پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۴۶۲۸۸
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۲
ساعت سه و نیم بعدازظهر چهارشنبه، یکم آذر ۱۳۳۴، سید مجتبی نواب صفوی رهبر جمعیت فداییان اسلام به اتفاق دو نفر دیگر از اعضای این جمعیت توسط ماموران شهربانی و فرماندار نظامی دستگیر شدند. اتهام نواب صفوی دستور سوءقصد به جان حسین علاء، نخست‌وزیر وقت بود که شش روز پیش از آن، پنجشنبه ۲۵ آبان، در مسجد شاه تهران و به دست مظفر ذوالقدر، یکی از اعضای فداییان، صورت گرفته بود.

شعار سال:نواب صفوی در حالی که عمامه خود را از سر برداشته و کنارش گذاشته و به رختخواب‌های پشت سرش تکیه داده بود با دو نفر دیگر... مشغول گفتگو بود و یک ظرف شیرینی نقره‌ای پایه‌بلند نیز که مقداری نان‌برنجی اصفهان در وسط آن قرار داشت مقابل آن‌ها دیده می‌شد. مامورین بلافاصله بعد از دیدن نواب صفوی در حالی که اسلحه‌های لخت خود را از جیب درآورده و به دست گرفته بودند وارد اطاق می‌شوند و به آن‌ها اخطار می‌کنند: «تکان نخورید و الا شلیک می‌کنیم.» نواب صفوی که منتظر چنین منظره‌ای نبود بلافاصله از جا برخاسته و به مامورین می‌گوید: «من تسلیم هستم. شلوغ نکنید. بفرمایید.»

 ساعت سه و نیم بعدازظهر چهارشنبه، یکم آذر ۱۳۳۴، سید مجتبی نواب صفوی رهبر جمعیت فداییان اسلام به اتفاق دو نفر دیگر از اعضای این جمعیت توسط ماموران شهربانی و فرماندار نظامی دستگیر شدند. اتهام نواب صفوی دستور سوءقصد به جان حسین علاء، نخست‌وزیر وقت بود که شش روز پیش از آن، پنجشنبه ۲۵ آبان، در مسجد شاه تهران و به دست مظفر ذوالقدر، یکی از اعضای فداییان، صورت گرفته بود. بلافاصله پس از دستگیری نواب صفوی و همراهانش، آن‌ها را به اطاق تیمسار سرلشگر علوی‌مقدم، رئیس شهربانی، بردند و بازجویی مقدماتی آغاز شد. ساعت پنج بعدازظهر عکاسان روزنامه‌ها اجازه پیدا کردند که از دستگیرشدگان عکس‌برداری کنند. سپس آن‌ها را برای ادامه بازجویی در سه اطاق زندانی کردند. خبرنگار روزنامه اطلاعات فردای آن روز پس از تماس با چند منبع مطلع جریان دستگیری نواب صفوی را این‌طور گزارش داد:

بعد از حادثه سوءقصد علیه جان نخست‌وزیر [حسین علاء] در مسجد شاه و دستگیری مظفر ذوالقدر، ضارب، مشارالیه در بازجویی‌های اولیه اظهار داشت که «نواب صفوی دستور اجرای ترور نخست‌وزیر را صادر نموده و اسلحه را نیز در اختیار من گذاشته است.» علاوه بر این اعترافات از ظواهر امر و طرز صحبت کردن ضارب و شعار‌هایی که بعد از حادثه داده بود و همچنین گفتن اذان و الله اکبر بعد از حمله به آقای علاء چنین بر مامورین روشن شد که مظفرعلی [ذوالقدر]به تحریک جمعیت فداییان اسلام که در طی سال‌های اخیر پنج مرتبه مرتکب سوءقصد علیه جان زمامداران وقت شده‌اند، اقدام به سوءقصد و شلیک گلوله به سوی آقای علاء نموده است و بالنتیجه مقامات انتظامی چه شهربانی و چه فرماندار نظامی مصمم شدند که رهبر این جمعیت را که بعد از وقوع حادثه مخفی شده بود بازداشت نمایند.

بیست اکیپ دو و یا سه نفری مامور شده بودند که فعالیت خود را آغاز کرده و در محلات مشکوک و نواحی دولاب، مسگرآباد، جنوب شهر و قم و حضرت عبدالعظیم به طور مخفی گردش کرده و برای کشف مخفی‌گاه رهبر جمعیت فداییان اسلام تحقیقات خود را آغاز کنند، ضمنا ماموران موظف شدند که هر روز گزارش کار خود را به شهربانی و رکن دوم فرمانداری نظامی تحویل دهند.

در روز‌های اول چند نفر از افراد جمعیت فداییان که به وسیله مظفرعلی معرفی شده بودند بازداشت شدند. این عده بعضی آهنگر، بعضی نجار و یک یا دو نفر نیز معمم بودند؛ ولی تقریبا هیچ‌یک از آن‌ها از محل اختفای رهبر فداییان اطلاعی نداشتند و همه ضمن بازجویی از مخفی‌گاه او اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند، حتی یکی از بازداشت‌شدگان که شوهرخواهر واحدی، معاون نواب صفوی و رهبر دوم جمعیت بود و در خیابان گرگان دستگیر شد، نتوانست اطلاع صحیحی از محل اقامت نواب صفوی بدهد و با وجود این‌که نشانی محلی را به مامورین داد، ولی موقعی مامورین وارد خانه مورد اشاره شدند که نواب صفوی چند ساعت قبل آن خانه را ترک گفته بود.

در نتیجه این کاوش‌ها مامورین طی یک هفته ۴۳۶ خانه را که از نظرشان مظنون بود و از سال‌ها قبل افراد موثر جمعیت در آن‌ها رفت و آمد داشتند بازرسی کردند و عده دیگری را نیز به وسیله پلیس مخفی تحت نظر قرار دادند.

ضمن این بازرسی‌ها پاره‌ای از گزارش‌های رسیده به اداره‌های پلیس مخفی حاکی از این بود که رهبر فداییان اسلام در اطراف تهران مخفی شده و در نجف‌آباد و حسن‌آباد و قم در محل امنی به سر می‌برد.

مقام‌های آگاه می‌گفتند این گزارش‌ها برای اغفال مامورین بوده و قصد گزارش‌دهندگان این است که توجه مامورین مخفی را از تهران به اطراف جلب نموده و محیط مطمئنی برای رهبر فداییان آماده سازند. اما این گزارش‌ها موجب انحراف توجه مامورین نشد و ۴۳۶ خانه مظنون تحت محاصره ماموران درآمد و حلقه محاصره طوری بود که رهبر فداییان نمی‌توانست در آن رخنه نموده و مخفی‌گاه خود را تغییر دهد.

یک مامور آگاه که خود در دستگیری نواب صفوی دست داشت در مورد جزئیات دستگیری نواب صفوی به خبرنگار اطلاعات چنین گفت:

ما حلقه محاصره را هر روز تنگ‌تر می‌کردیم و گاهی نیز از روی نقشه‌های پلیسی به طور ناگهانی وارد یکی از خانه‌های وسط حلق محاصره شده و اطاق‌های خانه را مورد بازرسی قرار می‌دادیم. البته این بازرسی‌ها طبق نقشه بود، ولی احتمال موفقیت بیش از ده درصد نبود، زیرا هیچ‌کس نمی‌دانست نواب صفوی و دوستان او در کدام‌یک از این ۴۳۶ خانه به سر می‌برند. بالاخره موفق شدیم و پس از پنج روز محاصره و تلاش رهبر فداییان سلام به دام افتاد بدین معنی که در حدود ساعت ۳ بعدازظهر دیروز [چهارشنبه یکم آذر ۱۳۳۴]قرار شد طبق نقشه یکی دیگر از خانه‌ها بازرسی شود و مامورین به طور ناگهانی وارد آن خانه شوند. خانه مورد نظر در انتهای کوچه دردار قرار داشت. درِ این خانه زردرنگ و سردر آن کوتاه بود. درست در ساعت سه و ربع مامورین اداره اطلاعات شهربانی در حالی که به دو دسته تقسیم شده بودند یک دسته خانه زردرنگ را محاصره کرده و چند نفر دیگر در حالی که اسلحه‌های خود را برهنه کرده و آماده شلیک بودند به طور ناگهانی وارد منزل شدند. ساختمان منزل زردرنگ طوری بود که چند پلکان درِ ورودی را به یک دالان طویل مربوط می‌کرد و در انتهای این دالان، حیاط و ساختمان آن قرار داشت.

ساختمان این خانه دوطبقه است و موقعی که بخواهند وارد اولین اطاق طبقه اول بشوند باید از چند پله بگذرند تا به در اطاق اول برسند. مامورین موقعی که وارد منزل می‌شوند با هیچ‌گونه ممانعتی برخورد نمی‌نمایند و مردی که در گوشه حیات نزدیک حوض نشسته بود به خیال این‌که چند نفر از فداییان هستند به آن‌ها خوش‌آمدید گفته و می‌گوید: «برادران خوش آمدید، بفرمایید بالا، آقا در اطاق بالا هستند.» مامورین با استفاده از فرصت بدون سر و صدا از پله‌ها بالا رفته و به دری می‌رسند که به وسیله یک پرده سفیدرنگ پوشیده شده بود، موقعی که پرده را پس می‌زنند نواب صفوی را در گوشه اطاق می‌بینند. نواب صوفی در حالی که عمامه خود را از سر برداشته و کنارش گذاشته و به رختخواب‌های پشت سرش تکیه داده بود با دو نفر دیگر که یکی واحدی و دیگری ذوالقدر، صاحبخانه، بود مشغول گفتگو بود و یک ظرف شیرینی نقره‌ای پایه‌بلند نیز که مقداری نان‌برنجی اصفهان در وسط آن قرار داشت مقابل آن‌ها دیده می‌شد.

مامورین بلافاصله بعد از دیدن نواب صفوی در حالی که اسلحه‌های لخت خود را از جیب درآورده و به دست گرفته بودند وارد اطاق می‌شوند و به آن‌ها اخطار می‌کنند: «تکان نخورید و الا شلیک می‌کنیم.» نواب صفوی که منتظر چنین منظره‌ای نبود بلافاصله از جا برخاسته و به مامورین می‌گوید: «من تسلیم هستم. شلوغ نکنید. بفرمایید.»

دو نفر از مامورین با هفت‌تیر از نواب و دوستان او مراقبت می‌کنند و یک نفر دیگر نیز به بازرسی بدنی می‌پردازد، در نتیجه یک قبضه اسلحه کمری با شصت گلوله فشنگ کشف می‌کند که اسلحه در شال کمر نواب صفوی قرار داشته و فشنگ‌ها در دستمالی در جیب بغل او بوده است که مامورین اسلحه و فشنگ‌ها را ضبط کردند و موقعی که می‌خواستند حرکت کنند ناگهان چشم یکی از مامورین به هفت‌تیر برهنه‌ای می‌افتد که در طاقچه بالای سر نواب صفوی قرار داشت. این طپانچه نیز فورا ضبط شد.

همراهان نواب صفوی (ذوالقدر صاحبخانه و واحدی) به مجرد دیدن مامورین روحیه خود را باخته بودند، ولی نواب صفوی پس از چند دقیقه بر اعصاب خود مسلط شد و به مامورین گفت: «بدون سر و صدا حرکت کنیم، من آماده‌ام.»

بدین ترتیب نواب و یاران او تحت محافظت مامورین از خانه خارج می‌شوند و هریک از آن‌ها را در اتومبیلی قرار داده و در حالی که دو نفر مامور مسلح این طرف و آن طرف آن‌ها در اتومبیل می‌نشینند دستگیرشدگان را به شهربانی می‌برند.

رهبر جمعیت و همراهان ساعت سه و چهل و پنج دقیقه وارد اطاق رئیس شهربانی شدند و بلافاصله رئیس کارآگاهی به تیمسار علوی مقدم، رئیس شهربانی که برای استراحت به منزل رفته بود، اطلاع داد که برای امر مهمی به شهربانی بیایند.

رئیس شهربانی ساعت چهار بعدازظهر وارد اطاق خود شد و همین که نواب را دید به او گفت: «حال شما چطور است آقای نواب؟ باز هم که خدمت رسیدیم! بفرمایید بنشینید.» نواب و دوستان او نشستند و با حضور مامورین بازجویی مقدماتی از آن‌ها آغاز شد و ربع ساعت بعد مخبرین عکاس جراید در اطاق رئیس شهربانی از نواب و یاران او عکس گرفتند و سپس دستگیرشدگان به اداره اطلاعات منتقل شدند و رئیس شهربانی برای ارائه گزارش به هیات وزیران از شهربانی خارج شد.

شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پايگاه خبری تحلیلی انتخاب،تاریخ انتشار:3آذر1398،کد خبر:514308،www.entekhab.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین