پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۶۰۹۷۱
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۵
ترکیه، امارات و برخی دیگر از همسایگان ما میلیارد‌ها دلار از صنعت گردشگری درآمد دارند. در ایران هم میلیون‌ها وعده در این مورد داده شده است. اما صنعت گردشگری امری جدا از کل اقتصاد نیست و غولی از چراغ جادو بیرون نخواهد آمد!

شعار سال: هر سال با نزدیک شدن به روز جهانی گردشگری متولیان و فعالان این حوزه از کمبودها و مشکلات این حوزه می گویند و می رود تا سال بعد که دوباره عده ای به این بهانه دور هم جمع شوند و باز هم از این مشکلات بگویند و بگویند و این چرخه مدام در حال چرخش است اما بی نتیجه!
 
در سال های اخیر که صنعت گردشگری در کشورهای همسایه رونق گرفت و این موضوع سبب شد تا متولیان امور گردشگری در ایران هم بخواهند جا پای جای آنها بگذارند و با تکیه بر اینکه ایران هم جاهای دیدنی و خاص زیاد دارد انگیزه  سفر را برای گردشگران داخلی و خارجی ایجاد کنند و در همین تکاپو برای این عزم جزم خود را نشان دهد و اثبات کند که قصد دارد روی صنعت گردشگری سرمایه گذاری کلانی انجام دهد با تبدیل سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه نشان داد که تصمیم ش برای جایگزینی جدی است اما غافل از اینکه با اپیدمی کرونا در دنیا همه نقشه ها نقش برآب شد و نه تنها صنعت گردشگری به یکباره تعطیل شد بلکه ضرر چند میلیارد دلاری آن برای چند سال این صنعت را به عقب راند و حالا روز جهانی گردشگری بهانه ای شد تا دوباره همه دور هم جمع شوند و برای رونق این صنعت برنامه ریزی کنند اما پرسش مهم اینجاست چرا در ایران علیرغم این همه جاذبه تاریخی و طبیعی، صنعت گردشگری آنطور که باید توسعه پیدا نکرد؟ جوابش ساده است: چون زیرساخت های گردشگری کافی و مناسب نیست.
 
گردشگری شمال است و بس..
 
به گفته کارشناسان و صاحب نظران حوزه صنعت گردشگری، چرخ این صنعت سالهاست که لنگ می زند و موانع متعدد بر سر راه توسعه آن سبب شده که گردشگری به جای پیشرفت، در جا بزند و حتی برخی معتقدند که پسرفت اتفاق افتاده و نباید از این چرخه معیوب پر از مشکل انتظار جایگزینی داشت.

اما در کنار آن برخی هم معتقدند که ایران در سال‌های اخیر گام‌ها مناسبی برای توسعه گردشگری برداشته و استناد به افزایش آمار ورود گردشگران خارجی قبل از شیوع کووید ۱۹ را مورد اشاره قرار می‌دهند و می‌گویند: توجه به سایر حوزه‌های گردشگری مانند، گردشگری سلامت، حلال، گردشگری اسلامی و ... نقطه قوت کشور در توسعه این صنعت است و با بازگشت جهان به شرایط عادی همچنان می‌توان روی این نقاط قوت برنامه ریزی کرد.
 
اما در ایران گردشگری طور دیگری تعریف شده و این صنعت برای مردم خلاصه شده در رفتن به شمال، در هر موقعیت و زمانی؛ برخی عدم آشنایی مردم با سایر نقاط دیدنی ایران و از همه مهمتر نبود زیر ساخت را از دلایل روانه شدن مردم به سمت شهرهای شمالی در همه ایام سال می دانند و بس.
 
در ایران و کشورهای همسایه چه خبر است؟
 
به نظر می‌رسد یکی از نکاتی که در توسعه صنعت گردشگری فراموش شده است، توجه به دو حوزه میراث فرهنگی و صنایع دستی است، دو حوزه‌ای که سالهاست در کنار گردشگری قرار گرفته تا دست به دست هم دهند و هر کدام به فراخور وظایف خود به رونق خود و دیگری کمک کند، اما متاسفانه در ایران این رویای صادقانه محقق نشده است، متولیان تا می‌خواهند مشکلات حوزه میراث فرهنگی را حل کنند، صنایع دستی با چالش روبرو می‌شود تا می‌آیند آن را برطرف کنند سنگی جلوی پای صنعت گردشگری قرار می‌گیرد؛ در حالیکه کشور‌های دیگر از همین ایده یعنی استفاده از آثار تاریخی خود و صنایع دستی که بعضا بر خلاف ایران به تعداد انگشتان یک دست هم نیست چنان رونقی را برای خود رقم زدند که ایران با این همه آثار تاریخی و منحصر به فرد و صنایع دستی خاص به گرد پای آن‌ها هم نمی‌رسد.
 
مجید عرفانیان، کارشناس و فعال حوزه گردشگری در پاسخ به این پرسش که در کشور ما وضعیت این صنعت سود آور چگونه است؟ آیا به اندازه کافی به آن توجه شده است؟ می گوید:ایران به عنوان یکی از ارزان‌ترین مقاصد گردشگری جهان برای گردشگران و همچنین با دارا بودن رتبه دهم جهان برای داشتن جاذبه‌های تاریخی و باستانی و رتبه پنجم جهان در جاذبه‌های طبیعی و همچنین با توجه به ظرفیت‌های فراوان مذهبی، پزشکی و فرهنگی برای جذب گردشگر هنوز با نقطه مطلوب در رشد این صنعت فاصله زیادی دارد.
 
طبق آمار سال ۹۶ تراز گردشگری ایران منفی ۴ میلیون نفر بوده است! یعنی خیلی بیشتر از آن که توریست وارد کشور شده مردم به خارج از کشور سفر کرده اند. این در حالی است که روسا و مدیران حوزه گردشگری مدام در تریبون‌های مختلف از بالا رفتن آمار ورود گردشگر به ایران صحبت می‌کردند و مدینه فاضله‌ای را پیش روی مردم و فعالان گردشگری ترسیم کردند که همه باور کردند که رونقی در حال شکل گرفتن است که آثار آن در آینده نزدیک هویدا می‌شود، اما چنین نبود.
 
عرفانیان دلیل علاقه مندی مردم به سفر خارجی به داخلی را آزادی‌های آنجا و استفاده از امکانات می‌داند که در ایران هم وجود دارد، ولی استفاده از آن امکان پذیر نیست و البته ارزان‌تر بودن سفر خارجی به نسبت سفر داخلی را هم در بروز این شرایط موثر می‌داند و می‌گوید: برای مثال یک سفر هفت روزه به ترکیه با یک سفر هفت روزه به یکی نقاط کشور مثل جزیره کیش تفاوت قیمت زیادی ندارد، اما سفر به ترکیه با توجه به ظرفیت‌های تفریحی مختلف آن کشور نسبت به سلیقه مردم رایج‌تر است و از طرفی، چون سفری خارجی محسوب می‌شود جذابیت خاص خودش را دارد که البته می‌توان با فراهم کردن زمینه ایجاد بسیاری از این تفریحات در داخل کشور با قیمت مناسب گردشگری داخلی را تحرک بخشید. البته این در بعد تفریحی سفر‌ها است و دلایل بسیار دیگری هم برای سفر‌های خارجی وجود دارد.
 
از سوی دیگر عدم توجه به حفظ و مرمت آثار باستانی، تبلیغات منفی خارجی، عدم معرفی جاذبه‌های گردشگری، عدم نظارت بر بعضی از تاسیسات گردشگری، مشکلات معیشتی مردم، ضعف سیستم حمل و نقل، عدم استفاده از ظرفیت‌های بخش خصوصی و عدم تببین و آموزش لازم در حوزه گردشگری به مردم و در نهایت عدم فضاسازی لازم شهری مناسب گردشگری از مهمترین دلایل عقب ماندگی صنعت گردشگری است.
 
اروجی: توسعه گردشگری و موضوعات بخشی و فرابخشی
 
در سال‌های اخیر صحبت‌های زیادی مطرح می‌شد از اینکه صنعت گردشگری رونق پیدا کند و جایگزین نفت در اقتصاد کشور شود؛ اما تمام این‌ها پیشنهاد بود و در عمل پیشرفتی صورت نگرفت. از طرفی، اما کشورمان جاذبه‌های فراوانی برای گردشگر داخلی و خارجی دارد و می‌تواند از این پتانسیل استفاده نمی‌شود، بنظر شما مشکل کار کجاست؟ این نخستین سوالی بود که اردشیر اروجی کارشناس و معاون سابق آمار و برنامه ریزی سازمان وقت میراث فرهنگی و گردشگری در گفتگو با دیدار اینگونه پاسخ می‌دهد:
 
 ما متاسفانه یک راهبرد و استراتژی توسعه گردشگری که به اجماع ملی رسیده و ابلاغ شده باشد نداریم. که اگر این راهبرد را داشتیم باید دو نکته مهم در آن مشخص می‌شد؛ الزامات فرابخشی گردشگری و الزامات بخشی گردشگری، که درمورد اول ملزوماتی را دارا است که بالاتر از سطح وزیر گردشگری است، ولی وزیر باید تلاش کند که این‌ها نهایی شوند.
 
او در ادامه این گفتگو الزامات فرابخشی را مورد اشاره قرار می‌دهد و می‌گوید: این الزامات ۵ مورد هستند؛ نخست تعامل با دنیا یعنی تلاش شود در هیات دولت که سیاست تعامل با دنیا برقرار شود که اگر ما تعامل با دنیا نداشته باشیم، مسلم است که تمایل به گردشگری وجود نخواهد داشت بعد از امضاء برجام سیل گردشگر به سمت ایران روانه شد، به گونه‌ای که اصفهان و شیراز اعلام کردند هتل‌های ما جا برای پذیرش توریست ندارند، و برای چند ماه آینده رزرو شده است، ولی بعد از آن تعامل با دنیا ادامه نداشت و از حجم توریست خارجی کاسته شد.

رونق گردشگری در گرو رونق اقتصادی
 
او توسعه گردشگری در شرایط کنونی را منوط به اتمام واکسیناسیون عمومی می‌داند و تاکید می‌کند: اگر واکسیناسیون را به پایان نرسانیم و تعداد فوت شدگان را به یک رقم کاهش ندهیم تمایل به گردشگری وجود نخواهد داشت و این هم یک الزام فرابخشی است یعنی بالاتر از سطح وزیر است و کل دستگاه‌ها باید وارد ماجرا شده و موضوع را حل کنند.
 
رونق اقتصادی و افزایش درآمد سرانه با هم همپوشانی دارند به این معنا که رونق گردشگری مدیون رونق اقتصادی است. اخیرا وزیر گردشگری گفته بود که گردشگری داخلی را رونق خواهیم داد این در صورتی است که اگر رونق اقتصادی نباشد و سرپرست خانوار در صدد تامین نیاز‌های اولیه باشد چگونه می‌تواند مبلغی را برای گردشگری هر چند ناچیز اختصاص بدهد.
 
"باید رونق اقتصادی باشد تا رونق گردشگری شکل گیرد یادمان باشد گردشگری و صنعت توریسم با یک اقتصاد صفر صورت نمی‌گیرد و باید با یک اقتصاد نرمال به سمت رونق گردشگری برویم" اروجی در ادامه این گفتگو با بیان این نکته تاکید می‌کند: واقعی شدن و تک رقمی شدن نرخ ارز یکی دیگر از عوامل فرابخشی است و بنظر من هیچ کدام از فاکتور‌های گردشگری به اندازه دلار نمی‌تواند موثر و نقش آفرین باشد کما اینکه با سقوط قیمت دلار در کشور ما گردشگر خارجی افزایش پیدا می‌کند چرا؟ به دلیل اینکه می‌تواند دلار ارزان از ایران خریده و در کشور‌های دیگر به قیمت گران بفروشد و این یعنی سفر خود را انجام می‌دهد و یک سود مادی هم می‌کند.
 
حالا اگر قیمت دلار بالاتر هم برود باز هم به نفع گردشگر خواهد بود چرا که توریست خارجی دلار خود را به قیمت بالایی در ایران خواهد فروخت و گردشگری خروجی هم با رکود مواجه می‌شود، چون در کشور دلار را گران خریده و در کشور‌های دیگر ارزان خواهد فروخت که باز هم به صرفه نیست پس به سفر نخواهد رفت.
 
معاون سابق آمار و برنامه ریزی سازمان وقت میراث فرهنگی و گردشگری ادامه می‌دهد:، اما اگر دلار به قیمت منطقی خود و به تراز درست برسد بحث گردشگری خروجی و گردشگری ورودی تاثیر نرخ دلار را نخواهد دید و این کیفیت، قیمت و خدمات گردشگری است که حرف اول را خواهد زد. اینجاست که بحث واقعی گردشگری پیش خواهد آمد و دیگر بحث دلار مهم نخواهد بود زیرا خدمات گردشگری در جذب توریست رقابت خواهد کرد.

تک نرخی شدن ارز و اف ای تی اف
 
"پس اصلی‌ترین گزینه فرابخشی جهت تسهیل ورود گردشگر خارجی به کشور تک نرخی شدن و ثبات قیمت ارز خواهد بود" که اروجی درباره آن می‌افزاید: نکته آخر در موضوع الزامات فرابخشی حل مسئله با بانک‌های جهانی است یعنی همین بحث FATF پس تا وقتی که مشکلات بین ما و بانک‌های جهانی حل نشود گردشگری ما رونق نخواهد گرفت.
 
بدلیل اینکه یک توریست خارجی با کارت بانکی Credit card خود به ایران می‌آید و بعد از خرید جهت حساب با دستگاه کارت خوان اقدام می‌کند؛ اما امکان پذیر نیست پس یکی دیگر از مشکلات برای رونق گردشگری همین اف‌ای تی اف است که کشور‌های دیگر با پیوستن به این معاهده و استفاده از کارت‌های بانکی بین المللی این موضوع را حل کرده اند.
 
به عقیده این کارشناس این موارد پنجگانه همگی علت بودند و مابقی بیشتر معلولند و اگر علت حل شود معلول هم حل خواهد شد. اما مسئله بعدی الزامات بخشی است که مربوط به وزارت گردشگری می‌شود و در صورت حل الزامات فرابخشی الزامات بخشی توسط وزارت براحتی قابل حل است. الزامات بخشی اعم از انواع گردشگری کشور از تاریخی، فرهنگی، زیارت، سلامت، سواحل و ... باید مشخص شوند تا ضوابط آن‌ها نیز به شکل یک کتابچه یا راهنما تنظیم شده و به تمام دفاتر و موسسات گردشگری کشور‌های هدف گردشگری خودمان اعطا بشود تا آن‌ها از نوع و ضوابط پذیرش توریست توسط ایران آگاه شوند.
 
اروجی ادامه می دهد: وقتی در هر يك از انواع گردشگری اعم از تاريخی و زيارت هر گردشگری را پذيرفتيم ضوابط خودمان را رعايت كنيم. نكته دوم در رابطه با الزامات بخشی اين باشد كه كشورهاي هدف گردشگری ايران با اولويت مشخص شوند. به اين معنا كه آيا ما ميخواهيم از كشورهاي منطقه بيشتر گردشگر جذب كنيم يا كشورهاي اروپايي يا جنوب شرق آسيا و يا ساير مناطق دنيا اينها بايد به طور دقيق مشخص شوند.
 
بعد از مشخص شدن کشور‌های هدف باید برنامه گفت و گوی بین ما و آن‌ها مشخص شود یعنی ما با چه زبانی با آن‌ها گفتگو خواهیم کرد؟ آیا ما راهنمای مسلط به کشور چین داریم؟ اگر نداریم باید آموزش بدهیم و باید آماده کنیم. آیا ما رستوران متناسب با غذای چینی در کشورمان داریم؟ آیا ظرفیت‌های ما با کشور هدف هماهنگ است یا خیر؟ بعد از اینکه نوع گردشگر ما مشخص شد؛ باید نحوه تبلیغات و بازاریابی در کشور هدفمان را مشخص کنیم به این صورت که ما اگر میخواهیم در چین جذب توریست داشته باشیم چگونه باید تبلیغ کنیم؟ آیا از طریق شبکه‌ها ماهواره‌ای تبلیغ کنیم یا از شبکه‌های مجازی؟

چالش بزرگ گردشگری، سیستم بی برنامه حمل و نقل است
 
اروجی در توضیح بیشتر این نکات تاکید می‌کند:در وهله اول باید علایق و سلایق مردم چین را بشناسیم و بدانیم به کدام یک از انواع گردشگری موجود در کشور ما علاقه‌مند هستند. تا همان مورد را در آن کشور بیشتر و بهتر تبلیغ کنیم. مهم‌ترین نکته در بحث الزامات بخشی قطعا شناخت سلایق گردشگران بازار هدف ما خواهد بود. بطور مثال کشور ترکیه برای جذب گردشگر از طریق سفارت خانه‌های خود در سراسر دنیا به شناخت علایق مردم کشور‌های جهان می‌پردازد و مسىولین آن‌ها مقدمات سفر مردم کشور هدف را به کشور خود آماده می‌کنند و تور‌های گردشگری خود را به سمتی سوق می‌دهند که مورد رضایت و علاقه آن جمعیت هدف باشد پس ما هم باید از این کار درس بگیریم.
 
نکته بعد صدور روادید برای گردشگران بازار هدف است که باید مقدمات تسهیل آن را انجام بدهیم به این معنا که وقتی بازار هدف مشخص شد تبلیغات به شیوه صحیح هم انجام دادیم روادید را هم باید به راحتی صادر کنیم و در مواقع صدور روادید گردشگر را با بن بست و سختی مواجه نکنیم.
 
به گفته این کارشناس؛ مساله بهبود ناوگان هوایی، ریلی، زمینی و دریای در راستای اهداف آن استراتژی و راهبرد جذب توریست خواهد بود، که اگر کشور‌های هدف ما کشور‌های در حاشیه خلیج فارس خواهند بود ما سیستم دریایی خودمان را با اتوبوس‌های دریایی شیک مرتب و مورد علاقه توریست‌ها آماده بکنیم که رفت آمد آن‌ها تسهیل شود یا کشور‌های هدف ما کشور‌هایی هستند که مرز زمینی با ما دارند باید ناوگان ریلی و قطار‌های مناسبی جهت انتقال آن‌ها ایجاد کنیم. البته باید بگویم متاسفانه هر چهار ناوگان ریلی، دریایی، زمینی و هوایی ما بسیار فرسوده است که نیاز به سرمایه گزاری دارد که اینجا هم به یک استراتژی جهت همکاری و سرمایه گزاری سرمایه گزار نیاز مندیم.
 
البته مشکلات زیادی وجود دارد که هم الزامات فرابخشی و الزامات بخشی را در برمی گیرد تا سرمایه گذاران خارجی و داخلی بتوانند در این حوزه اقدام به سرمایه گذاری کنند. سیستم رزرواسیون و حمل و نقل کشور باید به سیستم رزرواسیون بین المللی ملحق شده و مشکل بزرگی که در این قسمت جود دارد را برطرف کند.
 
او با اشاره به اینکه در کشور ما سیستم رزرواسیون محدود است و باید بطور دائم باز باشد تا توریست داخلی و خارجی برنامه خود را با سیستم رزرواسیون هماهنگ کند، می‌گوید: بطور مثال گردشگر خارجی باید با سیستم رزرو خود را انجام داده و بلافاصله بعد از پیاده شدن از هواپیما با قطار خود را به مقصد بعدی و از پیش تعیین شده خود برساند یعنی این هماهنگی را از مبدأ خود انجام داده و تمام مقاصد احتمالی خود را با قطار یا هواپیما و یا کشتی و... رزرو کند؛ که متاسفانه این موارد در کشور ما به دلایل باز و بسته بودن سیستم‌های رزرواسیون امکان پذیر نیست. مشکل دیگر گردشگر خارجی فراهم نبودن امکان پرداخت هزینه‌های رزرو از خارج از کشور به دلیل تحریم‌ها و... است که قسمت از آن با رفع موانع الزمات فرابخشی حل خواهند شد.
 
اروجی تاکید می‌کند: وجود سیستم آماری جامع گردشگران ضروری است که در سه حوزه گردشگری ورودی گردشگری خروجی و گردشگری داخلی را ما باید به صورت حداقل سه ماه و به صورت مستمر در یک شبکه اینترنتی به اطلاع عموم افراد جامعه برسد. سرمایه گذار داخلی و خارجی بداند اوضاع گردشگری در ایران چگونه بوده و چه فصل‌هایی افزایش و چه فصل‌هایی کاهش پیدا کرده است، کاهش و افزایش آن به چه دلیلی بوده و کدام استان‌ها و کدام مناطق گردشگر بیشتری را جذب می‌کند. پس با این شرایط سرمایه گذار می‌تواند شرایط گردشگری و شرایط سرمایه گذاری را مقایسه کرده و وارد بازار رقابت و سرمایه گذاری شود.

جای خالی سیستم حساب‌های اقماری گردشگری
 
به عقیده معاون سابق آمار و برنامه ریزی سازمان وقت میراث فرهنگی و گردشگری نکته بسیار مهم نبود سیستم حساب‌های اقماری گردشگری است که تمام کشور‌ها از آن بهره می‌برند ولی متاسفانه کشور ما فاقد چنین سیستمی است و وظیفه این حساب‌ها برآورد تاثیر ورود و خروج گردشگران در حساب‌های ملی و اقتصاد کلان است تا مسئولین هزینه در بخش گردشگری را با در آمد آن سنجیده و ضرر و زیان آن را محاسبه کنند. این سیستم‌ها بطور مشخص امکان محاسبه ماهانه و سالانه را برای دستگاه‌های ذی ربط فراهم می‌کنند تا تراز مالی گردشگری کشور مشخص شود. اگر طراز منفی نمایان شد یعنی ما بیشتر گردشگر خروجی داشته ایم و کمتر گردشگر ورودی داشته ایم و اگر تراز مالی مثبت داشته ایم به این معناست که گردشگر ورودی ما بیشتر از گردشگر خروجی ما بوده است.
 
در این اواخر با چند کشور از جمله چین و ترکیه تفاهم نامه گردشگری امضاء شده که متاسفانه به سود کشور‌های مقابل است تا کشورمان و این یعنی خروج ارز از کشور و تراز مالی منفی و این یعنی نبود رونق در صنعت گردشگری کشور و خروج سالیانه چندین میلیون ارز از کشور و ضربه به اقتصاد کشور و با وجود جاذبه‌های بی نظیر گردشگری در ایران که امیدوارم بزودی مشکلات بر سر راه رونق گردشگری نیز حل شود.
 
دردهای گردشگری در ایران بسیارند. در اطراف ما کشورها همسایه میلیاردها دلار درآمد کسب می‌کنند و ما در ایران میلیون‌ها و عده و خیال را در طول همه این سال‌ها شاهد بوده‌ایم. با آمدن ضرغامی به وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و رفتن احتمالی کرونا از ایران و سایر کشورها همه منتظرند ببیند این صنعت پرفروغ بی رونق چه زمانی و با تلاش چه کسی یا کسانی چرخه اش به حرکت در می آید؟ آیا غولی از این چراغ جادویی بیرون خواهد آمد؟


شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی دیدارنیوز  ، تاریخ انتشار: 6 مهر 1400، کدخبر:109785 ،www.didarnews.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین