پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۳۱۹۰۰
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۴:۳۴
نتانیاهو اعلام کرد دست نیروهای امنیتی اسرائیل را برای برخورد با ایران بازگذاشته است. او هم‌چنین اعلام نمود اسرائیل به مواضع نیروهای ایرانی در هرجای منطقه -سوریه، عراق و یمن- حمله خواهد کرد.

شعارسال:

۱. حملات نظامی اسرائیل به پایگاه‌های نیروهای ایرانی (یا نیروهای هم‌پیمان آن) در منطقه اوج بی‌سابقه‌ای گرفته است. تنها در عرض یکی دو روز مواضع این نیروها در سه کشور سوریه، عراق و لبنان هدف قرار گرفتند.

هم‌زمان با حملات مزبور رهبران اسرائیل لحن خود علیه ایران را شدت بخشیده و تهدیدات بی‌سابقه‌ای را علیه ایران مطرح نمودند. نتانیاهو اعلام کرد دست نیروهای امنیتی اسرائیل را برای برخورد با ایران بازگذاشته است. او هم‌چنین اعلام نمود اسرائیل به مواضع نیروهای ایرانی در هرجای منطقه -سوریه، عراق و یمن- حمله خواهد کرد. این سطح بی‌سابقه از تجاوز و تهدید، صلح و امنیت کشور را با چالش جدی روبرو ساخته است.

۲. حملات اسرائیل علیه مواضع و مراکز ایران محدود به چندروزه اخیر نیست: چندسالی است که رژیم صهیونیستی سیاست تهاجمی و تجاوزکارانه ای را در قبال ایران در پیش گرفته و بارها مواضع ایران را هدف قرار داده است. این حملات به سوریه، عراق و لبنان محدود نشده و حتی به داخل خاک ایران کشیده شده است: ترور دانشمندان هسته ای، حمله ویروسی به تاسیسات هسته ای ایران از طریق ویروس ویرانگر استاکس نت و حمله به مرکز اسناد هسته ای کشور و انتقال اسناد محرمانه آن به إسرائیل از مواردی است که نشان می دهد إسرائیل جسارت و ظرفیت بی سابقه ای را در زمینه نقض حاکمیت ملی و اقدام علیه امنیت کشوربه نمایش می گذارد. جمهوری اسلامی ایران در طول تاریخ چهل ساله خود هیچگاه - جز در مورد تجاوز رژیم بعثی عراق - چنین حجمی از تجاوز را تجربه نکرده است. این حملات پی در پی به إسرائیل اجازه می دهد خود را به عنوان موثرترین قدرت نظامی عمل کننده علیه ایران معرفی نماید.

۳. این تحول خطیر سوالات و ابهاماتی را در زمینه عواقب تداوم روند کنونی مطرح کرده است. به ویژه هنگامی که این واکنش صبورانه با قاطعیت ایران در قبال اقدامات و تجاوزات آمریکا و انگلستان (در خلیج فارس) مقایسه شود: چرا پهبادها و موشکهای ایران (یا هم پیمانان آن) می توانند به عمق عربستان و امارات نفوذ کنند، کشتی های انگلیسی و هواپیماهای آمریکایی را هدف قرار دهند اما در برابر حملات إسرائیل سیاست صبر و انتظار پیشه کرده اند؟ نویسنده بخش مهمی از پاسخ به این سوال را– که در بندهای زیرین مقاله شرح داده شده است –در یکجانبه گرایی می یابد. به اعتقاد نویسنده یکجانبه گرایی ایرانی در زمینه مسئله فلسطین/إسرائیل محدودیتهای جدی برای تحرک و مانور ایران در قبال مسئله فلسطین/إسرائیل و از جمله پاسخ قاطع به تجاوزات نظامی إسرائیل ایجاد نموده است.

۴. مواضع رسمی ایران در قبال مسئله فلسطین/إسرائیل را میتوان نمونه ای کاملا منحصربفرد در جامعه بین المللی تلقی نمود. این مواضع با موضع گیری نزدیکترین کشورها به سیاست ایران در زمینه فلسطین، مانند سوریه و لبنان، تفاوت داشته و حتی با مواضع بسیاری از سازمانهای مبارز فلسطینی نیز نامتجانس است. ایران برخلاف سایر کشورهای جهان –به جز اسرائیل – قطعنامه های سازمان ملل متحد در مورد چارچوب حل وفصل مسئله فلسطین را رد می نماید. مخالف هرگونه مذاکره و توافقی با اسرائیل است و از مشارکت سازمان ملل برای حل موضوع استقبال نمی کند. با فرآیند صلح خاورمیانه بطور علنی و آشکار مخالفت می ورزد و آشکارا از جنگ علیه اسرائیل و انجام عملیات مسلحانه علیه شهروندان غیرنظامی آن جانبداری می نماید. بطور علنی و رسمی خواهان نابودی اسرائیل است و در موضع گیریهای رسمی آن، گاه و بیگاه، مسائلی مطرح می شود که از نظر جامعه بین المللی یا کشورهای غربی می تواند انکار هولوکاست، یهودی ستیزی و یا حمایت از تروریسم تلقی شود. تقریبا تمامی کشورهای جهان از اتخاذ چنین مواضعی پرهیز می نمایند. مواضع کشورهای مخالف اسرائیل، شامل کشورهای عربی و اسلامی و حتی دوستان ایران در منطقه، نیز مواضعی متفاوت و متمایز است. ایران نه تنها مواضع متفاوتی اتخاذ نموده بلکه مواضع سایر کشورهای عربی و اسلامی را – که نسبت به ایران مواضع منعطف تر و نرمتری در قبال اسرائیل دارند – مکررا مورد حمله، ملامت و سرزنش قرار می دهد. مواضع ایران در این زمینه حامل نوعی نگاه بدبینانه به سایر کشورها و مواضع ضداسرائیلی آنهاست. ایران – در سطوح رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی - تفاوت میان موضع خود دراین زمینه با مواضع طرفهای دیگر را تفاوت میان حق و باطل بشمار می آورد و از اینرو میل بسوی آنها را حرامی سیاسی و گناهی کبیره تلقی می نماید. تصویر ایران از صحنه مواضع کشورها در قبال فلسطین تصویری عمدتا سیاه و سفید – و نه طیفی از رنگهای متنوع و مختلف – است. تلقی منفی ایران از مواضع سایر کشورها – در قبال مسئله فلسطین – فرصت چندانی برای همکاری با این کشورها در این زمینه باقی نمی گذارد. از اینرو موضع فلسطینی ایران نه تنها منحصربفرد و منزوی است بلکه با نوعی بدبینی نسبت به مواضع دیگران (و حتی دوستان) همراه است که ایران را از تشریک مساعی و همکاری با کشورهای نزدیکتر باز می دارد. این گرایش عملا به سیاست ایران در قبال موضوع کیفیتی کاملایکجانبه گرایانه داده و آن را به تنهایی در منتهی الیه یک سوی طیف مواضع مربوطه و موجود در جهان قرار داده است.

۵. یکجانبه گرایی ایرانی در مسئله فلسطین عوارض و تبعات متعددی در حوزه های گوناگون دارد: موضع ایران در این باره هم از نظر حقوقی و هم از حیث سیاسی خارج از قواعد بازی جاری در عرصه بین الملل می باشد. شکستن نرمهای حقوقی و سیاسی حاکم بر روابط بین المللی نه تنها زمینه انزوای کشور در بحثهای مربوطه را فراهم می نماید بلکه میتواند موجبات تحمیل هزینه های سنگینی بر کشور شود. به هر دلیل، درست یا نادرست، قوانینی نوشته (حقوق بین الملل) و نانوشته (سیاسی) بر بازی حاکم بر روابط بین المللی جهان معاصر حکمفرماست. قوانینی که قدرتهای حاکم از آن محافظت و مراقبت می نمایند. هر گونه تخطی از قواعد و قوانین مزبور نوعی خطا (Foul) به حساب آمده و مجازاتهایی- علنی یا غیرعلنی - برای آن در نظر گرفته می شود. مسئله فلسطین/اسرائیل اتفاقا به دلیل حمایت شدید کشورهای قدرتمند غربی از منافع اسرائیل از جمله مسائلی است که حساسیت زیادی در مورد آن وجود دارد. در چنین شرایطی انتظار می رود قدرتهای جهانی در برابر هرگونه قانون شکنی یا عدم احترام به نرمهای حاکم واکنش سختی نشان دهند. در عمل نیز سیاست کشور در قبال مسئله فلسطین همواره مورد انتقاد و اعتراض قدرتهای جهانی بویژه کشورهای غربی قرار داشته است. این موضوع عملا به یکی موانع مهم گسترش روابط ایران و کشورهای غربی بدل شده است. کشورهای غربی بارها مواضع ایران در این زمینه را تحت فشار قرار داده و ایران را به مجازاتهای جدی تهدید نموده اند. موضع گیریهای ایران در زمینه فلسطین و اسرائیل بارها از سوی کشورهای قدرتمند و سازمانهای بین المللی مختلف محکوم شده است. دامنه این محکومیتها و سرزنشها به شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز کشیده شده است. این فشارها میتواند در حوزه های اقتصادی به هزینه های مالی بعضا هنگفتی ترجمه شود بویژه از این حیث که پیشرفت اقتصادی کشور در حوزه های بسیاری در گرو همکاری کشورهای پیشرفته غربی است. هزینه بالای مواضع فلسطینی ایران زمینه فرسایش و خستگی کشور را در این زمینه فراهم کرده است. اگر روند اظهارنظرها و مواضع مربوطه در طول چهل سال گذشته از عمر جمهوری اسلامی مرور شود علائم این خستگی - در سطوح مختلف رسمی و مردمی – قابل مشاهده است. این روند آینده چنین مواضعی را با ابهام روبرو می سازد. به عبارت دیگر اگر این روند – خستگی و فرسودگی – ادامه یابد، دولت – چه مایل باشد و چه نباشد– ناچار خواهد شد در مواضع خود در این زمنیه تجدیدنظر نماید. در غیراینصورت با نارضایتی گسترده مردم و نخبگان روبرو خواهد شد.

۶. یکجانبه گرایی ایرانی همچنین موجب شده است ایران تمایلی جدی برای همکاری با کشورهای دیگر در زمینه تحقق اهدافش در حوزه های فلسطین و اسرائیل نداشته باشد. یکی از عوامل احتمالی این یکجانبه گرایی تصویر ایرانی نقشه جهانی حمایت از فلسطین است. براساس این تصویر، ایران در نقشه جهان حامی واقعی برای ملت فلسطین جز در میانه دو کرانه آبی رنگ دریای مازندران و خلیج فارس نمی بیند. بقیه نقشه، همه و همه، کشورهایی هستند که یا همدست و هم پیمان اسرائیل می باشند و یا در برابر قدرت او خم شده و سر تسلیم فرود آورده اند. در چنین جهانی از سیاهی و همدستی با اشغالگران صهیونیست جستجو برای همکاری و هماهنگی در راه مبارزه با اسرائیل عملی عبث و بیهوده به حساب می آید. تمامی ظرفیتهای ضداسرائیلی عالم که همه کشورهای جهان، حتی نزدیکترین دوستان اسرائیل یعنی آمریکا و کانادا، را در نور دیده، از این چشم انداز واقعیتهایی کم اهمیت و کوچک بحساب می آیند که در دنیای واقعی وزنی ندارند. ایران ظرفیت بزرگ موجود در جهان برای اعتراض به سیاستهای اشغالگرانه و توسعه طلبانه اسرائیل را نادیده می گیرد. ایران تصور می کند این اعتراضها حداقل در سطوح رسمی و دولتی هیچ انعکاس و تاثیرجدی ندارد. ایران مواضع (ملایمتر) سایر کشورهای جهان – حتی آنهایی را که سالهای طولانی را صرف مبارزه با اسرائیل کرده اند و در این راه خسارات و تلفات بسیاری متحمل شده اند – را در خدمت اسرائیل و اجرای پروژههای صهیونیسم می داند. ایران عملا از ظرفیت یک میلیارد و نیم مسلمان در جهان و ۵۷ کشور اسلامی که واجد انگیزه های زیادی برای مبارزه با اسرائیل می باشند سودی نمی برد. اعتقاد جدی به همکاری و مساعدت آنها ندارد و خود را در این مبارزه تنها می بیند. از نظر ایران این تنها چشم انداز ایدئولوژیکی ایرانی است که امکان دیدن حقایق مسئله فلسطین/اسرائیل و اتخاذ مواضعی درست در این زمنیه را فراهم می نماید و به همه نگاههای دیگر به مسئله فلسطین - که از چشم اندازهای دیگری صورت می گیرد - بی اعتنا و یا بدبین است. ایران به ظرفیت ضداسرائیلی سازمانهای بین المللی نیز اعتقادی ندارد. صدور صدها قطعنامه از سوی سازمان ملل متحد علیه اسرائیل از نگاه ایران بی ارزش تلقی می شود. از این چشم انداز، سازمان ملل در نهایت ابزاری در دست قدرتهای بزرگ است و نمی تواند علیه اسرائیل وارد عمل شود. این نگاه بدبینانه در عمل به انزوای ایران در سازمانهای بین المللی و کناره گیری از تلاشهای دسته جمعی کشورهای اسلامی برای فشار بر اسرائیل (از طریق این سازمانها) انجامیده است. در نتیجه این سیاست، موضع فعال و پرسرو صدای ایران در سطح ملی به موضعی منزوی و خاموش در عرصه بین المللی بدل شده است. اقدامات اسرائیل در حوزه های بسیاری، از جمله حقوق بشردوستانه و حقوق بشر، مغایر قوانین و کنوانسیونهای بین المللی و مستوجب مجازات می باشد. ایران اعتقادی به سازوکار موجود برای پیگیری این تخلفها ندارد و از همین رو در تلاشهای دسته جمعی کشورهای اسلامی برای فشار بر اسرائیل در این حوزه ها مشارکت فعالانه ای نمی نماید. ایران نظم موجود بین المللی و موسسات آن، بویژه سازمان ملل متحد و سازمانهای تابعه، را محصول عمل قدرتهای بزرگ می داند و نمی تواند تصور نماید چنین موسساتی می توانند منافع و سیاست این قدرتها را به چالش بکشند.

۷. یکجانبه گرایی ایرانی علاوه بر دو مورد فوق – میل به فرسودگی و پرهیز از هم افزایی و همکاری –میتواند از طرق دیگری دست اسرائیل را برای فشار بر ایران باز بگذارد: اسرائیل - براساس نگاهی استراتژیک به کشورهای اسلامی و توان عظیم آنها از حیث کمی - ترجیح می دهد از مواجهه دسته جمعی با آنها پرهیز نموده و وارد تعامل تک به تک با آنها شود. از همین رو با اتخاذ سیاستهای پیچیده دشمنان خود را متفرق نموده و هر یک را در کانال جداگانه ای برای تعامل یا تقابل قرار داده است. از هم پاشیدن صف کشورهای عربی در کنفرانس مادرید و صلح جداگانه اسرائیل با طرفهای عربی –با مصر، با اردن و با فلسطین - کاملا موید وجود این سیاست موثراسرائیلی است. تعامل اسرائیل با کشورهای مقابل تلاشی خستگی ناپذیر برای کشاندن آنها به محدوده ای دوجانبه، و نه چندجانبه، در هر دو حالت صلح و جنگ است. صلح با یکی یا جنگ با یکی است که پیام آور پیروزی برای اسرائیل است. اسرائیل بخوبی می داند اگر در این تقابل زمینه حضور کشورهای بیشتری در برابر اسرائیل فراهم شود ظرفیت بزرگی از مشارکت یک میلیارد و نیم مسلمان و یا شصت کشور اسلامی در انتظار اسرائیل خواهد بود. ظرفیتی که اسرائیل شانس کمی برای مقاومت در برابر آن دارد. یکجانبه گرایی ایرانی در مسئله فلسطین این فرصت را برای اسرائیل فراهم کرده است که تقابل اسرائیلی – ایرانی را به همین کانال هدایت نموده و از بابت کمک و مشارکت سایر کشورهای اسلامی در این تقابل احساس آسودگی نماید.

۸. علاوه بر اینها موضع منزوی و «رادیکال» ایران به اسرائیل اجازه داده این موضع را تحت فشار قرار داده و بعنوان موضعی افراطی، جنگ طلبانه وکینه توزانه بدنام نماید. دسترسی گسترده اسرائیل به رسانه های گروهی قدرتمند این عمل را تسهیل نموده است. اتخاذ مواضع رسمی و علنی چون نابودی اسرائیل و دفاع آشکار از هرگونه حمله ای به آن به اسرائیل اجازه می دهدهر درجه ای از خصومت علیه ایران را توجیه نموده و آنرا دفاع از خود در برابر دشمنی آشکار ایران بخواند. تمامی اقدامات اسرائیل علیه ایران - از حملات نظامی علیه مواضع ایران در سوریه تا خرابکاری در تاسیسات هسته ای ایران – با توسلبه مواضع ضداسرائیلی و یکجانبه گرایانه ایران توجیه می شود. این مواضع مهمترین ادله اسرائیل برای پاسخگویی به هرگونه مخالفت علیه چنین اقداماتی در جامعه جهانی است. نخست وزیر اسرائیل پس از تجاوزات اخیر این کشور در توئیتی این اقدامات را اینگونه توجیه نمود:هر کس که برای کشتن تو آمده، برخیز و او را (زودتر) بکش.در پرتو چنین شرایطی امکان دفاع ایران از خود در قبال تجاوزات اسرائیل محدود می شود. زمینه استفاده از سازوکارهای حقوق بین الملل و سازمان ملل متحد رنگ می بازد و ایران، از حیث حقوقی وسیاسی، به کشوری بی دفاع در برابر تجاوزات اسرائیل بدل می شود.

۹. سیاستهای یکجانبه همچنین اثرات مشخصی بر افکار عمومی در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی داشته است. در داخل این امر به کاهش محبوبیت مواضع مدافع فلسطین منجر شده است. هزینه سنگین این موضع گیریها، مخالفت و محکومیتهای بین المللی و همچنین نگاه بعضا منفی طرفهای عربی و حتی فلسطینی به آن بعنوان دلایل مهم این تحول مطرح می شود. در سطح منطقه ای نیز مواضع یکجانبه گرایانه که ملهم از شرایط خاص ایران – ارزشهای ملی گرایانه و مذهبی و انقلابی کشور – است نمی تواند با مردم منطقه - که تحت تاثیر ارزشهای ملی و مذهبی متفاوتی می باشند – ارتباط موثری برقرار نماید. از اینرو دردهه ها و سالهای اخیر شاهد کاهش محبوبیت مواضع فلسطینی کشور در سطح منطقه بوده ایم. در سطح بین المللی نیز مواضع یکجانبه گرایانه ایران میتواند نوعی رادیکالیسم، تندروی و مخالفت با نرمهای جهانی تلقی شود که محبوبیت بین المللی ندارند و میتوانند تصویر حقیقت طلب و عدالت طلب ایران را به خشونت طلبی و نفرت پراکنی در زمینه مسئله فلسطین/اسرائیل آلوده نمایند.

۱۰. بندهای بالا چه ارتباطی با موضوع این مقاله - حملات إسرائیل و پاسخ ایران به این حملات - دارد؟ یکجانبه گرایی ایرانی چگونه و از چه طریق فرصتهای ایران برای پاسخگویی به تجاوزات إسرائیل را محدود نموده است؟ این سیاست دشمنی إسرائیل با مجموعه بزرگ جهان اسلام و خاورمیانه را به خصومتی دوجانبه (ایران – إسرائیل)محدودنموده است. موجب شده است مواضع ایران در قبال مسئله فلسطین مواضعی رادیکال و افراطی معرفی شود. زمینه خستگی افکار عمومی داخلی را فراهم نموده و آنها را نسبت به آرمان فلسطین کم توجه نموده است. خستگی افکار عمومی در داخل به نیروهای نظامی کشور اجازه نمی دهد وارد حوزه هایی از پاسخگویی و تقابل شوند که احتمال افزایش سطح تنش با إسرائیل را بالا می برد. این یکجانبه گرایی و لحن تند ایران همچنین موجب شده رسانه های صهیونیستی بتوانند ایران را به عنوان خطرناکترین و بدخواهترین دشمن مردم إسرائیل معرفی نمایند. این امر موجب شده نه تنها افکارعمومی اسرائیل از حملات و تجاوزات علیه ایران حمایت نماید بلکه این حملات موجب افزایش محبوبیت دولت و ارتش این کشورشود. یکجانبه گرایی ایرانی موجب شده بسیاری از کشورهای اسلامی و عربیمنطقه نه تنها با حملات إسرائیل علیه ایران مخالفت نکنند بلکه عملا از آن استقبال نمایند. حملات إسرائیل حتی مخالفت دوستان ایران چون چین و روسیه را نیز برنمی انگیزد. روسیه و چین، با اشاره به مواضع یکجانبه گرایانه ایران،تمایل دارند ایران و مواضع رادیکال ایران را عامل اصلی تنش میان إسرائیل و ایران بحساب آورند. قدرتهای بزرگ و کشورهای اروپایی نیز در رویارویی میان ایران و إسرائیل، ایران و مواضع تند آن را مقصر اصلی می دانند و معمولا حملات إسرائیل را دفاع این کشور از خود بحساب می آورند. بخش بزرگی از افکار عمومی در غرب نیز تصویر مثبتی از مواضع رادیکال ایران ندارد و آنرا خشونت طلبانه و جنگ طلبانه بشمار می آورد. سازمان ملل و شورای امنیت نیز موضعی علیه تجاوزات إسرائیل نمی گیرد و مایل است حملات إسرائیل را دفاع این کشور از خود در برابر سیاست ایران برای نابود کردن إسرائیل قلمداد نماید. براین أساس می توان ادعا نمود حملات إسرائیل از حمایت داخلی، منطقه ای و حتی بین المللی وسیعی برخوردار است و مخالفان جدی زیادی دراین حوزه ها و همچنین سازمانهای بین المللی و حقوقی ندارد. اما در مقابل مواضع یکجانبه گرایانه ایران فرصت کسب چنین حمایتهایی از حمله متقابل ایران را بشدت محدود نموده است.

۱۱. انقلاب اسلامی زمینه ساز تحولی اساسی و مثبت در موضع کشورمان نسبت به مسئله فلسطین/اسرائیل گردید. در این تحول سیاست غرب گرایانه ایران که متضمن نگاهی مثبت و دوستانه به اسرائیل بود به سیاستی مدافع حقوق ملت فلسطین بدل شد. این تحول موجب ظهور امیدواریهای زیادی در جبهه مدافعان ملت فلسطین و بروز ناامیدی سختی در جبهه اسرائیل و حامیان آن گردید. در این امیدواری هیجان آفرین هم افزایی قدرت قابل ملاحظه ایران و سایر کشورهای منطقه، بویژه کشورهای عربی، دیده می شد. هم افزایی که می توانست زمینه تولید نیرویی عظیم و کارساز علیه اسرائیل را فراهم آورد. سیاست کشورمان در قبال فلسطین از عناصر مثبت و ارزنده بسیاری از جمله عدالت طلبی، ارزش مداری، حق طلبی و آرمان گرایی برخوردار بوده اما در عمل این عناصر نه تنها نتوانسته موجب تقویت همکاری ایران با سایر طرفهای منطقه ای در مورد فلسطین شود بلکه در مواردی به عاملی برای تشدید خصومت با این کشورها منجر شده است. پس از چهل سال و در کوران تحولات مهم منطقه ای که ایران، اسرائیل و سایر کشورهای منطقه را در صحنه فعل و انفعالاتی بنیادین قرار داده، زمان برای ارزیابی این سیاست و نتایج واقعی آن فرا رسیده است.

سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری خبرآنلاین، تاریخ انتشار:11شهریور1398 ، کدخبر: 1295820: www.khabaronline.ir


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین