شعار سال : میدان بازی چین در سطوح جهانی و تشدید تقابل ها با ایالات متحده آمریکا، چین را وادار به حضور قویتر و تقویت روابط راهبردی در خاورمیانه نموده است. حضوری که بدلیل گرایش به در اختیار گیری منابع انرژی ، می تواند بستر را برای تغییر قواعد بازی با ایران فراهم کند. سوال اینجاست که مقصر این حجم وابستگی اقتصادی ایران به چین از دو جهت فروش نفت به چین و واردات کالاهای چینی به ایران و به عبارتی گروگان گیری ارزی- کالایی کیست؟ آیا با نوعی جبر مواجه بودیم یا منفعت طلبی گروهی پشت پرده نشین در ایران مطرح است؟ همان گروهی که ردپای آنها را از واردات قطعه برای خودروساز تا نابودسازی شرکت های دانش بنیان می توانیم ببینیم. همان گروهی که به ظاهر نوآوری ملی دارند و پشت پرده، دست در کالای چینی؟ همان گروهی که دم از استقلال تولید در لوازم خانگی می زنند و پشت پرده، وارد کننده قطعات اصلی و تقویت مونتاژ هستند. همان هایی که کاسبی دور زدن تحریم دارند و شاخص هایی مثل آن.
هرچند به نظر میرسد بسیاری از مقامهای جمهوری اسلامی از این رویکرد چین شوکه شده باشند و برخی هم تلاش کردند آنرا نادیده بگیرند، اما واقعیت امر این است که بسیاری از ناظران سیاسی با عنایت به پیشینه مناسبات میان ایران و چین و همچنین شناخت نسبی از الگوی سیاستگذاری پکن این رویکرد شیجین پینگ را چندان دور از انتظار نمیدانستند.
بررسی مناسبات مشارکت استراتژیک میان ریاض و پکن در دوران قبل از سفر اخیر پینگ به عربستان نشان میدهد که این دو کشور در سال ۲۰۱۶ یک قرارداد مشارکت استراتژیک را در زمینه انرژی امضا کردند که در نتیجه آن ارزش تجارت دوجانبه چین و عربستان در سال ۲۰۲۰ به ۶۵.۲ میلیارد دلار و در سال ۲۰۲۱ حدود ۸۷.۳ میلیارد دلار رسید. در نتیجه این سطح از تقویت مبادلات، چین به بزرگترین شریک تجاری عربستان سعودی تبدیل شد. صادرات چین به عربستان سعودی به ۳۰.۳ میلیارد دلار نیز رسید. در مجموع عربستان سعودی با ۱۸ درصد سهم، بزرگترین تامین کننده نفت چین است. در مقطع کنونی نیز عربستان ۱.۸ میلیون بشکه نفت در روز به چین صادر میکند. حتی چین در سال ۲۰۲۱ با آگاهی از نقش ویژه عربستان در میان کشورهای عربی، از این کشور برای تبدیل شدن به یک عضو ناظر در سازمان همکاری شانگهای دعوت کرد.
در مقابل ،گروهی از افراد خوش بین در ایران، سفر "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین و هیئت بزرگ وی به عربستان سعودی را با چرخش موضع "جمال عبدالناصر" رئیس جمهور اسبق مصر یعنی دور شدن مصر از ایالات متحده و نزدیک به اتحاد جماهیر شوروی تشبیه میکنند و از این رویداد ورای راهبرد توازن مثبت در حاکمیت عربستان با کلیه کشورها، تعبیر به اتمام پادشاهی بن سلمان دارند.بنظر می رسد که این مقایسه به دور از دقت بوده چرا که در دوره و عصری متفاوت از دوره عبدالناصر صورت گرفته و روابط عربستان سعودی و چین عمدتا انگیزههای اقتصادی دارد. سعود الفیصل، وزیر خارجه وقت عربستان سعودی در مصاحبهای در سال ۲۰۰۴، به دیوید اوتاوی، روزنامهنگار سابق واشنگتن پست گفته بود که رابطه ایالات متحده و عربستان یک "ازدواج کاتولیک" نبوده که در آن تنها یک همسر مجاز است. این یک "ازدواج اسلامی" بود، که در آن داشتن چهار همسر مجاز است. آنطور که اوتاوی نوشته بود: «عربستان سعودی به دنبال طلاق از ایالات متحده نبود. صرفا در پی ازدواج با کشورهای دیگر بود.»
پایان سیاست بیطرفی
نگرانیها در ایران در حال افزایش است، چراکه روابط چین با عربستان سعودی به سرعت در حال گرم شدن بوده و این واقعییت، در تضاد با تعهد طولانیمدت پکن برای رعایت بیطرفی در منطقه قرار دارد. به نوشته نیکی آسیا، تاکنون چین به بهانه عدم مداخله و حفظ بیطرفی هرگز تلاشی برای ایفای نقش میانجی بین ایران و رقبای خود در خاورمیانه بر عهده نداشته است. اما بیانیههای مشترک منتشر شده در سفر اخیر «شی جین پینگ» رئیسجمهور چین به عربستان سعودی، سیاستگذاران در تهران را متعجب کرده که آیا تغییر جهتی در سیاستهای چین در قبال منطقه ایجاد شده، آن هم در شرایطی که ایالات متحده به دنبال کاهش حضور در منطقه است؟
شوک در تهران
در بیانیه مشترکی که در پایان نشست چین و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس منتشر شد، از حامیان گروههای تروریستی منطقهای و تکثیرکننده موشکهای بالستیک و پهپادها انتقاد شده که به نظر میرسد کنایه به تهران دارد. همچنین این بیانیه بر اهمیت رسیدگی به پرونده هستهای ایران تاکید داشته و مدعی شده فعالیتهای منطقهای تهران باعث بیثباتی میشود. اشاره به فعالیتهای منطقهای، مقامات ایرانی را(که مدتهاست بر این باورند که مذاکرات باید صرفاً در مورد برنامه هستهای باشد) شوکه کرده است. علاوه بر این، بیانیه مشترک موضوع سه جزیره ایرانی مشرف بر تنگه هرمز(تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) را هم مطرح میکند. در این بیانیه آمده است: «رهبران بر حمایت خود از همه تلاشهای صلحآمیز، از جمله ابتکار و تلاش امارات متحده عربی برای دستیابی به یک راهحل مسالمتآمیز تاکید کردند».
واکنش محتاطانه
این بیانیه تعجب مقامات ایرانی را برانگیخت. پیش از این، زمانی که ایران از چین درخواست کرد تا در مذاکرات هستهای طرف این کشور را بگیرد و با تروئیکای اروپایی(انگلیس، آلمان و فرانسه) برای حفظ توافق همکاری کند، پاسخ پکن این بود که دخالت نخواهد کرد و دیدگاههایش در مورد این منطقه در درجه اول اقتصادی است.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به این مسأله در توئیتر نوشت: «جزایر سهگانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در خلیج فارس، اجزای جداییناپذیر خاک پاک ایران است و به این مام میهن تعلق ابدی دارد. در ضرورت احترام به تمامیت ارضی ایران با هیچ طرفی تعارف نداریم». محمد جمشیدی، معاون سیاسی دفتر ابراهیم رئیسی هم در واکنش به دستهبندی ضمنی تهران به عنوان حامی گروههای تروریستی، در توئیتی نوشت: «همکاران چینی به یاد داشته باشند که وقتی سعودی و آمریکا از گروههای تروریستی داعش و القاعده در سوریه حمایت کردند و با تجاوز نظامی وحشیانه یمن را ویران کردند، این ایران بود که با تروریستها جنگید تا ثبات و امنیت در منطقه مستقر شود و تروریسم به شرق و غرب تسری نیابد».
چین، آلمان نیست!
با این حال، به همان اندازه که ایران از سفر شی جین پینگ ناامید شده، نمیتواند خطر اتخاذ موضع سختتر و آسیب رساندن به روابط با پکن را در نظر نگیرد. یک مقام ایرانی که نخواست نامش فاش شود، گفت: «چین برای ما با کشوری مانند آلمان یکی نیست. ما میتوانیم سفیر آلمان را احضار کنیم، اما چین را نه. ما هنوز آنها را دوست میدانیم و نیاز داریم که به خرید نفت از ما ادامه دهند و در زیرساختهای نفتی ما سرمایهگذاری کنند». با این حال، تهران آنقدر ناراحت بود که روز شنبه دیداری با سفیر چین ترتیب دهد تا در مورد بیانیه مشترک بحث برانگیز گفتوگو کند. این مبادله از سوی وزارت امور خارجه ایران به عنوان «جلسه» و نه احضار توصیف شد.
فرصت طلایی پکن
سفر شی جین پینگ به عربستان سعودی در روزهای 7 تا 10 دسامبر، اندکی پس از آن انجام شد که وی برای سومین دوره به عنوان رهبر ارشد چین در کنگره ملی حزب کمونیست چین در اواخر اکتبر انتخاب شد و یکی از اولین سفرهای خارجی او پس از وقفهای نزدیک به سه سال به دلیل همهگیری کرونا است. این همچنین در بحبوحه شکاف گسترده بین ایالات متحده و عربستان سعودی بر سر مسائل حقوق بشر و امتناع ریاض از پیروی از درخواست جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده برای پایین نگه داشتن قیمت نفت رخ میدهد. اکنون پکن فرصتی طلایی برای ایجاد جای پایی در خاورمیانه و مقابله با تلاشهای واشنگتن برای انتقال داراییها به منطقه هند و اقیانوس آرام در مقابل خود میبیند.
«متیو برایزا» معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا در امور اروپا و اوراسیا، به نیکیآسیا گفت: «چین به همه ما سیگنالهایی میفرستد مبنی بر اینکه منافع اقتصادی و استراتژیک بسیار گستردهتری نسبت به آنچه ما همیشه تصور می کردیم دارد. ایرانیها اکنون میدانند که ممکن است در این بازی ژئوپلیتیک آسیبهای جانبی داشته باشند».
شرکای طبیعی
عربستان سعودی بزرگترین صادرکننده نفت جهان و چین بزرگترین مشتری آن است. شی در نشست چین و شورای همکاری خلیج فارس گفت که دو طرف دارای درجه بالایی از منافع مشترک هستند: «چین یک بازار مصرف گسترده و یک سیستم صنعتی کامل دارد، در حالی که شورای همکاری خلیج فارس با انرژی و منابع غنی، توسعه اقتصادی متنوعی را پذیرفته است.» رهبر چین گفت که این مسأله دو طرف را به شرکای طبیعی همکاری تبدیل میکند. «وانگ یی» وزیر امور خارجه چین به خبرنگاران گفته که شی در طول اقامت خود در عربستان سعودی، دیدارهای دوجانبهای با نزدیک به 20 رهبر عرب داشت و سفر شی را بزرگترین و عالیترین اقدام دیپلماتیک چین با جهان عرب از زمان تأسیس جمهوری خلق چین در سال 1949 دانست.
در نشست چین و شورای همکاری خلیج فارس، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر(که برای شرکت در این اجلاس جام جهانی دوحه را ترک کرد) و حمد بن عیسی آل خلیفه، پادشاه بحرین، شی جین پینگ همراه شدند. همچنین ولیعهد کویت، معاون نخستوزیر عمان و حاکم فجیره امارات متحده عربی نیز شرکت داشتند.
استقبال باشکوه ریاض از شی از لحظه ورود هواپیمای رهبر چین به حریم هوایی عربستان آغاز شد و چهار جنگنده از نیروی هوایی عربستان سعودی هواپیما را اسکورت کردند. شش هواپیمای دیگر به این هواپیماها پیوستند که به نشانه احترام به پرچم چین، خطوط قرمز و زرد را تشکیل دادند. خودروی شی جین پینگ با رژه اسبسواری در کاخ سلطنتی الیمامه، جایی که ولیعهد محمد بن سلمان منتظر بود، مورد استقبال قرار گرفت.
ولیعهد و شی توافقنامههای مختلفی از جمله طرحی برای هماهنگ کردن ابتکار کمربند و جاده چین با چشمانداز پادشاهی 2030 امضا کردند که هدف آن کاهش وابستگی ریاض به نفت است. همچنین تفاهم نامههایی در زمینه انرژی هیدروژن، انرژی خورشیدی، سرمایهگذاری مستقیم و مسکن امضا شد.
برایزا، مقام سابق آمریکایی، گفت اگر چه چین جایگزین ایالات متحده به عنوان تامینکننده کلیدی امنیت در خاورمیانه نخواهد شد، اما «از نظر ژئواستراتژیک، ایالات متحده میخواهد مطمئن شود که چین به بیثباتی و بیرون راندن آمریکا منجر نمیشود. برایزا گفت که محمد بن سلمان «بازیهای چند بعدی را انجام میدهد» و «به دنبال روابط اقتصادی و استراتژیک با بزرگترین کشور جهان است. این مسأله قابل درک است».
نگرانیها باقیست
در حالی که ایران پسزمینه این دیدار را درک میکند، سیاستگذاران این کشور نگرانند که این تغییر به بهای آنها تمام شود. امضای شی پای بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس به عنوان دلیلی بر این امر تلقی میشود و تهران را شوکه کرده است.
این در حالی است که ایران همچنان روی سرمایهگذاری چین و خرید نفت این کشور از بازار سیاه، البته با تخفیف قابل توجه، حساب میکند. مقام ایرانی مذکور گفت: «با وجود تخفیف، فروش ما خوب است. چین، درست مانند روسیه، پول زیادی در صنعت نفت و گاز ما سرمایهگذاری کرده است. روسها متعهد شدهاند 40 میلیارد دلار سرمایهگذاری کنند و چینیها نیز ظرف دو ماه آینده سرمایهگذاری مشابهی را انجام خواهند داد».
جمع بندی:
این تصور که موافقتنامه همکاری جامع استراتژیک موسوم به توافق ۲۵ ساله به معنای اتحاد و همآهنگی پکن با تهران در حوزه سیاست خارجی است، فاقد هر گونه واقعبینی است. متحد استراتژیک بدین معنا که دو بازیگر یکدیگر را متحدان امنیتی، نظامی، سیاسی و اقتصادی متقابل قلمداد نموده و در قبال مسائل کلیدی در حوزه سیاست خارجی موضعی مشترک و واحد داشته باشند و هر گونه تهدید علیه یک بازیگر، تهدید علیه دیگری قلمداد شود، اساسا در حوزه مناسبات ایران با چین نه ممکن است و نه قابل تحقق؛ لذا درسی که از بیانیه مشترک پکن و ریاض علیه ایران میتوان گرفت این است که چینیها در حوزه مسائل سیاست خارجی مرتبط با ایران، مواضع ویزه خود را داشته و خواهند داشت.
راهبرد ملی ایران که تجارب موفق آن توسط سیاستمداران کشور از دوره امیرکبیر تا دکتر مصدق به اثبات رسیده، “موازنه منفی میان شرق و غرب “ است. یعنی باج ندادن همزمان به “چین و روس” و به” اروپا و آمریکا. این در حالی است که، ” راهبرد عربستان البته موازنه مثبت است. یعنی هم به چین و هم به آمریکا، هم به روس و هم به اروپا امتیاز میدهد. تجربه ده ساله به ما ثابت کرد که شرایط هرچه باشد از این همراهی افراطی ما با شرق و خیانت چین و روس بهتر است. ما با روسها تا جایی رفته ایم که به غرب بهانه دهیم که ما را شریک روسیه در جنگ اوکراین بخواند و در رابطه با چینیها آن قدر از عضویت در پیمان شانگهای ذوق زده شدیم که فراموش کردیم از همان لحظه، چینیها در شورای امنیت در پرونده هستهای به ایران پشت کردند و البته در سیاست دوست و دشمن ابدی وجود ندارد. از وقتی به چین و روس اطمینان دادیم که با اروپا و آمریکا رابطه گرم نداریم، قدرت چانه زنی ما با چین و روس هم از دست رفت. فقط در توازن قدرت میان غرب و شرق است که ایران میتواند مستقل و مقتدر بماند. این راهبردی است که دولت آقای رییسی و یا بخشی از پشت پرده حاکمیتی کشور، آن را نقض کرده و حال باید پاسخگو باشد.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال با اندکی اضافات و تلخیص،برگرفته از اکو ایران- منتشره در 25 آذر ماه 1401. کدخبر: ۲۵۳۸۰ . https://ecoiran.com / سایر منابع.