شعار سال: علی باقری دبیر جبهه اصلاحات، در نشست «ضرورتهای گفت وگوی ملی» که در اتاق شفقنا برگزار شد، تحلیل و ارزیابی از حوادث اخیر ارایه داد و اظهار کرد: از یک منظر باید به زمینههای شکلگیری وقایعی که در ۷۰ روز گذشته در کشور رخ داد، بپردازیم. در این راستا موضوع بحث را به دو قست تقسیم میکنم، اول: بررسی زمینههای این رخداد و دوم: ارایه تحلیلی از فرایند ۷۰ روزی که در جامعه گذشت. اعتراضات اخیر حاصل تقاطع سه شکاف و گسست در جامعه امروز ایران است.
اولین شکاف، «اقتصادی و معیشتی» است. صرف نظر از ریشهها و عوامل این موضوع، وضعیت اقتصادی که امروز در کشور شاهد آن هستیم یک واقعیت است و شاخصهایی دارد؛ به عنوان نمونه از سال ۹۷ به بعد یعنی ۵ سال متوالی تورم متوسط ۴۰ درصد را در کشور شاهدیم، امروز مردم و جامعه ما با مشکلات عدیده معیشتی و اقتصادی مواجه هستند.
وی گفت: دومین شکاف، «سیاسی» است. ما در طول سه سال گذشته، دو انتخابات سراسری انجام دادیم که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی هر دو انتخابات با میزان مشارکت زیر ۵۰ درصد برگزار شد یعنی ۴۲ و ۴۹ درصد به علاوه ۷ درصد آرای باطله داشتیم، اگر انتخابات را به عنوان شاخصی مهم در بحث وضعیت سیاسی جامعه در نظر بگیریم، دو انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰ با میزان مشارکت زیر ۵۰ درصد برگزار شد. این عدم مشارکت دلایلی نیز داشته و دلیل عمده آن ناامیدی جامعه نسبت به اثر نتیجه انتخابات بوده است، یعنی گزینههایی که در معرض انتخاب بودند و ارزیابی جامعه نسبت به توان این گزینهها در ایجاد تحول در شرایط کشور، باعث کاهش امید در جامعه و حاصل آن مشارکت زیر ۵۰ درصد بود.
آقای باقری ادامه داد: در انتخابات اخیر دایره محدود کردن رقابت سیاسی از اصلاح طلب و نیروهای منتقد گذشت و به بدنه اصولگرایی رسید و شخصی مثل آقای علی لاریجانی نیز مشمول این رد صلاحیت و کنار گذاشتن از امکان رقابت شد؛ بنابراین در جامعهای که در گذشته یکی از شاخصها آن مشارکت سیاسی بوده و مردم از منظر مشارکت سیاسی به دنبال ایجاد تغییر و بهبود در جامعه بودند، فرایندی شروع میشود که این امید و شیوه برای تأثیرگذاری کمرنگ میشود.
وی سومین شکاف که در رابطه با اعتراضات و رخدادهای اخیر است را شکاف «سبک زندگی» دانست و افزود: حاکمیت و بخشهایی از حاکمیت در جامعه ما به دنبال مهندسی فرهنگی و ارایه یک الگوی واحد از شکل زندگی برای جامعه بودند. یعنی جامعه خصوصاً جوانان که با توجه به تحولاتی که در سطح جهان و تحولاتی که در خصوص شیوه و سبک زندگی در جهان در حال رخ دادن است، با یکسری اوامر و نواهی حاکمیتی در خصوص شیوه و سبک زندگ شان مواجه بودند که نقطه اوج آن میتواند بحث حجاب و شیوههای اعمال آن مثل گشت ارشاد باشد.
آقای باقری ادامه داد: بنابراین جامعهای که در آن وضعیت معیشت و اقتصاد که شاید بتوان ادعا کرد در ۴۴ سال پس از پیروزی انقلاب حتی در مقایسه با زمان جنگ شرایط زندگی مردم در نازلترین سطح قرار دارد و امکان مشارکت سیاسی و تأثیرگذاری در شیوه حکمرانی در کشور که مشخصاً شاخص آن میتواند انتخابات باشد، باز در نازلترین سطح قرار گرفت؛ به گونهای که دایره کسانی که مجوز رقابت در انتخابات را دارند طوری تعریف میشود که فراتر از جریان اصلاحات، به جریان اصولگرا هم تسری پیدا میکند و در کنار این دو، تلاش برای حاکم کردن یک الگوی واحد برای سبک زندگی که در واقع جامعه و جوانان را در انتخاب سبک زندگی مختار خود با مشکل مواجه میکند از علل و زمینههای شکل گیری حوادث اخیر در کشور بود.
جامعه ایران دچار نا امیدی فراگیر نسبت به آینده شد
وی افزود: مجموع و نتیجه تقاطع این سه شکاف در سالهای اخیر، یک نا امیدی فراگیر نسبت به آینده که میزان مهاجرت از کشور یکی از شاخصهای آن است و یک نا امیدی نسبت به داشتن یک افق از شرایط مناسب برای زیست فردی و اجتماعی را ایجاد میکند و من تقاطع این شکاف را ریشه اعتراضات اخیر میدانم.
بیان این فرضیه که یک جریانی القا ناامیدی به جامعه را برنامه ریزی کرده باشد، «صحیح نیست»
آقای باقری با واقعی دانستن جنس این اعتراضات و عدم عاریتی بودن اصل آن و اینکه مشکلات و تنگاهایی که در جامعه ما وجود داشته از دلایل بیان آن است و القایی نیست، گفت: بیان این فرضیه که یک جریانی القا ناامیدی به جامعه را برنامه ریزی کرده باشد صحیح نیست بلکه این جریان نا امیدی را تشدید کرده است، اما زمینههای واقعی و ملموس این ناامیدی نسبت به آینده و وجود مشکل در جامعه، واقعی بوده و هست. ۵ سال تورم ۴۰ درصد القای خارجی نیست و واقعیتی است که اثر وضعی در زندگی مردم میگذارد.
وی ادامه داد: فقدان امکان مشارکت سیاسی برای اکثریت جامعه و مشارکت کمتر از ۵۰ درصد در انتخابات، یک استاندارد غیر قابل خدشه است. اکثریت جامعه احساس میکند که نمیتواند مشارکت سیاسی داشته باشد، این یک امر واقعی است و به تعبیری جوانانی که در طول دو تا سه دهه گذشته فعالیت سیاسی شان در کمپینهای انتخاباتی در کشور شکل گرفته بخشی از همین افرادی هستند که امروز در کف خیابان هستند، چون امکان فعالیت سیاسی برای آنان وجود نداشته است؛ همچنین وجود ارادهای برای القا و حاکم کردن یک سبک زندگی خاص، نیز واقعی است و القایی نیست و مردم در ادارات، مدارس، دانشگاهها و کف خیابان با آن آشنا شدند.
بسیاری از معترضان خواهان بهبود شرایط کشور هستند
آقای باقری عدم مشارکت سیاسی مردم و حاکم کردن یک سبک زندگی خاص برای جوانان را از عوامل ریشهای شکل گیری این اعتراضات دانست و افزود: این اعتراضات را در دو جهت و قسمت و مسیر تقسیم بندی کنیم. یک اعتراضی که از متن این نارضایتیها در آمده و به دنبال ایجاد بهبود در شرایط کشور بوده و هست یعنی بخشی از جامعه نسبت به شرایط موجود معترض است و هدفش ایجاد بهبود در شرایط فعلی است. این یک قسمت از این اعتراضات که میتوانم آن را ذیل شعار «زن، زندگی، آزادی» که شعار اصلی این حرکت از روز اول بود، صورت بندی کنم.
جریانات بدخواه قطعاً فعال هستند
وی افزود: شعار «زن، زندگی، آزادی» یک شعار معترضانه سازنده است. شعاری که به دنبال مطالبات مشخصی در جامعه است، به دنبال اعلام خواستههای خود از حاکمیت و بهبود شرایط است. البته تردیدی ندارم که جریانات بدخواه نسبت به سرنوشت کشور، ملت و حاکمیت قطعاً فعال هستند. جریان خارج نشینی که با استفاده از پول رقیبهای منطقهای ایران، رسانه تأسیس میکند و آن رسانه عملاً تبدیل به مرکز هدایت کننده جریانات تخریبی در کشور میشود. اما من جریان اعتراضی را با جریان تخریبی جدا میکنم. جریانی که روشهای خشونت آمیز در اعتراضات را القا میکند، برای آن نظریه پردازی میکند و خط و جهت میدهد، آن جریان «دشمن» است.
آقای باقری ادامه داد: اگر به شکل طبیعی در هر کجای جامعه و هر کجای دنیا زمینهای برای اعتراضات درون زا فراهم شود، جریانات بدخواه خارجی قطعاً آن را بستر مناسبی برای دنبال کردن سیاستهای خود میدانند. من تردیدی در این مساله ندارم و آثار آن هم هویداست منتها میخواهم عرض کنم که ما باید اصل و حقانیت اعتراض را که مبتنی بر برخی از کمبودها و نارساییهای واقعی در جامعه امروز ایران است را به رسمیت بشناسیم.
وی گفت: معترضینی که حامل این نوع اعتراض هستند یعنی حامل اعتراض نسبت به کمبودهای واقعی در کشور هستند را ارج بنهیم، برای اینها مجرای اعلام و مرئی کردن و به صحنه آوردن مطالباتشان را ایجاد کنیم و در کنار آن نسبت به جریانی که میخواهد سوار این اعتراضات شود، جریان بدخواهی که ضد ایران و ضد استقلال ایران و تمامیت ارضی ایران است و توسط رقبای منطقهای و جهانی ایران هدایت میشود را به گوشهای ببریم و با آن برخورد دیگری کنیم.
آقای باقری افزود: متأسفانه مهمترین آسیبی که در مواجهه با اعتراضات گذشته میتوان دید این است که ما نتوانستیم در عمل بین این دو نوع از اعتراض فاصله بگذاریم. اگر به صحبتهای مسئولین نظام توجه کنید مکرر این حرف زده میشود که ما اعتراض را به رسمیت میشناسیم، ولی با اغتشاش مخالف هستیم و این جهت گیری کاملاً درست است، منتها من آسیب را اینجا میبینم که ما در مقام عمل برای اجرا کردن این تئوری در کف جامعه موفقیتی نداشتیم. شما یک شکل از اعتراض مباح، اعتراضی که جزو آن قسمتی است که مسئولین نظام جمهوری اسلامی میگویند که به رسمیت میشناسند، را به عنوان نمونه بیان کنید که بستر قانونی آن در این ۷۰ روز اخیر فراهم شده باشد، یعنی بگوییم که فلان امر در چارچوب قانونی میگنجد و باقی را جزو اغتشاشات به حساب میآوریم.
بسترهای جداسازی «اعتراض» از «اغتشاش» را فراهم نکردیم
وی ادامه داد: در این روزها مجلس اعلام کرد که طرحی برای اجتماعاتی قانونی تهیه میکند، معلوم نشد که چه شد و فراموش شد. گروههای رسمی در این کشور یعنی ۶ گروه اصلاح طلب تقاضای تجمع میکنند، به آنها مجوز داده نمیشود. من این را آسیب جامعه در قبال اعتراضات اخیر میدانم که علی رغم سیاستگذاری درست مبنی بر جدا دانستن اغتشاش از اعتراض، عملاً نتوانستیم بسترهای جداسازی را فراهم کنیم.
وی برای برون رفت از شرایط فعلی پیشنهاداتی ارایه داد و گفت: صحبتهایی که آقای ترقی کردند تفاوت دو نگاه را مشخص کرد؛ نگاهی که خود حق پندار است و گمان میکند که هر آنچه که فکر میکند مرّ اسلام، نظام و مردم است و هر کسی که به نوع دیگری فکر میکند مشروب خورده یا منحرف است یا از جای دیگری خط میگیرد.
اولین پیش فرض شکل گیری «گفتگو» احساس «نیاز» است
وی تأکید کرد: برای شکل گیری گفتگو چند پیش فرض لازم و ضروری است و اولین پیش فرض «نیاز» است. نگاهی وجود دارد که معتقد است کسی در سطحی نیست که با او گفتگو کنیم و این گفتگو را نیاز نمیداند؛ و میگوید ما برداشتی از ایده آلها در جامعه داریم و در قطب حقانیت هم هستیم و هر کسی با ما همراه شد از ماست، در غیر این صورت از ما و حق نیست؛ قطعاً در چنین جامعهای گفتگو شکل نمیگیرد.
وی بیان کرد: کسی گفتگو میکند که به عقل جمعی معتقد است یعنی فکر میکند که حقیقت مانند آیینهای بوده که شکسته و هر تکه آن نزد یک گروه وجود دارد. کسی گفتگو میکند که ملت، جامعه و مردم را یک جامعه متکثر میداند و بخش از این جامعه، افرادی هستند که مثلاً در راهپیمایی ۱۳ آبان شرکت میکنند و بخشی از کسانی هم که در این مراسمات شرکت نمیکنند، «مردم» هستند.
گفتگو در جامعهای شکل میگیرد که تکثر را به رسمیت میشناسد
آقای ترقی گفتند که ما این افراد را «مردم» نمیدانیم، اگر اینها مردم نیستند، پس «زباله» هستند! یعنی هر کسی مثل ما فکر نمیکند، از مردم نیست؟! تأکید میکنم که گفتگو در جامعهای شکل میگیرد که تکثر را به رسمیت میشناسد.
وی شنیدن صدای همه طیفها را لازم و ضروری دانست و عنوان داشت: جامعه ایران جمعیتی بالغ بر ۸۰ میلیون دارد و هر نحله و قسمتی از این جامعه به یک نوعی فکر میکند و حق شهروندی در این جامعه دارد لذا باید حرف آنها شنیده شود؛ در این صورت است که گفتگو شکل میگیرد و یکی از دلایلی که تاکنون در جامعه گفتگو شکل نگرفته، نگاه یک جانبه و از بالا به پایین است.
وی افزود: آقای ترقی میگوید که آقای خاتمی یا اصلاح طلبان گفتند با ما گفتگو کنید! اصلاً اینطور نیست، ما مگر دنبال کار خودمان هستیم که خواهان گفتگو با افراد خاصی باشیم؟! ما میگوییم با مردم و معترضین گفتگو کنید. ما هرگز مطرح نکردیم که به نمایندگی از مردم با ما گفتگو کنید بلکه، چون قسمتی از همین جامعه هستیم، به سهم خودمان اظهار نظر، توصیه و هشدار میدهیم. اما پرسش مهم من این است که آیا شما این مردم و این تکثر نگاهی که در جامعه وجود دارد را به رسمیت میشناسید که با آنها وارد گفتگو شوید؟!
۵ سال پیش آقای خاتمی بیان کرد که من به عنوان کسی که حتی نیم نگاهی به قدرت ندارم، برای صلاح این جامعه پیشنهاد میدهم که گفت وگوی ملی راه بیاندازید، با آقای خاتمی ۵ سال پیش چگونه برخورد شد؟! امروز محصول همین بی توجهیها را برداشت میکنیم!
آقای ترقی میگوید که با آمار و ارقام صحبت کنید. طبق نظرسنجی رسمی که نماینده رهبری در دانشگاهها اعلام کرد، ۸۳ درصد از مردم معترض هستند، این معترضان متکثر و نحلههای اعتراضی آنها متفاوت است؛ آیا شما امروز هم نمیخواهید حرف این معترضین را بشنوید؟!
وی با تأکید بر اینکه «ما بحران نمایندگی در کشور داریم»، گفت: بحران نمایندگی یعنی اینکه گروههای اجتماعی در کشور ما فاقد نهادهای نمایندگی هستند که حاکمیت بتواند با آنان وارد گفتگو شود و دلیل آن این است که به سندیکا، شورا و حزب اجازه شکل گیری نمیدهید لذا ما با یک جامعه ژلاتینی فاقد نمایندگی مواجه هستیم که اگر بنا باشد یک روزی گفت و گویی در این کشور صورت بگیرد، نمیدانیم که با چه کسی گفتگو کنیم.
وی ادامه داد: امروز معترضین نماینده مشخصی ندارند و آیا این مساله هم حاصل سیاستهای اصلاح طلبان است؟! امروز در حال محدود کردن همین ۴ حزب شاخ شکسته در کشور هستیم. به عنوان مثال در این شرایط و وضعیتی که کشور با آن مواجه است حزب اتحاد را تعلیق میکنیم و شاهدیم که سلیقه حکمرانی در این کشور به چه صورت است!
ما تا نپذیریم که نگاههای متکثر در کشور وجود دارد و ممکن است که بخشی از حقانیت نزد این نگاهها باشد و آنچه مبانی حاکمیت در کشور است «رأی مردم» میباشد، وضعیت فعلی اصلاح نخواهد شد. آقای ترقی خیلی راحت از کنار صندوق رأی گذشتند و برای من بسیار عجیب بود. ایشان فرمودند که مشارکت فقط صندوق رأی نیست بلکه ملاکِ مشارکت مردم، مسایل دیگر هم هست، این در حالی است که شاخص استاندارد غیرقابل خدشه برای سنجش سلیقه جامعه، «رأی و انتخابات» است چرا که باقی مسایل قابل خدشه است و به همین دلیل نمیتواند ملاک باشد.
آقای باقری بیان کرد: آقای ترقی میگویید مردم به یک شخصی رأی دادند و دیدند که با ماشین ضد گلوله به میان مردم میآید و به وعده هایش عمل نکرد و مردم ناراضی شدند. شما که آقای رئیسی را رییس جمهور کردید، آیا حاضر هستید بعد از ۱۶ ماه از عملکرد ایشان دفاع کنید؟! یک میلیون مسکن چه شد؟ پایین آمدن تورم کجا رفت؟ اگر میخواهیم از هم مچ گیری کنیم و نگاه غیر سازنده داشته باشیم، من میتوانم برنامههای آقای رئیسی را استخراج کنم و آقای ترقی اگر توانستید، دفاع کنید! آقای روحانی از ماشین پیاده نمیشد، اما با وجود اینکه آقای رئیسی پیاده در خیابان راه میرود، مشکلات کشور حل شد؟! فروکاستن مسایل کشور به اینکه رییس جمهور در ماشین ضد گلوله مینشیند یا در میان مردم راه میرود، اصلاً درست نیست.
عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان معتقد است: جامعه امروز ایران مانند همه جوامع دنیا، یک جامعه متکثر است، اما تکثر جامعه امروز ایران در زمینههای مختلف قابل توجه و ملاحظه است. در بحث سنت مدرنیسم، نوع نگاه به دین، مسایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه متکثر داریم. ما برای اداره و حکمرانی در این جامعه متکثر نیازمند به گوش شنوا هستیم. ما نمیتوانیم مطالبات و خواستههای قسمتهای فراوانی از جامعه را به جهت اینکه با هنجارهای تفکری ما نمیخواند، نادیده بگیریم و یک حکمرانی بر مبنای اقلیت را در کشور حاکم کنیم؛ پیام انقلاب امام خمینی (ره) و انقلاب سال ۵۷ این نبود. انقلاب اسلامی امام (ره) مردمیترین انقلاب تاریخ معاصر بوده است و شرط بقای آن انقلاب هم همین مردمی بودن آن است.
آقای باقری اظهار داشت: هیچ پیش فرضی ولو اینکه حق باشد، بدون مقبولیت اجتماعی در جامعه قابل پیاده کردن نیست. ائمه (ع) ما در طول تاریخ حق بودند، اما در برخی از دورهها حاکمیت نداشتند و برای اعمال حاکمیت دست به شمشیر نبردند و وقتی شرایط مردمی ایجاد شد، اقامه حق و حکومت کردند بنابراین ما باید شرایط حکمرانی در یک جامعه متکثر را فراهم کنیم، اما شاهدیم در میان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری، حتی آقای علی لاریجانی هم حق رقابت پیدا نمیکند و نتیجه آن از دست دادن مشارکت سیاسی مردم و سطح حکمرانی در دولت آقای رئیسی است.
وی گفت: جریان اصلاحات را کنار بگذارید، از میان اصولگرایان دهها نفر هستند که میتوانند وزارتخانهها را به نحوا حسن اداره کنند؛ چرا این سوء حکمرانی در کشور حاکم میشود! وقتی جریان اصلاح طلب میگفت وضعیت اقتصادی نامطلوب حاصل تحریمها و عدم امضای برجام است، برخی میگفتند که تحریم و برجام ۲۰ درصد در مسایل اقتصادی دخیل است ما در داخل مشکل مدیریت داریم، حال ۱۶ ماه است که دولت کریمه و وزرای مطلوبتان بر سرکار آمده، تا چه میزان مشکلات کشور حل شد؟!
وی به گفت وگوی اصلاح طلبان و با برخی از مسئولین اشاره و خاطرنشان کرد: بنده به عنوان دبیر جبهه اصلاحات اعلام میکنم که حرف ما اصلاً گرفتن «پُست و مقام» نیست. در گفتگوهایی هم که این روزها با مسئولین کشور داشتیم و به گواه آقایان که امروز حاضر هستند، حتی یک پیشنهاد یا درخواست که به مجموعه اصلاح طلبان برگردد در این مذاکرات مطرح نشده است. اصلاح طلبان هیچ چیز برای خود نمیخواهند و اگر گفت وگویی هم با مسئولین نظام کردند، به این دلیل است که معتقد به اصلاح در چارچوب نظام هستند. این روشن است که ما وقتی اصلاح در چارچوب نظام را میخواهیم باید با مسئولین نظام صحبت کنیم و شما میدانید که ما از این ناحیه چقدر ناسزا میشنویم؛ اما اعتقادمان این است و آن را بدون لکنت بیان میکنیم. نکته دیگر اینکه در این گفتگوها از حقوق عامه مردم دفاع میکنیم. اگر پیشنهادی هم میدهیم ناظر بر رفع مشکلات عمومی است.
«نهادهای نمایندگی» فعال شوند
وی تأکید کرد: گفتگو دو طرف یا چند طرف دارد، گفتگو وقتی در جامعه شکل میگیرد که ما حداقل یک طرف غیر از خودمان را به رسمیت بشناسیم. آنچه که من میبینم و نقدم به این وضعیت است، اینکه در کشور نیازی به گفتگو احساس نمیشود که اگر این مهم، احساس میشد، مقدمات آن را فراهم میکردیم که یکی از این مقدمه ها، تقویت نهادهای نمایندگی است؛ آن زمان است ما احزاب و سندیکاها و NGOها را به چشم فرصت نگاه میکنیم.
وی ابراز امیدواری کرد که شرایط به سمتی برود که ما مطالباتی که در جامعه وجود دارد را به رسمیت بشناسیم، همه مطالبه گران را بازیچه و مُهره استکبار و دشمنان مملکت به حساب نیاوریم که البته اشاره کردم و معتقدم که برخی در این مسیر نقش و بازیگری خود را ایفا میکنند.
معترضان را به «رسمیت» بشناسیم و با آنها وارد «گفتگو» شویم
وی گفت: ما تا معترض ملی و مستقل، معترضی که مثل حاکمیت نسبت به دشمنان این کشور با تمام وجود نفرت دارد، معترضی که حفظ تمامیت ارضی ایران برای او در مرتبه اول اهمیت است، معترضی که حتی چارچوبهای نظام موجود را علی رغم انتقادهایی که به آن دارد، به عنوان بستری برای جاری شدن اصلاحات و رفتن به سمت بهبود شرایط را به رسمیت نشناسیم و با او وارد گفتگو نشویم، این شرارههایی که زیر پوست جامعه است و اعتراضات ۸۳ درصدی موجود، عمق بیشتری پیدا خواهد کرد و در ادامه میتواند خطرات بزرگی را برای تمامیت ارضی کشور، حاکمیت و مردم به دنبال داشته باشد.
وی با تأکید بر اینکه کسانی که اموال مردم را تخریب میکنند به دنبال گفتگو نیستند، بیان کرد: وقتی درباره گفتگو صحبت میشود، سمت صحبت با کسانی است که از جنس گفتگو هستند. نکته دیگر اینکه بهترین شکل اعتراض در واقع یک اعتراض مدنی با استفاده از ابزار استاندارد «سخن گفتن» است.
وی در توصیف «بهترین اعتراض» گفت: بهترین اعتراض کف خیابان نیست، بهترین اعتراض این است که از طریق رسانههای فراگیری که در اختیار همه طرف هاست و از سوی نهادهای نمایندگی رسمی صورت بگیرد. بهترین اعتراض آن است که از طریق نمایندگان منتخب در مجلس و حاکمیت و قوه مجریه صورت بگیرد.
آقای باقری بروز اعتراضات در کف خیابان را ناشی از محدودیتها دانست و اظهار کرد: وقتی تمامی مجاری استاندارد و محلهایی جهت اظهار اعتراض مسدود میشود و وقتی یک جریان سیاسی رسمی، از نمایندگی در انتخابات محروم میشود و هر کسی که با برخی از اشخاص مباشرت داشته باشد نیز رد صلاحیت میشود. احزاب را یا تعلیق یا محدود میکنند یا آنان را تحت فشار امنیتی قرار میدهند، رسانه فراگیر مانند صدا و سیما، انحصاری میشود و برای خود فرض نمیداند که صدای همه اقشار جامعه باشد بلکه صدای برخی از اقشار جامعه است؛ اعتراضات در کف خیابان بروز و ظهور میکند و قطعاً آفاتی به دنبال دارد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری شفقنا، تاریخ انتشار:۷ آذر ۱۴۰۱، کدخبر: ۱۴۸۳۹۳۷، fa.shafaqna.com