بگ به معنی خداست. تنها لقب ثبت‌شده از روحانیان غرب ایران در دورهٔ ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی مغ یا مگ است. در دورهٔ اشکانی و ساسانی مغ برای موبدان زرتشتی به‌کار می‌رفت. اولین کاربرد مغ در سنگ‌نبشته بیستون و مربوط به گئومات مغ است. واژه مغ +پت ، در زبان یونانی به شکل «ماگوس» ترجمه شد، در لاتین به شکل «مگوس» درآمد و در زبان آرامی به شکل «مجوشا» و در عربی «مجوس» ترجمه گردیده اشت . با ترویج اسلام در ایران، مغ معنی اسرارآمیزی پیدا نموده و موارد به‌کارگیری آن گسترده‌تر شد و در نزد افراد به گونه‌ای با گذشتهٔ مجوسی ارتباط پیدا کرد. همچنین مغ گاه دال بر روحانی زرتشتی در مفهوم کلی آن است. اما تاریخ دانان تقریبا متفق القول هستند که قوم میک قبل از بعثت زرتشت می زیست و دین زرتشت بشدت از تمدن مغان تاثیر پذیرفته است).
 
بر اساس توضیحات ارایه شده مشخص است که از زمان‌های بسیار قدیم اقوامی در سرزمین مغان سکنی گزیده‌اند(اصحاب رس، میک ها) که ایرانیان به ایشان آذری یا آذربایجانی گفته‌اند و این کلمه را در زبان اروپایی قدیم مخصوصاً در یونانی آذربایجان و سرزمین آن‌ها را آذربایجان ضبط کرده‌اند. در زمان‌های بعد آذربایجان را شامل سرزمینی که در میان شروان و آذربایجان ایران بوده‌است می‌دانستند. به‌طور کلی نام آذربایجان از آغاز قرن اول میلادی در تاریخ ذکر شده‌ است.مرحوم سعید نفیسی نام قدیمی مغان را آموکان می‌داند، او در خصوص معرفی سرزمین آذربایجان و مردم آن دیار می‌نویسد،"پای آذری در سرزمین آذربایجان در خلافت عثمان بن عفان (۳۵–۲۳ هجری) باز شد(قرن ششم میلادی) باز شد و پیش از این خاندانی که در آذربایجان  پادشاهی داشتند مغان ها بودند .
بابا صفری پژوهشگر تاریخ اردبیل مدعی بوده که بازمانده زبان مغان در گویش خلخالی قابل مشاهده است.در واقع نقش مغان نه تنها در آموزه‌های اخلاقی و دینی بلکه در زبان گفتاری نیز چشمگیر است و تاکید دارد لهجه‌های محلی تاتی و خلخالی بقایای زبان خطه مغان است که امروز به صورت جزئی در برخی نواحی استفاده می‌شود.
 
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از منابع گوناگون
اخبار مرتبط
برچسب ها: دشت مغان ، تمدن دشت مغان ، کشاورزی دشت مغان ، نخستین ساکنان دشت مغان ، تاریخ دشت مغان ، تمدن شش هزار ساله در دشت مغان ، چرا می گویند مغان ، آران ، آران یعنی چی ، رود کر کجاست ، بیله سوار گرمی و پارس آباد ، نخستین ساکنان مغان ، اصحاب رس ، یافث بن نوح ، تفسیر گازر ، میر نبی عزیززاده ، مجمع البحرین همان ساحل جنوب غربی دریای خزر و سرزمین مغان ، قبایل کادوسیان کاسپیان میک‌ها و آلبان‌ها ، میک های ساکن مغان ، میک ها و تشکیل مادها ، پیامبران قوم رس ، حضرت جزجیس در مغان ، اردبیل در گذرگاه تاریخ ، بابا صفری ، بازمانده زبان مغان در گویش خلخالی ، مغان و موگان ، ساکنان اولیه مغان میک ها یا رس ها یا مغ ها ، مجوس ها در مغان ، مغان قدیمی تر از مصر باستان ، موبد یا هیربد ، تاریخ آذری ها ، تاریخ اردبیل ، تاریخ ترک ها ، تاریخ آذربایجان ، خروش مغان یا تلاوت اوستا ، پیرمعان حافظ ، سه مغ یا سه پادشاه مقدس ، سه مغ پارسی کاسپار ملکیور و بالتازار ، مقبره سه مغ در ساوه ، مغان در انجیل ، مغان در تورات ، مغان در قرآن ، جستجوگران پارسی عیسی تاره متولد شده ، هکاتیوس میلتی ، چشمه آب حیات موسی و سرو کاشته شده توسط پسر نوح ، عثمان بن عفان ، ونوس بهنود ، چشمه روشاب ، قوم صنوبر پرست
خواندنیها و دانستنیها
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۲
0
0
بلدوزر رانی ات در چشم انداز دشت مغان ، امامزاده صدر اردبیل و ...... ، نتیجه می شود بانی و باعث سبل
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
0
خیلی جالب بود. اطلاعات خوبی گرفتم
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین