پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۴۷۶۶۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۳
زلزله منجیل و رودبار که کمی بعد از نیمه شب آخرین روز بهار سال ۶۹ اتفاق افتاد، تا فاصله ۱۰۰ کیلومتر از مرکز حادثه،‌ زمین و زمان را لرزاند و جای زخمش تا سال‌ها روی زمین و پیکر مردم باقی ماند.زلزله ۷.۴ ریشتری خانه‌های خشت و گلی ۷۰۰ روستا را به کلی نابود کرد و به ۳۰۰ روستا آسیب جدی زد و در فهرست ۱۰ زمین لرزه مرگبار قرن بیستم قرار گرفت و پس‌لرزه‌هایی حتی بزرگ‌تر از ۶ ریشتر به همراه داشت.

شعار سال : زلزله منجیل و رودبار که کمی بعد از نیمه شب آخرین روز بهار سال ۶۹ اتفاق افتاد، تا فاصله ۱۰۰ کیلومتر از مرکز حادثه،‌ زمین و زمان را لرزاند و جای زخمش تا سال‌ها روی زمین و پیکر مردم باقی ماند.زلزله ۷.۴ ریشتری خانه‌های خشت و گلی ۷۰۰ روستا را به کلی نابود کرد و به ۳۰۰ روستا آسیب جدی زد و در فهرست ۱۰ زمین لرزه مرگبار قرن بیستم قرار گرفت و پس‌لرزه‌هایی حتی بزرگ‌تر از ۶ ریشتر به همراه داشت.

آنچه که در زلزله 7.4 ریشتری منجیل گذشت

شعار سال ، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از تابناک ، تاریخ انتشار 31 خرداد 1400 ، کد خبر : 1059247 ، tabnak.ir

اخبار مرتبط
برچسب ها: زلزله ، گیلان ، رودبار ، منجیل
خواندنیها و دانستنیها
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
نیما
Sweden
۰۳:۰۳ - ۱۴۰۱/۱۱/۲۷
0
0
سلام من نیما هستم، سالیان زیادی هست که در اروپا زندگی میکنم ولی هرگز و هرگز شب 31 خرداد 1369 را فراموش نمی کنم، من 8 ساله بودم، و تک تک اون لحظات عجیب رو بخاطر میارم، یادمه 3 تا صدایه مهیب شنیدیم که بعدا متوجه شدیم یکی صدای فرو ریختن برج ساعت شهرداری رشت بود، و دومی صدای تخریب ساختمان 8 طبقه صادقی در مجاورت استانداری گیلان و دیگری صدا منبع آب بتنی بسیار بلندی بود که در باغ محشتم رشت بود، بعدها خرابی ها رو از نزدیک. میدیدم همه چیز پودر شده بود، زلزه حرکات عمودی انجام می‌داد و منی که فقط 8سال داشتم میدیدم که چجور اشیا از رویه زمین بلند میشد و پرواز میکرد، همه چیز نفرین شده بود، ساختمان ها رو. میدیم که به همدیگر نزدیک میشدن و عجیب بود که تخریب نمیشدن. بعد زلزله همگی در خیابان خوابیدیم، آب قطع شده بود، برای گذری در شهر با پدر. و مادرم و ماشین رفتیم بیرون، ساعت 2 شب ترافیک سنگینی شده بود، همه ریخته بودن تو خیابونا، از داخل خیابان تختی رشت رد میشدیم، تقریبا تمام خانه ها پنجره هاشان خورد شده بود و ریخته بود تو خیابون، رسیدیم میدان شهرداری رشت، و از برج فقط یک ستون باریک آجر باقی مانده بود، همش تخریب شده بود، ساختمان تاریخی بلدیه هم یک ترک بزرگ برداشته بود، رسیدیم به میدان سبزه میدان، تعداد زیادی آمبولانس و مصدومانی که با چهره های خونی در خیابان دراز کشیده بودن، همه چیز عین یک کابوس بود، یادمه جام جهانی 1990 بود بازیه برزیل، هرکی داشت بازی رو میدید سالم موند. بقیه همه یا متاسفانه فوت کردن یا بشدت مجروح شدن. خاطره بسیار تلخی همانند یک فیلم ترسناک بود، هرگز یادم نمیره که چجوری زمین تکان میخورد و چه صداهای وحشتناکی میومد، و وسایل خونه که بلند میشدن و پرواز میکردن. دور باشه، امیدوارم همه تنشون سالم باشه و بلا بدور باشه. سالها گذشته و در جایه دیگری از دنیا این لحظات رو بخاطر آوردم، دلیلش هم زلزله ترکیه و سوریه هست که 40 هزار نفر کشته داده. آرزوی صبر برای همه بازماندگان دارم.
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین