پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۱۸۲
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۲
شهر ازنا از جمله شهر هایی است که با توجه به تعدد منابع طبیعی و توریستی،گردشگری و امتیازات فرهنگی و سابقه درخشانی که بعد از انقلاب توسط مردم این دیار از خود نشان داده،متاسفانه همواره مورد کم لطفی مسئولان از رده های بالا گرفته تا پایین، از نمایندگان ادوار مجلس گرفته تا شوراهای شهرو ... قرار گرفته است.

شعار سال: آیا دیگر وقت آن نرسیده تا با مرور گذشته و نگاهی به آینده بر اساس یک برنامه ی تدوین شده کارشناسی با نظارت مردم ، ازنا را در مسیری قرار دهیم تا دیگر شاهد ناملایمات کوردلان عرصه خدمت به این دیار نباشیم؟ آیا زمان عزمی راسخ و جدی برای پیشبرد ازنا توسط ازنایی ها نرسیده؟ آیا دیر نشده برای رهایی ازنا، از ریسمان محدودیتهای اجرایی و عملیاتی پروژه های کلنک خورده اما از یاد رفته؟

احتمالا جواب مثبت است اما آنچه که بیش از همه چیز می تواند در رساندن یک شهر به اهدافش، آنرا یاری کند، برنامه ریزی است. اما در این میان برنامه ریزی استراتژیک (راهبردی) عنوانی است که بیش از همه، مورد توجه بوده و می تواند شهر را در یک موقعیت برتر رقابتی قرار دهد.

برنامه ریزی استراتژیک یک ویژگی اساسی برای بهبود وضعیت و ماندگاری شهر در موقعیت برتر، بایسته و ضروری است.

حال این سئوال مطرح می شود که چگونه می توانیم یک برنامه ریزی راهبردی برای شهر خود داشته باشیم؟ مدیریت ارشد تا چه اندازه باید در طرح ریزی و اجرای برنامه های شهری دخیل باشد؟

در شــیوه های متعـــارف برنامه ریزی راهبردی، فرآیندهای برنامه ریزی بیش از همه مورد توجه است و کمتر به جوهره استراتژی پرداخته می شود .

تحلیل فرصتها و تهدیدهای پیرامون شهر و ارزیابی نقاط قوت و ضعف یک شهر اگر چه در برنامه ریزی راهبردی مهم است لیکن چگونگی تشخیص این فرصتها و تهدیدها و یا قوت و ضعف ها در درجه اول اهمیت قرار دارد و این تنها با بصیرت و بینش و فهم مدیران از قواعد حاکم بر محیط پیرامون و درون شهر ممکن می شود که آنرا تفکر استراتژیک می گویند. یعنی در هر برنامه ریزی استراتژیک، تفکر استراتژیک لازم است و بدون آن برنامه ریزی نمی تواند دستیابی به اهداف را میسر سازد.

حال سئوال دیگری مطرح می شود و آن، اینکه چگونه می توانیم استراتژیک بیندیشیم؟

استراتژی یا راهبرد، شیوه دستیابی هر مجموعه ای برای رسیدن به اهدافش است، که شامل تشخیص فرصت های کلیدی و تمرکز منابع سازمانی برای تحقق منافع نهفته در آن است.

شناخت فرصتها و تشخیص به موقع آنها و جهت گیری در راستای بهره گیری از آنها، رفتار موفق مدیران را به دنبال خواهد داشت و مدیرانی می توانند موفق تر عمل کنند که قواعد حاکم بر محیط خود را بشناسند و تغییر و تحولات آن را دریابند؛ فرصتها به طور مستمر درمحیط پدید می آیند و از بین میروند اما شناخت درست و به موقع آنها و تمرکز منابع مالی و انسانی و فیزیکی بر روی آنهاست که می تواند موجب برتری شهر شده و ماندگاری و پیشرفت آنرا موجب شود. باید چیزی را دید که از دیدگاه دیگران و بویژه رقیبان، پنهان مانده است، چیزی که بتواند ما را در یک مدار بالاتری قرار دهد.

از ویژگی ها و کارکردهای تفکر استراتژیک، تمام نگری و خلق چشم انداز است که از طریق فهم و بصیرت حاصل می شود. مدیریت یک شهر در فقدان تشخیص درست عوامل موثر در موفقیت،به رانندگی در یک جاده اشتباه می ماند که تلاش برای حرکت سریعتر به دوری بیشتر از اهداف می انجامد.

چشم انداز علاوه بر راستای حرکت، انگیزه حرکت را نیز ایجادمی کند. آرمان مشترکی است که افراد و گروه ها را یکپارچه و هم انگیزه می کند و به نوعی بُردار نیروهای شهری را برای رسیدن به هدف مشترک هم راستا نموده و موجب هم افزایی نیروها می شود.

خلق چشم انداز و استراتژی مبتنی بر آن از وظایف مدیران ارشد است و پیاده سازی آن از وظایف برنامه ریزان شهری است. پس مدیرانی می توانند چشم اندازی جامع، آرمانی و در عین حال دست یافتنی برای شهر بیافرینند که از تفکری استراتژیک برخوردار باشند و اما چند سفارش برای آنانکه می خواهند قدری استراتژیک بیندیشند:

همواره نگاه کلی و تمام نگر به شهر و محیط خود داشته باشید، یعنی نگاهی یکپارچه به موقعیت ها داشته ، یا به عبارتی از ابتدا تا انتهای راه را در ذهن داشته باشیم.

یادگیری از رویدادها را سرلوحه کار خود و افراد قرار دهیم. یادگیری که همراه با توجه و ساز و کارهای لازم باشد یعنی مدیرانی باید مستقیماً درکارهای مربوط حضور داشته باشند؛ حضوری فعال، درگیر، مقتدرانه و هوشیارانه، و صرفاً مطلع شدن از امور کافی نیست.

صرف انجام اقدامات، یادگیری حاصل نمی شود که اگر تنها به صرف اطلاع یافتن باشد به گفته یکی از دانشمندان (استیفن رابینز) مدیریت با بیست سال سابقه به جای آنکه بیست سال تجربه را در پی داشته باشد، بیست بار تکرار تجربه یکساله را به همراه خواهد داشت.

و اما فراهم نمودن فضای یادگیرندگی، برای دستیابی به ایده های تازه و تجربه کردن آن نباید فراموش شود. فضایی ساده، الگوپذیری همراه با ریسک کنترل شده می تواند موجب یادگیری و شناخت قواعد ارزش آفرین و فرصت ساز شود. اینگونه یادگیری می تواند چگونه یادگرفتن را نیز بهبود داده و ظرفیت یادگیری جامعه را توسعه بخشد. گذشته، حال و آینده را در نظر داشته باشیم. به عبارتی در زمان بیندیشیم. شهر صرفاً در زمان حال زندگی نمی کند بلکه گذشته شهر است که آنرا از حال به آینده می راند. گذشته، حال و آینده از هم جدا نیستند. گذشته، چراغ راه آینده است. به گفته یکی از اندیشمندان (چارلز هنری) ما به احساسی نیاز داریم که ما را به گذشته پیوند دهد و همزمان به احساس دیگری نیاز داریم که ما را از حال به سمت آینده متوجه سازد و در این صورت است که ما در این میانه راه یعنی زمان حال احساس کنترل بر تغییر و تحولات را داریم. و به قول یکی از اساتید دانشگاه یزد: (موقعیتهای امروز حاصل توانمندیهای دیروز است و برای موفقیت در آینده باید امروز پایه گذاری کنیم).

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از ازنا خبر، تاریخ انتشار 29 مهر 92 ، کد مطلب: 4451: www.aznakhabar.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین