گفتگو با ابوالقاسم علیدوست ، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم:
استاد علیدوست گفت: متأسفانه مشکل کشور ما است این است که مبارزه با اندیشه، گاهی تبدیل میشود به مبارزه با صاحب اندیشه؛ یعنی اگر من بخواهم کسی را نقد کنم، نمیآیم کتابش را نقد کنم، نمیآیم پایاننامهاش را نقد کنم، بلکه میآیم خودش را نقد میکنم، در حالی که این کار بسیار بد است. حالا یک کسی کتاب ضلالی دارد. بسیار خب، باید کتابش را جمع کرد. البته اگر جواب بدهد. گاهی وقتها هم برعکس جواب میدهد؛ اما آیا باید خودش را اعدام کرد؟ به نظر میرسد هیچ ملازمهای بین این دو وجود ندارد.
احمد زیدآبادی:
احمد زیدآبادی در یادداشتی انتقادی نسبت به حکم مرگ برای سب پیامبر نوشت: بدون تردید سبّ پیامبر عملی نکوهیده و از سر جهل یا عقدهگشایی است و مستوجب انزجار و نکوهش. اما مجازات مرگ برای چنین عملی، چگونه با خلق و خوی نرم و ملاطفتآمیز و مهربانی و سعۀصدر بینهایت او سازگار است؟در قرآن که چنین حکمی نیامده است، در سیره هم فراوان روایاتی است که از حلم و بردباری پیامبر و امامان در برابر اهانتکنندگان حکایت دارد. پس آیا حکم مرگ برای سب النبی ناشی از برخی ملاحظات سیاسی مربوط به دوران خاصی از تاریخ اسلام توسط برخی از فقیهان نبوده است؟ مثل حکمی که بنیانگذار جمهوری اسلامی به دلایل سیاسی علیه سلمان رشدی صادر کرد، اما در موارد مشابه آن سکوت کرد؟
مصباحیمقدم، رئیس شورای فقهی بانک مرکزی:
مصباحی مقدم رئیس شورای فقهی بانک مرکزی گفت: در عین حال بنا داریم چهارشنبه این هفته که جلسه شورای فقهی برگزار می شود موضوع(وام اربعین) را مجدد مطرح کنیم که اگر مناقشه وجود داشت اصلاح شود.
آیتالله سند بیان کرد:
مرجع تقلید ضمن اشاره به دغدغههای مشترک مکتب فقهی قم و نجف تصریح کرد: یکی از دغدغههای علمای دو حوزه این است که باید نگاهی سیستماتیک از فقه در مورد نظام سیاسی و نظام اقتصادی و اجتماعی ارائه داد.
بی دینی فقهی؛
فرزند آیت الله استادی سخنگوی اسبق شورای نگهبان می گوید: بسیاری از مسایل و موضوعات فقهی موجود در رسالهها و کتابهای فقهی، به علت ظهور تکنولوژی و تغییر ساختار زندگی فردی و اجتماعی مردم، منقضی شده؛ و دیگر، مبتلیٰبه مردم نیست.
برای سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲؛
درس خارج آیت الله حاج آقا سید مجتبی خامنهای در درس فقه با موضوع مُستَثنَیات غیبت و در درس اصول فقه با موضوع برائت برگزار میشود.
حجتالاسلام فرجالله هدایتنیا:
حجتالاسلام فرجالله هدایتنیا با بیان اینکه فقها دِین خود را به دین ادا کردهاند، گفت: دانش فقه نباید متوقف شود. یعنی این سخن که اگر حرف جدیدی بزنیم، فقه جدیدی تأسیس میشود منطقی نیست. ما با رعایت ادب میتوانیم در بسیاری از مشهورات فقهی بازنگری کنیم.
پیشنهاد معاونت وزارت کار؛
معاون امور تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از پیشنهاد این معاونت برای راهاندازی دروس خارج فقه تعاون خبر داد و گفت: این پیشنهاد به مدیر حوزههای علمیه کشور ارائه شده است و ایشان از آن استقبال کردند.
کرسیهای درس خارج؛
استاد دروس خارج حوزه علمیه تصریح کرد: طلبه میبایست دقت نظر خود را از روش قدماء اخذ کند و از همان مداقههایی که علماء سلف ما در استخراج احکام داشتند برخوردار باشد تا بتواند با استفاده از موضوع شناسی که خود انجام میدهد یا از دیگران برای او تبیین میکنند حکم را صادر کند. اینکه گفته میشود با تکیه بر تدریس فقه دیروز نمیتوان به موضوعات اجتماعی امروز پاسخ داد را قبول ندارم. اگر طلبه این مسیر را به درستی طی کند، از توانایی استخراج حکم مسائل اجتماعی نیز برخوردار میشود. اما به شرط شناسایی دقیق موضوع.
نسبت فقه و اخلاق؛
نسبت «فقه» و «اخلاق» همیشه در میان عالمان مسلمان و در دهههای اخیر میان به طور گستردهای میان دین پژوهان به خصوص نواندشان دینی، محل نزاع بوده است. پارهای از اندیشمندان اخلاق را ذیل دین تعریف میکنند، برخی آن را مستقل از دین دانسته و بعضیها نیز اخلاق را مسألهای مُشرف و مسلط بر گزارههای دینی میدانند به طوری که حکمِ دینی همیشه تابع حکم اخلاقی است. سروشِ دباغ رواندرمان گر، مدرس فلسفه و نواندیش دینی است. او سالیانی است که دغدغۀ ربط میان «فقه» و «اخلاق» را دارد و توانسته پارهای از موضوعات فقهی را در «ترازوی اخلاق» – در دستگاه اخلاقیِ خود – واکاوی کند. کتاب او به نام «زمین فقه و آسمان اخلاق» به تازگی منتشر شده است. از سوی دیگر محمد موسوی عقیقی پژوهشگر فقه، فلسفه و اخلاق مناسبات میان «فقه» و «اخلاق» را به فراخور موضوعاتی بررسی میکند. متن زیر، گفتگوی میان سروش دباغ و موسوی عقیقی است است.
