پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۹۹۵۴
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۳
موزه فرش در یک سال گذشته کم بی‌حاشیه نبوده است، از تغییر حوض به باغچه و حذف فرش‌های بزرگ آن گرفته تا تازه‌ترین روایت غم‌انگیزی که یکی از راهنمایان گردشگری از این موزه دارد.
شعار سال: از مهرماه سال ۱۴۰۰ که رییس موزه فرش ایران تغییر کرد، تا امروز این موزه که فرش‌های آن حیرت بسیاری از بازدیدکنندگان ایرانی و خارجی را برمی‌انگیزد، هر بار به شکلی درگیر حاشیه بوده است،، اما آنچه میثم امامی ـ راهنمای رسمی ایرانگردی و جهانگردی ـ از حال امروز این موزه روایت می‌کند، گویای وضعیت بحرانی فرش‌های این موزه است.

امامی در مقام مدرس گردشگری و کارشناس فرش ایرانی آخرین مشاهداتش را از موزه فرش ایران این گونه شرح داد: من به عنوان راهنمای تور‌های گردشگری تا پیش از کرونا حتی اگر بازدید از این موزه در برنامه تور گردشگران خارجی قرار نداشت، از آژانس گردشگری اجازه می‌گرفتم که بازدید از موزه فرش را در برنامه گشت آن‌ها قرار دهم،، چون فرش در ایران مهم است و اگر برای توضیح آن به موزه فرش نرویم مجبوریم یک گالری (فروش) فرش را انتخاب کنیم که حتما سوء‌تفاهم ایجاد می‌کند؛ بنابراین همه تلاشم را کرده‌ام که آژانس‌ها را متقاعد کنم بازدید از موزه فرش را در برنامه تور‌های خارجی قرار دهند و متاسفانه هر بار که به این موزه رفته‌ام مشکلی وجود داشته که بیشتر هم درباره سیستم تهویه موزه فرش ایران بوده است. معمولا هم یا ترانسفورماتور برق قطع بوده و یا خراب و درحال تعمیر بوده است. گاه پیش آمده که ساعت ۹ صبح همراه توریست‌های خارجی تا درِ موزه رفته‌ایم، اما سرباز نگهبان خبر تعطیلی موزه را داده است و هر بار به شکلی در برابر گردشگر شرمنده شده‌ام.

او افزود: شنیده‌ام که ترانسفورماتور برق موزه فرش ایران با موزه هنر‌های معاصر یکی است و موزه فرش برای تهیه ترانسفورماتور مجزا بودجه ندارد. البته نمی‌دانم این موضوع تا چه حد درست باشد، وظیفه مسؤولان مربوطه است که پیگیری کنند.

این راهنمای گردشگری به روایت تلخ برخی کارکنان موزه فرش پس از بازگشایی این موزه بعد از تعطیلی بلند کرونا اشاره کرد و گفت: یکی از کارکنان موزه فرش با بغض تعریف می‌کرد که وقتی موزه را بعد از شش هفت ماه باز کردند، فقط دو سه خاک‌انداز سوسک از یکی از بخش‌های آن جمع کرده‌اند. در این مدت موزه به دلیل تاریکی و هوای نامطبوعی که به دلیل خرابی سیستم تهویه داشته ظاهرا محل تجمع حشرات موذی شده بود. تعریف می‌کردند که پشت فرش‌های آویخته شده، چون نمور و تاریک بوده، سوسک‌ها جمع شده بودند. حتی می‌گفتند سال گذشته در روز‌های کاری موش هم دیده بودند. وجود این جانوران موذی، اختلاف شدید دما در تابستان و زمستان، تاریکی و رطوبت داخل ساختمان برای فرش‌های تاریخی موزه سَم است.

امامی ادامه داد: وقتی دولت تغییر کرد و آقای ضرغامی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را به عهده گرفتند و رییس موزه فرش را تغییر دادند، خبر‌هایی از تغییر حوض‌های موزه به باغچه شنیده شد که این اقدام با اعتراض‌هایی مواجه شد، آن زمان به عنوان یک شیفته فرش ایرانی و این موزه واکنشی نشان ندادم، اما در اولین بازدید زمستان سال گذشته وقتی به موزه فرش رفتم شاهد دمای به شدت پایین موزه بودم و همچنان سیستم تهویه کار نمی‌کرد و در لابی موزه تمام فرش‌های بزرگ را جمع کرده بودند، علت را که پرسیدم گفتند سلیقه مدیر جدید موزه است که گفته "باید تغییری در موزه ایجاد شود". در چند بازدید بعدی از موزه، سیستم تهویه همچنان کار نمی‌کرد تا این‌که شنیدم در هفته گذشته همزمان با روز فرش نشستی با کارشناسان فرش در این موزه برگزار شده که تازه ساعت ۱۱ آمده بودند برق‌های موزه را درست کردند تا سالن تاریک نباشد. خبرش را هم در همه جا منتشر کردند که موزه فرش در روز ملی فرش یک کاری انجام داده است.

این مدرس گردشگری گفت: روز جمعه ۲۷ خردادماه نیز همراه تعدادی از فراگیران دوره آموزشی گردشگری کلاس درس را در موزه فرش برگزار کردم، لابی کم‌ونور و تاریک بود و تهویه همچنان کار نمی‌کرد، از کارکنان هم که وضعیت را پرسیدم گفتند "ان‌شالله درست می‌شود". در طول سه ساعتی که در موزه بودیم، چراغ‌های مقابل فرش‌ها خاموش بود و نقش‌ها به وضوح دیده نمی‌شد، طوری که به شاگردانم پیشنهاد کردم نقش یکی از فرش‌ها را از اینترنت پیدا کنند، یعنی در ساختمان موزه فرش حتی یک نفر تأسیسات فنی وجود ندارد؟! از کارمندان شنیدم که وقتی ما موزه را ترک کردیم، با تاسیساتی بیرون از موزه که معمولا برق‌ها را کنترل و تعمیر می‌کنند تماس گرفته‌اند و آن‌ها هم راهنمایی کرده‌اند که کلید‌های برق را روشن کنند، یک کار به این سادگی که حتی یک نفر از صبح پیگیر آن نبود، درحالی که موزه گردشگر و بازدیدکننده خارجی داشت.

امامی اضافه کرد: همزمان زمان حضور ما، تعدادی گردشگر خارجی برای دیدن موزه آمده بودند که به علت گرمای داخل سالن که شاید بالای ۳۰ درجه بود و همچنین تاریکی سالن، مدت زمان زیادی نماندند، برخی از این گردشگران با آن‌که بلیت خریده بودند، کمتر از پنج دقیقه در موزه حضور داشتند. بعضی از آن‌ها هنگام ترک موزه، سرشان را به نشانه تأسف حرکت می‌دادند.

این راهنمای گردشگری همچنین به جمع‌آوری برخی فرش‌ها از تالار و لابی موزه اشاره کرد و افزود: دلیل این کار را توضیح نداده‌اند، اما جای برخی از فرش‌ها خالی است.

امامی به غیبت‌های طولانی مدیر موزه فرش ایران نیز اشاره کرد و گفت: در هر بازدیدی که از موزه فرش داشتم و پیگیر مدیر مجموعه شدم تا درباره مشکلات صحبت کنم، ایشان تشریف نداشتند و همکارانشان گفتند که در ارگ آزادی (وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی) است و یک پسر جوان را به عنوان جانشین تعیین کرده است!

او با اشاره به ارزش فرش‌های این موزه که در شرایط موجود و به خاطر برخی غفلت‌ها و بی‌توجهی‌ها در معرض خطر قرار گرفته‌اند، یادآور شد: موزه‌های دنیا با فرش ایرانی رفتاری کم‌نظیر و ارزشمند دارند، فقط در یک نمونه، موزه ویکتوریا و آلبرت بریتانیا برای نمایش فرش شیخ صفی اردبیل فقط حدود شش ماه زمان گذاشت تا ویترینی ویژه با قابلیت هواکشی و از بین بردن گرد و خاک بسازد.

امامی بیان کرد: برای موزه فرش ایران و فرش‌های ارزشمند آن واقعا دلم می‌سوزد، هرچند برخی مشکلات از گذشته وجود داشته است،، ولی ما چشم امید داشتیم درست شود،، اما نه تنها آن مشکلات حل نشده که اتفاقات دیگری افتاده و مشکلات موزه فرش بیشتر از قبل شده است و متاسفانه کمتر کسی به آنچه در انتظار این موزه و فرش‌های آن است، واکنش نشان می‌دهد.
 
وضعیت اسفناک موزه فرش از زبان یک راهنمای گردشگری

ای کاش این مطلب به گوش آقای وزیر برسه!

امروز به روال قبل برای بازدید درس اصول تفسیر میراث، به اتفاق ۴۰ نفر از راهنمایان امروز و فراگیران دوره‌ی راهنمایی تور موسسه طبیعت برای بازدید به موزه فرش رفتیم.
در یک جمله همه‌ی شرایط برای نابودی فرش‌ها و ناامیدی بازدیدکنندگان فراهم بود!
دمای داخل موزه با دمای یک سونا هیچ فرقی نمیکرد!
لامپ‌های روشنایی سالن هم تقریبا همه خاموش!
لابی بی‌روح و خالی از فرش‌های سابق که هیچ تدبیری براش نشده!
پرسنلی که اگر نگم ناامید، اما کم‌امید بخاطر شرایط.
سالهاست اراده‌ای بر حل مشکلات موزه فرش که نیست هیچ، هرروزمشکلاتی هم اضافه میشه. انگار این موزه یک خار پاشنه است برای آقایان!
و فرش‌هایی که اگر هر یک تکه اون‌ها در یک موزه بین المللی بود طور دیگه‌ای باهاشون برخورد می‌شد، کاملا متفاوت از اینجا.
من اول از مادر خودم و مادران قالیباف سرزمین شرمسارم.
بعد از دوستانی که امروز رنج این بازدید رو به جان خریدند. هرچند با محبت فراوان تا پایان این بازدید سه ساعته در شرایط مذکور همدل بودند.
(توریست‌های خارجی که میومدن و در کمتر از ده دقیقه از اون فضا خارج می‌شدن!)

و تشکر کنم
از مدیر موزه که بیشتر از حضور و مدیریت در موزه، در دفتر آقای وزیر حضور و مدیریت دارند!
و آقای ضرغامی که انقدر خوب از میراث فرهنگی و صنایع دستی کشور حفاظت و حراست می‌کنند!
محکوم بودیم به امید،
اما حالا داریم محکوم میشیم به ناامیدی
خلاصه که در نابودی فرهنگ با سرعت بالایی داریم پیش میریم
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است

پی‌نوشت۱: این روز‌ها متاسفانه first impression برای یک بازدید کننده موزه فرش، بدترین حالت ممکنه!
 
میثم امامی
 
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از منابع گوناگون
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین