شعار سال: امروز در دنیا علاوه بر رشتههای موجود دانشگاهی پرسابقه، بسیار بر علم دادههای بزرگ و علم تحلیل داده ها تأکید می شود و اینگونه اذعان میشود که عدم تسلط برخی مدیران بر این علوم و یا عدم بهرهگیری از خدمات مشاورهای افراد متخصص این دو علم، میتواند مدیران را به گمراهی هدایت کند. به همین دلیل توصیه میشود مدیران قبل از استفاده از بسیاری از اعداد حتماً با یک متخصص علم داده و تحلیل داده مشورت داشته باشد و از زوایای مختلف اعداد آگاهی یابد تا بتواند هم در مقام بیان، بیان درستی از اعداد داشته باشد و هم در مقام استفاده از اعداد در برنامه ریزی، تصمیمگیری و سیاستگذاری درست عمل کند تا دچار انحراف و یا سوءبرداشت نشود، زیرا هرگونه سوءبرداشت میتواند اثرات مخربی در جامعه داشته باشد.
یکی از اعدادی که این روزها در نظام مدیریتی بخش کشاورزی و در دنیای کشاورزی بسیار از آن استفاده میشود عدد ۱۵۰۰۰ لیتر برای تولید یک کیلو گوشت است. ظاهر این عدد بسیار گولزننده و اغواگر است، زیرا با این نگاه بلافاصله اگر در برنامه وزارت کشاورزی هدفگذاری شده باشد که در هر سال باید حدود یکمیلیون تن گوشت قرمز تولید شود بلافاصله با یک ضرب حسابی برآورد میشود که برای تولید این میزان گوشت قرمز باید حدود ۱۵ میلیارد مترمکعب آب موردنیاز است. حال اگر کشوری مانند ایران مدنظر باشد بلافاصله فریاد بلند میشود که این یعنی تخلیه منابع آب زیرزمینی و نباید به منابع آبی فشار وارد کرد و غیره.
به نظر نویسنده این نگاه از دو خطای راهبردی ناشی میشود: اول، عدم تسلط افراد بر علم تحلیل داده و دوم، عدم تخصص در حوزه تولید گوشت؛ زیرا باید ابتدا بررسی کرد خاستگاه ۱۵۰۰۰ لیتر آب برای تولید یک کیلو گوشت بر اساس کدام داده ها و داشته های اطلاعاتی است. به بیان سادهتر، مفهوم عملیاتی این عدد در میدان تولید گوشت چیست؟ آیا این عدد به این مفهوم است که گاو برای دامدار برای تولید یک کیلو گوشت ۱۵۰۰۰ لیتر آب به دام میدهد که قطعاً پاسخ منفی است. آیا این مقدار آب بهطور مستقیم و غیرمستقیم در فرایند تولید دخالت دارد که پاسخ مثبت است یعنی برای تغذیه مستقیم دام توسط آب و تغذیه غیرمستقیم دام از طریق علوفه و نهاده های دیگر این مقدار آب مورداستفاده قرار می گیرد. این مقدار آب همان آب مجازی است یعنی همان آبی است که قبلاً بهطور واقعی مصرفشده است، اما اثری از آن در محصول نهایی دیده نمیشود. سؤال این است این مقدار آب باید دوباره شماری شود یا خیر؟ پاسخ این است که خیر، زیرا بخش مهم آب مصرفی غیرمستقیم (که بخش عمده این ۱۵۰۰۰ لیتر آب است) یکبار در تولید علوفه و نهاده های دیگر مورداستفاده در تغذیه دام محاسبهشده است.
سؤال دیگر این است که آیا اگر کشوری مانند ایران که بیش از ۱۶ میلیون تن نهاده مورد تغذیه دام از خارج وارد می شود باز هم برای تولید یک کیلو گوشت از منابع آب زیرزمینی ۱۵۰۰۰ لیتر آب مصرف می شود؟ پاسخ این سؤال نیز قطعاً منفی است زیر واردات آب مجازی صورت میگیرد و عملاً از منابع آب داخلی برای تولید آنها استفاده نمی شود لذا عدد ۱۵۰۰۰ در اینجا موضوعیت استفاده برای هشدار به سیاستگذار ندارد که گفته شود " آب نیست".
سؤال بعدی این است که آیا در کشوری مانند ایران که بخش مهمی از تولید گوشت به روش سنتی و توسط عشایر انجام می شود (عشایر ۲۸ درصد دام سبک و چهار درصد دام سنگین کشور را در اختیار دارند که در مجموع نشان میدهد جامعه عشایری سالانه ۹.۷ میلیون رأس دام به بازار عرضه میکنند یعنی ۲۰۰ هزار تن گوشت قرمز یا حدود ۲۰ درصد کل گوشت تولیدی کشور.) و عملاً از آب سبز استفاده می شود، باز این عدد ۱۵۰۰۰ لیتر به مفهوم هشدار به سیاستگذار است که تخلیه منابع زیرزمینی صورت می گیرد؟ پاسخ به این سؤال نیز قطعاً منفی است. سؤال بعدی این است که آیا همیشه در تولید یک کیلو گوشت قرمز ۱۵۰۰۰ لیتر آب مصرف می شود؟ بهبیاندیگر، با پیشرفت فناوری و ارتقای بهره وری آب در بخش کشاورزی بهویژه در حوزه تولید علوفه و نهاده ای دیگر، این عدد موضوعیت دارد؟ درواقع آیا عدد ۱۵۰۰۰ لیتر در گذر زمان حالت ایستا دارد و از زمان تأثیر نمیپذیرد و به سمت کوچک شدن میل نمیکند؟ پاسخ این سؤال نیز کاملاً مشخص است که در صورت رخداد پیشرفت فناوری و ارتقای بهره وری این عدد در گذر زمان کوچک و کوچکتر می شود. سؤال بعدی این است که اگر ضریب تبدیل غذا به گوشت ارتقا پیدا کند آیا این عدد همچنان همان ۱۵۰۰۰ خواهد بود؟ در این حالت نیز پاسخ منفی است و مجموعه ای از سؤالهای دیگر در حوزه ژنتیک دام و ...
این نمونه ای از تحلیل زوایای یک عدد است که تلاش شد به طور خلاصه به آن اشاره شود تا تصویری از فضای واقعی یک عدد در نظام تحلیل، تصمیم و سیاستگذاری ارائه شود تا از خطای راهبردی سیاستگذار جلوگیری شود و اینکه نشان داده شود افراد متخصص بدون نگاه جامع و بدون مشورت گیری از صاحبان فن نیز به خطا رفته و تحلیل های اغواگرانهای ارائه می دهند که گاهی می تواند بهعنوان یک "خبر بد" در ایجاد تنش در جامعه و ایجاد نوسانات در قیمت محصولات کشاورزی (در اینجا گوشت) تأثیرگذار باشد و به ایجاد حباب قیمتی منجر شود. نتیجه این حباب قیمتی کاهش رفاه مصرفکنندگان و افزایش ثروت برخی گروه های خاص خواهد بود.
با توجه به آنچه بیان شد، عدد برآورد شده برای تولید یک میلیون تن گوشت قرمز بر اساس مفهوم آب مجازی شاید در یک کشور خاص متکی به نهاده های تولید داخلی و سبک تولید و پرورش متکی به تغذیه صنعتی و نه سنتی، صادق باشد، اما در جغرافیای ایران به دلایل پیش گفته به هیچ وجه موضوعیت نداشته و به نوعی تداعی حرکتهایی را دارد که به دنبال بهره برداری سیاسی بوده و تلاش دارند برخی حرکت های آشوبگرانهای را در بازار گوشت قرمز در جهت ایجاد حباب قیمتی داشته باشند. به همین دلیل است که توصیه می شود در اظهارنظرهای کارشناسی با دقت بالا عمل شود، زیرا امنیت غذایی را تحدید و تهدید خواهد کرد.
امید اینکه کارشناسان، افراد خبره، تصمیم گیران و سیاستگذاران در "دام اعداد" بدون پشتوانه تحلیلی جامع گرفتار نشوند. به همین دلیل توصیه این است که اعداد با نگاه تخصصی و با لحاظ اصل مشاوره تحلیل شوند تا اولاً از ایجاد پیامدهای تحریک کننده بازار محصولات کشاورزی جلوگیری شود و ثانیاً موجب نهادینه شدن ذهنی و حتی عملیاتی منفی از اعداد در گروه های هدف بهویژه طبقه کارشناسان کشاورزی، فعالان تولید کشاورزی و دیگر فعالان زنجیره تأمین کشاورزی نشود و فضا را به سمت نگاه مبتنی بر واقعیت سوق دهد.
محمد قربانی. استاد دانشگاه فردوسی مشهد
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از کانال تلگرامی معجزه توسعه