هیئت علمی دانشگاه:
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: اگر الهیات عملی بخواهد همسرنوشتی را تبدیل به قلمرو کند باید برای پیشگیری از قدرت تخریبیِ آن دستورالعملهای مراقبتی بدهد چراکه همسرنوشتی یک مسئله بزرگ و کلان است که بسیاری از مسائل الهیاتی را در خود هضم میکند و تغییر میدهد.
کرسی درس خارج؛
حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش، استاد حوزه و محقق و پژوهشگر علوم دینی با تأکید بر اینکه تا به امروز ظرفیتهای دانش وسیع و پخته فقه مغفول مانده و از امکانات آن به طور کامل بهره گیری نشده است، گفت: امروز به تقویت شاخصههای مهمی در فقه احتیاج داریم که این شاخصهها «توجه به آیات قرآن»، «تلفیق قواعد و روایات»، «عقل و بنای عقلا»، «شریعت سهله و سمحه» و «تقویت روابط میان فقها و روشنفکران» هستند.
حجت الاسلام و المسلمین اکبرنژاد:
تولیت موسسه فقاهت و تمدن اسلامی اظهار داشت: اگر پذیرفتیم باید با مردم باشیم و با آنها انس بگیریم و درد آنها انگیزه درس و تحقیق ما شد همه مسائل حوزه حل میشود.
گرامیداشت نخستین سالگرد داود فیرحی؛
در ارزیابی کارنامۀ فکری و پژوهشی داود فیرحی (۱۳۹۹-۱۳۴۳) بر پایۀ آثار مکتوب و گفتارهای او، میتوان از دو قلمرو موازی سخن گفت: یکی فقه سیاسی و دولت در اسلام؛ دو دیگر، پژوهشهای تاریخی در دو بخش: رخدادهای صدر اسلام و تحولات ایران در دوران مدرن. لازم به ذکر است که ارزیابی جامع کارنامۀ فیرحی نیازمند مطالعۀ تمام آثار اوست؛ کاری که به فرصتی فراخ و زمانی دراز نیاز دارد؛ بنابراین آنچه در این نوشته میآید، هرچند با رجوع به آثار او فراهم آمده، اما صرفاً نگاهی اجمالی به کارنامۀ فیرحی در حد امکان و مجال است. در این نوشتار، دربارۀ کارنامۀ فیرحی در دو قلمرو یاد شده، نکاتی را بر سبیل ایجاز ذکر میکنم.
استاد مسجدجامعی؛
استاد مسجدجامعی با بیان اهمیت الهیات عملی در عین حال اذعان میکند که پایه گذاران آن با مشکلاتی مواجه هستند. او میگوید: توقع ما از دین باید با منطق آن دین هماهنگ باشد. در این صورت است که پاسخ ما مورد قبول قاطبه متدینین قرار میگیرد و اصولا ادامه مییابد. در مورد مسیحیت کاتولیک این مشکل خیلی کمتر وجود دارد، زیرا دین آنها متنمدار نیست بلکه اجماعمدار است و آنچه که اجماع مومنین به آن میرسد، مهم است.
فقه پژوهی و نواندیشی دینی؛
سروش دباغ: اثر پیش رو، متضمنِ جستارهایی است که طیِ نه سال گذشته، درباره نسبت میان اخلاق و احکام فقهی اجتماعی نگاشته و در ترازوی اخلاق توزین کردهام.
علویتبار در یادداشتی مطرح کرد:
با پیروزی انقلاب در ایران و شکلگیری نظام جمهوری اسلامی، دین و آموزههای دینی حضوری فعال در عرصههای سیاسی-اجتماعی پیدا کردند. روحانیانی که به سرکردگی انقلاب رسیدند، هدف انقلاب را ایجاد جامعهای دینی اعلام نمودند. پس از مدتی نیز مفهوم جامعه دینی را دقیقتر کرده و «جامعه فقهی» را جایگزین آن کردند. این جایگزینی همراه با بهکارگیری مفهوم «اسلام فقاهتی» بهعنوان وجه متمایزکننده شناخت معتبر از اسلام از سایر شناختها صورت گرفت.
فقهِ موجود؛
نقش فقها در تشکیل دانش فقه امری واضح و آشکار است. پرسش اصلی در این نوشتار آن است که فقهی که اکنون در اختیار ماست بیشتر برخاسته از قرآن، سنت و عقل است یا برخاسته از اندیشه و نوع نگاهِ فقهای بزرگوار؟ سهم هر کدام از «منابع» و «فقها» در فقهِ موجود چند درصد است؟
عماد افروغ:
فلسفه اگر بخواهد منهای جامعهی خود، منهای دلالت و بار ارزشی خود و همچنین منهای دلالت و بار عملی خود، مستقل تلقی شود، دردی را در پی خواهد داشت مثل اینکه در کل بگوییم فلسفه وابسته به غیر است و طی آن مدعی شویم که فلسفه علمی جهانی است و این جهان را هم در غرب خلاصه کنیم. این همان از خود بیگانگی است. از قضا هر دو نگاه بیمارند.
بینش توحیدی اسلام؛
این [چه سخنی است که میگویی]با اینکه تو با ما هستی، گناهت را به گردن بی گناهی میاندازی! [روزگار چه گناهی دارد!]»