* دروس فوق نمونه هایی از واحدهای مدرک «کارکشتگی» است. در ادامه برای آشنایی بیشتر از این واحدها به اختصار توضیحات زیر را بخوانید: - کارآگاهی: یک معتاد ابتدا برای پیدا کردن آدرس فروشنده و شناسایی آن اقداماتی از قبیل: تفحص و جستجوی فرشنده، خصوصیات فروشنده و خصوصیات اخلاق فروشنده (جهت دانستن اینکه طرف سنگدل و بی رحم است یا صرفا برای تامین امورات زندگی به اجبارا چنین شغلی را برگزیده است.) - «بازیگری»: معتاد برای مظلوم نمایی بایستی بتواند در مقابل فروشنده به قول خودمان فیلم بازی کند. به عنوان مثال: در صورت نبود منابع مالی معتاد چطور جلوی فروشنده زانو بزند؟ چگونه ناله و زاری راه بیندازد تا دل فروشنده را بدست آورد؟ و ... - ورزش: معتاد به محض روبرو شدن با نیروهای انتظامی باید بدنی ورزیده داشته باشد تا بتواند از این مهلکه بگریزد. داشتن مدرک دونده و جهنده یکی از الزامات اساسی در این مرحله است. تدریس چگونگی قبراق و سریع السیر شدن فرد معتاد، یکی از سر فصل های مهم این درس به حساب می آید. - زیست شناسی: معتاد باید بیندیشد که بعد از مصرف در کجا بماند و بخوابد؟ چطور بخوابد که فردا بلایی به سرش نیاید؟ و ... این درس نیز به چنین سوالاتی پاسخ می دهد. (ماشاا... معتادهای امروزی خیلی حال و روز خوبی دارند. نهایتا اگر خانواده قبولشان نکنند شهرداری و نهادهای دیگر ساختمانی برایشان تعبیه کرده اند. بیچاره معتادهای سنتی که همه طردشان کرده بودند و قبولشان نمی کردند.) - اکولوژی بدن: یک معتاد باید بداند که رگ در کجاهای بدن به وفور یافت می شود؟ خون در کدام قسمت از بدن زیاد در جریان است؟ و ... مطالعه این کتاب پاسخی به همه این پرسش هاست.

مدرنیته در گذر از زمان سنتی به مرحله مدرنیته همه روندها و اقدامات قبلی و سلسله مراتب اداری از هم پاشید. در این مرحله معتاد برای رسیدن به مواد مجبور نیست درس های کارآگاهی، شم بازیگری و ... را پاس کند چرا که به سادگی و با یک تلفن می تواند به هدف دلخواهش برسد. کافی است گوشی را بردارد و به ساقی (در فرهنگ مدرنیته همان فروشنده است) زنگ بزند و در مکان دلخواهش مواد را تحویل بگیرد. ساقی هم که ماشاا... کرور کرور عین نقل و نبات در شهر می گردند. به عنوان مثال فرد معتاد در خیابان با طمانینه کامل به ساقی زنگ می زند و بعد از دادن آدرس می پرسد که: «چند دقیقه طول می کشه که مواد رو برسونی؟» اگر فروشنده بالای 10 دقیقه وعده داد خریدار به ناچار گوشی را قطع کرده و به دیگر ساقی زنگ می زند. هر چه قدر زمان رسیدن مواد کمتر باشد خریدار تصمیم به خرید می گیرد و اینجاست که معامله جوش می گیرد. در این روش حق با مشتری است و این مشتری است که تصمیم می گیرد بخرد یا نخرد؟ برسد یا نرسد؟ زمان در این مرحله خیلی مهم است. دقیقا برخلاف روش سنتی. نکته پایانی: در این مرحله فروشنده به نوعی «دست فروش» است و معتاد هم تصمیم گیرنده نهایی.

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی ساوالان خبر، تاریخ انتشار: 20 اسفند 1395 ، کدخبر: 1896، www.savalankhabar.ir