پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۳۰۰۲۳۲
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۸
مصاحبه‌ای که در سال ۹۷ با مرحوم عسگراولادی درخصوص اوضاع اقتصادی و تجارت انجام شده است را بخوانید.

به محض اینکه مصاحبه را شروع کردیم، تلفنش زنگ خورد و با انگلیسی نسبتا روانی با تماس گیرنده وارد گفتگو شد. تا ما یک چایی خوردیم، او تلفنی ۶ تن پسته به یک تاجر ایتالیایی فروخت! این تکه ای از جریان زندگی روزمره این تاجر سرشناس و پرآوازه ایرانی است.
حاج اسدالله عسگر اولادی که اصرار دارد خود را آدمی غیر سیاسی و بازرگانی خرد بنامد، ذینفوذ ترین تاجر سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وبزرگترین صادر کننده خشکبار ایران و به قول خودش مجتهد در تجارت زیره است. عضویت اتاق بازرگانی وصنایع ومعادن ایران طی۴۰ سال گذشته، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع ایران و چین و ایران و روسیه، از سمت های نسبتا دائمی اوست. از هر جهت که برانداز کنیم، عسگر اولادی یکی از میلیاردرهای حال حاضر ایران است. خود او اما می گوید که شمارش یک میلیارد پول را بلد نیست. ما هم قصد اذیت کردن حاجی را نداشتیم. هرچند، معنی تاجر کوچک مد نظر او را نفهمیدیم و سخت بود بپذیریم در کشوری که همه چیز صنعت و تجارتش با متراژ سیاست و اقتصاد سیاسی اندازه گیری می شود، چگونه می تواند فردی در موقعیت او با سیاست ورزی بیگانه بود.
عسگر اولادی به لحاظ پایگاه اجتماعی، از جمله افراد نزدیک به جریان موتلفه، بزرگترین ترین تشکل دخیل و سهیم در انقلاب اسلامی است اما موفقیت های تجاری او، یکسره به این عامل بستگی ندارد. این تاجر ۸۵ ساله، نزدیک به ۶۰ سال است که در این عرصه حضور مداوم دارد و با زیرکی و سخت کوشی فراوان، توانسته کسب و کار خصوصی اش را تا آنسوی مرزها گسترش دهد. به طوریکه مطابق گفته خودش، شعبه دفاتر او در لندن، هامبورگ، دبی و هنگ کنگ فعال است و در سراسر کشور حدود ۵۵۰ نفر حقوق بگیر دارد. او جدای از همه این مباحث، هنوز هم در بسیاری از کشورها، یکی از اعتبارات بخش خصوصی ایران به شمار می آید.
عسگر اولادی رموز موفقیتش را به مجموعه ای از عوامل ذاتی و اکتسابی شامل خصوصیات فردی، ازدواج موفق، خانواده و رعایت قواعد و موازین اخلاقی و حرفه ای تجارت می داند. میز کار او در وسط سالن کوچکی قرار دارد که در یک سوی آن دختر جوان او نشسته که در حال آموختن رموز کاری پدر است و در آن سوی آن، فردی که می گفت ۶۰ سال است با هم شراکت داریم. او می گوید از فرهنگ چینی ها و ژاپنی ها سه توصیه را آویزه گوش کرده که در سلامت جسم و جان او موثر بوده است: اول اینکه غذ ارا تا جایی باید خورد که سیر نشده از سر سفره بلند شویم، دوم اینکه حرص دنیا و مال رانخوریم و سوم اینکه در میانه روز، نیم ساعته چرت بزنیم.

محور گفتگوی ما با این بازرگان خوش اخلاق و خوش روی ایران، بررسی رابطه صنعت و تجارت بود. برای این گفتگو پرسش های از قبل آماده شده نداشتیم و بنای ما این بود که پرسش ها در خلال مصاحبه و از میان توضیحا ایشان استخراج و طرح شود. اما آقای عسگر اولادی هوشیارانه از توضیحات بحث انگیز پرهیز می‌کرد و کار ما را سخت می نمود. بنابراین، این گفتگو، شکل دیالوگ دو طرفه و انتقادی به خود گرفته است و ما نیز سعی کردیم تا در پیاده سازی و تنظیم آن، پرسش ها و پاسخ ها با همان شکل و کیفیت منعکس گردد.

تجارت بی رحم است، حرف تاجر، سرمایه اوست

جناب حاجی آقای عسگر اولادی! با ورود ما، داشتید تلفنی انگلیسی صحبت می کردید. از چه زمانی به فکر زبان آموزی افتادید؟

من ۶۰ سال پیش به دلیل نیازهای شغلی آغاز تجارت، زبان انگلیسی یاد گرفتم. همچنین روسی و چینی هم تا حدودی بلد هستم. من فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی از دانشکده ادبیات تهران هستم. حقوق و فنی هم خوانده ام.

ما و خیلی های دیگر، جنابعالی را تاجر موفقی می دانیم. راز این موفقیت را اگر بخواهید خلاصه کنید، چه می‌گویید؟

اگر بخواهید در چند جمله خلاصه کنم باید به یک سفر کاری اشاره کنم. سالها پیش که به آمریکا رفتم، سه جمله ای که زیر مجسمه راکفلر نوشته شده بود را خواندم و موفقیت مندراین ۳ جمله است: زودتر از دیگران مطلع شدم، زودتر از دیگران تصمیم گرفتم و وقتى تصمیم گرفتم چشمم رابستم و عملکردم.

 این ۳ جمله اثر زیادى روى من گذاشت. سعى کردم در تجارتم به این ۳ جمله متعهد باشم. با اینکه گفته می شود سیاست بی رحم است اما من معتقدم که تجارت در محیط رقابت بى‌رحم‌تر است. اگرمى‌خواهى رقابت کنى باید با چشم بسته بى‌رحمى کنی!

فقط رقابت و بی رحمی؟

خیر. در کنار رقابت، دو سرمایه دیگر هم لازم است:خوش قولی و کیفیت، اگر این سه اصل را رعایت کنید حتما در تجارت موفق می شوید و در بازارهای دنیا به یک برند تبدیل می شوید. دیدید که همین امروز، طرف تجاری من از ایتالیا زنگ زد و ۶ تن پسته خواست و من تلفنی به او پسته فروختم. اگر تا زمان تحویل، قیمت پسته افزایش داشت، به او با همان قیمتی که تلفنی به توافق رسیدیم، پسته می فروشم و نمی گویم تلفن شما مربوط به چند روز پیش بود الان قیمت فرق کرده است! هرگز چنین کاری نمی کنم. اگر هم قیمت پسته کاهش داشت، طرف تجاری من از من با همان قیمت توافقی خریداری می کند. چون اگر این کار را نکند دفعه بعد به او پسته نخواهم فروخت. وقتی یک تاجر حرف می زند باید عمل کند زیرا حرف او سرمایه اوست.

پس ترکیبی از دانش نظری و تجربه را در تجارت موثر می دانید؟

بله. تجربه و البته انتقال تجربه را خیلی مهم می دانم. من و شریکم ۶۰ سال تجربه کاری در تجارت داریم و الان زمانی است که باید کارها را واگذار کنیم. نسل بعد از ما، فرزندان ما هستند که باید کار ما را ادامه دهند. به این دلیل فرزندان ما در کنار ما هستند تا تجربه کار را به دست آورند، یا در این کار موفق می شوند یا درتجارت را تخته می کنند. این خانمی هم که میز کنار من نشسته، دختر من است

به نظر شما با شرایط فعلی کشور،افراد جوان این توان را دارند که در آینده تبدیل به تاجری مثل حاج آقا عسگراولادی شوند؟

اگر نسل جوان ما تبعیت از نسل گذشته کنند و با آنها مشورت کنند، قطعا نسل جوان جایگزین خوبی خواهند بود. اما نسل جوان پرخاشگر است و فکر می کند با پرخاشگری همه کارها درست می شود. اما نسل گذشته با آرامش گوش می کند و حرف می زند. نسل جوان باید در مورد اطلاعات و اقتصاد با مشورت نسل گذشته نقش خود را در اقتصاد و سیاست پر رنگ کند. در هر صورت کشور را نسل جوان اداره خواهد کرد.

ریسک تجارت از صنعت بیشتر است

یقینا در موفقیت تجار قدیمی مثل شما، روابط با جامعه و اقشار اجتماعی و یا به قول امروزی ها، سرمایه اجتماعی هم مهم است؟

این که گفتید هم موثر است، اما همه چیز نیست. من از کف بازار تهران بلند شدم. از ۱۳ سالگی در بازار کار می کنم و از همان ابتدا، صادرات خشکبار را انتخاب کردم. در رشته صادرات زحمتهای زیادی کشیدم، مسافرتهای زیادی رفتم تا فن کار صادرات را یاد گرفتم و از ابتدا هم آن ۳ اصل را رعایت کردم تا به اینجا رسیدم و اصطلاحا کار من به «برند» تبدیل شد.

خود انتخاب شغل تجارت، چطور؟ تاثیری در موفقیت شما نداشته؟ خیلی ها معتقدند کار تجارت از صنعت در ایران راحت تر است

خیر. این حرف را قبول ندارم !من خودم کارخانه تولید پمپ آب دارم و در هر دو کار صنعت و تجارت دارای تجربه هستم. برای من کار صنعت ساده تر است. در صنعت مواد اولیه از خارج تامین می شود و محصول تولیدی به فروش می رسد و هزینه ها تامین می شود. اما تجارت ریسک است. زیرا به خارجیها محصول می فروشیم و اگر پول را ندهند، چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ تجارت خیلی سخت است اما فردی موفق است که هم در تجارت و هم در صنعت با حواس جمع کار کند و گرنه سرش کلاه می رود.

ولی صنعت ما الان انواع مالیات ها را می پردازد و کل سرمایه اش هم در معرض دید و  بعضا باجگیری است…

در تجارت هم وضع اینگونه است. بخش تجارت ما بیشترین مالیات را پرداخت می کند. در این زمینه فرقی بین صنعت و تجارت نیست.در تجارت، صنعت و خدمات اگر آشنا به کار باشید و با حواس جمع کار کنید، پول شما سوخت نمی شود. غیر از این باشد در هر دو حوزه متضرر می شود.

بالاخره تجار ایران در پیروزی انقلاب نقش داشتند و طبیعی است که الان در حکومت نفوذ بیشتری داشته باشند و با دسترسی که به دولت دارند،موانع شغلی و صنفی را راحت تر حل و فصل کنند؟

نه. این حرفها فقط شعار است! کارخانه داران بیشتر نفوذ دارند. کارخانه خودش یک محور نفوذ است. کارخانه داران ما نفوذشان در دولت از تجار بیشتر است. وزیر، برای کارخانه دار گوشی را برمی دارد اما برای من تاجر، گوشی را بر نمی دارد تا حرفهای مرا بشنود!

اخیرا اینگونه شده ؟ یعنی در این دولت؟

نه. همیشه اینگونه بوده است. اجازه بدهید یک نکته را برای شما روشن کنم، اینکه نفوذ، از ارتباط شخصی بر میخیزد. ضمن اینکه هم تجار توهم صنعت،نیازمند تخصص است.

ولی در هر صورت، نهادهای تصمیم گیر حوزه اقتصاد در اختیار صنعتگران نیست. مثلا همین مجلس شورای اسلامی، چه تعداد نماینده با پایگاه صنعتی و تولیدی دارند؟

زیاد هستند. بیشتر نماینده ها پدرانشان کاسب، صنعتگر یا پیش نماز مسجد هستند.

چند نفری را لطفا نام ببرید؟

نه چرا باید اسم ببرم؟ ۲۹۰ نفر نماینده هستند. به بیوگرافی هر کدامشان مراجعه شود پدر، خواهر و یا برادرشان تاجر یا صنعتگر هستند.

در سالهای قبل از انقلاب،یکی از پایه های نفوذ تجار ایران در جامعه، ارتباط با روحانیت بود؟ الان این ارتباط چطوراست؟

الان هم بین بازار سنتی و روحانیت ارتباط برقرار است. در مساجد اکثرا بازاریها نماز می خوانند.

در حد مراسم و مناسک دینی که طبیعی است، می خواهیم بدانیم که بازار سنتی ایران در حوزه سیاسی و سیاست گذاری های اقتصادی چقدر از روحانیت تاثیر می پذیرد؟

الان نمی توانم بگویم تحت تاثیر هستند، اما ارتباط وجود دارد.

دیگر سلطان زیره نیستم، فقط فعال پسته ام!

شما یکی از شروط موفقیت بازرگانان را کیفیت محصول قابل فروش در داخل و خارج می دانید. اطلاع از این کیفیت،نیازمند ارتباط نزدیک با تولیدکننده است، ارتباط شما با تولیدکننده ها چگونه است؟

بسیار خوب است. زیرا همیشه محصول را از تولیدکننده نقد خریداری می کنم. قبل از انقلاب من در صادرات زیره سبز، سلطان بودم، زیرا بزرگترین صادرکنده زیره سبز بودم. بعد از انقلاب پسته را به آن اضافه کردم. در حال حاضر زیره صادر نمی کنم زیرا به دلیل خشکسالیهای طولانی شرایط برای تولید این محصول مهیا نیست. بنابراین زیره سبز بسیار کم کشت می شود. زیره را رها کردم و دیگر سلطان زیره نیستم و در حال حاضر در پسته فعالیت وسیعی انجام می دهم. اما امسال دولت پیمان ارزی گذاشته که اصلا مقررات دولتی را دوست ندارم و با پیمان ارزی مخالفت جدی دارم.

یکی از انتقاد ها به کیفیت محصولات ایرانی، تولید در استانداردهای داخلی و غیر صادراتی است، این موضوع روی صادرات شما تاثیر نمی گذارد؟

مشکل واقعی تولید ما همان سه اصلی است که قبلا گفتم. یعنی مشکل در خوش قولی، کیفیت و رقابت است. در۱۰ سال اخیر مرتبا کیفیت تولیدات داخلی را کاهش داده اند تا به فروش برسانند. پایین آوردن کیفیت، به صنعت ضرر می رساند. همچنین عدم خوش قولی باعث می شود که محصول را با قیمتی توافقی می فروشند ولی به محض اینکه قیمت تغییر می کند، دیگر نمی فروشند! عدم رعایت این موارد باعث تعطیلی بسیاری از کارخانه های ما شده است. در واقع دید بازرگانی درازمدت نداشتند. صنعت یک دید درازمدت می خواهد.

درست است. اما رفع همین مشکل نیز  نیازمند ارتباط و تعامل بیشتر تولید کننده و یا صنعتگر با تاجر است. این رابطه در کجا باید بر قرار شود؟

این ارتباط را باید خودشان شکل دهند. عامل دیگری نمی تواند این ارتباط را بر قرار کند. یک صنعتگر باید یک تاجر مناسب که عامل بازرگانی آن باشد، را پیدا کند و یک تاجر همباید کارخانه هایی را انتخاب  کند که کالای صادراتی خوبی داشته باشد

دولت،مدیران صنعتی قبل از انقلاب را برگرداند!

جناب عسگر اولادی! فقدان دید بازرگانی در صنعت، تحت تاثیر عوامل بیرونی و سیاسی هم هست. بسیاری از صاحبان صنایع مثل آقای ایروانی، در کنار تولید، نمایشگاههایی هم برای تجارت و فروش کفش ملی دایر کرده بودند که همه این تجارب در جریان مصاده ها آسیب دیدند

در باره مصادره ها و مسائل گذشته قصد ندارم صحبت کنم اما تایید می کنم که آنها از مصادره ها صدمه خوردند. تمام کارخانه های بزرگ و ارزشمند و دارای مدیران لایق، مصادره شدند. در قضیه مصادره ها صنعت ما ضرر کرد.

مدیران کارخانه های مصادره شده معتقدند که بازار و تاجران، در آن ماجرا از آنها حمایت نکردند؟ و شاید در وقوع این حادثه، بی تاثیر نبودند؟

نه اینگونه نیست! تاجران در آن ماجرا نمی توانستند کاری، انجام دهند. زیرا مصادره ها توسط دولت وقت انجام شد و یک مدیر نالایقی را جای مدیران خوب از جمله آقای ایروانی مدیر کفش ملی گذاشتند.  بعد از آن دیدیم که اقای ایروانی رفت در مصر و روسیه هم کارخانه کفش تاسیس کرد. زیرا او مدیر بود. ضرر اصلی را صنعت ما خورد.

شما ظاهره در جایی،از صاحبان صنایع که بخاطر مصادره ها از ایران خارج شدند، دعوت به برگشت کردید؟

نه من نگفتم برگردند! من گفتم اگر کسی می خواهد به ایران بازگردد، به من بگوید که من مشکلاتش را حل کنم تا برگردد. اما آنها گفتند نه! می گفتند اول اموال مصادره شده ما را به ما برگردانند، تا ما بعدا تصمیم بگیریم که بر گردیم. اختلافات به گونه ای بود که من چون سیاسی نیستم، نمی توانستم کاری انجام دهم.

الان نظر شما در این زمینه چیست؟ هنوز معتقدید که سرمایه داران رانده شده، بازگردند؟

در واقع اگر دولت تشخیص دهد که مدیران قبلی میتوانند چرخ کارخانه ها را بچرخانند،هیات هایی را بفرستد تا مدیران ارزنده قبل از انقلاب را تشویق کنند که برگردند. زیرا افراد بسیاری که الان در راس کارخانه ها هستند مدیران شایسته ای نیستند.

اتاق بازگانی در این خصوص چه نظری دارد؟

اتاق بازرگانی اصلا موضعی ندارد. من اتاق بازرگانی را نیمه دولتی می بینم. چون هیات مدیره ها و هیات رئیسه‌های آن، قبلا در دولت کار می کردند.

اتاق در تعیین سیاست های اقتصادی، نقش جدی ندارد

حاجی آقا شما سالها در اتاق بازرگانی ایران حضور داشته اید، فرایند مشارکت اتاق در سیاستگذاری های اقتصادی را چگونه ارزیابی می کند؟

اتاق به آن به معنی در سیاستگذاری ها نقش ندارد.فقط در جلساتی که دولت به مسائل اقتصادی می پردازد، رئیس اتاق به عنوان نماینده بخش خصوصی شرکت می کند. اما نماینده بخش خصوصی یک نفر در برابر دولتی ها است که هیچ فایده ای هم ندارد.

اینکه زیاد خوشایند نیست. بالاخره بخش خصوصی از اتاق انتظاراتی دارند، که در مواجهه با سیاست های دولت در حوزه اقتصاد، نقش جدی تری ایفاتری ایفا کند؟

این دیگه بحثی  سیاسی و مربوط به دولت است، من که سیاسی نیستم. هر زمان فردی سیاسی شدم حرفهای سیاسی می گویم.من یک عامل جز از بخش خصوصی هستم و همه بخش خصوصی من نیستم. از خودشان سوال کنید!

در هر صورت الان صنایع و فعالان حوزه تولید در گیر بحران و ورشکستگی هستند، شما نمی خواهید حرفی بزنید؟

ورشکستگی نمی توان گفت. کسادی و بیکاری است.

وقتی یک بنگاهی تعطیل می شود، چه فرقی می کند؟

تعطیلی با ورشکستی فرق می کند. وقتی تعطیل می شود یعنی سرمایه لازم در گردش را ندارد و بنگاه خود را تعطیل می کند. اما ورشکسته یعنی بدهی آن بیشتر از سرمایه اش باشد. در حال حاضر کارخانه های ما داراییهای خوبی دارند و ورشکسته نیستند، کارشان در کساد است. در حقیقت بحران وجود دارد. این بحران هم بیشتر از مدیریت دولتی نشات می گیرد. دولت در کارها ضعیف است و بسیاری از کارها را هم بر عهده دارد.

آیا این کسادی بازار و صنعت، به بنگاه آقا عسگراولادی (شرکت حساس) هم رسیده است؟ یا شما مصمون از این اتفاقات هستید؟

بله. کسادی کار، شامل ما هم شده است. همین امسال یک سال کسادی است. من صادرکننده پسته هستم اما پسته نیست! کار من با کساد مواجه شده اما هزینه های من پابرجاست. من در سراسر ایران حدود ۵۵۰ نفر حقوق بگیر دارم و ۴ شعبه در لندن، هامبورگ، دبی و هنگ کنک دارم که همه در کار پسته هستند. درآمد ندارم اما هزینه های همه را باید پرداخت کنم. دولت هم صحبت از پیمان ارزی می کند. من هم مخالفم و کار نمی کنم. پیمان ارزی برای صادرات شوم است.

چین، ایران را رها نمی کند

 جنابعالی رئیس اتاق ایران و چین هستید. قدری در باره روابط و تاثیرات اقتصادی چین در ایران صحبت کنیم. اول اینکه ظاهرا مدت ها ایران در کشور چین  با این حجم تجارت با ایران سفیر نداشته است؟

بله سفیر ایران در چین قهر کرده و رفته است. ما هم با آقای ظریف در این باره حرف زده ایم.  مشکل هم سیاسی است رئیس جمهور باید تصمیم بگیرد. مشکل مدیریتی و دولتی است. ولی شنیدم که اخیرا با کسی صحبت شده که مسئولیت سفارت را بپذیرد.

مردم ایران از واردات کالاهای چینی رضایت ندارند . چرا کالاهای بنجل چینی در بازار ایران زیاد است. شما نظارتی ندارید؟

خیر. ما که نمی توانیم نظارتی داشته باشیم. مقصر همام تاجر و کارخانه دار است که به به دنبال خرید و واردات جنس و یا مواد اولیه بی کیفیت است. چین، جنس خوب، بی کیفیت و عالی تولید می کند. به طور مثال پیراهن با کیفیتهای متفاوت تولید می کند اما وارد کننده ایرانی، پیراهن بی کیفیت را به دلیل ارزانی خریداری می کند. پس مقصر خود ما هستیم.

شما خودتان واقعا چین را کشور صنعتی و توسعه یافته ای می دانید که می گویید کالای عالی را هم می تواند تولید کند؟

درحال حاضر در تجارت،چین از آمریکا جلو و اول است اما در اقتصاد مقام دوم را دارد. اما در ۱۰ سال آینده، در اقتصاد جهان می تواند اول باشد. بنابراین امریکا در لجبازی هایش به چین می بازد.  کارگر چینی روزی ۱۲ ساعت کار می کند. کارگر امریکایی ۶ ساعت کار می کند اما کارگر ایرانی روزی ۲ ساعت کار می کند! من به عنوان یک کاسب،روز پنجشنبه پشت میزم کار می کنم اما اتاق ایران و چین، پنجشنبه ها، تعطیل است. چین اما استراحت را نمی فهمد و پیش می رود

ولی اقتصاد چین دولتی است، اقتصاد آمریکا و اروپا در اختیار بخش خصوص است؟

نه همه اقتصادش. ۵۰ در صد  اقتصاد چین خصوصی است. اما همه جای دنیا سیاستگذاری با دولت است. در چین هم اینگونه است.

یعنی به نظر شما رابطه دولت و بخش خصوصی در چین شبیه آمریکا و اروپاست؟

خیر شبیه هم نیستند. در اروپا و آمریکا شرکتهای خصوصی آزادتر هستند. مثلا در آمریکا فقط پست و گمرک دولتی است. بقیه همه خصوصی هستند. حتی بمب اتم را هم بخش خصوصی می سازد. اما بخش خصوصی با سیاست دولت انطباق دارد. موشک ساخته شده را چه کار می کنند؟ طبیعی است که به دولت خود می فروشند!

خیلی ها می گویند چین جذب تکنولوژی کرده و خلق صنعت نکرده است؟ بنابراین کشور توسعه یافته به حساب نمی‌آید؟

بله تکنولوژی دارد. مگر الان موشک و بمب اتم نمی سازد؟ در تکنولوژی جلو است اما هنوز به پای آمریکا نرسیده است. در حال حاضر تکنولوژی چین از انگلیس، آلمان و ایتالیا جلوتر است.

حالا در منازعه بین آمریکا و ایران، فکر می کنید که نهایتا چین جانب کدام طرف را بگیرد؟

چین در جنگ تجاری با آمریکا برنده است. فکر می کنم در موضوع تحریم های آمریکال علیه ایران هم رابطه اش را با ایران قطع نکند و ایران را رها نکند

حالا اگر این تحریم های آمریکا طولانی شد، به نظر شما به صرف رابطه با چین ما از دنیا عقب نخواهیم افتاد؟

تحریم ها طول نمی کشد. زیرا وقتی دولتها عوض می شوند سیاست ها تغییر می کند. دولت آمریکا دو سال دیگر عوض می شود.با شرایطی که در دنیا به وجود آمده، بعید است ۴ سال دیگر ترامپ باشد. خیلی کشورها از سیاست های اقتصادی آمریکا صدمه دیدند. گفته اند که ما گاز و نفت نمی خریم و سرمایه گذاری هم نمی کنیم. باید بپذیریم که حزب ترامپ ضعیف شده است. الان رئیس جمهور چین تا ۷ سال دیگر پابرجاست و ممکن است سیاستها با آمدن رئیس جمهور دیگر چین عوض شود. همه چیز ممکن است، اما باید با برنامه ریزی درست کارها به نفع ما، پیش برود. حال فرض بر این باشد که ترامپ ۴ سال دیگر هم رئیس جمهور امریکا باشد، ما هم تحریم ها را داریم.در کل ما الان باچین مشکلی نداریم. چین از ما نفت میخرد و کالاهایش را می فروشد ما هم کالاهایمان را به چین میفروشیم.

فروش نفت در برابر کالا یا در برابر پول؟ این رابطه چین با ما، ظالمانه نیست؟

همه جا نفت در برابر کالا و پول است. به آلمان هم نفت می فروشیم اگرکالا از آن کشور نخریم، دیگر از ما نفت نمی خرد. چین هم اینگونه است. اما مهم این است که کالا را باید کالای خوب خریداری کرد که این بستگی به وجدان تاجر دارد تا به کشورش خیانت نکند. در صنعت هم اینگونه است باید مواد اولیه خوب وارد شود.

توصیه به تازه واردان؛ منازهیچ،به همه چیز رسیدم!

یک تاجر کهنه کاری مثل عسگراولادی، چه توصیه ای می تواند برای بازرگانان جوان و تازه واردان به عرصه اقتصاد داشته باشد؟

من، اسدالله عسگراولادی شهرتم در این است که معتقدم، «فروختى مال اوست، خریدى مال توست». من در تجارت خارجى اصول خودم را دارم. قبلا از ملاقات در باره ویژگى‌هاى آن شهریا علاقه‌مندى مالى طرف تجارى‌ام واقعا عمیق مطالعه مى‌کنم و وقت مى‌گذارم و این کار در نتیجه ملاقات تجارى‌ام خوب هم تاثیرمى‌گذارد.

من از هیچ به همه چیز رسیدم والان که به عقب‌ نگاهمى‌کنم،تلاشم،توکلم به خدا،درستکاریم ومطالعه ام به من کمک کردند تا موفقیت امروز را داشته باشم. هیچ‌وقت جلوی هیچ قاضی نایستاده‌ام، نه محاکمه ای شده‌ام و نه کسی را پای میز محاکمه ای کشانده‌ام. اگر طلبکار بودم یا گرفته‌ام یا هنوز به دنبال مطالباتم هستم!

به عنوان آخرین سوال،در شرایط بحران کنونی، فعالان اقتصادی  اساسا چه می توانند، بکنند؟

ما می توانیم تحریم ها را دور بزنیم. من خود به دولتم کمک می کنم تا بتواند تحریم ها را دور بزند. من با اقای روحانی اختلاف مدیریتی دارم اما اختلاف کشوری ندارم. بنابراین کارآفرینان باید دست به دست هم بدهند تا بتوانیم بحران را دور بزنیم. باید درست تجارت کنیم.

 

 

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین