شعار سال: بیش از چهار دهه است که مراسمی به مناسبت " روز معلم " در ۱۲ اردیبهشت هر سال توسط وزارت آموزش و پرورش برگزار میشود.
این روز پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت ابوالحسن خانعلی در تجمع اعتراضی معلمان در میدان بهارستان که به علت مسائل و مشکلات معیشتی معلمان شکل گرفته بود نامگذاری و گرامی داشته میشد.
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ و ترور مرتضی مطهری در یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۸، روز شهادت وی با یک روز تأخیر عنوان شد و دوازدهم اردیبهشت مجدداً به این مناسبت به نام روز معلم نام گرفت.
در سالهای اخیر، گرامی داشت این روز به یک هفته افزایش یافته، اما پرسش آن است که آیا گذشت بیش از ۴ دهه از برگزاری رسمی این مناسبت چه تغییری را در جایگاه معلم در جامعه ایرانی حادث گشته است؟
آیا تاکنون پژوهش و یا کنکاشی توسط مسئولان و نهادهای پژوهشی صورت گرفته که نشان دهد برگزاری این گونه مراسم تاثیری در برخی موارد مانند ا
فزایش رضایت شغلی معلمان و نیز بازشناسی جایگاه و مرتبه معلمان در جامعه داشته است؟آیا تغییر مناسبت این روز پیش از انقلاب که
خاستگاه معیشتی داشته به روزی که قرابتی با آن نداشته توانسته است تحولی در محتوای این " مناسبت " ایفا کند؟مروری بر مکتوبات معلمان کنش گر در سالهای اخیر و نیز محتوای گزارش رسانهها و پرسشهایی که خبرنگاران در حول و حوش این مناسبت خطاب به مسئولان و تصمیم گیرندگان بیان میکنند موید این گزاره است که هنوز تغییر خاصی در " معیشت معلم " و نوع گفتمان این مناسبت صورت نگرفته و کفه تاکید بر احصا و اقناع مطالبات و معوقات معلمان همچنان سنگین است.
حتی قوانین و دستورالعملهایی که در جهت حرکت به سوی بهبود وضعیت معیشتی معلمان تدوین شده اند نتوانسته اند حداقل در تعدیل و یا کاهش حس تبعیض نهادینه شده در اتمسفر فکری معلمان و فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش موثر باشند.
معلمان و تشکلهای فرهنگیان در ماههای بهمن و اسفند ۱۳۸۵ تجمعات اعتراضی گستردهای را در اعتراض به تصمیم دولت احمدی نژاد در استرداد آن چه " لایحه مدیریت خدمات کشوری " خوانده میشد ترتیب دادند که هزینههای فراوانی بر کنش گران و فعالان این حوزه تحمیل نمود، اما
تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری نیز نتوانست گره خاصی از کلاف گره خورده معیشت آنان بگشاید.
با وجود آن که برخی موارد مهم در این قانون و پس از گذشت سالها از اجرای آن برای معلمان اجرایی نشده اند، اما معاون برنامه ریزی و توسعه منابع
وزارت آموزش و پرورش در دو سال گذشته سخن از
تدوین " قانون خاص " برای معلمان میراند.
حرفهایی که مشخص نیستند چقدر پشتوانه اجرایی داشته و به سرنوشت " قانون عام " دچار نشود.
در کنار معیشت شکننده و اقتصاد ضعیف آموزش، اما در مورد نقش معلمان در اتاقهای فکر و تصمیم گیری این وزارتخانه پرسشها و ابهامهای جدی مطرح هستند. به نظر میرسد تاسیس سازمان نظام معلمی با رویکرد مستقل و مدنی بتواند حداقل در شفاف سازی " نحوه پذیرش معلمان " و تعریف " صلاحیتهای حرفهای " آنان در جهت حرکت به سوی یک نظام آموزش حرفهای گامی به پیش باشد.
به عنوان مثال، گروههای آموزشی که رصد و پایش کیفیت آموزشی را در نظام آموزشی بر عهده دارند بر خلاف نص صریح " آیین نامه گروههای آموزشی – تربیتی " منتخب معلمان نیستند و توسط مدیران اداری منصوب میشوند.
معلمان حتی نقش مستقیمی در تدوین و نظارت بر محتوای کتابهایی که توسط خودشان تدریس میشوند ندارند.
پس از گذشت یک دهه از ابلاغ و اجرای سند تحول بنیادین هنوز میان آن چه در مورد " صلاحیتهای حرفهای معلمان " توسط مقامات اداری وزارت آموزش و پرورش دیکته میشود با آن چه که در نظامهای آموزشی موفق و توسعه یافته به آن رسیده اند تفاوت معناداری مشاهده میشود.
پرسش این است مسئولانی که سخن از بزرگداشت مقم معلم میرانند تا چه میزان نظر معلمان را در مورد ارزیابی و پایش صلاحیتهای حرفهای جویا شده اند؟
پس از گذشت بیش از یک دهه از طرح " سازمان نظام معلمی " توسط شورای عالی آموزش و پرورش و تصویب آن هنوز مسئولان در مورد گشایش این تشکیلات معلمی سوء ظن دارند و آن را عامدا مسکوت گذاشته اند.
به نظر میرسد تاسیس سازمان نظام معلمی با رویکرد مستقل و مدنی بتواند حداقل در شفاف سازی " نحوه پذیرش معلمان " و تعریف " صلاحیتهای حرفهای " آنان در جهت حرکت به سوی یک نظام آموزش حرفهای گامی به پیش باشد.
حرکتی که به نظر میرسد فارغ از شعار و بخشنامه جایگاه و پرستیژ حرفه معلمی را در حوزه عمومی ارتقا بخشد.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از صدای معلم، تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: ۲۰۹۲۵، www.sedayemoallem.ir