شعار سال: آقای دایی به افزایش قیمت دلار اشاره کرده و اینکه دلار در ۳ سال پیش ۴۲۰۰ تومان بود و حال ۳۰ هزار تومان است؛ بنابراین عددهای میلیاردی مورد اشاره منتقدان دیگر میلیون است نه میلیارد. دیگر اینکه کسانی که باعث خوشحالی مردم میشوند حق شان است که این رقمها را دریافت کنند به علاوه اینکه این پرداختها در مدت کوتاهی است و فوتبالیستهای لیگ برتر اگر مصدومیتی نداشته باشند حداکثر ۱۰ سال از این حقوقها برخوردارند که باید از همین منبع به فکر آینده و بازنشستگی شان هم باشند. آقای دایی در تایید سخنان خود به عنوان مثال این را هم گفته است که همین بازیکنان برای خرید یک خانه ۱۰۰ متری در منطقه یک تهران باید ۳۵ میلیارد تومان بپردازد.
متاسفانه هیچ کدام از این دلایل در یک بررسی منصفانه قابل دفاع نیستند. البته به عنوان مقدمه باید گفت نقد این پرداختهای نجومی باید متوجه پرداخت کنندگان باشد نه فوتبالیستهای گیرنده این دستمزدها.
اما درباره دفاعیه آقای دایی باید گفت وضعیت دلار یا اساسا وضعیت اقتصادی کشور فقط فوتبالیستها را متاثر نمیکند بلکه همه اقشار جامعه در همین اوضاع زندگی میکنند، اما تقریبا هیچکدام از این اقشار دریافتیهایی اینچنین از بودجه عمومی کشور ندارند. بارها گفته شده که باشگاهای فوتبال کشور مستقیم و غیر مستقیم از دولت تغذیه میشوند، اگر این باشگاهها کاملا خصوصی بودند شاید میشد گفت هر قدر که میخواهند دست و دلبازی کنند و فقط مالیاتشان را بدهند. اما همه میدانیم که چنین نیست. حتی این استدلال که چنین پرداختیهایی در بخشهای دیگر دولتی (حکومتی) نیز وجود دارد طبیعتا نافی نقد وارده به پرداختها در فوتبال نیست. هر جا که چنین ولخرجی از جیب مردم و بودجه عمومی به نفع اقلیتی از جامعه صورت میگیرد باید سریعا وارد عمل شد.
آقای دایی گفته است فوتبالیستها مردم را خوشحال میکنند. به یاد بیاوریم زمانی را که در فوتبال ایران از این بریز و بپاشها خبری نبود، اما موفقیتهای فوتبال نیز ادامه داشت و ذرهای هم از خوشحالی هواداران این ورزش کم نمیشد! از آقای دایی که از فضایل اخلاقی زیادی هم در زندگی شخصی خود برخوردار است میپرسیم آیا فقط فوتبالیستها هستند که کارشان باعث خوشحالی و رضایت مردم است؟! سایر مشاغل بسیار مهم و حساس دیگری نیز در جامعه وجود دارند که تعطیلی ولو کوتاه مدت کار آنان صدمات گاه جبران ناپذیری به زیست یک جامعه میزند، اما نه تنها دریافتی آنچنانی ندارند بلکه متاسفانه گاه از حداقلهای دریافتی نیز محروم اند. دفاع آقای دایی در این زمینه مبتنی بر برخی مشهورات نادرست درباره قشربندی اجتماعی است که مشاغل مهم را صرفا در برخی حوزههای خاص تعریف میکند.
پرداختهای نجومی به فوتبالیستهای لیگ برتری و از آن مهمتر ستارههای مشهور، برخلاف نگرانی آقای دایی یقینا به اندازهای هست که نه تنها برای امروز بلکه برای فردایشان هم کفایت کند. به یاد داشته باشیم که رفاه، یک مفهوم نسبی است و یقینا با این اعداد فوتبالیستهای یاد شده نه فقط خودشان بلکه دو نسل آینده خودشان را نیز بیمه میکنند. فرصت کوتاه درآمد زایی که آقای دایی در استدلال خود به نفع این فوتبالیستها به آن شاره میکند از قضا اگر آن طرف ماجرا را هم ببینیم امتیاز مهمتر دیگری است که به آنان داده شده است. آن طرف ماجرا این است که ورزشکاران یاد شده در مدت کوتاهی درآمدی از بودجه عمومی کشور دارند که یک کارمند با حقوق متعارف در طول عمر خود نیز آن را دریافت نمیکند!
اما عجیبترین بخش از اظهارات ورزشکار محبوب ما آقای علی دایی این است که فوتبالیستهایی که دستمزدهای نجومی دارند فقط برای خرید خانه در منطقه یک تهران باید ۳۵ میلیارد تومان بپردازند! مطمئنا آقای دایی اعتقاد ندارد که دستمزد پرداختی به فوتبالیستها را باید با قیمت آپارتمانی که آنان مایلند خریداری کنند، سنجید و پرداخت کرد! بسیاری از ستارگان فوتبال این کشور به گفته خودشان از مناطق کم برخوردارتر و بلکه محروم به این جایگاه رسیده اند و به علاوه مجموعه مدیریت فوتبال کشور در دهه ۶۰ و ۷۰ را نیز همه به یاد دارند. آیا در آن زمانها که فوتبال ما موفقیتهای ملی و آسیایی نیز کم نداشت مسوولان فوتبال و ستارگان هنوز بی همتای آن این طور چرتکه میانداختند و گران حساب میکردند؟!
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از جامعه خبری تحلیلی الف، تاریخ انتشار:۸ تیر ۱۴۰۱، کد خبر: ۴۰۱۰۴۰۸۰۴۶، www.alef.ir