پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۶۷۷۰۱
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۸
مرد جوانی که متهم است در نوجوانی مرتکب قتل شده است،‌ بعد از کش‌وقوس‌های فراوانی که در سال‌های رسیدگی به پرونده‌اش اتفاق افتاد، سرانجام با نظر دادگاه به حبس و پرداخت دیه محکوم شد.

شعارسال: این متهم که از سال ٨٣ در زندان به سر می‌برد، یک‌بار هم پای چوبه‌دار رفت؛ اما پذیرش درخواست اعاده دادرسی از سوی رئیس قوه قضائیه وقت، باعث شد این جوان به زندگی امیدوار شود.

براساس محتویات پرونده، تابستان سال ٨٣، مأموران پلیس تهران باخبر شدند یک درگیری بین دو نوجوان مقابل یک باشگاه بیلیارد اتفاق افتاده ‌است. وقتی پلیس در محل حاضر شد، شاهدان گفتند درگیری بین دو گروه از جوانان بوده ‌است که در این میان، حامد، نوجوان ١٧ساله، با چاقو نوجوان دیگری را به نام یاور زده‌ و سپس فرار کرده ‌است. ساعاتی بعد مأموران باخبر شدند یاور که به دلیل شدت جراحات در بیمارستان بود، جان خود را از دست داده ‌است. به‌این‌ترتیب پرونده با اتهام قتل به جریان افتاد و مأموران موفق شدند این نوجوان فراری را در خانه یکی از اقوامش بازداشت کنند.

حامد در تحقیقات به مأموران گفت: من ورزشکار هستم و بیشتر وقتم در روز را ورزش می‌کنم. روز حادثه هم مقابل باشگاه بیلیارد بودیم و تازه از باشگاه بیرون آمده ‌بودیم. آن روز برای تفریح به آنجا رفته‌ بودیم که با یاور و دوستانش برخورد کردیم. درگیری بین من و یاور نبود؛ دوستانمان با هم درگیر شده‌ بودند. یکی از طرف‌های درگیری، برادر یاور بود. من به حمایت از دوستانم وارد دعوا شدم و در همین حین، برادر یاور با اینکه با من دعوا نداشت، به سمتم حمله کرد. او چماقی را که در دست داشت، با سرعت و شدت به سمت من پرت کرد.

من هم خیلی ترسیدم و از ترسم چاقویی از جیبم بیرون آوردم. قصدم اصلا زدن کسی نبود؛ فقط خواستم برادر یاور ببیند که من چاقو دارم و عقب بکشد. یک‌دفعه یاور خودش را جلو انداخت و چاقو به او برخورد کرد. من هم خیلی ترسیده‌ بودم. به‌همین‌خاطر نتوانستم کاری بکنم؛ به‌جز اینکه فرار کنم. می‌دانستم اگر به خانه خودمان بروم، حتما پلیس سراغم می‌آید؛ به همین خاطر به خانه عمه‌ام رفتم و آنجا مخفی شدم. چند ساعت بعد مأموران آمدند و گفتند به اتهام قتل بازداشت هستم.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده ‌شد. حامد پای میز محاکمه رفت و گفته‌هایش را یک‌بار دیگر تکرار کرد؛ اما با توجه به اینکه اولیای‌ دم درخواست قصاص کرده ‌بودند، رأی قصاص متهم صادر شد. تلاش زیادی برای جلب رضایت اولیای‌ دم از سوی خانواده حامد انجام گرفت؛ اما اولیای ‌دم حاضر به گذشت نشدند. تا اینکه در سال ٨٦ به حامد ابلاغ شد حکمش به‌زودی اجرا می‌شود. پسر نوجوان که همچنان امید به زندگی داشت، وقتی شب اجرا فرا رسید و او را به انفرادی بردند تا شب قبل از قصاص را بگذراند، دیگر پذیرفت راهی ندارد؛ اما صبح روز اجرا به قاضی اجرای احکام اعلام کردند درخواست اعاده دادرسی این نوجوان پذیرفته شده و رئیس وقت قوه قضائیه فعلا دستور توقف اجرای حکم را صادر کرده ‌است.

به‌این‌ترتیب پرونده یک‌بار دیگر به جریان افتاد. با اینکه حامد مطرح کرده ‌بود در زمان قتل قصد دفاع از خودش را داشته و به‌شدت از آنچه اتفاق افتاد، ترسیده‌ بود که دست به این کار زد؛ اما باز هم این گفته‌ها مقبول نشد و پسر نوجوان یک‌بار دیگر به قصاص محکوم شد. تا اینکه ماده ٩١ قانون مجازات اسلامی جدید تصویب شد و این‌بار حامد و وکلای مدافعش درخواست اعمال این ماده را در پرونده موکلشان کردند. پرونده به شعبه چهار دادگاه کیفری استان تهران ارسال و حامد محاکمه شد؛ اما از آنجایی که اولیای‌ دم درخواست دیه نکردند، متهم به دلیل نداشتن بلوغ عقلی در زمان قتل، به پنج سال حبس محکوم شد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت. این رأی از سوی دیوان نقض شد؛ چراکه درباره مبلغ دیه‌ای که حامد باید بپردازد، صحبتی نشده‌ بود. در نهایت قضات متهم را به پنج سال حبس محکوم کرده و با توجه به اینکه اولیای ‌دم هم درخواستی برای دریافت دیه مطرح نکرده ‌بودند، حق آنها در رأی محفوظ خوانده شد.

تا اینکه چند روز قبل، اولیای ‌دم اعلام کردند از حق خود استفاده کرده و از متهم دیه می‌خواهند. روز گذشته جلسه رسیدگی به این درخواست برگزار شد. حامد در این جلسه ضمن اینکه از اولیای‌ دم درخواست بخشش کرد، گفت حاضر است با کمک والدینش این دیه را پرداخت کند. او که بعد از ١٣ سال درباره روز حادثه صحبت می‌کرد، گفت من حالا ٣٠ساله هستم. اگر می‌فهمیدم چه کار اشتباهی می‌کنم، هرگز انجامش نمی‌دادم. من از اتفاقی که افتاده، ناراحتم و از اولیای ‌دم می‌خواهم من را حلال کنند.

با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را با احتساب ایام بازداشت، به پنج سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.

سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری تحلیلی الف، تاریخ انتشار: 1تیر1396، کدخبر: 485648: www.alef.ir


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین