وضعیت سرمایهگذاری صندوقهای بازنشستگییکی از راههای درآمدزایی و حفظ ارزش ذخایر صندوقها سرمایهگذاری است که از طریق آن صندوقهای بازنشستگی با کسب نرخ بازدهی خوب از محل سرمایهگذاری میتوانند اقدام به ایفای تعهدات خود کنند. در حال حاضر بیش از ۱۵۰ شرکت تحت کنترل صندوق بازنشستگی کشوری میباشد که این شرکتها شامل هلدینگهای مختلفی میباشند که صندوق در برخی دارای موقعیت کنترلی و در برخی نیز دارای موقعیت مدیریتی میباشد.
دولت ایران طی سه دهه اخیر به دلایل متعددی به دلیل عدم پرداخت سهم خود از حق بیمه به صندوقهای بازنشستگی بدهکار شده و همین امر باعث شده که دولت در ازای بدهی به این صندوقها در قالب خصوصیسازی مبادرت به واگذاری تمام یا بخشی از سهام برخی شرکتهای دولتی به آنها نموده که در برخی موارد این امر بر خلاف رضایت آنها بوده است. نکته اینجاست که برخی از این شرکتها زیانده بوده و بخش خصوصی نیز به همین دلیل تمایلی به تملک آنها نداشته و در نتیجه صندوقها در ازای بدهی خود ناچار به پذیرش آنها شدهاند. این موضوع هزینه زیادی را برای صندوقهای بازنشستگی در پی داشته و خود معاونت اقتصادی و برنامهریزی سازمان تامین اجتماعی در سال ۹۲ به تبعات مالی این نوع واگذاریها اشاره کرده که شامل هزینه بر بودن اصلاحات ساختار مالی شرکتها، تامین نقدینگی برای پرداخت حقوق کارکنان و طلب طلبکاران شرکتها و نیز تامین مالی پروژههای در اختیار این شرکتها بوده که این موضوعات بار سنگین مالی را به صندوقهای بازنشستگی تحمیل کرد.
از طرف دیگر صندوقهای بازنشستگی با توجه به منابع نقدینگی که در اختیار دارند میتوانند از فرصتهای خوب سرمایهگذاری بینالمللی بهره ببرند، اما در ایران این موضوع با موانع قابل توجهی برخوردار است. بسیاری از صندوقهای بازنشستگی کشورهای در حال توسعه، مبادرت به سرمایهگذاری خارجی در سهام شرکتهای بینالمللی حاضر در بازارهای بورس جهان میکنند و از این طریق سبد سرمایهگذاری خود را متنوع میکنند. در ایران، اما علاوه بر موانع قانونی ترس از فرار سرمایه و کم عمق شدن بازار داخلی وجود دارد. محدودیت بازگشایی حسابهای بانکی بینالمللی و نقل و انتقال سرمایه، احتمال مسدود شدن حسابها و داراییهای ایران در نتیجه تحریمهای بینالمللی از جمله موانع دیگر سرمایهگذاری خارجی صندوقهای بازنشستگی در کشور است.
اگرچه گاهی اوقات سرمایهگذاری صندوقهای بازنشستگی در شرکتها فعالیتی سودآور بوده، اما شرکتهای تحت تملک نیز وجود دارند که زیان انباشته زیادی دارند. یکی از این شرکتها به عنوان مثال کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران است که بیش از ۱۵ درصد سهام این شرکت تحت تملک صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تامین اجتماعی است. صورتهای مالی پایان سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که این شرکت اکنون در نتیجه تحریمهای بینالمللی طی سالهای گذشته معادل بیش از ۱۵۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته دارد. یا مثالی دیگر میتوان به شرکت سرمایهگذاری «گروه صنایع بهشهر ایران» اشاره کرد که از انتهای سال ۱۳۹۹ تا انتهای سال ۱۴۰۰ با کاهش ۱۰۰ درصدی سود خالص مواجه شده و سود این شرکت از حدود ۱۷۰ میلیارد تومان به ۷۰ میلیون تومان رسیده است. نمونه دیگر «گروه فنآوا» است که در سال مالی منتهی به آخر اسفند ۱۴۰۰ زیان ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی را متحمل شده است. شرکت «نورد و لوله اهواز» از جمله شرکتهای زیانده دیگری است که تحت مدیریت صندوق بازنشستگی کشوری قرار دارد، شرکتی که طبق آخرین صورتهای مالی در سال ۹۶ زیان انباشتهای معادل ۵۶۰ میلیارد تومانی را ثبت کرده است. همچنین حدود ۸ درصد سهام شرکت «ایران خودرو» در اختیار صندوق بازنشستگی کشوری است که این شرکت نیز زیان انباشتهای معادل ۳۰ هزار میلیارد تومان را ثبت کرده است.
همچنین معاون امور سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی در سال ۹۹ اعلام کرد که حدود ۲۷ شرکت زیانده که فقط به صورت کاغذی وجود داشتند و تحت پوشش صندوق بازنشستگی کشوری بودند منحل شدند.
مدیرعامل هلدینگ آتیه صبا که زیرمجموعه صندوق بازنشستگی کشوری است و حدود ۲۴ شرکت تحت مدیریت دارد در سخنانی حدود دو سال پیش اعلام کرد که هیچکدام از شرکتهای زیرمجموعه این هلدینگ وضعیت خوبی نداشتند و اکثرا زیانده و غیرفعال بودند.
حسین حاتمی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در سخنانی اعلام کرد از میان ۱۸۷ شرکت تابعه صندوق بازنشستگی کشوری تنها ۳۴ شرکت سودآور هستند و مابقی آنها زیان انباشته دارند و این در حالیست که مدیران همین شرکتهای زیانده طبق گزارشات حقوقهای نجومی دریافت کردهاند؛ بنابراین با نگاهی به وضعیت نسبت بیمهشدگان به مستمریبگیران و همچنین وضعیت سرمایهگذاری شرکتهای زیر مجموعه صندوقهای بازنشستگی میتوان به این نتیجه رسید که این صندوقها در ایفای تعهدات خود کاملا وابسته به منابع بودجه عمومی هستند چرا که از دو بخش دیگر منابع درآمدی خود یعنی کسورات شاغلان و بازدهی سرمایهگذاریها کاملا محروم شدهاند.
بر اساس آمارهای بالا عنوان شد که صندوقهای بازنشستگی وابستگی شدیدی به منابع بودجه دولتی دارند. به عنوان مثال بر اساس آماری که در سال ۱۳۹۷ از مؤسسه راهبردهای بازنشستگی صبا منتشر شده نشان میدهد که سهم کمک دولت به دو صندوق بازنشستگی کشوری و صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح از بودجه امور رفاهی از ۳۶ درصد در سال ۱۳۹۳ به ۵۲ درصد در سال ۱۳۹۷ رسیده و این رقم در سال ۱۳۹۶ حدود ۵۴ درصد یعنی بیش از ۳۳ هزار میلیارد تومان بوده است. یعنی ۵۴ درصد بودجه امور رفاهی به دو صندوق بازنشستگی کشوری و لشگری تعلق میگیرد و این رقم به لحاظ وابستگی، رقم بسیار هنگفتی محسوب میشود. همچنین زمانی که کمک دولت به صندوقهای بازنشستگی از ارقام بودجه رفاهی کسر میشود، نسبت بودجه رفاهی از بودجه عمومی دولت با افت چشمگیر مواجه شده و از متوسط ۱۷ درصد به ۱۰ درصد کاهش پیدا میکند. یعنی سهم پرداختی به صندوقهای بازنشستگی کشور سایه خود را بر بخشهای غیربیمهای نظام رفاهی سنگینتر کرده و این در حالیست که صندوقهای بازنشستگی نباید هیچگونه وابستگی به بودجه عمومی کشور داشته باشند.
نسبت پشتیبانی صندوقهای بازنشستگی اختصاصی نیز پایینتر از ۲ است و این بدان معناست که آنها نیز به غیر صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشگری وابستگی زیادی به بودجه عمومی دارند. طبق گزارش مؤسسه راهبردهای بازنشستگی صبا که نهاد پژوهشی صندوق بازنشستگی کشوری است، بودجه این صندوقها در ردیف معینی از بودجه امور رفاه اجتماعی آورده نمیشود بلکه ذیل بودجهی کلی هر سازمان یا نهاد قرار دارد که عملا همان وابستگی آنها به بودجه کلی کشور است.
آینده صندوقهای بازنشستگی در کشور و فساد در ساختار مدیریتیدر حال حاضر کارشناسان آینده صندوقهای بازنشستگی را بسیار بحرانی ارزیابی میکنند. این وضعیت را حتی از زبان مسئولان نیز میتواند شنید. وزیر کار در سخنانی چندی پیش اعلام کرد که پنج صندوق زیر مجموعه وزارت کار یعنی صندوق بازنشستگی فولاد، بازنشستگی کشوری، بیمه اجتماعی و روستاییان و عشایر، ضمانت سرمایهگذاری تعاون و صندوق کارآفرینی دارای کسری ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی هستند. اگر این صندوقها افزایش بازدهی سالانه نداشته باشند کسری این صندوقها به ترتیب در سال ۱۴۰۵ به بیش از ۸۰۰ هزار میلیارد تومان (حدود ۲۸ میلیارد دلار) و در سال ۱۴۲۰ به ۴۳ هزار هزار میلیارد تومان خواهد رسید. برای فهم ابعاد این کسری کافیست این موضوع را مد نظر قرار دهیم که کل درآمد حاصل از صادرات نفت خام ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بوده که معادل یک هشتم کسری احتمالی فقط پنج صندوق بازنشستگی تحت نظارت وزارت کار تا سال ۱۴۰۵ است. این چشمانداز بسیار هولناک است، چرا که در صورت محقق شدن این سناریو حتی کل درآمدهای نفتی دولت نیز کفاف کسری صندوقهای بازنشستگی را نخواهد داد و به احتمال زیاد تبعات این کسری کل جامعه را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بحران این صندوقها صرفا مربوط به عدم توانایی در پرداخت حقوق بازنشستگان و یا تاخیر در پرداخت به انها نخواهد بود بلکه به مانند مهره دومینویی خواهد بود که کلیت اقتصاد نحیف ایران را مانند یک سیل ویرانگر هدف قرار خواهد داد، به ویژه اگر در نظر بگیریم که بیش از ۲۰۰ شرکت در قالب چندین هلدینگ فقط تحت مدیریت صندوق بازنشستگی کشوری و سایر صندوقهای بازنشستگی مانند صندوق بازنشستگی فولاد هستند و ورشکستگی آنها تبعات سنگین و البته جبرانناپذیری را در پی خواهد داشت چرا که این موضوع نه تنها ساختار دولتی بلکه حتی امنیت اجتماعی کشور را به خطر خواهد انداخت.
فساد مدیریتی نیز از جمله عواملی است که این صندوقها به ویژه صندوقهای تحت نظر وزارت کار با آن درگیر بودهاند. نمونه این نوع از فسادها را میتوان در سخنان مدیرعامل صندوق بازنشستگی فولاد به وضوح مشاهده کرد. وی چندی پیش گفت که به دلیل سوء مدیریت مدیران این صندوق حدود ۸۰۰ پرونده حقوقی به ارزش ۱۰ هزار میلیارد تومان تشکیل شده و در این پروندهها ردپای اشخاص شناخته شده، فرزندان وزرای سابق و آقازادهها وجود دارد.
صندوق بازنشستگی فولاد دارای حدود ۲۶ شرکت زیرمجموعه است که از میان آنها تنها یک یا دو شرکت سودده هستند و بقیه تماما زیانده هستند. به عنوان مثال شرکت دخانیات در حال حاضر دارای ۴۵۰ میلیارد تومان زیان انباشته و حدود ۴ هزار میلیارد تومان نیز بدهی است. همچنین در این شرکت حدود ۲۰۰ پرونده حقوقی برای مبارزه با فساد تشکیل شده که باز هم ردپای آقازادهها و وابستگان مسئولان وقت دیده میشود. این وضعیت عمق فساد در صندوقهای زیرمجموعه وزارت کار را نشان میدهد.
مسئله فساد در صندوقهای بازنشستگی صرفا بحث انتصاب آقازادهها نیست، بلکه حتی شامل فیشهای حقوقی نجومی نیز میشود. وزیر کار در مصاحبهای عنوان کرد افرادی در مجموعه صندوقها توانستهاند ماهانه از ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان کارت هدیه و سکه دریافت کنند و این جدای از حقوق ۲۰ میلیونی آنها بوده است؛ بنابراین مجموعهای از عوامل باعث شده که صندوقهای بازنشستگی کشور به غیر از دو مورد آنها ورشکسته شوند و دولت با پول نفت آنها را سرپا نگه داشته است. اگرچه وزیر کار اعلام کرده که تا سال ۱۴۰۶ صندوقها تراز خواهند شد، اما به نظر میرسد که با توجه به بحران نرخ تورم در کشور و رشد پرداختیهای این صندوقها و همچنین برنامههای ناشی از همسانسازی حقوق بازنشستگان این موضوع دور از دسترس است.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی انتخاب، تاریخ انتشار:۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، کد خبر: ۶۷۵۷۶۸، www.entekhab.ir