شعارسال: ۱۷ درصد
از ازدواج های کشور مربوط به ازدواج دختران زیر ۱۸ سال است و حدود ۵ درصد این ازدواج
ها در سنین کمتر از ۱۵ سالگی ثبت شده است. و متاسفانه شاهد افزایش این آمار در ایران
هستیم و به عنوان متولیان آموزش نباید در مقابل آن سکوت کنیم، این یک مسئله نگران کننده
و تلخ در کشور می باشد، چرا که بسیاری از این ازدواج ها به دلیل این که در سن کودکی
رخ می دهند، ثبت قانونی نمی شوند و کودکان حاصل از این ازدواج ها فاقد شناسنامه هستند
و شامل جمعیت پنهان کشور می باشند. این در حالی است که این روزها شاهد افزایش سن ازدواج
در بین بخشی از دختران و پسران جوان هستیم. و این نوع ازدواج می تواند آسیب های اجتماعی
متعددی را برای فرد و جامعه به دنبال داشته باشد و ریشه بسیاری از مشکلات زنان در جامعه
امروزی به ازدواج آنها در سنین کودکی برمی گردد.آسیب های اجتماعی خانواده از جمله فقر
، محرومیت از تحصیل ، اعتیاد و مهاجرت در راستای کاهش بار اقتصادی و تامین هزینه های
ناشی از اعتیاد خانواده از عوامل ازدواج زودرس کودکان در ایران محسوب می شود.و این
امر پیامدهای اجتماعی و جسمی و روانی متعددی را به دنبال دارد.پیامد اجتماعی آن ثبت
نشدن ازدواج ها و نداشتن هر گونه اوراق هویتی می باشد.خشونت های خانوادگی، همسر آزاری،
فرار از خانه، تن فروشی، فاصله سنی زیاد با همسر، خودکشی، نبود هیچ گونه حمایت اجتماعی
و قانونی، نداشتن مهارت برای ورود به بازار کار، نداشتن مهارت فرزند پروری و باز تولید
چرخه فقر، چرخه کودکان کار و چرخه ازدواج کودکان است.پیامد جسمی آن شامل سقط جنین ،
زایمان های زودرس، کمبود وزن در سنین کودکی، فشار زیاد برای بارداری ، سوء تغذیه ،
پایین بودن توده بدنی ، زایمان طولانی ، قد کوتاه و عدم آگاهی از بهداشت باروری و تنظیم
خانواده می باشد.پیامد روانی آن اختلالات خلقی، افسردگی ، اضطراب ، نبود بلوغ فکری
، از دست دادن حمایت و نداشتن هر گونه حمایت عاطفی و روانی می تواند عامل مهمی در این
زمینه باشد.اکثر این دختران از زندگی و ازدواج خود به شدت ناراضی بوده و احساس بدی
نسبت به همسر ، فرزند و زندگی خود دارند. تعداد زیادی بعد از ازدواجشان بلوغ را تجربه
می کنند و این بزرگ ترین آسیب این نوع ازدواج ها می باشد. برای جلوگیری از بروز و شیوع
این آسیب در کشور می بایست فرهنگ سازی جدی و موثری در جامعه بشود. رسانه ها نقش موثری
در این زمینه دارند ، کلیپ های آموزشی و نشان دادن عواقب این ازدواج ها می تواند میزان
هشیاری مردم در جامعه را بالا ببرد . زیرساخت های آموزشی و بررسی ساختارهای سنتی در
جوامع قومیتی و دادن راهکارها و پیشنهادهای کاربردی می تواند تا حدی رهگشا باشد. گاهی افرادی که در
سنین پایین ازدواج می کنند ، خانواده های نابسامانی دارند و چنین شرایطی یا به صورت
اجباری و یا برای فرار از این شرایط تصمیم به ازدواج می گیرند. در ایران قانون ازدواج
دختران زیر 13 سال را ممنوع نموده ، اما با این حال شاهد ازدواج های زیادی در این رده
سنی می باشیم. بنابراین قانون یک بخش این ماجرا است و بخش اصلی آن بسترسازی برای آموزش
و آگاه سازی خانواده ها نسبت به پیامد این ازدواج در سنین کم است. این بسترسازی به
هیچ وجه کار ساده ای نبوده و در کوتاه مدت نتیجه ای نخواهد داشت. چرا که این موضوع
در فقه اسلام برخلاف نظام بین المللی حقوق بشر می باشد و تا رسیدن کودک به سن بلوغ
قابل اجرا می باشد . بنابراین به نظر می رسد می بایست در جامعه و خرده فرهنگ های قومی
، مذهبی ، طبقاتی و شغلی تحقیقات جامع از نظر جامعه شناسی و روان شناسی صورت گیرد و
با در نظر گرفتن جنبه های مختلف اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی به تربیت و آموزش افراد جامعه
پرداخت و با آموزش های رسمی و غیر رسمی به خانواده ها و مادران و کسانی که سطح تحصیلی
پایینی دارند و آشنا کردن آنان با عواقب این نوع ازدواج ها بتوان جلوی بخشی از آنها
را در برخی مناطق گرفت. بدون تردید آموزش مطلوب به رشد دانش و مهارت ها، توانایی افراد
در اداره زندگی، اعتماد به نفس ، قدرت تصمیم گیری ، لذت بردن از ارتباطات مثبت و سازنده
و در نهایت یک انتخاب آگاهانه در مورد رفاه و مسائل مختلف زندگی کمک می کند و در نهایت
تمام این عوامل می توانند منجر به رشد و بهسازی جامعه شده و در کنار آن افراد از قرار
گرفتن در چنین محیطی احساس خشنودی و رضایت داشته باشند. بها ندادن جامعه به این نوع
آسیب های اجتماعی باعث تحمیل هزینه های سنگین ناشی از هدر رفتن توان افزایش بهره وری
و بهبود کیفیت زندگی می شود. با امید به آن که سیاست گزاران جامعه و قانون گزاران با
وضع قوانین محکم در کنار متخصیصن آموزش بتوانند گام موثری در این راه بردارند و از
قربانی شدن کودکان بیشتری در این راه پیش گیری کنند.
نوشته فروغ
تیموریان
شعارسال،
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از کانال تلگرامی اخبار فرهنگیان، تاریخ انتشار: 22
آبان 1396، کدخبر: - ،
ن.ف3