پژوهشگر مسائل استراتژیک میگوید: مدت هاست که اعتقاد دارم همزمان با انتقال قدرت جهانی از غرب به آسیا، خاورمیانه به منزله یک مجموعه امنیت منطقهای که تا کنون غرب به آن اعتبار داده بود، در حال ساقط شدن از موضوعیت است و به تدریج و به ویژه با تداوم خیزش چین و افزایش اشتیاق و علاقه آن به اوراسیای جنوبی، شاهد ظهور «باختر میانه» خواهیم بود. منطقهای از خلیج فارس تا مدیترانه که اینبار چین به آن کشش دارد.
شعار سال: دکتر دیاکو حسینی، پژوهشگر مسائل استراتژیک درباره چالشهای مهم سیاست خارجی ایران طی یک دهه آینده میگوید: این تلقی که ایران بخشی از محور تجدیدنظر طلبانه چین و روسیه نسبت به نظم جهانی است، اراده برای مقابله با ایران را تقویت کرده است. بدون اصلاح این برداشتهای غیردقیق و اراده برای کاهش جامع تنش ایران و آمریکا، احیای برجام تغییر عمدهای در تنش میان این دو ایجاد نمیکند و عدم احیای آن، به مراتب نتایج بدتری خواهد داشت.
– با توجه به تحولات اخیر در حوزه سیاست خارجی ایران و همچنین پرونده هستهای و تحریمهای که طی سالهای گذشته بر ایران وضع شده است فکر میکنید چه چالشهایی در یک دهه آینده در این حوزه ایران خواهد داشت؟ فارغ از به نتیجه رسیدن یا نرسیدن برجام.
احتمالا چالش برنامه هستهای ایران حتی با احیای برجام برطرف نشود
حتی با وجود احیای برجام به نظر نمیرسد که چالش برنامههای هستهای ایران برطرف شود. این موضوع دلایل سادهای دارد: اول اینکه برجام عمر محدودی دارد و همه محدودیتها تا پایان ۲۰۳۰ برچیده خواهند شد، اما سوابق نشان میدهد که تا وقتی بی اعتمادی متقابل ایران و غرب ادامه داشته باشد، دولتهای غربی همچنان از ماهیت برنامههای هستهای و احتمال انحراف به سمت برنامه تسلیحاتی نگران خواهند بود. برجام تنها آرام بخشی موقت برای تنش هستهای میان ایران و غرب است و صرفا زمانی میتوانست یک راه حل پایدار باشد که یک گام در بین گامهای بعدی در راه مدیریت و سپس رفع مجموع اختلافات استراتژیک ایران و غرب باشد؛ چیزی که به نظر نمیرسد طرفین در آن مسیر حرکت کنند. بعلاوه؛ این تلقی که ایران بخشی از محور تجدیدنظر طلبانه چین و روسیه نسبت به نظم جهانی است، اراده برای مقابله با ایران را تقویت کرده است. بدون اصلاح این برداشتهای غیردقیق و اراده برای کاهش جامع تنش ایران و آمریکا، احیای برجام تغییر عمدهای در تنش میان این دو ایجاد نمیکند و عدم احیای آن، به مراتب نتایج بدتری خواهد داشت.
-در طی سالهای گذشته تعاملات منطقهای ایران دستخوش تحولاتی بوده است. در این راستا و با در نظر رگفتن مشکلات فراروی همسایگان ایران فکر میکنید جایگاه ایران در تحولات آینده خاورمیانه چه خواهد بود؟
بیمیلی و ناتوانی آمریکا برای مداخله در منطقه خاورمیانه مهمترین چالشهای امنیتی برای این منطقه است
این مصیبت بزرگی است که ما حتی درباره صورت مسائل و مشکلات واقعی که در آینده نزدیک با آنها دست به گریبان خواهیم بود، اتفاق نظر نداریم
بیمیلی و ناتوانی آمریکا برای مداخله در منطقه موسوم به خاورمیانه که خلأ ژئوپولیتیکی کم نظیری ایجاد کرده و همینطور افزایش شمار کشورهای فرومانده مهمترین چالشهای امنیتی برای این منطقه فرضی هستند. خلأ مورد اشاره موجب شده که نه تنها قدرتهای منطقهای رقابتی تازه را برای کسب چیرگی یا حداقلی امنیت یکجانبه برای خود آغاز کنند بلکه قدرتهای بزرگ مثل چین و روسیه هم جاهطلبیهای جدیدی را در این منطقه تعقیب میکنند که هنوز نسبت به پیامدهای آن آگاهی کافی وجود ندارد. ایران به دلیل ظرفیتهای طبیعی برای برتری در این منطقه و البته به دلیل فرهنگ ایران هراسی جا افتاده و تبلیغ شده طی دهههای اخیر، هدف شماره یک برای موازنه جویی و مهار نه تنها برای کشورهای منطقه بلکه برای قدرتهای بزرگ است. این موضوع انرژی و زمان زیادی را از ایران خواهد گرفت. ما باید از این هوشیاری برخوردار باشیم که بدون دیپلماسی متکی به گفتگوهای دائمی با ماهیت استراتژیک و بدون ترویج قدرت نرم، برای مقابله با این اوضاع تازه محدودیتهای فراوانی داریم. صرفا اطمینان از امنیت نظامی و پیشبرد قدرت سخت نه تنها کافی نیست بلکه ممکن است سوخت لازم برای تداوم ایران هراسی و در نتیجه تشکیل ائتلافهای ضدایرانی را تدارک ببیند. این مصیبت بزرگی است که ما حتی درباره صورت مسائل و مشکلات واقعی که در آینده نزدیک با آنها دست به گریبان خواهیم بود، اتفاق نظر نداریم چه رسد به راه حلهایی که باید در پیش بگیریم.
-چالشهای مهمی که ایران در حوزه زیست محیطی در آینده خواهد داشت چه مراوداتی بایستی از اکنون با کشورهای همسایه در رفع این چالشها صورت پذیرد؟
کمبود منابع آب به چالشهای جانبی مثل، منازعات آبی، بیکاری، مهاجرت، خشونت و افراطی گری در مقیاسهای بزرگ دامن میزند
در عصر تغییرات اقلیمی، درک منطقهای از پیامدهای منحصر به فرد این دگرگونیها اهمیت زیادی در انتخاب روشهای مقابله با آن دارد. سرشت فرامرزی تغییرات اقلیمی عملا بدین معناست که امکان مواجهه تکتک کشورها به تنهایی یا این نوع چالشها وجود ندارد. به ویژه اینکه کمبود منابع آب به چالشهای جانبی مثل، منازعات آبی، بیکاری، مهاجرت، خشونت و افراطی گری در مقیاسهای بزرگ دامن میزند. منطقهای که ما در آن زندگی میکنیم در صدر پرفشارترین مناطق بلحاظ کمبود منابع آب شیرین در جهان است و مدت هاست که زنگ هشدار به صدا درآمده است. در وهله اول، ما ملتهای منطقه به پلتفرمی برای گفتگوهای مستمر و درک ابعاد مختلف و مشترک چالش برآمده از تغییرات اقلیمی و نحوه مدیریت آن در جوامع منطقه نیاز داریم. غیرسیاسی کردن محیط زیست منطقهای که زیستگاه مشترک ماست اولین قدمی است که در این راه طولانی باید برداریم.
-در برابر هر کدام از چالشهای فراروی حوزه سیاست خارجی آیا راهکار اساسی نیز وجود دارد یا اساسا مسایل از جنس مشکلات دایمی خاورمیانهای است که ممکن است برخی همچنان لاینحل باقی بماند؟
عمدهترین مشکلات خاورمیانه
لازم است قدرتهای اصلی منطقه به توافق برسند
هیچ راهی جز تغییر نگرشها نداریم
فکر نمیکنم منطقهای که خاورمیانه مینامیم، مشکلات دایمی و ذاتی داشته باشد. بطور ساده، عمده مشکلات این منطقه ناشی از مداخلات افسارگسیخته، حکومتهای ناکارآمد و از همه مهمتر، پندارهای نادرست درباره منافع مضیق ملی و درک نادرستتر درباره ماهیت منافع دیگران از دید هر کدام از دولتهای این منطقه است. تنها در سایه مذاکرات خستگی ناپذیر، تقویت روابط مردم با مردم و رسیدن به اتفاق نظر درباره اختلافات و نحوه رسیدگی به آنهاست که میتوان این چالشها را برطرف کرد، این البته کار آسانی نیست. فرضیات و پیشداوریهای متقابل و رسوب کرده، آنچنان قوی هستند که به سختی میتوان از آنها عبور کرد. همینطور نباید در استنباطی کمال گرایانه امید داشت که میتوان با صرفا مذاکره همه رقابتها را کنار زد، اما لازم است قدرتهای اصلی این منطقه به توافق برسند که بازی با حاصل جمع جبری صفر، هیچ برندهای نخواهد داشت؛ در حالیکه همه این کشورها با هم بازنده خواهند بود. ما هیچ راهی جز تغییر نگرشها نداریم. بجای خانههای سیاه و سفید باید روی نقاط خاکستری تمرکز کنیم؛ جایی که میتوانیم منافع مشترک را جستجو کنیم؛ رقابتها را قاعدهمند کنیم و مخرج مشترکی برای خیر جمعی داشته باشیم. ما امروز حتی به این نگرش، نزدیک هم نیستیم.
– در مجموع فکر میکنید منطقه خاورمیانه در ۱۰ سال آینده از چه جایگاهی در مراوردات بین المللی برخوردار خواهد بود؟
در آینده شاهد ظهور «باخترمیانه» به جای «خاورمیانه» خواهیم بود
مدت هاست که اعتقاد دارم همزمان با انتقال قدرت جهانی از غرب به آسیا، خاورمیانه به منزله یک مجموعه امنیت منطقهای که تا کنون غرب به آن اعتبار داده بود، در حال ساقط شدن از موضوعیت است و به تدریج و به ویژه با تداوم خیزش چین و افزایش اشتیاق و علاقه آن به اوراسیای جنوبی، شاهد ظهور «باختر میانه» خواهیم بود. منطقهای از خلیج فارس تا مدیترانه که اینبار چین به آن کشش دارد. کشورهای این منطقه فرضی در کنار آسیای جنوبی و آسیای مرکزی همچنان در کانون توجه کریدورهای ارتباطی غرب و شرق و منبعی بزرگ برای انرژیهای فسیلی است که جهان در حال ظهور آسیایی بیش از همیشه به آن نظر دارد. شاید غرب علاقه خود را به این منطقه تا اندازهای از دست داده باشد، اما وجود قدرتهای منطقهای که انگیزه و توان به چالش کشیدن یکدیگر و ایجاد بیثباتیهای گسترش یابنده را دارند، قدرتهای نوظهور آسیایی را تشویق میکند که جای ایالات متحده را به عنوان مداخلهگر توازن بخش بگیرند؛ هرچند ممکن است در آینده همانقدر بیثبات کننده باشند که غرب در سدههای اخیر بوده است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از شفقنا، تاریخ انتشار:۲۱ شهریور ۱۴۰۱، کدخبر: ۱۴۴۴۵۸۹، fa.shafaqna.com