پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۵۶۲۳۳
تاریخ انتشار : ۰۳ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۷
حیدری گفت: اگر می خواهیم زنان جامعه ما سازگاری و تعادل مورد نیاز بین نقش های متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعی را به دست آورند باید قوانین اشتغال و فعالیت های ایشان طبق نگرش اسلامی بازنگری و اصلاح شود.

شعار سال: از فاطمیه همین بس که یادآور خاطره‌ای از در و دیوار آغشته به خونی است که جز در راه دفاع از حقانیت ولی خدا بر زمین نریخت و بنای آن جز در سقیفه نهاده نشد، تا جایی که یکی مظهر انحراف و دیگری مظهرهدایت، تا قیام قیامت قرار گرفت.

گفته می‌شود حضرت فاطمه زهرا(س) الگویی جامع و کامل برای تمام زنان عالم است اما شبهاتی که در این رابطه در زمان‌های مختلف مطرح می‌شود، شاید الگوگیری را برای برخی به خصوص در جامعه ایرانی، که جامعه‌ای متفاوت با ظهور بانوی بزرگوار اسلام(س) است، دشوار می‌کند. در این راستا در گفت‌و‌گو با رقیه حیدری، مدیر حوزه علمیه صادقیه تبریز به ابعاد وجودی حضرت فاطمه(س) به عنوان زن نمونه و طرح "زن طراز مسلمان ایرانی" پرداخته‌ایم.

لطفا به عنوان یک کارشناس دینی تعریفی در خصوص زن طراز مسلمان ایرانی ارائه کنید

وقتی صحبت از زن طراز مسلمان ایرانی می‌شود، لازم است علاوه بر بعد اسلامی آن به اقتضائات و شرایط جامعه ایرانی نیز توجه شود. یعنی برای ارائه‌ی شاخص یا شاخص‌هایی باید علاوه بر مسلمان بودن، به ایرانی بودن زن مورد نظر نیز بپردازیم چرا که مسلمانی بحثی کلی تر از ایرانی بودن است و شامل تمام زنان مسلمان جهان می‌شود.

با این حال با رجوع به الگوهای معرفی شده در اسلام، می‌توان به تعریف زن مسلمان ایرانی نیز پرداخت. چراکه با رجوع به تاریخ و اسناد و مدارک موجود، به عینه می‌بینیم ویژگی‌ها و شاخصه‌های موجود در این الگوها با اقتضائات امروز جامعه ایرانی نیز مطابق و متناسب است.

می‌توانیم شاخصه‌های زن طراز مسلمان ایرانی را از سیره حضرت فاطمه(س) استخراج کنیم

برای مثال اگر به زندگی و سیره‌ی حضرت فاطمه(س) به عنوان برترین زن جهان و همچنین برترین زن مسلمان نظر کنیم، می‌توانیم شاخصه‌های زن طراز مسلمان ایرانی را از آن استخراج بکنیم. به عبارت دیگر رفتار و سیره آن حضرت به قدری جامع بوده است که می‌تواند در همه زمان‌ها به عنوان الگو مطرح شود. به عنوان نمونه می‌توان به ملاک‌های ازدواج آن حضرت اشاره کرد که همان ملاک‌ها امروز نیز می‌تواند معیاری برای ازدواج زنان ایرانی قرار بگیرد. یا در بحث تربیت فرزند نیز رویکرد ایشان می‌‌تواند بهترین الگو برای تربیت نسل جدید باشد؛ به ویژه اینکه آن زمان با وجود هجمه‌های فرهنگی از سوی دشمنان اسلام و تشیع، محدودیت‌‌ها و امکانات نیز بیشتر بود؛ با این وجود حضرت زهرا توانست بهترین فرزندان را تحویل جامع بشریت بدهد. بنابراین اگر زن مسلمان ایرانی همان ملاک‌های تربیت فرزند را برای خود برگزیند، قطعا متناسب و سازگار با اقتضائات جامعه کنونی‌اش خواهد بود.

اگر حضرت زهرا(س) را محدود به کنج خانه بدانیم، به ایشان توهین کرده‌ایم/ ایشان به گونه‌ای در اجتماع درخشید که برای تاریخ الگو شد

در رابطه با حضور اجتماعی حضرت فاطمه(ص) نیز می‌توان گفت اقدامات آن حضرت درسی برای زنان و حتی مردان در طول تاریخ است. یعنی نباید چنین گمان کنیم که حضرت زهرا بانویی بود در کنج خانه که کارش فقط عبادت و انجام کارهای داخل منزل بود؛ این پندار تهمت به شخصیت حضرت زهرا(س) است؛ چرا که آن حضرت(س) اولین مدافع ولایت در طول تاریخ است که با ترفندهای مختلف جهت دفاع از حق وارد شد، گاه خطبه خواند، گاه اشک ریخت و کنگره‌ی عظیمی چون فدک را برای دفاع از ولایت به وجود آورد.


فراد در الگوبرداری خود سلیقه‌‌ای رفتار می‌کنند/چطور می‌شود نماز حضرت فاطمه(س) را الگو می‌‌گیریم اما حجابش را نه!

بنابراین ما برای تعریف زن طراز مسلمان ایرانی الگویی تمام چون حضرت فاطمه(س) را داریم اما یکی از نکته ضعف‌های موجود این است که افراد در الگوبرداری خود سلیقه‌ای رفتار می‌کنند؛ مثلا در اقامه نماز الگو می‌گیرد اما در حجاب حضرت زهرا را الگوی خود قرار نمی‌دهد؛ یا در مورد فرزند‌پروری، رسیدگی به تغذیه فرزند را الگو می‌گیرد اما در تربیت معنوی فرزند مثل آن حضرت عمل نمی‌کند. یا فرض کنید حضور در اجتماع ایشان را الگو قرار می‌دهند اما توجه به اقتضائات و چگونگی حضور را مهم نمی‌دانند! در حالی که حضور در اجتماع آن حضرت به گونه‌ای بود که چهره‌ی روباهانی را شفاف ساخت که در زمان پیامبر(ص) دوشادوش ایشان در پوستین انسان و در راه اسلام چه‌ها که نمی‌کردند! همان‌ها وقتی علیه علی(ع) برخاستند، مردم ذهنیت بدی نسبت به آنها نداشتند چرا که طینت‌شان را نمی‌شناختند اما حضرت فاطمه(س) با حضور جسورانه‌ی خویش نقاب از چهره‌ی همه‌ی آن‌ها برداشت.

وقتی صحبت از زن طراز مسلمان ایرانی می‌شود، منظور این نیست که صبح تا شب در خانه بماند، نماز بخواند و حجابش را حفظ کند

پس وقتی صحبت از زن طراز مسلمان ایرانی می‌شود، منظور این نیست که صبح تا شب در خانه بماند، نماز بخواند و حجابش را حفظ کند بلکه در جایگاه انسانی خود به عنوان یک زن، باید به مفید بودن خود در جامعه توجه کنیم و گمان نکنیم که مفید بودن برای جامعه، متضاد با زن خوب بودن است. چراکه یک زن در مقام انسانی خود هم می‌تواندمفید باشد و هم می‌تواند زن خوب باشد. گاه زن عهده دار مسئولیت‌هایی در جامعه می‌‌شود که اگر زن خوب بودن را داخل خانه ماندن تصور کنیم، آن گاه امر مربوطه روی زمین می‌ماند؛ فرض کنید برخی امور چون پزشکی، معلمی و امثال آن نیاز مبرم به حضور زن دارد و یک زن می‌‌تواند ضمن حضور در اجتماع و انجام این مسئولیت‌ها، خوب بودن خود را نیز حفظ کند.

امروزه زنان در رابطه با نقش‌‌های متعددی که برعهده دارند، به تناقضات جدی روبرو می‌‌شوند، برای رفع این تناقضات چه باید کرد؟

البته عمده این تناقضات در رابطه با فعالیت‌‌های اقتصادی و اجتماعی زنان و نقش‌‌هایی چون شوهرداری و تربیت فرزند به وجود می‌‌آید که به نظر می‌‌رسد بخشی از راهکارها برای رفع چنین تناقضاتی مربوط به خود زنان و بخش دیگر مربوط به قوانین و بسترهای اجتماعی است.

