پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۶۹۱۸۹
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۹
صدا و سیما را می توان به تعبیری، نوعی دانشکده بزرگ برای آموزش عمومی محسوب نمود. با گسترش شبکه های استانی ، این رسالت باید با ظرافت های خاص همراه شده و مورد توجه قرار گیرد. در حالی که بنظر می رسد، حساسیت های لازم در این خصوص وجود ندارد. بعنوان مصداق اثباتی بحث، اقدام به نقد اصلاحی، برنامه رادیویی صبحگاهی صبح به خیر گیلان ، شده است .
شعارسال: صدا و سیمای کشورمان را دانشگاه بزرگی می دانیم که چنانچه از ظرفیت های منحصر به فرد آن استفاده مطلوبی به عمل آید، بدون تردید می تواند اثرگذاری مطلوب تری بر امور اجتماعی جامعه ایرانی مان داشته باشد.جایی که صدا و سیمای مرکز گیلان نیز از این قائده مستثنی نیست و در صورتیکه از امکانات موجود و نیروی انسانی خود جهت ساخت برنامه های کاربردی تر و عملیاتی تر بهره برداری بهینه ای نماید، قطعا اوضاع فرهنگی- اجتماعی و حتی اقتصادی استان بهتر از آنی می شود که امروزه شاهد آنیم.

مبحث اصلی این مقاله کوتاه را با یکی از برنامه های صدای مرگز گیلان آغاز می کنیم که به نوعی می توان محتوای آن را به سایر فعالیت های کلی و دیگر برنامه های این دانشکده بومی محلی " تعمیم " داد. برنامه ای کاملا صبحگاهی ذیل عنوان" صبح به خیر گیلان " که معمولا از ساعت شش و سی دقیقه صبح آغاز می گردد و تا حوالی ساعت هشت ادامه دارد. جایی که زمان پخش آن را می توان در یک موقعیت " دو لبه " بهترین و یا بدترین ساعت پخش برنامه ها دانست. بدترین ساعت پخش به آن معنا که می تواند زمان از خواب برخاستن شنوندگان، عجله برای آماده شدن جهت خروج از منزل و اوقات بی حوصلگی برخی مخاطبینی باشد که اصطلاحا سر صبح حوصله خودشان را ندارند چه برسد به برنامه ای رادیویی و سوی مقابل " بهترین ساعت پخش " برای آن دسته از مخاطبینی که اهل برنامه ریزی مدون روزانه، اهل ورزش صبحگاهی و موارد انرژیکی از این دست هستند که اتفاقا مخاطب رادیو هم خواهند شد و یا سوار بر اتومبیل، در مسیر منزل تا محل کار فرصت توام با نشاط اول صبح را در اختیار دارند که پای اساتید این دانشکده بنشینند و از کلام استادان آن بهره ببرند که قطعا هر دو صورت فوق، می بایست مورد توجه برنامه سازان قرار گیرد.

به تیتر مقاله باز می گردیم. جایی که قرار است به " صبح به خیر گیلان " یعنی یکی از برنامه های این رسانه قدرتمند بپردازیم. نحوه برنامه سازی، تهیه و پخش برنامه ای که لازم است مانند تمام موارد دیگر، با تعریف دقیقی از جامعه هدف خود، در خدمت مردم و مباحث مهمی مانند آموزش همگانی باشد.آموزش های مستقیم و غیر مستقیمی که لازم است در لابه لای مفاهیم آن مواردی مانند شادمانی و ایجاد فضای فرحبخش، همچون پخش انواع موسیقی ،کلیپ های صوتی،میان برنامه ها و غیره نیز لحاظ گردد و در مناسبات، آئین ها و سوگ ها نیز مانند سورهای اجتماعی در خدمت عموم جامعه باشد و البته آنچه جان کلام است آنکه رسیدن به مقاصد، نیازمند برنامه ریزی دقیق مدیران مربوطه است که پرداختن بیشتر به آن در وقت این مقال کوتاه نمی گنجد. اما آنچه در لابه لای متن و بطن برنامه صبح به خیر گیلان به آن می رسیم عبارت از آن است:

9. برنامه توسط دو مجری خانم و آقا اجرا می گردد که اکثر روزها مجری خانم عهده دار اجرای آن هستند.در حالیکه پیشنهاد اجرا توسط دو مجری، آنهم به شکل همزمان می تواند از یکنواختی و سردی صبح بکاهد.

8. برنامه ای عمدتا روتین، کلیشه ای و از زمانی که بنده به خاطر دارم همین شکل تکراری خود را دنبال و حفظ نموده است.

7. تقریبا چند ترانه به زبان گیلکی و اندکی آهنگ به زبان فارسی وجود دارند که تمام روزها تکرار می شوند و از این آرشیو کوچک و محدود چیز دیگری نشنیده ایم.

6. دپارتمان اجرایی برنامه شامل انتخاب موضوعی روزانه توسط عوامل برنامه، دریافت نظرات مردم در خصوص موضوع مطروحه - از طریق پیامک، ضبط و پخش صدای مخاطبین در مورد همان مطلب - قسمت هایی مانند گفتگوی انتظامی در خصوص موارد ترافیکی شهر رشت،اخبار ورزشی، تهیه گزارش از سوی خبرنگاران افتخاری و قسمت " خبر مبر " است که در ادامه به مراتب آنها خواهیم پرداخت.

5. موضوع انتخابی معمولا یکی از ضرب المثل های " دم دستی " فارسی است که تقریبا در همه روزها کاملا کم حال و کمتر دارای ارزش معنایی برای جامعه امروزی، تکرار می شوند. موضوعات یکبار مصرفی که پرداختن به آنها، اندک دردی از آلام اجتماع را دوا نمی کند. ضرب المثل هایی بیشتر خنثی و غالبا کم خاصیتی که برنامه سازان حتی زحمت آن را به خود نمی دهند در انتخاب آن، سلیقه، حکمت و فلسفه ای را دنبال کنند، یا آنکه همین موارد کم خاصیت را در گفتگو با کارشناسان حوزه های مختلف استان و حتی کشور به چالش بکشند تا اصطلاحا چیزی گیر مخاطب بیاید و او را با تفکر و اندیشیدن مرتبط نماید بلکه خواندن چند پیامک یا پخش صدای چند مخاطب - که تقریبا هر روز افراد ثابتی هستند - کمکی به مردم تشنه اطلاعات و تغییرات مثبت در سبک زندگی نمی کند.

4. گزارشگران افتخاری که البته علت افتخاری بودنشان را " فهمیدیم و نفهمیدیم " گزارش هایی که احساس می شود بر خلاف آنچه عنوان می شود، زنده نیستند و یا آنکه لااقل حس زنده بودن را به شنونده منتقل نمی کنند. گزارشگرانی که علیرغم خوش صدایی، در توانایی ارتباط موثر بین گزارشگر و مصاحبه شونده، نیازمند آموزش ها و تجارب بیشتری هستند. به شکلی که نوعی مصنوعی بودن کارها و دیواری ستبر، مابین سوال کننده و سوال شونده حس می گردد.

3. بخش "خبرمبر" که به اشتباه با آنونس رادیویی " روزنامه ... روزنامه ... " آغاز می شود و البته چنین آنونسی را برای قرائت اخبار رسمی جراید می توان استفاده نمود در حالیکه قسمت " خبر مبر " در حقیقت طنز و شوخی با اخبار رسانه هاست که این استفاده ناصحیح می تواند نوعی توهین به مخاطب یا کم سلیقگی در انتخاب قلمداد شود.

2. پخش پیامک ها شاید زجرآورترین قسمت این ملودارم اجتماعی باشد. جایی که برنامه و دست اندرکاران محترم آن همچنین مجریان توانمند و زحمتکش با حلاوت هرچه تمام تر، بسیاری از پیامک های ارسالی - خصوصا پیامک های اینجانب - را نیز قرائت می کنند اما بنا به دلایلی که قطعا مجریان محترم مقصر نیستند، پیامکی که دارای اندکی زاویه با سیاست های کلی برنامه مغایر با خنثی بودن باشد خوانده نمی شود. جایی که اعتقاد داریم این دانشکده که متعلق به آحاد مردم و متضمن حقوق شهروندی آنان است موظف است در چهارچوب مقررات کشوری که در آن زندگی می کنیم با ایجاد گره های فکری در میان شنوندگان خود، جامعه ی هدف را به باغ های اندیشیدن رهنمون نماید که بی تردید گوشه ای بزرگ از مشکلات پیرامونمان حاصل بکارت در افکار و گاها هرزگی در گفتارهایی است که مبتنی بر اندیشه نیستند. در غیر این صورت ساخت و پخش برنامه ای( به قول مردم دوست داشتنی گیل و دیلم سَس) خنثی، ولرم، تنها برای خالی نبودن عریضه و تکمیل فرم های ارسالی به پایتخت جهت خواباندن صدای بالادستی ها، علاوه بر آنکه مشکلی را از جامعه حل نمی کند بلکه حیف و میل بیت المال تلقی می گردد که موجبات مخاطب گریزی بیشتری را نیز فراهم می کند.

1. پیامهایی که به نظر می رسد پس از پایش می بایست حول سه محور حرکت کند تا ضمن احترام به حقوق شهروندی افراد و تلاش جهت بالا بردن کیفت آن، ساعت پخش شدن آن و یا علت پخش نشدنش از طریق همان سامانه به اطلاع شنونده برسد چه آنکه ممکن است برخی از آنها بنا به هر دلیلی برنامه را تا انتها دنبال نکنند و سوی دیگر آنکه لااقل در طول روز،هفته، ماه و یا حتی سال بهترین پیامک ها انتخاب و نوعی ارتباط دوسویه با مخاطبین برقرار گردد که همگی به بالابردن کیفت ها کمک می کند.

و موارد بسیاری از این دست که در پایان ضمن تقدیر و تشکر مجدد از مجریان و دست اندرکاران برنامه صبح به خیر گیلان به استحضار می رسانم که اینجانب ضمن در نظر گرفتن محدودیت های مالی سازمان صدا و سیمای کشورمان - خصوصا در چند سال اخیر - هیچ گونه گله شخصی به کار این اساتید ندارم بلکه هدف از برگزیدن این برنامه به عنوان موضوع مقاله، تنها براساس قرعه بوده و " هدف " سیاست های کلی این دانشکده بزرگ در استان گیلان است که به نظر می رسد نیازمند تحرک بیشتری در ساخت انواع برنامه هاست و البته از همین رادیو برنامه های شایسته ای نیز تولید و پخش می شود که سزاوار تقدیر، تشکر و خدا قوت می باشند و جمله طلایی داستان می تواند آن باشد که هنگام بالا رفتن یا پایین آمدن از صخره های صعب العبور، طناب وسیله بسیار مهمی به حساب می آید اما در آن لحظات سخت، طنابی که دارای گره های فراوانی در طول خود باشد بسیار ارزشمند تر است، بنابراین از گره ها نترسیم و بدانیم یکنواحتی و خنثی بودن نیاز امروز جامعه ما نیست که به فرمایش رهبر فرزانه نظام، نیازمند اصلاح سبک زندگی ایرانی هستیم و قبل از هرچیز باید فکر و اندیشه پویای جامعه مان را در تمام جهات مثبت فعال تر نمائیم که بخش بزرگی از آن، وظیفه رسانه های شنیداری و برنامه های این چنینی است.

نویسنده : قاسم خوش سیما 

با اندکی اضافات و تلخیص، اختصاصی پایگاه خبری شعار سال 

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین