عبدالحسین خسروپناه معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی با تأکید بر اینکه کشور ما در این چهار دهه از قبیله گرایی سیاسی آسیب جدی دیده است، گفت: بعضی از شخصیتها دارند امام را فراموش میکنند. امام شخصیت زنده است. اندیشه و منظومه فکری امام یک منظومه فرازمانی و فرامکانی است و این طور نیست که تاریخ مصرف اندیشه امام تمام شود. من اینجا باز میخواهم از این دو قبیله سیاسی گلایه کنم. قبیله اصولگرایی به ندرت از امام یاد میکنند و قبیله اصلاح طلبی هم امام را در مسیر منافع خودشان تصرف میکنند؛ هر دو غلط است. هم کسانی که از امام یاد نمیکنند و اندیشه امام را کنار زده اند و بی اعتنا به اندیشه امام شده اند اشتباه میکنند و هم کسانی که تصرف معنایی در اندیشه امام دارند به خطا میروند.
شعار سال: عبدالحسین خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد، گفت: بر اساس آماری که گرفته اند، افراد دستگیر شده عمدتا از خانواده سطح متوسط به بالا بوده اند. یعنی معلوم است درد گرسنگی و مشکلات اقتصادی هم نداشته اند؛ ولی درد بی بند و باری و جنایت و خشونت داعشی را داشته اند. اگر کسی این رفتار را تأیید میکند پس رفتار داعشیها را هم تأیید میکند. مردم کسانی هستند که تابع قانون هستند. مردم کسانی هستند که مطالبه رفع مشکلات اقتصادی دارند؛ که زاییده تقریبا بیش از دو دهه ضعف حکمرانی معیشتی است. میگویند مشکل مسکن و مشکل سفره و اشتغال ما را حل کنید. مردم کسانی هستند که طبق قانون و رفتار انسانی مطالبه گری میکنند. مردم اینها هستند نه آن ۱۰، ۲۰ نفری که میآیند اتوبان کرج را ببندند تا جنایت کنند.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی با تأکید بر اینکه کشور ما در این چهار دهه از قبیله گرایی سیاسی آسیب جدی دیده است، گفت: بعضی از شخصیتها دارند امام را فراموش میکنند. امام شخصیت زنده است. اندیشه و منظومه فکری امام یک منظومه فرازمانی و فرامکانی است و این طور نیست که تاریخ مصرف اندیشه امام تمام شود. من اینجا باز میخواهم از این دو قبیله سیاسی گلایه کنم. قبیله اصولگرایی به ندرت از امام یاد میکنند و قبیله اصلاح طلبی هم امام را در مسیر منافع خودشان تصرف میکنند؛ هر دو غلط است. هم کسانی که از امام یاد نمیکنند و اندیشه امام را کنار زده اند و بی اعتنا به اندیشه امام شده اند اشتباه میکنند و هم کسانی که تصرف معنایی در اندیشه امام دارند به خطا میروند.
مشروح گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه را در ادامه میخوانید:
پس از فوت خانم مهسا امینی کشور شرایط خاصی را تجربه میکند و شاهد اعتراضات و تجمعات پراکنده در سراسر کشور و از جمله دانشگاهها هستیم. تحلیل شما از مختصات جدید جامعه ایران چیست؟
به نظرم ابتدا باید تعریف دقیقی از آنچه اتفاق افتاده داشته باشیم؛ که هر اتفاقی را به مردم نسبت ندهیم. اینکه عدهای اغتشاشگر به خیابانها بیایند و اموال عمومی را آتش بزنند، به اموال مردم آسیب برسانند، نیروی پلیس که امنیت کشور در دست او است به قتل عام، خشونت و جنایت بکشانند و یا کسی را به جرم طلبه بودن مثل شهید آرمان علی وردی داعش وار شکنجه بدهند را نباید «اعتراضات مردمی» گفت. اصلا به نظرم این توهین به مردم است. مردمی که در ۱۳ آبان و تشییع شهدای شاهچراغ حضور چشمگیر و در تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی حضور چندین میلیونی دارند، مردم اینها هستند؛ نه کسانی که مست میکنند، اعتیاد به مواد مخدر شیمیایی دارند و بعد با چاقو و سلاح گرم و سرد و کوکتل مولوتف به اموال عمومی و خصوصی آسیب برسانند و جنایت کنند.
به هر حال اینکه مردم نسبت به وضعیت اقتصادی موجود اعتراض دارند و گلایهمند هستند، بحث دیگری است. درست است که شما وقتی با توده مردم صحبت میکنید، حتی همان کسانی که در ۱۳ آبان حضور دارند، از ضعف حکمرانی مسکن، دارو، اشتغال و تولید گلایه دارند. البته این گلایه هم معلول فقط عملکرد این دولت نیست؛ دولتهای قبل هم دخالت داشته اند. یعنی به نظر من ضعف حکمرانی مسکن در دولت قبل خیلی نمایانتر بود و متأسفانه علی رغم پیشنهادهای مختلفی که در حوزه مسکن داده بودند، وزیر وقت مسکن یک قدم هم در باب مسکن مردم بر نداشت.
البته من وقتی از حکمرانی مسکن سخن میگویم مقصودم این نیست که دولت ساختمان بسازد؛ حکمرانی مسکن غیر از ساخت مسکن است. طبق آماری که داده میشود، الآن در تهران بیش از دو میلیون واحد مسکونی خالی وجود دارد. حکمرانی مسکن این است که از تجربه دنیا استفاده شود؛ از کسانی که مسکنهای متعدد دارند و آنها را به اجاره و فروش نمیدهند و نسبت عرضه و تقاضای مسکن را به هم میزنند، باید مالیات گرفت؛ همه جای دنیا این طوری است. در آمریکا، کانادا، انگلستان و کشورهای مدعی دموکراسی مالیاتهای سنگین میگیرند. چرا یک عدهای مسکنهای خالی دارند و مالیات از اینها گرفته نمیشود؟ چرا سامانه مالیات هوشمند نمیشود؟
اینها اعتراضات و گلایههایی است که متخصصین و مردم دارند. یعنی در واقع متخصصین گلایه تخصصی دارند و عموم مردم هم وقتی میبینند که باید با زحمت سفره خودشان را تأمین کنند، گلایهمند هستند؛ اما به هیچ وجه حاضر نیستند کشور تجزیه یا به ناامنی کشیده شود. اتفاقی افتاد و خانم مهسا امینی از دنیا رفت. ولی واقعا کسانی که به خیابان آمدند و اعتراضهای خشونت آمیز کردند، دلشان برای خانواده مهسا امینی میسوخت یا نه، دنبال آسیب زدن بودند؟ حتی همین تجمعات دانشگاهی، به هر حال بنده معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد هستم، مثلا فقط یک دانشکده واحد علوم و تحقیقات ۱۲ هزار نفر دانشجو دارد. ۱۰۰ نفر یا نهایتا ایام خیلی شلوغ ۵۰۰ نفر تجمع کردند و شعارهایی دادند. آیا این را باید به هزاران دانشجویی که آنجا هست نسبت داد؟!
دوستان رسانه از آب گل آلود ماهی نگیرند
دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب از کارکرد حزبی هم خارج شده اند
خواهش من این است که دوستان رسانه از آب گل آلود ماهی نگیرند. یعنی نیایند مثلا برای اینکه اهداف و اغراض سیاسی دارند، بخواهند از اعتراضات بهره سیاسی ببرند. اولا کشور ما در این چهار دهه از این قبیله گرایی سیاسی آسیب جدی دیده است؛ اصولگرا و اصلاح طلب فرق نمیکند. یعنی متأسفانه بیش از آنکه به فکر مردم و نیازهای مردم باشند به فکر دو قبیله خودشان هستند. اینکه من تعبیر «قبیله» میکنم برای این است که دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب از کارکرد حزبی هم خارج شده اند؛ چون بنده به شدت موافق حزب هستم.
طبق قانون اساسی اگر احزاب با داشتن اساسنامه، مرامنامه و برنامه به صحنه انتخابات بیایند، مردم، متخصصین، کارشناسان، دانشگاهیان و حوزویان میتوانند آنها را ارزیابی کنند؛ که چقدر طبق اساسنامه و مرامنامه پیش رفته اند و چقدر طبق برنامه عمل کرده اند یا نکرده اند. اما وقتی حزب تبدیل به قبیله سیاسی میشود، قبیله سیاسی که اساسنامه و مرامنامه ندارد. شما میبینید در دولت فعلی گروهها و احزاب مختلف اصولگرایی با هم متحد شده اند. اما این قبیلهای که به نام اصولگرایی الآن شکل گرفته، اساسنامه، مرامنامه و یک معیار و ترازوی ارزیابی دارند؟! ندارند. مثلا این همه نقد فضای مجازی میشود، اما دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی هیچ تغییری نکرده است. یا مثلا بعضی از مدیران خسته، پیر و دارای کسالت جسمی را گذاشته اند و مسئولیتهایی در حد وزارتخانه هم به آنها داده اند؛ که توان کار ندارند.
یا در دولت قبلی ترکیب حزب مشارکت و حزب کارگزاران، مثل مثلث پنج ضلعی میماند. مدل حکمرانی حزب مشارکت با کارگزاران کاملا متفاوت است؛ یکی گرایش نوسوسیالیستی و یکی گرایش نولیبرالیستی دارد. اینها چطور با هم متحد میشوند و دولتهای یازدهم و دوازدهم را شکل میدهند؟ اینها پارادوکس است و باعث میشود نتوانیم گروهها را ارزیابی کنیم.
بنابر این، باید بین آنچه که اغتشاشگران داعشی مسلک، که عمدتا هم طبق آماری که موجود است افراد بی بند و بار بوده اند و اصلا از شئون اخلاقی هم برخوردار نبودند، باید حسابشان را از گلایههایی که مردم دارند جدا کرد؛ و منشأ این گلایههای به حق مردم هم این دو قبیله اصولگرایی و اصلاح طلبی است. من نمیخواهم بگویم اصولگرایی و اصلاح طلبی حذف شود، میگویم به فعالیت حزبی خودشان برگردند، از قبیله گرایی و قومیت سیاسی بیرون بیایند و واقعا منافع مردم را در نظر بگیرند.
نکته بعدی است که در قبال اتفاقی که شکل گرفته چه کار باید کنیم؟ اگر واقعا دلسوز این مملکت هستیم و دنبال حزب بازی و قبیله گرایی و این مسائل نباشیم و واقعا دلسوز مردم باشیم، مردم هم این را میفهمند. مردم ایران اسلامی بی نظیر هستند. با این همه مشکلاتی که دارند در صحنه هستند و به اهل بیت (ع) ارادت دارند و واقعا امام را الگوی خودشان میدانند و توده مردم رهبری مقام معظم رهبری را قبول دارند. ۱۳ آبان امسال واقعا با سالهای قبل متفاوت بود؛ به خاطر توصیه مقام معظم رهبری در این مورد بود.
امام شخصیت زنده است
بعضی از شخصیتها دارند امام را فراموش میکنند
منظومه فکری امام یک منظومه فرازمانی و فرامکانی است
مگر میشود ما بدون اندیشه امام، اندیشه رهبری را بفهمیم و دنبال کنیم؟!
جا دارد سایت جماران اندیشههای امام را منظومه وار به مردم معرفی کند و تفسیر به رأی نشود و فرمایشات امام گزینشی دیده نشود. حتی بعضی از شخصیتها دارند امام را فراموش میکنند. امام شخصیت زنده است. اندیشه و منظومه فکری امام یک منظومه فرازمانی و فرامکانی است و این طور نیست که تاریخ مصرف اندیشه امام تمام شود. من اینجا باز میخواهم از این دو قبیله سیاسی گلایه کنم. قبیله اصولگرایی به ندرت از امام یاد میکنند و قبیله اصلاح طلبی هم امام را در مسیر منافع خودشان تصرف میکنند؛ هر دو غلط است. هم کسانی که از امام یاد نمیکنند و اندیشه امام را کنار زده اند و بی اعتنا به اندیشه امام شده اند اشتباه میکنند و هم کسانی که تصرف معنایی در اندیشه امام دارند به خطا میروند.
مگر میشود ما بدون اندیشه امام، اندیشه رهبری را بفهمیم و دنبال کنیم؟! مگر میتوان بدون اندیشه امام مسیر تمدن اسلامی را طی کنیم؟! مگر میشود بدون منظومه فکری امام مسیر خطا و صحیح را از هم تشخیص بدهیم؟! امام چیزی کم نگذاشت و آنچه لازم بود و نسخههایی که لازم بود را در اختیار ما گذاشته است. حتی نسبت به حوادث اخیر، ما از امام نسخه و راهکار داریم.
سیاست بازی را کنار بگذاریم
امام میفرمود در حوزه حکمرانی و حکومت داری، باید به اولویتهای مردمی توجه کرد
سخنان امام را میخوانیم میبینیم که انگار امام دارد در مورد امروز صحبت میکند
نسخه و راهکار امام برای مواردی مثل حوادث اخیر چیست؟
واقعا سیاست بازی را کنار بگذاریم. اینکه عزیزانی که تا دیروز برای هر مخالفی در منصب قضایی حکم اعدام صادر میکردند، حالا صحبت از تساهل میکنند، بحثهای سیاست بازی است. امام میفرمود در حوزه حکمرانی و حکومت داری، باید به اولویتهای مردمی توجه کرد.
به نظر من امام اولین اولویت مردمی را «امنیت غذایی» میداند. البته امام در رابطه با امنیت داخلی و مقابله با گروهکها و تجزیه طلبان با کسی تعارف نمیکرد و میگفت باید با اینها برخورد کرد. اما در اوج فعالیت گروههای تجزیه طلبی مثل کومله و خلق عرب، امام از امنیت غذایی صحبت میکند و اصول حکمرانی که امام در مورد امنیت غذایی دارد، فوق العاده است. وقتی سخنان امام را میخوانیم میبینیم که انگار امام دارد در مورد امروز صحبت میکند. امروز ۷۰ درصد از واردات ما در حوزه امنیت غذایی است. پس معلوم است که به حکمرانی امنیت غذایی امام توجه نکرده ایم. یعنی یک کسی از وزرای جهاد کشاورزی این چند دولت سؤال کند، شما بر اساس کدام نظام حکمرانی امنیت غذایی امام قدم برداشته اید؟! قطعا بدانید اصلا اطلاعی ندارند. از کمیسیون کشاورزی مجلس سؤال کنید، چقدر نسبت به حکمرانی امنیت غذایی امام توجه شده است؟!
اینکه مردم امروز گلایه دارند از همین سفره غذایشان است. ثبات قیمت وجود ندارد و به راحتی قیمتها تغییر پیدا میکند؛ بدون اینکه اصلا اتفاقی افتاده باشد قیمت ماست و پنیر تغییر میکند. این به معنای ضعف در حکمرانی امنیت غذایی است.
دوم، مسأله مسکن است. اگر مسأله «مالیات بر مسکنهای خالی» اجرا شود یکی از مسائل مسکن است. مسئولین دولتهای مختلف میگویند که چرا دانشگاهیان نمیآیند مشکلات دولت را حل کنند؛ اصلا فرآیندی برای این وجود ندارد. من بیش از سه سال است که با حدود ۱۲ هزار نفر هیأت علمی دانشگاه آزاد در استانهای مختلف جلسات متعدد داشته ام. اساتید ما در دانشگاه آزاد و دانشگاه دولتی هم که بنده بی ارتباط نیستم، ظرفیتهای علمی و فکری فراوانی وجود دارد که واقعا دور از دعواها و قبیله گرایی سیاسی دغدغه حل مشکلات جامعه و راهکار هم دارند؛ دولتها باید از این راهکارها استفاده کنند.
سوم که به نظرم خیلی مهم است، «حکمرانی علمی» است. یعنی نباید دغدغه وزیر آموزش عالی کشور فقط یک باشد که چهار رشته حذف یا اضافه کند؛ باید حکمرانی آموزش پژوهش محور و کارآمد حل مسأله را داشته باشد. یعنی معلوم شود نقش دانشگاههای علامه طباطبایی، تهران، شریف، امیرکبیر، آزاد و دانشگاههای دیگر در حل مسائل کجا است. این را «نگاه حکمرانی» میگویند. واقعا یک کسی از وزیر آموزش عالی سؤال کند که آیا نگاه حکمرانی به این مقوله دارید یا ندارید؟ دانشگاه بدون ارتباط با جامعه دانشگاه نسل اول است که سالها است در اروپا و آمریکا برچیده شده و رشتههایی که تعریف کرده اند دقیقا ناظر برنیازهای جامعه است.
به نظرم چهارمین حکمرانی مهم، «حکمرانی فرهنگی» است. الآن فعالیتهای فرهنگی ما جزیرهای است. مثلا یک مرتبه مسأله حجاب در کشور برجسته میشود که به نظر من واقعا مسأله حجاب اولویت اول نیست؛ اولویت اول الآن جامعه ما فضای مجازی است. بحث حجاب را مطرح میکنند، ولی شما نگاه کنید نه تنها که یک سریال در تبلیغ حجاب ساخته نمیشود بلکه عمده سریالهای خانگی در ترویج بی حجابی و بد حجابی است.
نمیشود حجاب را تقلیل بدهیم به ستاد امر به معروف و نهی از منکر
کار پلیس امنیت اخلاقی آن جایی است که یک عده باندهای فساد اخلاق رواج پیدا میکنند
نمیشود ما از این طرف مسأله حجاب را تقلیل بدهیم به ستاد امر به معروف و نهی از منکر که به نظر من تصمیمهای غیر منطقی میگیرند یا به بحث گشت ارشاد و پلیس امنیت اخلاقی تقلیلش بدهیم. کار پلیس امنیت اخلاقی آن جایی است که یک عده باندهای فساد اخلاق رواج پیدا میکنند. مسأله حجاب با گفتمان فرهنگی محقق میشود. سالها است که نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها شکل گرفته و سالها است که گفتمان دانشجویی تعطیل شده است. من یادم هست قبلا یک نشست سالانه تحت عنوان «اندیشه سیاسی» در اردبیل برگزار میشد و تشکلهای مختلف دانشجویی جمع میشدند، گاهی ما شب تا صبح با این دانشجویان مباحثه داشتیم و آنها آزادانه بحث و گفتگو میکردند. همه این دورهها و فعالیتها تعطیل شده اند.
وقتی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها به وظیفه خودش عمل نکند، سازمان تبلیغات عمده فعالیتش را در بحث هیأتهای مذهبی تقلیل بدهد و عرصههای فیلم و سینما را رها کند، وزارت ارشاد و وزارت گردشگری مأموریت اصلی خودشان را انجام نمیدهند، به معنای فقدان حکمرانی است؛ و این دوستان ما خیال میکنند همین که یک سند مهندسی فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کنند یا سند دانشگاه اسلامی مصوب کنند، حکمرانی انجام شده است. سند سیاستگذاری میکند و سیاستگذاری یک بخشی از حکمرانی است؛ حکمرانی سیاستگذاری، تنظیم گری و خدمات عمومی است؛ و بهترین حکمرانی مشارکت ذی نفعان و مردم و نخبگان در تدوین سیاستگذاری، تنظیم گری و خدمات عمومی است؛ ما نباید از ذی نفعان فقط خدمات عمومی را در بخش حکمرانی بخواهیم.
بنابر این به نظرم ما در حوزه حکمرانی فرهنگی هم یک ضعف جدی داریم که باید اصلاح شود. همان طوری که نظام در حکمرانی امنیت داخلی و حکمرانی دفاعی موفق بوده و پیش رفته و تا حدودی در حکمرانی علمی هم موفقیتهای قابل توجهی داشته ایم، اما ضعفهایی که گفتم هم وجود دارد که باید با ایجاد نگاه حکمرانی، به معنایی که عرض شد، این ضعفها برطرف شود.
انقلاب اسلامی به زن هویت داد
منظومه فکری امام نشان داد که زن میتواند در عرصههای اجتماعی فعالیت داشته باشد
جایگاه زنان در جامعه اسلامی باید چگونه باشد و امروز چه فاصلهای با جایگاه مطلوب داریم و چه تصمیمات در مورد مسائل زنان باید گرفته شود؟
واقعا انقلاب اسلامی به زن هویت داد و منظومه فکری حضرت امام نشان داد که زن مؤمن، متدین، با حجاب و با عفت میتواند در عرصههای اجتماعی فعالیت داشته باشد. در حضور در راهپیمایی ها، رأی دادن ها، مشارکتهای اجتماعی، خدمات عمومی، مجلس و وزارتخانهها از برکات و ظرفیتهای انقلاب اسلامی است. باید نگاه امام به جایگاه زن را بازبینی کنیم. یک وقت زنی فقط در خانه نشسته و میگوید امور منزل را انجام میدهم و کاری به مسائل فرهنگی و اجتماعی ندارم. ممکن است زن دیگری هم بگوید من کاری به منزل ندارم؛ ازدواج به چه معنا است؟! شوهرداری و بچه داری را کنار میگذارد و میخواهد فقط در جامعه فعالیت داشته باشد. زن سوم زن بی بند و باری است که ابزار دست تبلیغات و رسانهها است. زن چهارم زنی است که میگوید میتوان با حفظ عفت و حیا و خانواده دار بودن، فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داشت.
کسانی که این تصویر چهارم را قبول ندارند، میگویند حقوق زن از بین رفته است. چون تصویری که او از حقوق و آزادی زن دارد، آزادی بی بند و باری است. قطعا زنی که گرفتار برده داری مدرن باشد زن آزاد نیست. این زن کنیز است، اما کنیز دنیای مدرن است. جالب است که در رسانه ایران اینترنشنال از حقوق زن دفاع میشود در حالی که رژیم سعودی بدترین ظلمها را به زنان میکنند و آزادی مشروع زنان را از آنان میگیرند.
اگر کسی وجوب حجاب را انکار کند یک ضرورت دین را انکار کرده است
در همه ملل و جوامع و حتی جوامع غربی، حجاب یک فرهنگ رسمی پذیرفته شده است
مسأله حجاب در درجه اول یک مقوله فرهنگی است
با توجه به وجوب شرعی حجاب، به نظر شما از این پس نوع مدیریت این مسأله باید چگونه باشد؟
قطعا حجاب یک وجوب شرعی است و اگر کسی وجوب حجاب را انکار کند یک ضرورت دین را انکار کرده است. این هم که بعضیها میگویند در صدر اسلام بحث الزام حجاب نبوده، اصلا فرهنگ بی حجابی راجع به سده اخیر است. یعنی نه تنها در صدر اسلام بلکه در همه ملل و جوامع و حتی جوامع غربی، حجاب یک فرهنگ رسمی پذیرفته شده بوده و حتی فیلمهای ۶۰، ۷۰ سال پیش انگلستان را که میبینیم، خانمها با حجاب هستند. اصلا خانمهایی که دارای حجاب نبودند انگشت نما بودند و به عنوان زن اصیل شناخته نمیشدند.
مسأله حجاب در درجه اول یک مقوله فرهنگی است. اگر دشمن هم از بد حجابی استفاده امنیتی کند، حساب دیگری است که قطعا نهادهای امنیتی باید برخورد کنند. اما وظیفه اصلی حکومت و حکمرانی این است که با حجاب برخورد فرهنگی کند. برخورد فرهنگی یعنی گفتمان حجاب ترویج شود. از طریق چند رسانه ای، فیلم، انیمیشن، موشن گرافی و سریالهای خانگی فرهنگ سازی شود. ابزارهای متعدد برای ترویج فرهنگ حجاب وجود دارد که ما اصلا از آنها استفاده نکرده ایم. کتابهای رمان، پاسخ به شبهات، گفتگو در مدارس و دانشگاهها ابزار فرهنگی است.
متأسفانه کسانی که حکمرانی فرهنگی در دستشان هست، مخصوصا ستاد امر به معروف و نهی از منکر، در مواجهه با این مقوله بحث را به برخورد انتظامی میکشانند. در حالی که مسأله فرهنگی اگر با روشهای فرهنگی حل نشود و تبدیل به مقوله انتظامی یا امنیتی شود، یعنی ما در آن فعالیت فرهنگی شکست خورده ایم. باید مقوله فرهنگی را با ابزار فرهنگی حل کرد. از طرفی با مسأله حجاب برخورد انتظامی میشود و از طرفی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید این مسأله نباید در دست نیروی انتظامی باشد؛ این نشانه نبود حکمرانی واحد در حوزه فرهنگ است. یعنی بخشهای فرهنگی مختلف کشور سهام بندی قبیله گرایی سیاسی است.
اغتشاشگران دارند علیه مردم حرکت میکنند
حوزه نباید از کسانی حمایت کند که فحاشی به ارزشهای دینی و مقدسات داشته اند
مردم کسانی هستند که تابع قانون هستند
یکی از سؤالاتی که این روزها مطرح میشود سکوت حوزههای علمیه و بزرگان در قبال تحولات است که میگویند چرا پیرو مطالبات مردم نیستند. درباره سکوت حوزه، نظر شما چیست؟
اگر مقصود این است که چرا حوزویان از این اغتشاشگران دفاع نمیکنند، معلوم است، برای اینکه اغتشاشگران دارند علیه مردم حرکت میکنند. چون اغتشاش غیر از اعتراض و بیان منطقی گلایهها است. بر اساس آماری که گرفته اند، افراد دستگیر شده عمدتا از خانواده سطح متوسط به بالا بوده اند. یعنی معلوم است درد گرسنگی و مشکلات اقتصادی هم نداشته اند؛ ولی درد بی بند و باری و جنایت و خشونت داعشی را داشته اند. قطعا حوزه نباید از کسانی حمایت کند که فحاشی به ارزشهای دینی و مقدسات داشته اند. همان طوری که مردم از این اغتشاشگران حمایت نکردند، حوزه علمیه هم نباید حمایت کند و حمایت نخواهد کرد.
اگر کسی این رفتار را تأیید میکند پس رفتار داعشیها را هم تأیید میکند. مردم کسانی هستند که تابع قانون هستند. مردم کسانی هستند که مطالبه رفع مشکلات اقتصادی دارند؛ که زاییده تقریبا بیش از دو دهه ضعف حکمرانی معیشتی است. میگویند مشکل مسکن و مشکل سفره و اشتغال ما را حل کنید. مردم کسانی هستند که طبق قانون و رفتار انسانی مطالبه گری میکنند. مردم اینها هستند نه آن ۱۰، ۲۰ نفری که میآیند اتوبان کرج را ببندند تا جنایت کنند.
همیشه حرف مراجع این است که به درد مردم برسید
در حوزه باید مراقب بود این دو گانه سازیهای کاذب ایجاد نشود
قطعا بیش از هر زمانی امروز ما به وحدت نیازمندیم.
اما اگر این نکته است که چرا علمای حوزه و مراجع تقلید درد و دل مردم را بیان نمیکنند، به نظرم این هم گزارش نادرستی است. هر وزیری که پیش مراجع بزرگوار میرود، همیشه حرف مراجع این است که به درد مردم برسید؛ مردم مشکلات و گرفتاری دارند و مشکلات اقتصادی را حل کنید و راه حل میدهند و توصیه میکنند؛ لذا تا اینجا به نظر من نقدی بر حوزه وارد نیست. من اگر بخواهم نقدی به حوزه داشته باشم، دو نقد است. نقد اول اینکه در حوزه باید مراقب بود این دو گانه سازیهای کاذب ایجاد نشود. به هر حال علمای حوزه گاهی اوقات اختلاف نظرهایی هم دارند، اما همه معتقد به ایران اسلامی مقتدر و مخالف تجزیه طلبان هستند.
قطعا بیش از هر زمانی امروز ما به وحدت نیازمندیم. وحدت هیچ منافاتی هم با برخی اختلاف سلیقهها ندارد. تفاوتهای اختلاف زا بسیار خطرناک است. همه ما باید پشت رهبری و در منظومه فکری امام تنفس کنیم و نگذاریم تفاوت در روشها آسیب به وحدت عالمان ایجاد کند و مثلا حوزهها درگیر اختلافات خودشان شوند.
نقد دومی که من دارم این است که فقه، اصول فقه و حکمت اسلامی ما واقعا بسیار غنی و از ظرفیت بسیار بالایی برخوردار است. اما این ظرفیت مثل معدنی پر از جواهرات است که باید در حوزه نظامات اجتماعی استخراج شود. من وقتی از ضعف حکمرانی سخن میگویم، یک بعد آن به حوزه علمیه بر میگردد. حوزه علمیه باید فقه حکمرانی فرهنگی و ساحتهای دیگر را تدوین کند؛ اینها کارهای فقهی و اجتهادی میطلبد. اینکه شورای نگهبان منتظر باشند قانونی تصویب شود و اینها بررسی کنند که مغایر هست یا نیست، کافی نیست. حوزههای علمیه باید برای تدوین فقه حکمرانی و حکمت حکمرانی همت کنند و این ظرفیت در حوزههای علمیه ما موجود است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی جماران، تاریخ انتشار:۱۷ آبان ۱۴۰۱، کدخبر: ۱۵۷۳۱۸۴، www.jamaran.news