زنان به هرقیمتی وارد هرکاری نشوند

معتقدم زنان باید در عهده دار شدن نقش‌های اقتصادی و اشتغال به کار، اولا به ظرفیت زنانه خود و دوما به نوع کاری که انتخاب می‌کنند، توجه نمایند. لازم است زن به اقتضای موقعیتی که دارد، به شغل‌های سخت (مثلا اشتغال در کارخانه‌‌ها) و دارای ساعت کاری زیاد وارد نشود. از سوی دیگر هرکس باید ظرفیت خود را نیز در نظر بگیرد؛ گاه برخی زنان به راحتی از عهده‌‌ی میزان ثابتی از کار برمی‌‌آیند و زن دیگر توانایی انجام همان میزان کار را ندارد که البته این در رابطه با مردها نیز صادق است و هرکس باید بنا به ظرفیتی که دارد، نسبت به پذیرش کاری اقدام بکند. وگرنه این کاملا طبیعی است زنی که روزانه 12 ساعت کار می‌کند، هرگز نمی‌تواند نقش همسری و مادری خود را به نحو احسن ایفا بکند.

همچنین مهم است که زنان چه کاری را در چه زمانی برعهده می‌گیرند؛ برای مثال زن باید در دوره بارداری، بعد از زایمان و تا دو سالگی فرزندش، فارغ از فعالیت‌های اقتصادی باشد. اما متاسفانه برخی از زنان به هرقیمتی می‌‌خواهند کسب درآمد کنند و مستقل باشند در حالی که آموزه‌های دینی این امر را تایید نمی‌کنند چرا که قیمت خیلی چیزها با پول قابل سنجش نیست.

قوانین مربوط به اشتغال زنان نیازمند اصلاح و تجدید نظر است/ ساعات کاری روزانه و سال‌های کاری زنان باید کاهش یابد

راهکار دیگر مربوط به جامعه و بسترهای قانونی می‌باشد؛ قوانین مربوط به اشتغال زنان نیازمند اصلاح و تجدید نظر است. قوانین موجود به تک فرزندی یا تاخیر در فرزندآوری دامن می‌زند چرا که زنان جامعه ما فرزندآوری را مانعی بر اشتغال خود می‌دانند و از سوی دیگر نمی‌خواهند شغلشان را از دست بدهند؛ برای تعدیل این وضعیت، نیاز به بازنگری قوانین به شدت احساس می‌شود. معتقدم باید ساعات کاری روزانه بانوان کاهش یابد، سال‌های فعالیت آنان برای بازنشستگی باید کاهش یابد؛ زیرا 30 سالفعالیت اقتصادی برای یک زن ظلم بزرگی است و به نظرم 15 سال برای کار کردن خانم‌ها کافی است. تنها قانون مورد رضایت در این خصوص مرخصی زایمان است که اولا در صددرصد سازمان ها اجرایی نمی‌شود؛ دوما تامین اجتماعی و کارفرمایان زیر بار مرخصی سه ماه آخر(9 ماهه) نمی‌روند؛ سوما این تنها مرخصی زایمان است و یک زن در دوره بارداری نیز با مشقتو حساسیت‌های فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند و باید این دوره را به دور از تشنج و استرس طی کند؛ که همه نیاز به پیش بینی در قوانین دارند.

نگرش اسلامی در قوانین اشتغال و فعالیت‌های اقتصادی زنان لحاظ نشده است

بنابراین معتقدم نگرش اسلامی در قوانین اشتغال و فعالیت‌های اقتصادی زنان لحاظ نشده است که اگر لحاظ بشود حضور زنان در اجتماع با نقش های مادری و همسری شان سازگار خواهد بود. وگرنه جامعه ما چه فرقی با جامعه اروپایی خواهد داشت که زن را به عنوان کارگر ارزان قیمت می‌پندارند و ما می‌بینیم زنان وارد کارهایی شده‌اند که اولا ضرورتی ندارد و دوما فضای مورد نظر،سخت و خارج از توان فیزیولوژیکی زن می‌باشد. برای مثال این به هیچ وجه خوب نیست که زنان را با حقوقی اندک در کارخانه‌ها و کارگاه‌ها به کار می‌گیرند در حالی که برای آنان کارهای مناسب ترینیز وجود دارد. اما به دلیل اینکه زنان نسبت به مردان به حقوق کمتر قانع ترند و در رابطه با ایشان، کارفرمایان راحت تر از زیر بار مزایایی چون بیمه فرار می‌کنند؛ لذا در چنین اموری بیشتر زنان را به کار می‌گیرند. قانون باید راه‌ها را برای این سواستفاده کنندگان ببندد.

مادامی که بسترهای اجتماعی و ساز و کارهای قانونی برای زنان فراهم نشده است، آنان به چه طریقی می‌توانند امنیت لازم را در زندگی فردی و خانوادگی خود حاکم کنند؟

امروزه آنچه بیش از همه امنیت روانی را از زنان سلب نموده است، طمع خریدن، داشتن و به دست آوردن است. به زبان دیگر آسایش در اصل برای آن است که آرامش افراد را افزایش دهد اما زنان جامعه ما علی رغم آسایش و امکانات فراوانی که نسبت به گذشته، در دست دارند آرامش لازم را ندارند. آن‌ها امروز امکاناتی چون ماشین لباس شویی، ماشین ظرفشویی، جارو برقی و خیلی دیگر از امکانات را در اختیار دارند و در رابطه با فرزندآوری نیز با سختی‌ها و محدودیت‌ها مادران گذشته روبرو نیستند؛ با این حال چرا آرامش لازم را ندارند؟! چون همیشه در طمع به دست آوردن هستند و این طمع در آقایان نسبت به خانم‌ها کمتر است و زنان نسبت به مردان چشم و هم چشمی بیشتری دارند و این سلب کننده آرامش است.

زیاده خواهی‌هایی که آتش به آرامش زنان می‌زند

از طرف دیگر این احساس انتظار زنان را بالا می‌برد و از سوی دیگر مردها توان پاسخ گویی به این همه انتظارات را ندارد؛ لذا زن به این فکر می‌افتد که اگر خودم شاغل باشم راحت‌تر می‌توانم به خواسته‌هایم دست یابم. اینجاست که غالب زنان وارد شغل‌‌هایی می‌شوند که تناقضات بیشتری را به زندگیشان تحمیل و آرامششان را سلب می‌کند. یعنی زن به دست خود حلاوت و شیرینی زن بودنش را از دست می‌دهد.

زن باید وقتی وارد اجتماع می‌شود از جنبه انسانی ورود کند نه جنسیتی

مورد قابل توجه و قابل تامل دیگر این است که زن باید وقتی وارد اجتماع می‌شود از جنبه انسانی ورود کند نه جنسیتی؛ یعنی یک زن نباید برای نامحرمان چراغ سبز نشان بدهد تا آنان نیز دست به سوءاستفاده بزنند بلکه باید در وجه انسانی و فارغ از جنسیت، در اجتماع حاضر شود تا در محیط کاری به زن دید جنسیتی نداشته باشند بلکه با دید کارمندی به او بنگرند.

بنابراین اگر زن به جای حضور انسان گونه، صرفا حضور جنسیتی در محیط کار یا فعالیت‌های اجتماعی پیدا بکند، قطعا همکار مرد خود را نیز دچار برخی آشفتگی‌ها می‌‌کند در حالی که آن مرد نیز صاحب همسری است و در این آشفتگی‌ها رابطه‌‌اش با همسرش نیز دچار اختلال می‌‌شود. اما اگر زن انسان گونه حاضر شود و چراغ سبزی به مرد نشان ندهد، نه خود در معرض سوء استفاده قرار می‌گیرد، نه بنیان خانواده‌‌ای دیگر را متزلزل می‌کند. من معتقدم در ساختار جمهوری اسلامی، اگر زن انسان گونه و فارغ از جنسیت خود وارد اجتماع شود، قطعا فضای امن کاری برای اشتغال او فراهم است.

حضور جنسیتی زن در اجتماع، همان صورت تحقق یافته‌‌ی نظریه مرداک خواهد بود که می‌گوید برای از پای انداختن ایران خانواده ایرانی را نشانه بگیرید و در درون خانواده نیز مادران را مورد هدف قرار بدهید؛ راهکار او این است که مادران از از بطن خانواده به بیرون بکشید؛ مقصود از بیرون کشیدن مادر از بطن خانواده همان حضور جنسیتی او در بیرون از خانه است که در نهایت منجر به از هم پاشیدن خانواده و به تبع آن موجب از بین رفتن شاکله‌ی جامعه‌ی ایرانی است.


برای زن طراز مسلمان ایرانی چه ویژگی‌‌ها و شاخصه‌‌هایی مترتب است؟

زن مسلمان ایرانی اول باید همسری خوب (از نظر اخلاقی، عبادی، رفتاری و غیره) ، دوم مادر خوب (از نظر اخلاقی، رفتاری، تربیتی و غیره) و سوم ولایتمداری قوی باشد تا حدی که به تمام اعضای جامعه جهت بدهد،همچنین یک زن مسلمان ایرانی باید اهل مطالعه باشد.

تربیت فرزندان صالح بهترین خدمت به جامعه و بهترین حضور در اجتماع است

مفید بودن در جامعه دیگر ویژگی یک زن طراز مسلمان ایرانی است که گاه با تربیت خوب فرزندان و تحویل نیروهای صالح به جامعه میسر می‌‌شود و گاه با فعالیت مفید اجتماعی ضمن حفظ دیگر بایسته‌های انسانی. اما یک زن خوب وقتی احساس بکند برای جامعه مفید نیست، بهتر است خود را کنار بکشد.

جایگاه زن مسلمان ایرانی پوشش و آرایشنیست؛جایگاهش همانی است که در دفاع مقدس ثابت کرد

ای کاش زن مسلمان ایرانی را با پوشش و آرایش به جامعه نشان ندهیم، که این یک ظلم بزرگی است و زن مسلمان ایرانی در طول تاریخ و در مقاطع مختلف نشان داده است که جایگاهش آرایش نیست بلکه جایگاهی است که دوشادوش مردان، انقلاب کردند و اگر آنها نبودند که مردان و فرزندان خود حمایت کنند قطعا جنگ تحمیلی در همان سال های اولیه با شکست مواجه می‌شد.

البته درست نیست که چند بدحجاب در خیابان‌ها را نشانه خراب شدن کل جامعه زنان بدانیم بلکه اینها تعدادی هستند که بیشتر در خیابان‌ها و منظر عمومی رفت و آمد می‌کنند. در حالی که تعداد زنان محجبه جامعه ما غالب است و اگر ندایی داده بشود تا همه‌ی آنها به میان بیایند، خواهید دید که اکثریت زنان ایرانی همچنان به حیا و عفت خود پایبند هستند.


به نظر شما علت قصور حوزه‌های علمیّه در پیگیری مباحث تئوریک یا فرهنگسازی در رابطه با بحث زن طراز چیست؟

البته این طور نیست که حوزه‌های علمیه هیچ کاری در زمینه الگودهی یا فرهنگسازی در این راستا نکرده باشند بلکه کارهای درخور توجه زیادی در مراکز متعدد حوزوی انجام شده است هرچند که به این حقیقت معترفیم که در این راستا دشمنان بیشتر و بهتر از ما ورود کرده‌اند.

همچنین باید در نظر داشته باشیم که این امر مهم صرفا از طریق حوزه‌ی علمیه میسر نخواهد شد بلکه ما مستلزم ورود هماهنگ و هم افزایی نهادها و ارگان‌های متعدد فرهنگی و آموزشی است که متاسفانه از این نکته دچار خلل شده‌ایم. ما در این خصوص به قانون گذاران قوی و متدین نیاز داریم.

انتظار برخی از حوزوی‌ها این است که بدون هیچ چشم داشتی خود را وقف جامعه بکنند

علاوه براین، این مورد نیز حائز اهمیت است که برخی انتظار دارند حوزه‌های علمیه بدون کوچکترین چشم داشت مالی کار کنند و برای اجرای طرح‌ها و برنامه‌ها به جاهای مختلف بروند! تازه وقتی هم این کار را می‌کنیم، مثلا وقتی برای اجرای برنامه‌ای به مدرسه‌ای می‌رویم، در کمال ناباوری به ما می‌گویند چرا مدرسه دیگری را برای این کار انتخاب نمی‌کنید و هردفعه اینجا می‌آیید؟!

دیگران از حوزوی‌ها انتظار دارند خودشان را وقف جامعه بکنند و در قبال کاری که می‌کنند هیچ انتظاری نداشته باشند. بالاخره وقتی انتظار کار فرهنگی داریم باید این را نیز در نظر داشته باشیم که حوزوی و طلبه و روحانی هم یک انسان است و برای زنده ماندن خود باید درآمدی داشته باشد یا برای اجرای طرحی یا انجام برنامه‌ای باید اقتضائات مالی آن فراهم باشد وگرنه او یک روز، دو روز یا نهایت سه روز می‌تواند از جیب خود مایه بگذارد و بعد از روز سوم خودش هم بخواهد دیگر نمی‌تواند ادامه بدهد.

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی آناج، تاریخ 25 بهمن 95، کد مطلب: 73680: www.anaj.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین