پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۱۰۶۸۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۰
وبیناری که در خبر مربوطه می بینید و می شنوید،آقای جواد حیدری کوشیدند جغرافیای بحث و همچنین شیوه تحلیل نظام‌های سیاسی را ارائه دهند. این‌که با چه معیارهایی می‌توان نظریه‌های سیاسی را تحلیل کرد؟ هر یک از نظریه‌ها درباره شهروندی، عدالت، اجتماع، فرمانروایان و… چه دیدگاهی دارند؟ هر یک از نظریه‌های سیاسی چه بنیان‌های فکری و فلسفی‌ای در هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی دارند؟ پاسخ این پرسش‌ها به ما کمک خواهند کرد از آشفتگی فکری در این زمینه فاصله بگیریم و تمایزهای نظریه‌های سیاسی روشن‌تر شود.

شعار سال: در این جلسه آقای حیدری کوشیدند جغرافیای بحث و همچنین شیوه تحلیل نظام‌های سیاسی را ارائه دهند. بدیهی است که ارائه تمام اطلاعات و ظرایف این نظریه‌ها در یک جلسه ناممکن است و لذا آن‌چه مورد تاکید ایشان بود شیوه تحلیل نظریه‌های سیاسی است. این‌که با چه معیارهایی می‌توان نظریه‌های سیاسی را تحلیل کرد؟ هر یک از نظریه‌ها درباره شهروندی، عدالت، اجتماع، فرمانروایان و… چه دیدگاهی دارند؟ هر یک از نظریه‌های سیاسی چه بنیان‌های فکری و فلسفی‌ای در هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی دارند؟ پاسخ این پرسش‌ها به ما کمک خواهند کرد از آشفتگی فکری در این زمینه فاصله بگیریم و تمایزهای نظریه‌های سیاسی روشن‌تر شود.

سه شیوه‌ی بحث درباره‌ی نظریه‌های سیاسی:

۱_ روش مسأله‌‌محور: (مثلاً کتاب مسائل نظریه‌ سیاسی به ۱۴ مسأله‌ مهم می‌پردازد)

۲_ روش نظام‌محور یا ایدئولوژی‌محور (بحث فعلی ما)

۳_ روش متفکرمحور (مثلاً کتاب جورج کلوسکو در تاریخ نظریه‌های سیاسی)

نکات مقدماتی

۱_ بحث ما بر پایه‌ این کتاب است: From Ideologies to Public Philosophies: Introduction to Political Theory[1] نوشته‌ی Paul Schumaker

۲_ هدف اولاً ارائه‌ نگاه کلی و ثانیاً؛ روش تحلیل نظام‌های سیاسی

۳_ این نظام‌ها و ایدئولوژی‌ها ممکن است با هم ترکیب شوند و شکل جدیدی از نظام‌ها را بسازند.

۴_ دین هم می‌تواند شکلی از این نظام‌ها را به خود بگیرد.

۵_ در کشورمان تمام ۱۲ ایدئولوژی و نظام سیاسی طرفداران خاص خودشان را دارند.

۱_ لیبرالیسم کلاسیک: بنیانگذاری سرمایه‌داری دموکراتیک

۲_ محافظه‌کاری سنتی: دفاع از نظم اجتماعی کهن

۳_ آنارشیسم [=بی‌سروری]: طغیان علیه هرگونه اقتداری

۴_ مارکسیسم: به دنبال یک جامعه‌‌ی بی‌طبقه

۵_ کمونیسم: مبارزه با امپریالیسم در جوامع در حال توسعه

۶_ فاشیسم و نازیسم: کنترل تمامیت‌طلبانه به منظور تقویت امور جمعی

۷_ لیبرالیسم معاصر: اصلاح سرمایه‌داری و دموکراسی

۸_ محافظه‌کاری معاصر: مخالفت با برنامه‌های لیبرالی و سوسیالیستی

۹_ چپ بنیادین: در جستجوی جوامع برابری‌طلب‌تر و اشتراکی‌تر

۱۰_ راست بنیادین: در جستجوی آزادی اقتصادی بیشتر و اجماع اخلاقی بیشتر

۱۱_ راست افراطی: بازگشت به جوامع‌ همگن‌تر

۱۲_ چپ افراطی: ساختارشکنی لیبرالیسم جدید جهانی

چارچوبی برای توصیف و تحلیل

https://dl.3danet.ir/pic/political-theories-1.jpg

https://dl.3danet.ir/pic/political-theories-2.jpg

مبانی فکری/فلسفی

 ۱) هستی‌شناسی: انسان‌ها به تصورات مختلفی از واقعیت غایی اعتقاد دارند.  هستی‌شناسی با اساسی‌ترین خاستگاه یا منشأ جهان سروکار دارد. آیا موجودات فراطبیعی یا موجود برتر (مانند یهوه، خدا، الله) جهان را به وجود آورده است؟ آیا موجودات متعالی (مانند خدا یا صور افلاطونی) وجود دارند که معیارهای مطلقی برای تعیین مصادیق خوبی و بدی در عالم انسانی ارائه کنند؟ آیا واقعیت غایی صرفاً همان بنیادین‌ترین نیروهای طبیعی است؟ آیا آنچه در جهان روی می‌دهد علل مادی دارد یا علل فرامادی؟ و …

۲) ماهیت بشر: متفکران به تصورات مختلفی درباره‌ی ذات آدمیان اعتقاد دارند. آیا انسان‌ها ذات خوبی دارند یا ذات بد یا خنثی (لوح سفید)؟ آیا انسان‌ها در بن و بنیاد باهم برابرند یا نه؟ اگر برابرند به چه شکلی و بر چه اساسی؟ زندگی خوب چیست؟ مهم‌ترین اهداف و انگیزه‌های بشری کدامند؟ آیا انسان‌ها در انتخاب غایات خودشان عقلانی رفتار می‌کنند یا غیرعقلانی؟ مختارند یا مجبور؟ آیا اجتماع بر تصورات انسان از زندگی خوب تأثیر می‌گذارد یا نه؟

۳) ماهیت جامعه: انسان‌ها تصورات مختلفی درباره‌ی خاستگاه زندگی اجتماعی و درباره‌ی انواع اجتماع دارند؟ خصائص اصلی جامعه‌ی خوب کدامند؟ تاچه حدی باید جوامع یکدست و منسجم باشند؟ تا چه حد باید نامنسجم باشند؟ مبنای اصلی تعارضات در درون جوامع کدامند؟

۴) معرفت‌شناسی: انسان‌ها تصورات مختلفی درباره‌ی امور شناختی در حوزه‌ی سیاست دارند و این که چگونه می‌توان به آن شناخت نائل شد. تا چه حدی می‌توانیم معرفت و شناخت یقینی یا معرفت ظنی نسبت به سیاست داشته باشیم؟ آیا ما باید عدم‌قطعیت درباره‌ی پرسش‌های اصلی سیاست را بپذیریم؟ چگونه می‌توانیم به معرفت سیاسی دست پیدا کنیم؟

اصول سیاسی

۱) اجتماعات: انسان‌ها در اجتماعات سیاسی گوناگونی زندگی می‌کنند و با آن اجتماعات احساس هویت و این‌همانی می‌کنند و تکالیفی نسبت به آن‌‌ها بر دوش خود احساس می‌کنند. دولت‌ها واجد سرزمینی مشخص هستند که قانون وضع می‌کنند و برنامه‌های مؤثر بر تولید و توزیع خیرها و خدمات اجتماعی را پیش می‌برند. چنین سیاست‌هایی در چه نوع اجتماعی تعریف می‌شوند. اجتماع جهانی و حکومت جهانی؟ نظام‌های سیاسی منطقه‌ای مانند اتحادیه‌ی اروپا؟ ایالت‌ها؟ شهرها؟

۲) شهروندان: در یک اجتماع سیاسی چه کسی می‌تواند مقیم یا شهروند باشد؟ چه تفاوت‌های بین شهروندی کامل، شهروندی ناقص، اقامت صرف وجود دارد؟ چه منافعی در اختیار شهروندان است؟ حق و حقوق و تکالیف شهروندان کدام است؟ یا باید حقوق شهروندان را افزایش داد یا تکالیف‌شان را؟

۳) ساختارها: منظور از ساختار همان نهادها و فرایندهای سیاسی در جامعه است. در ساختارهای یک حکومت و سیاست کدامیک بیشترین اهمیت دارد؟ شرکت‌ها و سازمان‌های تجاری؟ اتحادیه‌های کارگری؟ نهادهای دینی؟ نهادهای نظامی و اطلاعاتی؟ فرهنگ (ارزش‌ها و هنجارهای مقبول) چقدر اهمیت دارند؟ آیا زندگی‌مان باید بشدت ساختارمند باشد یا نه؟ کدام ساختار بیشترین اهمیت را دارد؟ چه توازنی میان ساختارها توازن معقولی است؟

۴) حکمرانان: کدام یک از این‌ها واقعا حکومت می‌کنند یا باید حکومت کنند؟ نمایندگان انتخابی؟ صاحب‌منصبان انتصابی (بروکرات‌ها)؟ مالکان و مدیران سازمان‌های اقتصادی؟ تولیدکنندگان؟ نظامیان؟ مروجان اندیشه‌ها؟ فعالان مدنی و اجتماعی؟ شهروندان عادی؟ به عبارت دیگر، توزیع قدرت در جامعه باید چگونه باشد؟

۵) اقتدار: حکومت می‌تواند بر وجوه‌ عدیده‌ی زندگی اجتماعی و شخصی ما تأثیر بگذارد. می‌تواند بر رفتار اقتصادی، تعاملات اجتماعی، حفاظت محیط زیست، نیایش‌های مذهبی، ارزش‌های فرهنگی، و سبک زندگی شخصی ما تأثیر بگذارد. برای چه اهدافی اقتدار حکومت باید اعمال شود؟ در چه حوزه‌های اقتدار حکومت باید افزایش یا کاهش داد؟

۶) عدالت: حکومت‌هاب قوانین را تحمیل می‌کنند. چه قوانینی عادلانه‌اند؟ چه اصولی از عدالت باید در چنین قوانینی بازتاب داد؟ انسان‌ها به چه شیوه‌ی عادلانه‌ای رفتار کنند؟ چگونه باید خیرهای اجتماعی را توزیع کرد؟

۷) تغییر: آیا می‌توان در برابر تغییر سیاسی مقاومت کرد؟ یا می‌توان این تغییر را محدود یا وسیع دنبال کرد؟ آیا باید تغییرات اجتماعی را به شیوه‌ای صلح‌آمیز یا خشونت‌آمیز دنبال کرد؟ چه نوع تغییر مطلوب است و چه نوع تغییر نامطلوب؟

تعداد بازدید : 24

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت صدا نت، تاریخ انتشار: 19 آبان ۱۳۹۹، کد خبر:------، 3danet.ir

اخبار مرتبط
برچسب ها: نظام های سیاسی ، انواع نظام سیاسی ، فلسفه سیاسی ، اقتصاد سیاسی ، تحلیل نظام های سیاسی ، جواد حیدری ، وبینار جواد حیدری درباره نظام های سیاسی ، تحلیل نظریه های سیاسی ، بنیان های فکری نظریه های سیاسی ، بنیان های فلسفی نظریات سیاسی ، تمایزات نظریه های سیاسی ، شیوه های بحث درباره نظریه های سیاسی ، بحث درباره نظریه های سیاسی ، مسائل نظریه های سیاسی ، نظریه های سیاسی ، شیوه های بحث درباره نظریات سیاسی ، تاریخ نظریه های سیاسی ، شیوه متفکر محور بحث نظریات سیاسی ، شیوه روش محور بحث نظریه های سیاسی ، روش های تحلیل نظام های سیاسی ، ایدئولوژی های نظام سیاسی ، طرفداران ایدئولوژی های سیاسی ، لیبرالیسم کلاسیک ، سرمایه داری دموکراتیک ، محافظه کاری سنتی ، آنارشیسم ، مارکسیسم ، کمونیسم ، فاشیسم ، لیبرالیسم معاصر ، محافظه کاری معاصر ، چپ بنیادین ، راست افراطی ، چپ افراطی ، اصول سیاسی ، مبانی فکری سیاسی ، مبانی هستی شناسی سیاسی ، مبانی معرفت شناسی سیاسی ، جایگاه اجتماع در نظریان سیاسی ، جایگاه شهروندان در نظریات سیاسی ، فرایندهای سیاسی جامعه ، فرایندهای سیاسی ، توزیع قدرت در جامعه ، توزیع قدرت ، حکمرانان چه کسانی هستند ، تغییر سیاسی ، وبینار 12نظام سیاسی
خواندنیها-دانستنیها
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۹ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۵
0
0
خیلی با حال بود
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین