شعار سال: استاد دانشگاه شدن یکی از مشاغلی است که خیلیها دوست دارند به آن دست یابند؛ شغلی که علاوه بر مزایای مالی ، پرستیژ اجتماعی زیادی دارد اما بسیاری از دانشجویانی که برای کسب کرسی هیئت علمی دانشگاه پا به میدان گذاشتهاند در اواخر تحصیل در دوره دکترا از تصمیم خود پشیمان شده و درصدد یافتن شغلهای دیگری هستند!
رویایی شیرین
مطالعات جدید نشان میدهد، بسیاری از دانشجویان دکتری که قصد دارند در آکادمیها کار کنند علاقهای به این که قبل از فارغ التحصیلی در آزمون جامع شرکت کنند، ندارند. وجود چالشها و موانع فراوان شغلی بر سر راه کار حرفهای در هیئت علمی، باعث شده تا مهندسان جوان و جوانان مشغول به تحصیل در دکترای علمی رشته های دانشگاهی، از ادامه تحصیل دلسرد شوند که این امر باعث افزایش نگرانیهایی در این مورد شده است.
معمولا اکثریت فارغ التحصیلان یک رشته، آرزوی اشتغال در یک حرفه دانشگاهی را دارند؛ اما تنها یک راه برای ورود به شغلهای دانشگاهی وجود دارد و در مقابل نیز فرصت های شغلی چندانی هم پیش روی فارغالتحصیلان نیست تا بتوانند در ارتباط با زمینههای تحصیلی خود به اشتغال بپردازند.
در همین رابطه مطالعه دانشگاه «کرنل» نشان می دهد انصراف دانشجویان دکتری از استاد شدن در برخی رشتهها بیش از سایر رشتههاست.
«مایکل روچ»، استاد کارآفرینی در دانشکده اقتصاد و مدیریت کاربردی دانشگاه «چارلز اچ دایسون» در این مورد میگوید: «دانشجویان میتوانند با اتمام دوره دکتری شغل مطلوب خود را به دست آورند؛ اما با شرایط موجود بسیاری از علاقمندان به شغلهای آکادمیک، اشتیاق خود را برای ورود به این عرصه از دست میدهند.
«هنری ساوئرمن»، همکار روچ از «ESMT Berlin» می نویسد: سهم کلیدی ما این است، عمیقتر بفهمیم که چرا دانشجویان علاقه خود به کار حرفهای در کالج ها و دانشگاه ها را از دست می دهند.
روچ و ساوئرمن برای به دست آوردن پاسخ این سوال گروهی 854 نفره از دانشجویان دکتری در رشتههای علمی و فنی را در طول دوره تحصیلات تکمیلی خود در 39 دانشگاه ایالتی ایالات متحده مورد بررسی قرار دادند.
دانشجویان دوره دکتری در دو مرحله مورد تحقیق و آزمایش قرار گرفتند؛ بار اول در آغاز تحصیلات تکمیلی و بار دوم سه سال بعد از آغاز تحصیلات. از آنها در دو مرحله پرسیده شد که دوست دارند چه شغلی داشته باشند و شاخصهای شغل مد نظر خود را بگویند.
نتیجه این بررسیها نشان داد با وجودی که 80 درصد از دانشجویان به عشق کار در حرفه استادی و شغلهای دانشگاهی، تحصیل در مقطع دکتری را آغاز کردهاند؛ اما با گذشت زمان و نزدیک شدن زمان فارغالتحصیلی، یک سوم از آنان کاملا علاقه خود به کارهای آکادمیک را از دست داده بودند.
روی دیگر زندگی
یکی از نتایج و پیامدهای مهم تحقیق فوق این است که شکاف بسیار بزرگی بین متقاضیان کار در هیئت های علمی دانشگاه ها و فارغ التحصیلان دکتری وجود دارد.
اکثریت دانشجویان هنگامی که تحصیل در رشته های دکتری خود را شروع می کنند، تحقیقات سطحی برای انتخاب رشته مربوط را انجام داده و به صورت پیش فرض دانشگاه را به عنوان مسیر شغلی خود می دانند؛ اما با گذشت زمان بیشتر با آینده شغلی رشته خود و چالشها و مشکلات شغلهای دانشگاهی آشنا میشوند پس از اینجاست که کم کم علاقه خود به شغل های دانشگاهی را از دست داده و واگرایی دانشجو و دانشگاه آغاز میشود.
بدین ترتیب ضروری است قبل از آغاز تحصیلات تکمیلی اطلاعات زیادی به دانشجویان داده شود تا دانشجو علاوه بر کسب اطلاع از مسیر رسیدن به شغلهای آکادمیک، شرایط دستیابی به مشاغل غیرآکادمیک را هم بدانند.
محققان اعلام کرده اند که شرکتها و فعالان اقتصادی نیاز شدیدی به پژوهش و تحقیق دارند و در این میان باید از دانشجویان و فارغالتحصیلان دکتری استفاده کنند؛ اما قبل از جذب آنها باید بفهمند که چرا دانشجویان دکتری دیگر علاقهای به شغل دانشگاهی ندارد و در عوض به تجاریسازی و ورود به مشاغلی که با فناوری و تکنولوژی سر و کار دارد روی میآورد.
روچ می گوید: «این امر بسیار مهم است؛ زیرا شرکتهای فناوری و تکنولوژیک به طور فزایندهای به کمک فارغالتحصیلان و دانشجویان دکتری احتیاج دارند تا به آنها در ایجاد نوآوری های جدید کمک کنند؛ اما دانشگاه احتیاج بیشتری به نخبگان دارد چرا که جذب یک استاد تمام عیار تکثیر استادان خوب دیگر را تضمین میکند.»
نتیجه گیری
روی برگرداندن دکترهای عالِم و دانشمند از دانشگاه و مشاغل دانشگاهی تبعات منفی زیادی دارد که کمترین آن کاهش غنای علمی است.
با توجه به رشد روز افزون علوم مختلف و پیدایش فناوریهای نو افزایش کیفیت آموزشی و ارتقای سطح استادان دانشگاه و اعضای هیئت علمی ضروری است و دانشگاه به عنوان یکی از ارکان تعلیم و تربیت در آموزش دانشجویان باید برای جذب، حفظ و ارتقای علمی اعضای هیئت علمی برنامهریزی ویژهای انجام دهد.
روند جذب استادان و تقویت هیئت های علمی بسیار کند پیش میرود؛ چراکه گذشتن از مراحل دشوار جذب هیئت علمی گاهی ماهها و بعضا سالها طول میکشد و در صورت وجود محدودیت سنی، استادان علاقهمند اما مسن دیگر حق نشستن بر کرسی استادی هم نخواهند داشت.
عدم تعهد دانشگاه به جذب استادان حقالتدریس و فارغ التحصیلان، فقدان امنیت و مزایای شغلی، ناامیدی از داشتن آینده شغلی روشن از مواردی هستند که معمولا دانشجویان رشته های دکتری و حتی فارغ التحصیلان را از ادامه راه «استاد دانشگاه شدن» باز می دارد.
از سوی دیگر به عقیده کارشناسان در اکثر موارد، دانشگاه چیزی فراتر از علم و اطلاعات رشتههای تحصیلی به دانشجویان نمیدهد. به عبارت بهتر اکثر دانشگاهها در کاربردی کردن علوم مشکل اساسی دارند و نمیتوانند به طور کامل دانشجو را در مسیر رقابتهای شغلی و ارتقای شرایط اقتصادی قرار دهند.
در همین راستا از مسئولان و مجموعههای مدیریتی انتظار می رود با بررسی دقیق و کنکاش در شرایط موجود، راهکارهای مناسبی برای حل مشکلات و نگرانی های فارغ التحصیلان و استادان مختلف دانشگاهی داشته باشند و ضمن همکاریهای تنگاتنگ با دانشگاه ها بتوانند مسئله یافتن شغل مناسب برای اعضای این خانواده بزرگ را مرتفع کنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایسکانیوز، تاریخ 13 مرداد 98، کد مطلب: 995203: www.iscanews.ir