شعار سال:در بخش اول، با مفهوم تجربه کاربری آشنا شدیم؛ تجربیات کاربر دربارهی استفاده از یک محصول یا سرویس خاص یا همان اثری است که در ذهن کاربران باقی میماند. در بخش دوم، نمونهای از یک دانشجوی رشته علوم انسانی که قرار است طراح کاربری شود را میخوانیم.
مطالعات فرهنگی + جامعهشناسی+ طراحی= تجربهی کاربری؟!
من فارغالتحصیل رشتههای مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی هستم. پس از چندین سال فاصله گرفتن از دانشگاه و در خلال کار، دریافتم که با ترکیب پیشینهی تحصیلی خودم در علوم اجتماعی و علوم انسانی و همینطور موارد مربوط به طراحی، یک دید تقریبی از تجربهی کاربری پیدا کردم. درنتیجه در حال حاضر در حال فراگیری هر چه بیشتر تجربه کاربری هستم.
در این بین سؤالات بسیاری در مورد اینکه چگونه میتوان در حالی که یک دانشجوی رشتههای علوم انسانی و یا علوم اجتماعی هستم، در آینده یک طراح کاربری بشوم دریافت کردم. در این نوشتهی کوتاه سعی دارم در مورد دانشهای علوم انسانی شما و نقش آنها در تعمیق تجربه کاربری توضیحاتی بدهم.
نرم افزار R برای دانشجویان علوم انسانی و علوم اجتماعی روش تحقیق در علوم انسانی، مشابه روش تحقیق تجربهی کاربری ست
در ابتدای طراحی هر محصولی، محققانِ تجربهی کاربری باید مصاحبههایی با کاربران محصول انجام دهند تا خواستهها و انتظارات آنها را در نظر بگیرند. همینطور محققهای تجربه کاربری باید پرسشنامههایی برای داشتن دادههای بزرگ طراحی کنند. محققهای تجربه کاربری همینطور آزمونهای کاربری را نیز بر روی کاربران انجام میدهند.
در طی آزمونهای کاربری، رفتارها و همینطور احساسات کاربران موردبررسی قرار گرفته و یافتههای موجود را در کنار یکدیگر قرار میدهند و راهکارهایی در جهت هدف موردنظر محصول در نظر گرفته میشود. در برخی اوقات در واقع طراحان تجربهی کاربری و محققان تجربه کاربری هستند که محصول را پیش میبرند. چراکه آنها نقاط حساس محصول را یافته و به مهندسان و طراحان برای بهبود محصول راهکارهای لازم را ارائه میکنند.
برخی از روشهای تحقیق در تجربهی کاربری دقیقاً همانند روش تحقیق در جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی هستند. بهعنوان یک دانشآموختهی علوم اجتماعی این را بهخوبی میدانم که همهی ما با مصاحبه، پرسشنامه و همینطور مشاهده تجربی پدیدهها آشنا هستیم. نهتنها بسیاری از ما با این نوع روشهای تحقیق آشنا بودهایم، بلکه در طول تحصیل تجربهی کافی در این نوع روشها را به دست آوردهایم.
دانشآموختههای علوم اجتماعی بهخوبی میدانند که چگونه باید پرسشنامهها را طراحی و همینطور از نرمافزارهایی مثل R و یا پایتان برای تحلیل این نوع دادههای بهدستآمده از پرسشنامهها استفاده کرد. به صورت کلی، دانشآموختههای علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی بهخوبی با تمام روشهای موجود در UX و تحقیقهای مربوط به تجربهی کاربری آشنا هستند.
علاوه بر این دانشآموختههای رشتههای علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی تجربهی بیشتر و همینطور حساسیت بیشتری در تحلیل دادههای مربوط به تجربههای انسانی محصولات به نسبت فارغالتحصیلهای رشتههای دیگر دارند.
توانایی همحسی و هم دردی
همحسی، هستهی اصلی طراحی تجربهی کاربری است. در واقع طراحان تجربهی کاربری در بسیاری از مواقع پا در کفش کاربران میکنند و محصولات آشنا با کاربران را تولید میکنند. در واقع این همان چیزی ست که در متنهای علوم اجتماعی و تحقیقهای جامعهشناسی به نام کانتکست میشناسیم.
هنگام طراحی تجربهی کاربری، ما باید سیر برخورد و مواجههی کاربر و همینطور شخصیت کلی کاربر را همزمان موردتوجه قرار دهیم و سؤالهای زیادی را مدنظر قرار دهیم. سؤالهایی از قبیل اینکه آیا کاربرها ترس از تکنولوژی دارند؟ از این محصول در چه مواقعی استفاده میکنند؟ در واقع طراحان تجربهی کاربری باید «نظر من این است» را دور بیندازند و به صورت خالص در جایگاه کاربرهای محصول قرار بگیرند.
برای مثال در حال حاضر من در حال طراحی یک اپلیکیشن برای مهندسها هستم تا به آنها در مورد نصب سرورها آموزش بدهم. بنا به گزارش به دست آمده از کاربرها، دریافتم که کاربرهای هدف ما اصلاً علاقهمند به تکنولوژی نیستند. در واقع آنها برای حذف کردن موارد مربوط در اپلیکیشن اصلاً تمایلی به یک طرف کشیدن کلیدها و یا انتخاب کردن از طریق لمس پیوسته صفحهی موبایل ندارند. این مسئله به من یادآور شد تا محیط کاربری اپلیکیشن را تا آنجا که میشد ساده طراحی کنیم. درعینحال که این محصول ازنظر طراح ابداً محصول زیبایی محسوب نمیشد اما در عین حال یک محصول خوب حساب میشد.
اهمیت تحصیلات علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی در مسیر یادگیری تجربه کاربری
با این حال باید پرسید سودمندی اینکه در مسیر یادگیری تجربهی کاربری، فواید داشتن سابقهی تحصیل در رشتههایی مثل علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی چیست؟ جواب این سؤال ساده است: ما همحسی و هم دردی در مقابل مردم داریم. در پژوهشهای جامعهشناسی ما شناس این را داریم که نحوهی زندگی مردم در طبقههای متفاوت اجتماعی و اقتصادی و همینطور پیشینهی گسترده و متفاوت آنها را متوجه شویم.
ما بهعنوان فارغالتحصیلهای علوم اجتماعی سعی میکنیم که زندگی مردم را فهمیده و همینطور یک نظریه برای توضیح رفتارها و گرایشهای آنها ارائه دهیم. در مطالعات فرهنگی و انسانشناسی نیز ما شانس مطالعهی مردم و انسانها در فرهنگهای متفاوت را داریم و فرصت نظاره و مشاهدهی فرهنگ نزدیک به خودمان را داریم.
تمرینها و همینطور تجربههای موجود در این نوع رشتهها میتواند باعث نزدیکی ما به دیگران میشود و فهم آنها را برای ما سادهتر میکند. در عین حال فهم نوع رفتارهای متفاوت مردم را نیز برای ما آسانتر میکند. در کنار اینها تحلیل رفتار انسانها و توضیح آن برای دیگران درواقع اصل اساسی تجربهی کاربری و تعاملهای موجود بین یک طراح تجربهی کاربری و مهندسان و طراحان را شامل میشود.
درنهایت باید گفت طراحان تجربهی کاربری درست همانند دانشآموختههای رشتههای علوم انسانی این مطلب را فراگرفتهاند که پژوهشهای واقعی از زندگی واقعی نشئت میگیرد و مشاهدهی بهتر میتواند درنهایت منجر به تولید محصول بهتری شود.
علوم اجتماعی شما را تبدیل به یک متخصص تجربه کاربری نمیکند شما این کار را میکنید.
علوم اجتماعی همبستگی بسیاری با تجربهی کاربری دارد هرچند تمام چیزهایی شما در علوم اجتماعی و یا مطالعات فرهنگی فراگرفتهاید، به صورت مستقیم قابلاجرا در تجربهی کاربری نیستند. با اینکه شباهت بسیاری زیادی در متدولوژی و روشهای تحقیق در هر دو وجود دارد، اهداف تحقیق، اشیا موردمطالعه و سؤالهای هر دو باید به روشهای متفاوت باید به صورتهای متفاوت بررسی شوند.
باید این مورد را خوب به خاطر بسپارید که اگر هنوز مطمئن نیستید که به متخصص شدن در تجربهی کاربری علاقهی کافی ندارید بهتر است بیشتر از هر چیز دیگر به جستجو بپردازید. دورههای متفاوت میتواند به شما در این زمینه کمک کنند. برای یادگیری بهتر و بیشتر تجربهی کاربری بهتر است ابزارهایی مثل فتوشاپ، INLUSTRATOR و… را فرابگیرید و اگر از من بپرسید باید به شما بگویم طراحی تجربهی کاربری یکی از بهترین انتخابهای ممکن برای دانشجویان جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی است.
ادامه دارد …
نویسنده: محمدرضا ملکی
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت بردار،تاریخ انتشار:--،کدخبر:---،bordar-ensani.ir