پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۵۵۵۱۷
تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۷
برخلاف بسیاری از چهره‌ها و جریانهای سیاسی کشور که به واسطه پایان سال در نوعی سکوت و رکود خبری قرار دارند، احمدی‌نژاد و اطرافیانش همچنان خبرساز هستند و فعالیت‌های انتخاباتی خود را پیش می‌برند.

شعار سال: این روزها به وضوح تداعی کننده دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد است. همان روزهایی که از نخستین ساعات، رئیس دولت یا نزدیکانش به نوعی خبرساز می شدند و سوژه مورد نیاز روزنامه نگاران را فراهم می کردند. حالا در واپسین ایام سال 95 با وجود اینکه حدود 2 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری مانده است، فضای سیاسی کشور در رکود خبری به سر می رود اما محمود احمدی‌نژاد و نزدیکانش این فرصت را غنیمت شمرده و خود را با استفاده از موقعیت‌های مختلف در فضای خبری کشور وارد کرده‌اند و به پرکارترین چهره‌های سیاسی تبدیل شده‌اند و آرام آرام از برنامه ها و اهداف خود پرداه برداری می‌کنند.

آن‌ها از حضور در انتخابات ریاست جمهوری آغاز کردند و حالا به نقطه ای رسیده اند که برای تهیه لیست انتخابات شوراهای شهر و روستا فراخوان می دهند تا شاید بتوانند بخشی از کرسی‌های شوراها را نیز در اختیار بگیرند.

*خیز اول برای پاستور

آن‌ها که طی سه سال اخیر در سکوت به سر می بردند، با نزدیک شدن به انتخابات و تمایلشان برای بازگشت به عرصه سیاسی بار دیگر دست به کار شدند تا بتوانند بار دیگر قدم در ساختمان ریاست جمهوری بگذارند. بنابراین سفرهای استانی محمود احمدی‌نژاد آغاز شد.

اما برای دست یابی به این موانع بزرگی سر راهشان قرار داشت که جدا از همه این موانع، مقام معظم رهبری اعلام کرد که رئیس دولت‌های نهم و دهم در انتخابات حضور نداشته باشد و به نوعی وی را از شرکت در انتخابات منع کرد. با اینحال آن‌ها که همچنان امیدوار و علاقه مند به بازگشت بودند اجازه ندادند عدم حضور احمدی نژاد مانع از دستیابی به هدفشان شود و تغییراتی در برنامه خود ایجاد کردند و حمید بقایی را به عنوان کاندیدای متبوع خود معرفی کردند.

بعد از این تصمیم دیگر صرفا به سفرهای استانی یا سخنرانی در مسجد نارمک اکتفا نکردند و بسیار هدفمند به سخنرانی و برگزاری نشست‌های خبری پرداختند. اما یکی از قابل توجه ترین اقدامات این طیف، انتشار بیانیه‌های محمود احمدی نژاد در پاسخ به اظهارات حسن روحانی در نخستین ماه‌های دوران ریاست جمهوری بود که در سه شماره منتشر شد.

رئیس دولت دهم تلاش کرد از این طریق با فرافکنی دولت را در موضع ضعف قرار دهد و شرایط را برای کاندیدای مورد حمایت خود مناسب تر کند. بنابراین با علم بر آنکه نمی تواند در مقابل کارشناسان یا خبرنگاران منتقد قرار بگیرد، بیانیه های پی درپی را منتشر کرد که صرفا دیدگاه‌ها و نظرات خود را مطرح کند و مجبور به پاسخگوی نباشد.

همین هم باعث شد حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهوری به این بیانیه ها واکنش نشان دهد و در صفحه توییتر خود بنویسد: تاکنون از سوی مسئول دولت پیشین سه بیانیه، چندسوال و یک کاندیدا صادرشده است؛ جالب است که در عالم سیاست هیچ کس وقعی به این حضور مجازی نگذاشته است. ظاهرا می ‌خواهند "دوقطبی حضور" به "قطبی سازی بیانیه‌ای و حضور مجازی-جانشینی" تبدیل شود.

در همین خصوص احمد شیرزاد نماینده پیشین مجلس در گفت‌وگو با فرارو گفت: مساله احمدی‌نژاد این است که غیر از نامه نوشتن به رئیس‌جمهور آمریکا و دادن اینجور بیانیه‌ها که واقعا در فضای افکار عمومی کم‌تاثیر است و انعکاسی هم پیدا نمی‌کند، کار دیگری بلد نیست.

وی افزود: معمولا روسای جمهوری که دوره‌شان تمام می‌شود، در مواردی که به بسیج اجتماعی نیاز است، به کار گرفته می‌شوند. متاسفانه محمود احمدی‌نژاد این سرمایه‌ را ندارد و بنابراین بعید به نظر می‌رسد در انتخابات چهار سال دیگر نیز زمینه‌ای برای حضورش وجود داشته باشد.

شیرزاد تصریح کرد: البته تا چهار سال دیگر باید منتظر تحولات زیادی در جامعه باشیم و نمی‌توان پیش‌بینی کرد که چه اتفاقی می‌افتد. با وجود این معمولا کسانی که امتحان خود را پس دادند بهتر است به همان اکتفا کنند و اگر از آن‌ها بر می‌آید سعی کنند در جاهای دیگر از حضورشان به نفع مردم استفاده کنند.

*احتمال ردصلاحیت و حذف از صحنه سیاسی

با همه این تفاسیر یکی از نگرانی‌های جدی رئیس دولت دهم و نزدیکانش برخلاف آنچه که در ظاهر نشان می دهند، ردصلاحیت کاندیدای مورد حمایتشان است. آن‌ها هرچند در نمای بیرونی و رسانه ای با قطعیت می گویند که بقایی تأئید صلاحیت می شود اما به خوبی می دانند که اگر ردصلاحیتش قطعی نباشد، احتمالش بسیار زیاد است. علاوه بر این نگرانی از حذف هم در میان این طیف موج می زند. آن ها به خوبی می دانند که اگر نتوانند در انتخابات عرض اندام کنند، احتمال اینکه برای همیشه به حاشیه رانده شوند بسیار زیاد است.

به همین دلیل دو تاکتیک را در دستور کار خود قرار دادند. راهکار نخست این بود که فضایی ایجاد کنند که به نوعی شورای نگهبان را در موضعی قرار دهند که نتواند بقایی را ردصلاحیت کند یا به عبارت ساده هزینه ردصلاحیت را بالا ببرند. در همین راستا اسفندیار رحیم مشایی نخستین چراغ را روشن کرد و در نشست خبری خود گفت: اگر بقایی رد صلاحیت شود دوقطبی خطرناکی شکل خواهد گرفت. بعد از او بقایی نیز اظهار نظر جالبی در این باره مطرح کرد و گفت هیچ پرونده ای ندارد که برپایه آن بخواهند وی را ردصلاحیت کنند و رد صلاحیت سیاسی او هم منطقی نیست و تا آخر هست مگر اینکه «با یک تصادف از بین برود».

اما این اظهارات بدون پاسخ نماند و سخنگوی شورای نگهبان به آن ها واکنش نشان داد و گفت: شورای نگهبان نیز تا اینقدر مطمئن نیست و اظهارنظر نمی‌کند و هر اظهارنظری هم تا پیش از اعلام نظر رسمی شورای نگهبان فاقد اعتبار است. البته کدخدایی بی‌راه هم نمی گوید. زیرا هیچ تضمینی برای تائید صلاحیت بقایی وجود ندارد و شورای نگهبان نهادی نیست که هزینه را مد نظر قرار دهد و از ردصلاحیت یک کاندیدا منصرف شود. نمونه آن هم در انتخابات سال 92 و ردصلاحیت هاشمی می توان دید.

*شوراها را از دست ندهیم

راهکار دوم این بود که اگر نتوانند وارد پاستور شوند می توانند از نهادهای کوچکتر مانند شوراها و شهرداری‌ها آغاز کنند. به همین دلیل حمید بقایی در جدیدترین اظهار نظرهای خود فراخوان داد و گفت: «در خصوص انتخابات شوراها پیام‌ها و درخواست‌های زیادی واصل شده که در دست بررسی است. معتقدم شورای اسلامی شهر تهران باید مردمی و بدور از جناح بندی‌های سیاسی باشد. لذا از تمامی صاحب نظران و کسانی که توانائی حضور در این عرصه را دارند، درخواست می کنم برای شرکت در انتخابات آتی شورای اسلامی شهر تهران ثبت نام کرده و درصورت تمایل به حضور در لیست مستقل، موافقت شان را اعلام کنند. بدیهی است افرادی در این لیست قرار خواهند گرفت که در لیست دیگری حضور نداشته باشند.»

همین رویکردهای آن‌ها به وضوح نشان می‌دهد که این طیف نوپا علاوه بر اینکه علاقه بسیاری به حضور در قدرت دارد، از حذف به شدت هراس دارند و به خوبی می دانند که رویکردها و اقداماتشان طی 8سال این احتمال را بسیار تقویت می کند که اگر نتوانند دوباره به نهادهای مختلف نظارتی یا اجرای یا... وارد شوند، می تواند زمینه‌ساز حذف آن‌ها شود.

با همه این تفاسیر یکی دیگر از نکات جالب توجه در فعالیت‌های اخیر این طیف را می توان در بلاتکلیفی آن‌ها در خصوص رقبای سیاسی خود دانست. آن‌ها طی ماه‌های اخیر در دوجبهه جنگیده اند. از یک سو اصولگرایان را رقیب خود می دانند و تلاش می کنند با حمله و تخریب جمنا آن‌ها را موضوع ضعف قرار دهند و از سوی دیگر دولت را به عنوان رقیب می بینند. به همین دلیل هم هست که از یک سو بیانیه در راستای تخریب دولت منتشر می کنند و از سوی در سخنرانی های خود بخشی را به تخریب اصولگرایان اختصاص می دهند.

به عبارت ساده آن‌ها عرصه سیاست کشور را تبدیل به میدان جنگی کرده اند که گویی اگر «نکشی، کشته خواهی شد.» نکته ای که ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایران زمین با بیان اینکه مشی و تفکر احمدی‌نژاد تقابلی و تهاجمی است، نه رقابتی و تعاملی، گفت: اگر تفکر تعاملی و رقابتی باشد، دوقطبی شدن خوب است اما اگر تهاجمی و تقابلی باشد دو قطبی شدن به جامعه سرایت می‌کند و مساله مشابهی اتفاق می‌افتد که در انتخابات 88 شاهد بودیم.

وی افزود: اینکه وقتی احمدی‌نژاد خودش را محروم از ورود به عرصه رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری می‌داند، بخواهد اینگونه خود را مطرح کند اصلا پسندیده نیست.

این فعال سیاسی ادامه داد: احمدی‌نژاد باید از برنامه‌ای که ممکن است برای 1400 یا سال‌های بعد در نظر بگیرد به لحاظ نوع تفکر و مشی که اتخاذ کرده و ادبیاتی که دارد، منصرف شود. مساله اینکه ورود او نه برای خودش و نه برای کشور مصلحت نبود، به این موضوع برمی‌گردد که مصلحت نیست چنین نوع تفکر و ادبیاتی به عرصه رقابت ریاست جمهوری ورود پیدا کند و تنها مربوط به انتخابات 96 هم نمی‌شود.

رئوفیان در پایان تاکید کرد: اگر احمدی‌نژاد به توصیه رهبری نباید به این جریان وارد می‌شد، نه به خاطر احمدی‌نژاد بودنش بلکه به خاطر نوع تفکر احمدی‌نژادی است و این تفکر هر زمان که بخواهد به عرصه انتخابات وارد شود، مساله‌ساز می‌شود.

با اندكي تلخيص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری فرارو، تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند 1395، کد مطلب: ۳۰۹۴۶۴:www. fararu.com


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین