پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۴۱۳۹
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۹:۰۷
از اشتباه کردن نترسید، اشتباهات خود را قبول کنید و از آن‌ها پند بگیرید. بدترین کار در رابطه با اشتباهات این است که سعی کنیم به هر طریقی از وقوع آن‌ها جلوگیری کنیم. زندگی، امتحانی سراسر از آزمون‌وخطا است و ما نمی‌توانیم بدون اشتباه کردن پیشرفت کنیم.
شعارسال: از اشتباه کردن نترسید، اشتباهات خود را قبول کنید و از آن‌ها پند بگیرید. بدترین کار در رابطه با اشتباهات این است که سعی کنیم به هر طریقی از وقوع آن‌ها جلوگیری کنیم. زندگی، امتحانی سراسر از آزمون‌وخطا است و ما نمی‌توانیم بدون اشتباه کردن پیشرفت کنیم.
 
    زندگی‌ای که صرف اشتباه کردن شود نه تنها شرافتمندانه‌تر بلکه مفیدتر از زندگی است که صرف انجام هیچ کاری نمی‌شود. _ جورج برناردشاو
 
آرچی کوچران نیز مانند هر کس دیگری این حقیقت را درک کرده بود. این پزشک اسکاتلندی آزمایشی برای پیدا کردن بهترین مکان برای بهبودی بیماران سکته قلبی طراحی کرد، سؤال او این بود که آیا آن‌ها باید در یک بخش تخصصی قلب در بیمارستان بهبود یابند؟ یا باید در خانه بهبود یابند؟ صد البته که پزشکان بخش قلب سعی کردند جلوی آزمایش او را بگیرند اما آرچی به انجام آزمایش خود ادامه داد تا اینکه برخی نتایج اولیه را جمع‌آوری کرد.
 
دکتر کوچران به همکارانش گفت: «من اشتباه می‌کردم و حق با شما بود، بهبودی بیماران قلبی در خانه خطرناک است و آن‌ها باید در بیمارستان بمانند.»  این صحبت‌های دکتر کوچران باعث عصبانیت همکارانش شد و پزشکان از او خواستند که خیلی سریع آزمایش را متوقف کند و او را به کشتن بیماران متهم و از او شکایت کردند. در جریان محاکمه آرچی منتظر شد تا همه آرام شوند و سپس رازی را فاش کرد. او عمداً جدول نتایج را عوض کرده بود. معلوم شد که این بیمارستان‌ها هستند که مردم را می‌کشند و بیماران در خانه بهبود می‌یابند.
 
«آیا اکنون می‌خواهید محاکمه را تعطیل کنید یا منتظر شواهد بیشتری هستید؟» همه در سکوت به او نگاه می‌کردند. او اهمیت شواهد آزمون مطرح شده در محاکمه را درک کرده بود ولی می‌دانست که اکثر ما قدرت تحمل و قبول اشتباهاتمان را نداریم و نمی‌خواهیم به اشتباهاتمان اعتراف کنیم. به همین دلیل بود که آرچی جایزالخطا بودن همکارانش را به چالش کشید. یادگرفتن از طریق آزمایش و آزمون‌وخطا، فقط در مورد چیزهای جدید نیست ما ابتدا باید نقص‌ها و اشتباهات خود را بشناسیم.

غلبه بر عقده خدایی
 
ارنست جونز اولین کسی بود که از اصطلاح «عقده خدایی» استفاده کرد. تعریف او از اصطلاح عقده خدایی ساده بود: کسی که پیش خود فکر می‌کند خداست. عقده خدایی عقیده‌ای تزلزل‌ناپذیر بر توانایی، برتری، یا خطاناپذیری است که شخصی مرتباً از خود بروز می‌دهد. کسی که به عقده خدایی دچار است، از پذیرش امکان خطا یا شکست علی‌رغم وجود مدارک انکار نشدنی یا مشکلات لاینحل سر باز می‌زند. او اغلب به جزم‌اندیشی مبتلاست و طوری از باورها و نظرهایش حرف می‌زند که گویی عین واقعیت است. کسی که عقده خدایی دارد احتمالاً برای سنت‌ها و خواسته‌های جامعه ارزش قائل نیست و خواهان جایگاه ویژه برای خود یا رفتار ویژه با خود است. وقتی ما فکر می‌کنیم همه‌ی پاسخ‌ها را میدانیم، ظرفیت ما برای حل مشکلات محدود می‌شود.
 
تیم هارفورد در برنامه تدتالک توضیح می‌دهد که شرکت‌ها به دنبال «خدایان کوچک» برای حل مشکلات پیچیده هستند. بیشتر سازمان‌ها از عدم تحمل اشتباه رنج می‌برند. شکست در دنیای تجارت یک لکه ننگ ابدی است. رهبرانی که شکست نمی‌خورند، ریسک کافی نمی‌کنند. آن‌ها ترجیح می‌دهند که همیشه کامل به نظر بیایند تا اینکه به خاطر امتحان چیزهای جدید شکست بخورند.
 
عقده خدایی رابطه‌ای پر تنش با شکست ایجاد می‌کند. ما حتی زمانی که در مقابل شواهد انکارناپذیری قرار می‌گیریم نمی‌خواهیم خطاهایمان را بپذیریم و در انجام کار گیر می‌کنیم و قادر به ادامه نخواهیم بود زیرا کار خیلی دشوار است و ما هم حاضر به ریسک کردن و آزمون‌وخطا برای حل مسئله نیستیم.
 
این همان اتفاقی است که برای همکاران دکتر کوچران افتاده بود. آن‌ها نظرات شخصی خود را بدون تردید درست می‌دیدند. هارفورد در کتاب خود با عنوان «چرا موفقیت همیشه با شکست آغاز می‌شود» ما را به ترک این توهم و به جای آن تواضع به عنوان یک روش برای حل مسئله ترغیب می‌کند.
 
زمان‌هایی هست که شما نمی‌دانید چگونه یک مسئله را حل کنید و هیچ ایده‌ای برای حل مشکل ندارید. اما وقتی که بر عقده خدایی غلبه می‌کنید و می‌گویید «بگذار چند مورد را امتحان کنم شاید نتیجه داد» و از روش آزمون و خطا برای تعیین اینکه چه چیز کار می‌کند و چه چیز کار نمی‌کند استفاده می‌کنید؛ در آن هنگام می‌توانید مشکل خود را حل کنید.

اشتباه طرز فکر شما از کجاست؟
 
تمایل به بازی امن، عدم تحمل برای اشتباه را افزایش می‌دهد. جامعه ما به‌جای صبر، استقامت و سخت کوشی بر لذت و رضایت فوری تأکید دارد. ما به بچه‌ها آموزش می‌دهیم که جواب درست را بدانند نه اینکه آن را کشف کنند. مطمئناً بدون تلاش و تحمل سختی موفقیت به‌دست نمی‌آید. شیوه آموزشی نادرست اجتناب از اشتباه در مدارس، دانش آموزان را به اتخاذ راهبرد ایمن سوق می‌دهد.
 
مردم در برخورد با اشتباه‌هایشان دو نوع عکس‌العمل نشان می‌دهند یا آن‌ها را نادیده می‌گیرند و یا اینکه از اشتباهت خود پند می‌گیرند. مطالعات نشان می‌دهند افرادی که منعطف‌تر فکر می‌کنند، اشتباهات را مانند یک هشدار بیدارکننده می‌بینند. آن‌ها با خود می‌گویند «اگر اوضاع سخت بشه بیشتر تلاش می‌کنم.» آن‌ها برای حل مشکلات با تلاش کردن سعی دارند راه‌حل را پیدا کنند.
 
در مقابل کسانی‌اند که فکر می‌کنند نمی‌توانند باهوش‌تر شوند و اشتباهات را فرصتی برای رشد کردن نمی‌دانند. آن‌ها تمام تلاش خود را برای نادیده گرفتن مشکلات می‌کنند و با خود میگویند «ولش کن من هیچ‌وقت نمی‌توانم این کار رو درست انجام بدم.»
 
    با چشم پوشی نکردن از مشکلات و خطاها ما تلاش و زمان بیشتری بر روی آن‌ها می‌گذاریم و نتیجه این خواهد بود که بالاخره می‌توانیم مشکل را حل کنیم. _ جیسون موزر
 
عدم تحمل اشتباه در مدرسه شروع شد و هرچه بزرگ‌تر شدیم این مشکل بدتر شد. عدم تحمل اشتباه مانع تاب‌آوری ما می‌شود و دانش آموزان پس از ناکامی، دیگر زحمت نمی‌کشند تا بیشتر تلاش کنند. فشار اجتماعی تحمل ما برای اشتباه کردن را کاهش می‌دهد. یک مطالعه اجتماعی بر روی کودکان مضطرب نشان می‌دهد که وقتی دیگران متوجه اشتباهشان می‌شوند، بچه‌ها مضطرب‌تر می‌شوند.
 

 
متأسفانه معلمان در مدرسه بچه‌ها را از روی اشتباهاتشان ارزش‌گذاری می‌کنند ولی تحمل اشتباه کردن باعث افرایش روحیه همکاری، اکتشاف و کنجکاوی در بچه‌ها می‌شود. ترغیب دانش آموزان به آزمون‌وخطا و اشتباه کردن خیلی باارزش‌تر از این است که به آن‌ها بگوییم به هر قیمتی که شده نباید اشتباه کنید.
 
    هنگامی‌که ما اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم وقتی اشتباه می‌کنیم آن‌ها را با سرعت بیشتری اصلاح می‌کنیم. ا اشتباه کردن باعث تقویت حافظه ما می‌شود و احتمال اینکه پاسخ صحیح در حافظه ما بماند خیلی بیشتر است.
 
این همان چیزی است که جیمز استیگلر هنگام تلاش برای فهمیدن این‌که چرا دانشجویان ژاپنی در رشته ریاضیات دانشجویان آمریکایی را شکست می‌دهند، به آن پی برد. در کلاس پنجم پایین‌ترین نمره در کلاس ژاپنی‌ها عملکرد بهتری از بالاترین نمره در کلاس آمریکایی‌ها داشت. گرچه این واقعیت دلایل بسیاری داشت ولی مهم‌ترین آن روش تدریس بود.
 
در فرهنگ آمریکایی اشتباه کردن با مفهوم ضعیف یا احمق بودن برابر است؛ اما در ژاپن بچه‌ها هراسی از اشتباه کردن ندارند. آن‌ها بچه‌هایشان را به اشتباه کردن و آزمون و خطا تشویق می‌کنند. به جای اینکه معلمان توضیح دهد که راه‌حل مسئله چیست و مسئله چگونه حل می‌شود، دانش آموزان ژاپنی ترغیب می‌شوند که مسائل را ابتدا به تنهایی حل کنند. معلم تنها پس از چند تلاش ناموفق مداخله می‌کند و همه کلاس درگیر بحث و گفتگو درباره تلاش‌هایی که به پاسخ نادرست رسیده شوند و همه از روشی که جواب نمی‌دهد یاد می‌گیرند.
 
    در فرهنگ ما اشتباه کردن از نظر روان‌شناختی هزینه‌های سنگینی دارد. درحالی‌که در ژاپن، اشتباهات، خطاها و سردرگمی‌ها فقط بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری هستند. _ استیگلر
 
معلمان ژاپنی تحمل اشتباه را دارند. آن‌ها انتظار ندارند که دانش آموزان روند یادگیری را آسان پیدا کنند، بلکه بچه‌ها اشتباه می‌کنند و این تلاش برای یافتن راه‌حل در یادگیری بسیار مهم است.

تحمل اشتباه آسان نیست. ولی وقتی اشتباه می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد؟
 
وقتی اشتباه می‌کنید حافظه شما تقویت می‌شود. یک مطالعه نشان می‌دهد وقتی افراد حدس‌هایی می‌زنند و جواب صحیح نیست، هنگامی‌که بازخوردی را در مورد جواب صحیح دریافت می‌کنند، احتمال به یاد می‌آوردن آن‌که به‌طور قابل‌توجهی بیشتر می‌شود. حتی اگر شما به‌طور اتفاقی حدس‌هایی بزنید که می‌دانید اشتباه است، بازهم دفعه بعد جواب درست را به یاد خواهید آورد.

5 قدم برای افزایش تحمل اشتباهتان
 
 1  - رویکرد آزمون‌وخطا را در آغوش بگیرید
 
اغلب افراد در محل کار از اشتباه کردن می‌ترسند. آن‌ها از اینکه به اشتباه خود اعتراف کنند احساس شرمندگی می‌کنند.
 
رهبران نیز نمی‌خواهند ضعیف به نظر بیایند و به همین دلیل قاطعانه بر این عقیده‌اند که از هر گونه خطا و اشتباهی به دور هستند و به همین دلیل از کاوش و کشف کردن دست می‌کشند. همان‌طور که آلبرت انیشتین گفت:
 
    تنها راه برای این که هیچ‌وقت اشتباه نکنیم این است که هیچ وقت ایده جدیدی نداشته باشیم.
 
پروفسور استیو جونز توضیح می‌دهد که چگونه شرکت یونی لور نازل مناسبی برای یک شرکت شوینده طراحی کرد:
 
این شرکت با استفاده از روش آزمون‌وخطا نازل‌هایی با 10 متغییر را به صورت تصادفی طراحی کرد. همه نازل‌ها آزمایش شدند و بهترین‌ها با تغییرات جدیدی همراه شدند و دوباره آزمایش شدند.
 

 
بعد از 45 نوبت تغییرات و انتخاب بهترین‌ها، شرکت یونی لور سرانجام نازل مناسب را پیدا کرد. این نازل عملکرد درخشانی دارد ولی هیچ‌کس نمی‌داند که چرا این‌گونه است.

2. صاحب اشتباهات خود باشید
 
بسیاری از کودکان و بزرگ‌سالان از کمال‌ گرایی رنج می‌برند و وقتی اشتباهی رخ دهد، فلج می‌شوند. بسیاری سعی می‌کنند اشتباهات خود را پنهان کنند و هنگام مواجهه با خطا احساس ویرانی می‌کنند. گردن گرفتن اشتباهاتتان تحمل شمارا بیشتر خواهد کرد. این یادآوری که هیچ‌کس کامل نیست باعث می‌شود تا شما نسبت به خود و دیگران مهربان‌تر باشید.
 
    هرگز از حق خود برای اشتباه کردن نگذرید و این حق را به دیگران هم بدهید. _تیم فرگو
 
اگر شما پدر یا مادر هستید اشتباهات خود را در برابر فرزندان خود، گردن بگیرید. اگر شما مربی هستید، اشتباهاتتان را همراه با دیگر اعضای تیم جشن بگیرید. این امر نه تنها عقده خدایی را خنثی می‌کند بلکه به دیگر اعضای مجموعه نیز کمک می‌کند تا به خطاهایشان پی ببرند. تا زمانی که به اشتباه خود اعتراف نکرده‌اید نمی‌توانید یاد بگیرید. کمال‌گرایی دشمن نوآوری و رشد شخصی است.

3. اشتباهات خود را بازنگری کنید
 
نحوه عملکرد شما در برابر اشتباهاتتان چگونه است آیا به یک درس برای شما تبدیل می‌شود یا آن‌ها را فقط یک تجربه منفی تعریف می‌کنید؟
 
همه اشتباه می‌کنند حتی اگر به اشتباه خود پی نبرند. کسانی که تحمل اشتباه را ندارند به جای روبه‌رو شدن با آن به خودشان دروغ می‌گویند اما وقتی شما اشتباهاتتان را مانند درسی در نظر بگیرید آن‌ها به فرصتی برای رشد شما تبدیل می‌شوند.
 
    اینکه روشی را انتخاب کنید و آن را امتحان کنید عقل سلیم است. در صورت عدم موفقیت، صادقانه اعتراف کرده و روش دیگری را امتحان کنید؛ اما مهم‌تر از همه، چیزی را امتحان کنید. _ فرانکلین روزولت
 
می‌توان دو نوع طرز فکر داشت: شما می‌توانید یا اشتباهاتتان را نادیده بگیرید یا از آن‌ها درس بگیرید.
 
آخرین باری که اشتباه کردید کی بود؟ شما برای انجام دادن چه کاری تلاش می‌کردید؟ چه چیزی اشتباه پیش رفت؟ چرا؟ دفعه بعد چه چیز را متفاوت انجام خواهید داد؟

4. بر روی اشتباه برچسب بزنید نه روی خودتان
 
بدترین بخش اشتباه کردن، خطایی که صورت گرفته نیست بلکه احساس اینکه اشتباه از ما سرزده، است. اشتباهات می‌توانند به ارزش و اعتماد به نفس ما آسیب بزنند. بین ارتکاب خطا و اینکه فکر کنیم این ماییم که اشتباه کرده‌ایم، تفاوت وجود دارد. ما باید خطا را به عنوان مشکلی که باید حل شود برچسب گذاری کنیم، نه اینکه به خودمان حمله کنیم.
 
 
تیم هارفورد مدارس را دراین‌باره سرزنش می‌کند. او پیشنهاد می‌کند که امتحان‌ها باید طوری طراحی شوند که شامل مسئله‌هایی با جواب نادرست هم باشند. مدرسه نباید جایی باشد که اگر افراد پاسخ درست را پیدا نکردند، قضاوت شوند که کودن یا احمق هستند.
 
هنگامی‌که ما فقط مشغول یافتن راه‌حل صحیح هستیم، متوجه نمی‌شویم که راه‌حل‌های بسیاری وجود دارد که جواب می‌دهد.

5. بالا بردن ریسک خرابکاری
 
افزایش تحمل ما برای اشتباه آسان نیست. به خصوص برای کسانی که کمال‌گرایی را به سبکی برای زندگی‌شان تبدیل کرده‌اند.
 
خودتان را در موقعیت قرار بدهید و ریسک خرابکاری کردن را بپذیرید. در ابتدا ممکن است کمتر احساس اعتمادبه‌نفس کنید ولی در طولانی‌مدت بهتر عمل خواهید کرد و احساس بهتری خواهید داشت.
 
    از شکست خوردن نترسید، شکست خوردن جرم نیست بلکه داشتن هدف‌های حقیر و کوچک جرم است. در تلاش برای دستیابی به اهداف عالی حتی شکست خوردن هم با شکوه است. _ بروس لی
 
من شما را به این تشویق می‌کنم که اشتباه کنید ولی بی‌دقت نباشید و برای بالا بردن کیفیت عملکرد خود از یک روش منظم آزمون و خطای استفاده کنید.
 
از اینکه از همکاران یا دوستان خود کمک بگیرید نترسید. برای پذیرفتن یک زندگی همراه با اشتباه، شجاعت و تلاش لازم است و تنها راه پیشرفت واقعی در زندگی ریسک کردن است.
 
وقتی شک دارید، این نصیحت وینستون چرچیل را به خاطر بیاورید:
 
    موفقیت در زندگی با رفتن از شکستی به شکست بعد، بدون از دست دادن شور و شوق به دست می‌آید.
 
 
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  ازسایت خبری یوکن    ،تاریخ انتشار:   20 آبان 1398،کدخبر:  7930 ،www.ucan.win
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین