پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۴۶۷۰۵
تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۳:۵۴
هیچ رویدادی پس از پایان جنگ تحمیلی، به اندازه ارجاع پرونده هسته ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد و عملا تحویل این پرونده به دولت آمریکا در این شورا، به توسعه ملی ایران لطمه نزده، اقتصاد کشور را فلج نکرده و رنج زندگی و فلاکت مردم ایران را افزون نکرده است.
شعار سال: محسن امین‌زاده، معاون وزارت خارجه دولت اصلاحات نوشت: مناظره‌های انتخابات ریاست جمهوری در حالی برگزار شد که همچنان بحث سیاست خارجی و بحث سازمان ملل و برجام و تحریم‌های آمریکا علیه ایران، غایب اصلی مباحث بود. سیاست خارجی جایگاهی متناسب با بزرگی بحران ناشی از آن در پرسش‌ها نداشت و غالب نامزد‌ها نیز یا وارد این مباحث نشدند و یا با اشاره و ابهام و طرح مسائل انحرافی از کنار آن عبور کردند.

بدون تردید هیچ رویدادی پس از پایان جنگ تحمیلی، به اندازه ارجاع پرونده هسته ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد و عملا تحویل این پرونده به دولت آمریکا در این شورا، به توسعه ملی ایران لطمه نزده، اقتصاد کشور را فلج نکرده و رنج زندگی و فلاکت مردم ایران را افزون نکرده است. با سیاست خارجی بی خردانه دولت احمدی نژاد راه رفتن اقتصاد ایران به قهقرای تحریم‌های جهانی هموار شد و اقتصاد ایران و توسعه ملی ایران از سال ۱۳۸۵ تا کنون گرفتار بن بست‌ها و فشار‌های متعدد ناشی از این فاجعه و در ادامه آن تحریم‌های فراگیر آمریکا از سال ۱۳۹۷ بوده است. این تحریم‌ها و در نتیجه آن، بسته شدن تقریبا کامل در‌های اقتصاد جهانی به روی ایران به توسعه ملی و قدرت اقتصادی کشور لطمات عظیمی زده است. اقتصاد ایران را بسیار ضعیف‌تر و ملت ایران را فقیرتر کرده است. اداره کشور با وجود این تحریم‌ها برای همه مسئولان و مدیران بسیار دشوار و برای ملت ایران بسیار جانکاه بوده است. مقاومت و پایداری ملت ایران در برابر این تحریم‌ها کاری بزرگ بوده است و همین حال پنهان کردن واقعیت‌های مربوط به این فجایع از ملتی که قرار است درباره رئیس جمهور خود تصمیم بگیرد، ظالمانه است.

به حاشیه راندن و حذف موضوع تحریم‌ها در مناظره‌های انتخاباتی و اظهارات مبهم و انحرافی نامزد‌های اصولگرا نسبت به این موضوع، تصویر نگران کننده‌ای از آینده کشور به نمایش می‌گذارد و اظهارات برخی نامزد‌ها که خود دست اندرکار بوده اند و در ایجاد این فاجعه برای ملت ایران نقش موثر داشته اند، تصور اداره دوباره این امور توسط آنان را به تصویری هولناک از آینده کشور و اقتصاد کشور بدل می‌کند. در واقع داستان عاملان فاجعه ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و تحویل آن به دولت آمریکا در سال ۱۳۸۴ و در نتیجه کشاندن کشور به دام تحریم‌های عظیم جهانی با محوریت آمریکا و ادعا‌های آنان درباره ضعف‌های برجام که بهترین درمان ممکن آن فاجعه بوده، چیزی شبیه رفتار فرزند بی خردی است که پای پدر خود را قطع کند و سپس مدعی ضعف‌های درمان جراح حاذقی شود که پای قطع شده را با موفقیت پیوند زده است. طبعا تصویر ترسناکی است اگر استنباط شود که فرزند خطاکار نه تنها از ظلم بزرگش درس نگرفته بلکه اعتراض هایش حاکی از نوعی اشتیاق او برای قطع پای دیگر پدر هم هست.

شیوه طرح پرسش‌ها توسط صدا و سیما و شیوه پاسخ نامزد‌های اصولگرا به مسائل سیاست خارجی همه به شکلی حاکی از چنین آینده تیره و پر مشکلی در زمینه سیاست خارجی و روابط خارجی ایران، در صورت رئیس جمهور شدن این نامزد‌ها است.

بدون شک ضعف مدیریت، بی تدبیری و بی خردی در اداره امور، فساد سازمان یافته، دخالت نهاد‌های غیر مسئول و دولت پنهان در امور، دخالت‌های امنیتی‌ها و حذف نیرو‌های خردمند و توانا از حوزه‌های مختلف، همه تاثیرات عمیقی در بروز بحران‌های بزرگ اقتصادی کشور داشته است؛ اما هیچکدام از این ضعف‌ها و مفاسد به اندازه فساد بسته شدن در‌های اقتصاد جهان به روی ایران در خرد کردن اقتصاد ایران و فقیرتر کردن ملت ایران موثر نبوده است. متقابلا هیچ راه حلی به اندازه گشوده شدن در‌های اقتصاد جهان به روی اقتصاد ایران، در تغییر فوری و بهبود موثر وضعیت اقتصادی کشور کارآمد نیست.

در مناظره‌های نامزد‌های ریاست جمهوری، با سه ویژگی سیاست خارجی به حاشیه رانده می‌شود و مواضع واقعی نامزد‌ها درباره سیاست خارجی پنهان شود.

پرسش‌ها مسیر بحث‌ها را از سیاست خارجی بعنوان مهمترین عامل بحران اقتصادی کشور دور می‌کند.
نامزد‌های اصولگرا با استقبال از این شیوه، گاه با عبارات غیرشفاف موضع خطرناک خود را در سیاست خارجی پنهان می‌کنند.
دو نامزد دیگر در مواجهه با سایر مباحث، از اصلی‌ترین گره اقتصاد کشور یعنی تحریم‌های جهانی علیه ایران غافل می‌شوند.

در اینجا جنبه‌هایی از این موضوع را مرور می‌کنیم.

ابتدا باید از صدا و سیما پرسید که چرا مقرر شده که ابربحران تحریم‌های جهانی علیه ایران یعنی بزرگترین مانع حل بحران اقتصادی کشور و توسعه ملی، در مناظره‌های انتخاباتی در حاشیه بماند؟ چرا به صراحت از نامزد‌ها پرسیده نمی‌شود که آنان چه نگاهی نسبت به رفع تحریم‌ها دارند؟ چرا پرسیده نمی‌شود که اگر بجای دولت کنونی بودند در برابر فشار عظیم تحریم‌ها چه می‌کردند؟ و اگر عملکرد دولت روحانی، بهترین کار ممکن در برابر تحریم‌ها نبوده راه حل مطلوب آنان چیست؟

شاید تصور می‌شود که باز شدن بحث تحریم‌ها و خسارات عظیم آن، می‌تواند مورد سوء‌استفاده آمریکا قرار گیرد؟! در پاسخ باید گفت که آمریکا به خوبی از تاثیر کارش آگاه است و علاوه بر آن، آگاهی کامل مردم از حقایق نسبت به بزرگترین عامل کوچک و بحرانی شدن اقتصاد ایران، فقیرتر شدن ملت ایران و بحرانی شدن معیشت آنان، حق ملت ایران است.

در مناظره‌ها درباره تورم بسیار شدید، بحران بدهی ها، افزایش قیمت ها، بحران بیکاری، بحران در تولید ملی، توقف فعالیت صنایع مختلف، بحران در صنایع کشاورزی و دامپروری، بحران در صنایع گردشگری، بحران در زمینه قاچاق و وضع معیشت مرز نشینان، بحران بانک‌ها و بازار‌های مالی، بحران ازدواج و حتی بحران کاهش جمعیت، بحران‌های زیست محیطی و ... صحبت می‌شود، اما گفته نمی‌شود که سهم تحریم‌ها در این فجایع ملی چقدر است.
چرا گفته نمی‌شود که طی ۱۲سال گذشته هر روز ملت ایران فقیرتر شده اند و عامل اصلی این فقیرتر شدن سیاست خارجی ایران بوده است؟
چرا گفته نمی‌شود که بدون باز شدن در‌های اقتصاد جهانی به روی اقتصاد ایران، توسعه ملی موفق خیالی بیش نیست؟
چرا گفته نمی‌شود که دامداری در سرزمین خشک ایران به واردات علوفه و خوراک دام نیاز دارد و تحریم اقتصادی گسترده ایران هر زمان می‌تواند تمامی صنایع دامپروری کشور را فلج کند.
چرا گفته نمی‌شود که کشاورزی غالبا سنتی ایران با بحران آب کشور ناسازگار است و ایران برای توسعه کشاورزی خود به مدرن‌ترین تجربیات، دانش و تجهیزات پیشرفته برای تولید محصولات کشاورزی با کمترین میزان آب نیاز دارد.
چرا گفته نمی‌شود که خودکفایی در دنیای امروز یک تصور خیالی و یک توهم است و هیچ کشوری بدون روابط خارجی فعال و دوجانبه، به توان و قدرت اقتصادی دست پیدا نمی‌کند.
چرا درباره وابستگی شدید صنایع کشور به واردات و صادرات گفته نمی‌شود؟ امروز تقریبا تمامی صنایع به واردات مواد اولیه و حتی بخشی از قطعات از یک سو و به بازار‌های بزرگ صادارتی برای تولید بیشتر و در نتیجه رقابتی شدن و اقتصادی شدن تولیدات صنعتی وابسته هستند.
چرا گفته نمی‌شود که ایران به سرمایه‌های بزرگ خارجی نیاز دارد و غالب صنایع مهم در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی با سرمایه‌های خارجی بنیان نهاده شده است؛ و قطع این ظرفیت مانع اساسی توسعه صنایع بزرگ بوده و هست.
چرا گفته نمی‌شود که سیاست خارجی بحران زا و سیاست‌های امنیتی‌ها در داخل باعث فرار سرمایه از کشور و خروج نیرو‌های فکری و نخبگان از کشور می‌شود و جز با باز شدن در‌های کشور به روی اقتصاد جهانی و جز با تغییر سیاست‌های امنیتی، این مسیر قابل بازگشت نیست؟
چرا گفته نمی‌شود که صنایع جهان و محصولات صنعتی، بصورت مداوم متاثر از اختراعات و تکنولوژی‌های نو در حال کیفی تر، اقتصادی‌تر و رقابتی‌تر شدن هستند. بدون دسترسی به دانش و تکنولوژی نو جهانی، صنایع کشور هر روز فرسوده‌تر و غیراقتصادی‌تر و نهایتا زمین گیرتر می‌شوند و راه اندازی مجدد آن‌ها هم بدون این تحولات ممکن نیست.
چرا گفته نمی‌شود که سیاست خارجی بحرانی و سیاست‌های بی خردانه امنیتی و اقدامات دولت پنهان باعث تعطیلی صنایع گردشگری ایران شده و حتی پایان بحران کرونا نیز بدون تغییر سیاست خارجی و تغییر روشن دولت پنهان و نهاد‌های امنیتی به این فاجعه در اقتصاد کشور پایان نمی‌دهد؟
چرا گفته نمی‌شود که در حال حاضر رواج قاچاق کالا از کشور‌های همسایه، کمکی به معاش مرزنشینان مظلوم و راهی برای دسترسی اندک به برخی کالا‌های وارداتی مورد نیاز مردم است و دلسوزی نسبت به مرز نشینان بدون تعیین تکلیف سیاست خارجی فریبی بیش نیست؟
چرا گفته نمی‌شود که تحریم‌ها تا چه حد مشکلات درمانی و تامین داروی بیماران را تشدید کرده است و باعث شده که مصیبت‌های جهانی ناشی از همه گیری کرونا در ایران به مراتب بیشتر از کشور‌های مشابه بحران زا و مخرب باشد.
 
بیش از۲۰۰ کشور وجود دارند که اکثر آن‌ها هیچ مشکلی با ایران ندارند، اما سیاست خارجی ایران بی جهت گرفتار تعداد محدودی کشور مشخص است

یکی از نامزد‌های مخالف پیوستن ایران به FATF به صورت غیر شفاف درباره ضرورت خارج کردن کشور از بلاتکلیفی در این رابطه صحبت کرد. منظورش این بود که اعلام خطر‌های مکرر همه متخصصان اقتصاد و توسعه و همه دلسوزان ملت ایران اثری روی مواضع او نگذاشته و او تلاش خواهد کرد که این بلاتکلیفی را با منتفی کردن قطعی پیوستن به FATF رفع کند. امروز توافق FATF به دلیل پیوستن همه کشور‌های جهان به جز ایران و کره شمالی، به پیمانی جهانی مانند پیمان‌های دریانوردی، هوانوردی، روابط کنسولی و ... بدل شده و نپیوستن به این توافق عملا به منزله فلج ماندن مناسبات بانکی ایران با جامعه جهانی است. چرا نامزد محترم به صراحت نمی‌گوید که با کدام خرد و منطق قصد دارد با جدیت ایران را در کنار کره شمالی فقیرترین و تحقیرشده‌ترین کشور دارای قدرت نظامی جهان قرار داده و از باقی جهان جدا کند و اقتصاد کشور را همچون کره شمالی به فلاکت مطلق بکشاند؟

یکی از نامزد‌های مدعی انقلابی گری و اصولگرایی در مناظره‌ها تصریح کرد که در جهان بیش از۲۰۰ کشور وجود دارند که اکثر آن‌ها هیچ مشکلی با ایران ندارند، اما سیاست خارجی ایران بی جهت گرفتار تعداد محدودی کشور مشخص است در حالیکه که می‌توان با باقی این ۲۰۰ کشور روابط خود را گسترش داد. متاسفانه هیچکدام از نامزد‌ها پاسخ این اظهارات شگفت را ندادند. این نامزد ریاست جمهوری توضیح نداد که منظورش از آن معدود کشور‌ها و منظورش از باقی کشور‌ها کدام است. اما طبعا باید منظور ایشان شامل پنج قدرت عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد یعنی آمریکا، چین، انگلیس، فرانسه و روسیه باشد. این کشور‌های معدود، تاثیرگذار‌ترین کشور‌ها در سطح جهان هستند و اجماع میان آن‌ها علیه هرکشوری به فاجعه ای، چون حملات آمریکا به افغانستان و عراق و یا فاجعه‌ای مثل تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران بدل می‌شود. بزرگترین ارتش‌های جهان را در اختیار دارند و همراه معدود کشور‌های دیگر ژاپن، هند، آلمان، ایتالیا، کانادا، کره جنوبی، استرالیا و برزیل، بزرگترین اقتصاد‌های جهان را تشکیل می‌دهند. شاید منظور گوینده، ۱۵ کشور همسایه ایران هم هست که اکثر آن‌ها برخلاف گذشته، مردمی خیلی مرفه‌تر از ملت ایران دارند و درحالی که ایران از ۲۰ قدرت اقتصادی جهان فاصله زیادی گرفته، عربستان سعودی و ترکیه جای ایران را در میان ۲۰ قدرت اقتصادی جهان گرفته اند.

برای روشن‌تر شدن موضع این نامزد به اصطلاح انقلابی باید تاکید کرد که متاسفانه یک چهارم ثروت جهان توسط فقط آمریکا و یک چهارم دیگر ثروت جهان توسط چهار عضو دیگر دائم شورای امنیت یعنی چین، انگلیس، فرانسه و روسیه و سی درصد دیگر ثروت جهان توسط باقی ۲۰ کشور صاحب اقتصاد‌های برتر جهان یعنی ژاپن، آلمان، هند، ایتالیا، کانادا، کره جنوبی، استرالیا، اسپانیا، برزیل، مکزیک، اندونزی، هلند، سویس، عربستان سعودی و ترکیه تولید می‌شود. یعنی همین معدود ۲۰ کشور ثروتمندتر جهان ۸۰ درصد ثروت جهان را تولید می‌کنند و ۱۸۰ کشور باقیمانده مورد نظر این نامزد ریاست جمهوری، تنها ۲۰ درصد ثروت جهان را تولید می‌کنند؛ و ایشان احتمالا می‌داند که ایران در گذشته نه چندان دور از بسیاری از این ۲۰ کشور اول اقتصادی جهان جلوتر بوده و حالا به جمع آن ۱۸۰ کشور مورد نظر ایشان پیوسته است. تا سال ۱۳۸۵ هم این امید بودکه ایران جایگاه خود را در میان قدرت‌های اقتصادی جهان بطور کامل بازیابی کند، اما عملکرد سیاست خارجی فاجعه بار دولت احمدی نژاد و پیامد‌های آن از جمله تحریم‌های جهانی، این وضعیت را ناممکن کرد و هر سال رتبه ایران کمتر شد.

شاید منظور این نامزد انقلابی این است که وزارت خارجه بی جهت دنبال امور سایر کشور‌های تحت دخالت سپاه قدس در منطقه از جمله سوریه، لبنان، یمن، تاجیکستان و ... هم نرود و سرگرم باقی کشور‌های جهان باشد. او نمی‌گوید که حذف وزارت خارجه از دیپلماسی منطقه‌ای چه ضربات سنگینی به سیاست خارجی ایران وارد کرده است.

ظاهرا با نگاه مشابه این نامزد ریاست جمهوری به سیاست خارجی، احمدی نژاد در طی ۸ سال ریاست جمهوری خود ۱۲۰ سفر به ۵۴ کشور جهان انجام داد و رکورد غریبی از گردشگری یک رئیس جمهور به همراه دوستان و خانواده خود را به نمایش گذاشت. او ۸۰ سفر دو جانبه انجام داد که نیمی از این سفر‌ها به ۶ کشور آمریکای لاتین و ۲۰ کشور آفریقایی بود؛ و البته حتی سفر‌های غیرمتعارف او به کشور‌ها خلیج فارس هم غالبا باعث تحقیر ملی و دو سفرش به ایتالیا و سویس نیز در حد فاجعه بود. او که شیفته سفر‌های خارجی شده بود با فشار به وزارت خارجه برای خودش سفر تدارک می‌کرد و بار‌ها با کمک‌های بلاعوض عازم کشور‌های فقیر آفریقایی و آمریکایی شد. این سفر‌ها غالبا هیچ دست‌آوردی برای کشور نداشت و هزینه‌های سنگین آن از ثروت بادآورده ناشی از بالارفتن شدید قیمت نفت تامین می‌شد.
 
توسعه دیپلماسی اقتصادی و تجاری

یک نامزد اصولگرای دیگر مدعی شد که او قصد دارد دیپلماسی اقتصادی و تجاری را توسعه دهد. مدتی است که برخی اصولگرایان ضمن حمایت از بحرانی‌تر شدن روابط خارجی ایران، مروج چنین سخنانی هم در باب سیاست خارجی هستند. آن‌ها برای فرار از پاسخگویی نسبت به نقش فاجعه بار سیاست خارجی مورد نظر آنان از سال ۱۳۸۴ تا کنون در ایجاد و گسترش بحران‌های عظیم اقتصادی کشور، سخنان گمراه کننده می‌زنند و از عنوان به ظاهر زیبای دیپلماسی اقتصادی و تجاری سخن می‌گویند. نگاهی انحرافی که نشانه بی توجهی عمدی یا سهوی گوینده نسبت به ماهیت سیاست خارجی و دیپلماسی است. به این نامزد محترم اصولگرای انقلابی هم باید گفت که نیازی نیست که عنوان دیگری برای دیپلماسی اختراع کند. تنش زدایی و اعتماد سازی با کشور‌های موثر جهان خود مسیر روابط اقتصادی را با کل کشور‌های موثر و غیر موثر جهان می‌گشاید و طبعا همه دست اندرکاران فعالیت‌های اقتصادی گرفتار در بحران‌های ناشی از سیاست خارجی غلط دولت احمدی نژاد و اصولگرایان پس از او و پیامد‌های آن، چشم به انتظار گشایشی در سیاست خارجی کشور هستند و اگر گشایشی موثر ایجاد شود، همه آن‌ها لحظه‌ای غافل نخواهند شد و به سوی در‌های گشوده شده اقتصاد ایران به روی اقتصاد جهانی هجوم خواهند برد و سایر امور توسط اهل اقتصاد و صنعت و بانکداری و تجارت و کشاورزی و نفت و انرژی و حمل و نقل و گردشگری و …….. به سرعت در مسیر ساماندهی و بازسازی قرار خواهد یافت. سیاست خارجی ایران نیازی به تغییر عبارات ندارد. نیاز به اجماع ملی و خرد جمعی برای خروج از بن بستی دارد که در اثر سیاست خارجی بی خردانه و ماجراجویانه برای همه امور کشور و به ویژه اقتصاد کشور ایجاد شده است.

یک نامزد محترم اصولگرای دیگر هم مدعی شدند که قصد دارند وزیر خارجه خود را به یک تاجر بین المللی بدل کنند. این هم تصور انحرافی مشابه دو نامزد اصولگرای دیگر است. سیاست خارجی ایران در میانه بحران خیزترین منطقه جهان و در مقابل فشار‌های همه قدرت‌های جهان به اشکال گوناگون و در برابر تحولات گسترده‌ای که مستقیم و غیر مستقیم در منطقه و جهان بطور دائم روی سرنوشت ایران و ملت ایران اثر می‌گذارد، به بزرگی و حساسیت سیاست خارجی یک قدرت بزرگ جهانی است و به یک وزیر خارجه بسیار توانا و خردمند همچون دکتر ظریف و به یک وزارت خارجه قدرتمند به دور از دست اندازی نهاد‌های امنیتی و نظامی و اطلاعاتی و ... نیاز دارد که با تکیه بر همه ظرفیت‌های قدرت ملی ایران در جهان وظیفه خود را دنبال کند و در‌های فرصت‌های جهانی را به روی ایران بگشاید، اقتدار ملی ایران را در جهان پاس بدارد، عزت و سربلندی ملت ایران را در جهان افزون کند و تهدیدات جهانی علیه امنیت ملی ایران را با مدیریت دیپلماسی خنثی کند.

بدیهی است که اگر با دیپلماسی خردمندانه بحران‌های جهانی ایران حل شود به سرعت در‌های جهان به روی اقتصاد ایران گشوده خواهد شد و تاجران و بازرگانان متعددی از بخش‌های دولتی و خصوصی، از وزارتخانه‌های گوناگون تجاری و اقتصادی و صنعتی و کشاورزی و از اتاق‌های بازرگانی و شرکت‌های موسسات دولتی و خصولتی و خصوصی به سرعت به سراغ گسترش روابط با جهان خواهند رفت و نیازی به هیچ کاری از سوی وزارت خارجه، جز حمایت سیاسی برای حفظ و گسترش روابط رسمی و هنجار ایران با این کشور‌ها نخواهند بود.

یک نامزد اصولگرای دیگر ضمن ابراز دلسوزی و تشریح رنج‌های کولبران در مرز‌های غربی با ترکیه درباره تاسیس مراکز تجاری مرزی گفت. ایشان تاکید کرد که کولبران می‌توانند بازرگانان و تجار موفقی در این منطقه باشند. باید به ایشان یاد آوری کرد که چنین فجایعی محصول گسترش فقر و کوچک شدن اقتصاد کشور در اثر سیاست خارجی بی خردانه دولت احمدی نژاد و اصولگرایان پس از او است. با گسترش تحریم‌ها و با قطع مناسبات متعارف تجاری و بانکی در اثر تحریم‌ها و در اثر رفتن ایران به فهرست سیاه FATF، اقتصاد ایران بیش از هر زمان نیازمند صنعت قاچاق است و به کولبران و قاچاقچیان خیلی بیشتری در مرز‌های کشور نیاز دارد. پایان کار قاچاق و تبدیل کولبران به تجار موفق و موثر مرزی مستلزم تغییر در سیاست خارجی، رفع تحریم ها، گشایش روابط اقتصادی هنجار و متعارف با همسایگان و بطور کلی باز شدن در‌های اقتصاد جهان به روی اقتصاد ایران است. اگر چنین تحولاتی ایجاد شود بی تردید امکان تغییر وضعیت زندگی و معیشت همه قاچاقچیان کالا به ویژه کولبران زحمتکش در مرز‌های مختلف فراهم خواهد شد و مرز‌های با کشور‌های مختلف می‌تواند مثل گذشته مراکز تجارت و داد و ستد تجاری استان‌های مرزی با کشور‌های همسایه باشد؛ و موضوع مهم آخر بحران ناشی از بیماری کوید ۱۹ و اثرات آن بر زندگی مردم ایران است که پرسشی درباره آن در مناظره‌ها مطرح نشد و نامزد‌های ریاست جمهوری هم به آن نپرداختند. گسترش این بیماری در همه جهان قیمت مواد غذایی را بسیار افزایش داده است، هزینه زندگی مردم را بالا برده است، باعث بیکاری و نیاز مردم به کمک‌های بلاعوض دولتی شده است و مشکلات معیشتی همه مردم جهان را افزون کرده است. طبعا مدیریت اقتصاد بحرانی ایران در دوران بحرانی ناشی از گسترش بیماری کرونا به مراتب دشوارتر از شرایط بدون همه گیری کرونا بوده است و بحران کرونا می‌تواند توضیح دهنده علل مشکلات بسیار زیادی برای مردم باشد. اما در ایران حتی مدیریت بحران کرونا نیز در وضعیت تحریم‌های جهانی علیه ایران، مشکلاتی دوچندان داشته است. به دلیل مشکلات ناشی از تحریم‌های هسته‌ای و تحریم‌های آمریکا، ایران به موقع نتوانسته نسبت به تامین نیاز واکسن اقدام کند و تامین سایر دارو‌های مورد نیاز بیماران نیز یک مشکل اساسی است. بی تردید مسئولیت بخش مهمی از مرگ و میر بیماران کرونا در ایران نیز متوجه تحریم‌ها و بحران سیاست خارجی کشور بوده و هست.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از اعتماد، تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۰، کد خبر: ۲۸۰۳، emtedad.news
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین