بعضیهایشان بدون نام بردن از منطقهای خاص، میگویند جای خنک میروند و اغلب آنها حتی شناسنامه هم ندارند و در این بین بچهها هم به سراغ درس و مشق نمیروند.
آب مورد نیازشان را از خانههای مردم و با طی مسافت زیاد تهیه میکنند و شدت آسیبدیدگی بچهها در این منطقه بسیار زیاد است و معضل مواد مخدر و .... به وضوح قابل رؤیت است.
این خانوادهها با حضور خبرنگار فارس در بین آنها به گرد او جمع شدند که گویی مسؤولی بلندپایه به میانشان آمده است و از وی طلب کمک میکردند و با صدای بلند میگفتند؛ «به روحانی بگو 100 روز آخر هم رو به پایان است و تکلیف ما چیست» و ما پیش از این تصور میکردیم که آنها از دنیا بیخبرند و تازه فهمیدیم که ما از دنیا بیخبریم مردم همه چیز را میدانند.
مادران خانواده آرزوی مرگ میداشتند و تن ما به خود میلرزید.
پدر یکی از خانوادهها در پاسخ سؤوال خبرنگار فارس مبنی بر اینکه از کجا آمدهاند و برای چه خانوادهها را با خود آوردهاند، گفت: از روستاهای بشاگرد برای یافتن کسب و کار و امرار معاش به بندرعباس کوچ کرده و مجبور به آوردن خانواده خود بودم.
وی افزود: با گذشت ماهها حضور در بندرعباس هنوز خبری از کار نیست و زن و فرزندانمان از گرسنگی رو به زبالههای اطراف بابا غلام آوردهاند و ما به هوای اینکه زندگی خوب برای آنها بسازیم، امروز شرمنده آنها هستیم و ای کاش در روستای بیآب و علف خود میماندیم و هرگز به بندر نمیآمدیم و ما به هوای اینکه همه امکانات خوب در شهر مستقر هست به بندرعباس آمدیم.
یکی از مادران در پاسخ به سؤوال خبرنگار فارس که فرزندان در چه مکانی تحصیل میکنند، عنوان کرد: ما به نان شب محتاجیم، چگونه میتوانیم فرزندانمان را به مدرسه بفرستیم و کودکان ما اغلب فاقد شناسنامه هستند چگونه به مدرسه بروند.
شاید مسؤولان برای اینکه اغلب این خانوادهها فاقد شناسنامه هستند و نمیتوانند به آنها رأی بدهند این حاشیهنشینان را فراموش کردهاند و شاید هم موضوع چیز دیگریست. حال با دقت در عکسها میتوان معضلات بیشتری را مشاهده کرد.
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار: 1 اسفند 1395، کدخبر: 13951201001020، www.farsnews.com