سخن گفتن از حسن ریاضی (ایلدیریم) شاعر، نویسنده، مترجم و روزنامهنگار هم سخت است و هم سهل. سخت از آن بابت که در چندین بعد، صاحب قلم و اندیشه بود. سختکوش بود و پیگیر. هر ناشناختهای را تا به کنه آن نمیرسید رها نمیکرد. محکم بود و جانسخت و همه خودش را در راه آینده بهتر و انسانیتر نثار میکرد و از هیچ تلاشی فروگذار نبود.
شعار سال: او رک بود و نظرش را بدون عافیتطلبی و محافظهکاری بیان میکرد. تملقگویی در او جایی نداشت. سهل بدان جهت که در مواجهه با او، همیشه آغوشش برای دیدار و همصحبتی باز بود و چنان مینمایید که سالیان دراز است که آشنای اویی. همنشینی با او همواره شیرین بود و پربار. از هر بابی و ساحتی سخنی میگفتی، حرف برای گفتن داشت. حسن ریاضی به دور از افراط و تفریط بود، همیشه در میانه بود. در میانه میدان و در تیررس هجمه افراطیون خودباخته، ولی او همیشه به راهی که برگزیده بود ایمان راسخ داشت. امیدوار بود، امیدوار به آیندهای روشن برای همه مردمان با هر رنگ و زبان و نژادی. او در روزگار تبزده از نور و امید حرف میزد و از باهم بودن.
او روشنفکری نبود که در گوشه دنجی بماند و اندیشه تولید کند. او همیشه در میان مردم بود و غمخوار دردشان و چارهجوی مشکلشان. برای حل مشکل مردم، لحظهای آرام و قرار نداشت. او میدانست که نباید از مردم جدا بود و در پستو و کنج اتاقی برای همگان نسخه پیچید. زبان هر بزرگ و کوچکی با هر مرام و مسلکی را میدانست. روابط اجتماعی بینظیری داشت که مختص خود او بود و در هر رده سنی محبوب بود و نفوذ کلامش همتا نداشت.
حسن ریاضی قافلهسالار بود، ولی همیشه پای کار بود. او در اوج جوانی و پس از انقلاب، عضو شورای روستای زادگاهش (روستای جمالآباد سراب) شد که کارهای فراوانی در رابطه با رفاه مردم و اعتلای فرهنگ آن خطه انجام داد، که یکی از آنها بنیانگذاری مدرسه دخترانه بود که امروز شاهد آن هستیم که دختران پرشماری از آن مدرسه و از آن مکتب به مدارج عالی تحصیلی رسیدهاند و هر کدام شان اثرگذار در حیطه فعالیتشان شدند. دلباخته شعر و ادبیات ایران و جهان بود و خود در مکتب بزرگانی درس گرفت و رشد کرد. از نویسندگان و شاعران در مجلههای پیشرو و نوین اوایل انقلاب بود و با علاقه، پشتکار و احاطهای که در شعر و ادبیات دیروز و امروز ایران و جهان داشت علاوه بر قلمزدن در مطبوعات و جراید، توانست نزدیک به ۲۰ سال بار سنگین سردبیری مجله ترکی-فارسی آذری را به دوش بکشد. در این اثنا توانست شاعران و نویسندگان زیادی را به عرصه هنر ایران معرفی کند و بخوبی رسالت فرهنگی و مردمی بودن خود را به انجام برساند؛ و تمام وقت خود را صرف اعتلای فرهنگ و زبان و تربیت جوانان خوشقریحه کند. او آنچنان خود را وقف مردم کرده بود که هیچ چیزی را برای خود نمیخواست و همیشه دیگران برای او مهمتر بودند. به خاطر شخصیتی که داشت همیشه آثار دیگران را چاپ میکرد و خود را در اولویت نمیدید با اینکه مجموعه شعرها، نوشتهها و ترجمههای فراوانی برای انتشار داشت، ولی همواره میگفت که برای او وقت همیشه هست. اما...
خوشبختانه دو مجموعه کتاب شعر ترکی «یاغیش یوخوسو» (خواب باران) و «گؤزلریمدن آسیلدیم» (از چشمهایم آویزان شدم) به زبان ترکی توسط انتشارات موغام منتشر شده است. در آیندهای نزدیک نیز دیگر آثار به مرحله چاپ و انتشار برای عموم خواهد رسید. پس باشد که با آثارش همیشه در زبان مردمان جاری و ساری باشد. براستی چه موهبتی والاتر از این؟ به جرأت میتوان گفت که حسن ریاضی فقط برای من و ما نبود. او از مردم بود و برای مردم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۰، www.irannewspaper.ir