تفکر در تاریخ و عبرت ها برای راه یابی تمدنی:
درک ما از ناصرالدین شاه و عصر قاجاریه، تا حد زیادی متاثر و محدود به متون تاریخی تدوین شده در دوره پهلوی هاست. به همین دلیل، شاید به بسیاری از زوایای پنهان این دوره که به تعبیر احمد سیف «قرن گمشده» است، وقوف کامل نیافته ایم. به عنوان مثال، در نگاه اغلب ما، ناصرالدین شاه، فردی ابله، فرومایه، مذبذب، زن باره و فاسدی است که کار اصلی اش وطن فروشی و نخبه کشی و ساخت و پاخت با روس و انگلیس، و اوج دنائتش قتل امیر کبیر مظلوم بود. اما از کنار این پرسش هم نمی توان گذشت که که اگر او چنین بود (که واقعا هم بود)، چگونه توانست ۵۰ سال بر ایران حکومت کند؟ آن هم در دوره ای که وزش و لرزش انقلاب صنعتی انگلیس و انقلاب سیاسی فرانسه، تمام دول و ملل دنیا را دستخوش تغییرات و دگرگونی های عمیق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کرده بود!واقعیت این است که ناصرالدین شاه قاجار، برخلاف تصویری که از او غالب شده است، انسان ناآگاه و بی خبری نبود و در قیاس با شاهان قاجار و اکثر شاهزادگان و والیان وقت، حتی یک سر و گردن هم در آشنایی با اوضاع جهان و ظرایف عرصه سیاست ایران، از آنها بالاتر بود. همه هنرهای زمانه از شعر، نقاشی، خطاطی و خطابه خوانی گرفته تا تیراندازی، سوارکاری، نویسندگی و دلربایی را در خود داشت، الا یک هنر؛ «هنر حکمرانی و حکمروایی»! او بیش از چگونه حکومت کردن، «چگونه در قدرت ماندن» را بلد بود و این هنر سیاه را به بهترین شکل و با بدترین روش به کار بست. با لطایف الحیلی خودش را در دل توده ها و چشم نخبگان فرو کرد و همه را فریب داد تا خودش بی رقیب بماند.
برداشت ها از کتاب مقاومت شکننده از قاسم خرمی تا نجف لک زایی:
به مناسبت ایام بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی به بررسی ساختار پژوهشی و یافتههای کتاب مقاومت شکننده:تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی، نوشته جان فوران استاد جامعه شناسی دانشگاه کالیفرنیای آمریکا و ترجمه احمد تدین در سال ۱۳۷۰" توسط قاسم خرمی پرداخته شده است. این کتاب یکی از آثار روشمند درباره تحولات چند قرن اخیر ایران است. بعد از بیان نظرات خلاصه وار قاسم خرمی، اقدام به ضمیمه کردن تحلیلهای نجف لک زایی (۱۳۸۳) درخصوص این کتاب شده است. تضارب آرای دو فرد مورد اشاره، شفاف کننده ابعاد مورد تاکید در این کتاب است.
نقدی بر آرای مهران صولتی(جامعه شناس و معلم):
در مورد حضور مردم در انقلاب ۵۷ عبارت مشهوری وجود دارد؛ آنها میدانستند که چه نمیخواهند، ولی نمیدانستند که چه میخواهند! این عبارت دستمایه مهران صولتی شده تا با مطرح کردن کردن دوگانههایی متعارض (مادیات همراه با معنویات، جمهوریت همراه با اسلامیت، تجدد همراه با تدین) به نابجایی و غیر ضروری بودن انقلاب اسلامی در ایران بپردازد. آمچیزی که صولتی در بیان آن قاصر بوده یا بدان کم توجهی کرده است. بحث الگوهای توسعهای و تمدنی مورد نیاز برای انقلاب بواسطه حضور فقه پویا و فاصله گیری از فقه سنتی است. سولتی به جریان چند گامی انقلابها برای طی شرایط گذار و رسیدن به مرحله تثبیت هم توجهی نداشته است. در واقع، برداشت او از انقلاب، تحقق مدینه فاضله است. همان القائیات نادرستی که بعضا در قالب انحرافات ایدئولوژیک مطرح میشود. در نگاه ما، انقلاب قائدتا اقدامی چندگامی یا چند مرحلهای بوده، نیازمند بهره گیری از فقه پویا برای اتصال سه بعد جمهوریت، اسلامیت و انقلابی گری در قالبهای توسعهای و تمدنی است و برای ممانعت از انحرافات، ریزشها و رویشهای خاص خودش را دارد. انقلابهای دینی (نظیر انقلاب ایران) باید در مقابل چالش ها، آسیبها و انحرافات، حساسیت خود را تا لحظه آخر متصل به مرحله تثبیت حفظ کنند و مانع برهم خوردن تعادل سه بعد جمهوری، دینی و انقلابی گری خود باشند.
ادعای موسوی جزایری در خصوص پیش نویس قانون اساسی؟!
موسوی جزایری عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: وقتی نظر امام را شنیدم بر کاری که قصد انجامش را داشتم مصممتر شدم و به تحقیق و پژوهش در اطراف جزئیات اختیارات و شرایط ولایت فقیه پرداختم. با بررسی کتب معتبر شیعه و روایات اهل بیت (ع) شرایط ولایت فقیه را استخراج کردم و در پیشنویس طرحم نوشتم. بعد از آن موانع قانونی ولایت فقیه را در قالب بند دیگری پیشنویس کردم. در ادامه پیشنهادی را در باب اختیارات ولایت فقیه و رئوس اختیارات نوشتم چون که قانون باید کاملاً شفاف و واضح میبود.
امیر ناظمی:
چرا تصویر مظفرالدینشاه با واقعیت کارنامه او تا این اندازه متفاوت است؟ آیا همچنان تصویر ما ایرانیان از یک حاکم مقتدر، حاکمی بیرحم است که در برابر مردم میایستد؟ آیا پیشتازی دوره ناصری ، زمینه ساز هم پذیری های دوره مظفری را فراهم ساخته بود؟ چرا محمدعلی شاه ( فرزند مظفر الدین شاه)، واگشت به رویکرد استبدادی در کشور داری را برگزید و مجلس را به توپ بست و مشرطه خواهان را آواره نمود؟
نظرگاه ها درخصوص ریشه های انقلاب:
در انقلاب ۵۷ هم روحانیون و هم روشنفکران در نبردی میان غرب و شرق در پی بازگشت به خویشتن بودند. «منصور معدل» در مقاله درخشان خود با عنوان «ایدئولوژی به مثابه گفتمان اپیزودیک: مورد انقلاب ایران» میگوید انقلاب ایران، انقلابی فاقد ضدانقلاب بوده است؛ هم مردم آن را قبول داشتند و هم ایالات متحده و شوروی آن را، ولو با اکراه، پذیرفتند.
خاطرۀ گفته نشده یا کمتر گفته شده از انقلاب ۵۷ :
ابوالفضل توکلی بینا از معتمدین حضرت امام و نهضت انقلابی، بیان می دارد که، (برای این که نشان دهیم خلخالی در صدور حکم اعدام دقت ندارد) حکم اعدام خود خلخالی را در برگهای نوشتیم و لای برگههای دیگر گذاشتیم و به وی دادیم. آن را هم امضا کرد! رفتیم و همین حکم امضا شده (حکم اعدام خودش) را به دکتر بهشتی نشان دادیم و گفتیم: ببینید که ایشان چگونه کیلویی عمل میکند تا جایی که حکم اعدام خودش را هم ندیده امضا کرده است!خدمت امام نشسته بودم که آقای جنتی که دادستان اهواز بود آمد و میخواست اجازه اعدام یک نفر را بگیرد. امام فرمود: اگر قتلی انجام داده میتوانید وی را بکشید. آقای جنتی خیلی اصرار کرد، امام فرمود: همین که گفتم. آقای جنتی گفت: پس چطور هویدا را کشتید؟ امام برافروخت و عبا را به طرف وی پرت کرد و فرمود: من هویدا را کشتم؟! اصلاً من خبر داشتم که هویدا کشته شده؟ آقای جنتی پابرهنه جلسه را ترک کرد و کفشهای وی را بعداً بردند.
به بهانه سالروز انحلال سازمان ساواک از سوی شاپور بختیار:
دولت شاپور بختیار بعد از ورود امام خمینی (ره) به ایران، کوشش کرد با ارسال دو لایحه «انحلال ساواک» و «تعقیب قضایی نخست وزیران و وزرای سابق»، انقلابیون را از «تغییرات اساسی» منصرف و رضایت آنها را برای «تغییرات جزئی»، همزمان با «حفظ قانون اساسی»، جلب نماید. اقداماتی که نشان میداد بختیار، درکی از تغییرات پیچیده اجتماعی وضعیت انقلابی جامعه نداشته است. از ان سالها بالغ بر ۴۵ سال میگذرد. تحلیلها نشان میدهد که دو عامل درونی فروپاشی پهلوی دوم را باید در توسعه نامتوازن و فساد در هسته سخت (هسته امنیتی-قضایی-نظامی حافظ حکومت ها) جستجو کرد و موضوعی که باید مورد توجه کلیه نظامها در سراسر دنیا بوده و با حساسیت بدان توجه و تمرکز شود.
کتاب «اقتدار گرایی ایرانی در عهد پهلوی» محمود سریع القلم :
«چرا ایرانیان در قدرت سیاست و حکمرانی دائماً شکست می خورند؟» موضوعی است که در کتاب اقتدار گرایی ایرانی در عهد پهلوی به قلم دکتر محمود سریع القلم استاد دانشگاه و نویسنده بدان پرداخته شده است. پیش فرض کتاب بر آن است که بررسی نماید که آیا ایرانیان جامعه ای اهل دانایی ( دانش ورزی) و قانون ( نظم گرایی) حول یک جهان بینی توصیه شده و از پیش آماده و تجویزی هستند ؟ یا اینکه شاهد نوعی اهمال تاریخی در بحث اندیشه ورزی و اراده گرایی ایرانیان برای فعالیت در حوزه های سیاسی ، قدرت و حاکمیتی می باشیم. به گونه ای که هر جریان سیاسی با اندکی تلاش قادر به حرکت به سمت کرسی حاکمیتی بوده و حاکمیت موجود به همین دلیل در ستیز دائمی با کلیه جریاناتی باید باشد که قصد تحرک سیاسی خارج از وضع موجود را دارند؟ لازم به توضیح است که از قلم همین نویسنده، کتاب اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار هم قبلا منتشر شده است.
اعتراف فرح پهلوی درباره محمدرضا شاه:
جنایات ساواک به حدی بوده که حتی «فرح پهلوی» خود در گفت و گویی که در سال ۲۰۱۵ میلادی با روزنامه آلمانی «دی ولت» انجام داده به این شکنجهها اعتراف کرده است. موضوعی که از دو جهت قابل تحلیل و درس آموزی است. اول اینکه تمامی نظامهای سیاسی برای طی دوره تثبیت خود، نیازمند وجود هسته سخت (متشکل از سه گانه امنیتی، نظامی و حقوقی-قضایی) هستند. دوم اینکه در دوره توسعه هر نظام سیاسی، اولین جایی که نیازمند کنترل و پاکسازی ویژه است، همان هسته سخت میباشد. هسته سخت در هر نظام سیاسی بدلیل اختیاراتی که در دوره تثبیت نظام سیاسی داشت، دچار فردگرایی، سلیقه گرایی، منفعت طلبی و بعضا فسادهای اقتصادی- سیاسی میشود (اصطلاحا خود بزرگتر از سیستم بینی). سطح کار به گونهای است که تشکیلات حفاظت نیز نمیتوانند آنها را کنترل کنند و صرفا اراده و تصمیم حاکمیتی است که میتواند عامل جهت دهنده و پاکسازی کننده باشد. فرح پهلوی در اعترافات خود بشکل غیرمستقیم به سه آسیب، اقدامات سطح بندی نشده و سلیقه محور هسته سخت دوره پهلوی دوم، معادل پنداری و تقلیل سطح دستگاه امنیت به بازجو محوری و شکنجه گری در ذهن مردان سیاسی و در نهایت، کم توجهی به پاکسازی و سالم سازی هسته سخت نظام سیاسی دوره خود، اشاره دارد. لازم به توضیح است که در برخی از تحلیل ها، محورهای اصلی سقوط پهلوی دوم، تاکید افراطی بر توسعه گرایی و فراموشی حوزههای معنوی و دینی و ارزشی در جامعه و افسارگسیختگی ساواک که منجر به افزایش نفرت اجتماعی گردید، ذکر شده است.
سفر ترامپ به تهران و دایر کردن کازینو در شمال ایران!
اوائل سال ۱۳۵۷ «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور سابق آمریکا، زمانی که ۳۸ سال داشت در کنار جک نیکلسون و وارن بیتی (هنر پیشگان معروف هالیوود) سفری به تهران داشتند. در آن سفر، دونالد ترامپ خیال داشت کازینویی در یکی از شهرهای شمالی ایران دایر کند که این کار توسط جریانات انقلاب ایران منتفی شد. این خبر سال ۱۳۹۷ در رسانهها منتشر شد. اما اخیرا شایعاتی مطرح شده که ترامپ زمینهایی را در دو شهر رامسر و نوشهر خریداری نموده و دارای مالکیت است. لازم به توضیح است که امکان خرید مستقیم زمین توسط خارجیها در ایران وجود ندارد.
سهم ۸۵ درصدی شوروی در تجهیز جنگی عراق را از یاد نبریم؛
تغییرات سیاسی و روابط در عرصه بینالمللی یک واقعیت است که در گذر زمان براساس منافع ملی باید انجام شود، اما دوستی امروز ما با روسها دلیل نمیشود که سهم ۸۵ درصدی شوروی در تجهیز جنگی عراق را از یاد ببریم. باری، امروز چیزی پوشیده نمیماند آن هم چیزی که با جان مردم در ارتباط بوده است. با یک جستجوی ساده همه میتوانند به واقعیتها دست یابند حتی کسانی که چند دهه بعداز جنگ متولد شدهاند بیشتر و دقیقتر میتوانند بخوانند دیروز را. به هر حال چه ما بگوئیم و چه پنهان داریم، در واقعیت جنگ و سهم جنایت کاران تغییری ایجاد نمیشود.
مرگ طبیعی یا ناشفاف آیت الله؛
آیت الله سید محمود علایی طالقانی، عالم و مفسر نواندیش و مجاهد مبارز سیاسی زندان کشیده در ١٩ شهریور ١٣٥٨ به طرز مشکوکی از دنیا رفت. او معتقد به دموکراسی و مدارا و حکومت شورایی و رعایت عدل و اعتدال بود. پس از درگذشت وی، امام خمینی از او با نام «ابوذر زمان» یاد کرد. یکی از دلایل شهرت طالقانی، تألیف مجموعهٔ پرتوی از قرآن بود. وی در آثارش از جمله این مجموعه، نگاهی نو به مذهب داشته و سعی کرده تا از آن انحرافزدایی کند. محمود طالقانی پس از انقلاب ایران از مخالفان اعمال پوشش و حجاب اجباری برای زنان بود و استفاده از آن را اختیاری عنوان میکرد. ولادیمیر کوزیچکین (مأمور سازمان اطلاعات و جاسوسی شوروی سابق کاگب در ایران طی سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲) نقل میکند: «.. ملاقات با سفیر شوروی هنگام صبح صورت گرفت. پس از خاتمه ملاقات، طالقانی مانند معمول سرخوش بود؛ ولی شب هنگام پس از صرف شام ناگهان حالش به هم خورد. نگهبانان شخصیاش به سوی تلفن هجوم بردند تا به پزشک خبر بدهند، ولی خط قطع بود. کوشیدند به او آب بخورانند، ولی جریان آب هم قطع شده بود. پیرمرد شانسی نداشت. مخالفانش همه چیز را تا آخرین جزئیات حساب کرده بودند.»
تحلیل احمد زیدآبادی از کودتای ۲۸ مرداد :
بحث در خصوص وابستگی مصدق به آمریکا یا مستقل بودگی وی و همچنین ماهیت واقعی عاملان آمر به کودتای ۲۸ مرداد ، بحث جدیدی نیست. گروهی این واقعه را کودتا نمی دانند و نوعی قیام برعلیه دولت مصدق تصور می کنند و گروهی دیگر آن را کودتا مسلم فرض می کنند. در بیانات اخیر محسن برهانی، استدلال به عدم وجود کودتا شده و در مقابل آن، روزنامه کیهان موضع گیری شدید کرده بود. احمد زیدآبادی نیز در متنی انتقادی به بن ریشه های این رویداد پرداخته است.
فرشاد مومنی و درس اول کودتای ۲۸ مرداد :
درس های نهضت ملی کردن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد: درس شماره یک این است که ابزارهایی مثل حمله نظامی و کودتا و تحریم همه در واقع یک روح در سه بدن است همه آنها ابزارهای تداوم سلطه زورگویانه کشورهای قدرت مند کم تعداد بر بقیه دنیاست. درس دوم این است که عنصر اصلی این هدف گذاری ها به ضعف کشاندن بنیه تولید ملی است.
افشاگری محسن رفیقدوست:
محسن رفیقدوست در بخشی از گفتگوی جنجالی خود گفت: من خودم از قبل از تسخیر لانه جاسوسی در جریان قرار گرفتم و بعنوان مسئول تدارکات سپاه به دانشجویان کمک کردم برای کارشان و امکانات در اختیارشان گذاشتم. حتی در یک جلسهای توجیه شدم که باید این کار رو کمک کنم. در یک جلسهای که آقای محسن رضایی که آنموقع مسئول اطلاعات (سپاه) بود رفتیم جایی که آقای لاهوتی و میردامادی و ... بودند و آنجا گفتند که قرار است پس فردا سفارت آمریکا فتح بشود.
بنرسیاسی شهرداری؛
صادق زیباکلام در واکنش به بنرهای متعددی که شهرداری تهران درباره جدایی بحرین از ایران در سطح شهر نصب کرده، گفت: ایران برای اینکه در قبال جدایی رسمی بحرین چیزی به دست آورده باشد، انگلیسیها سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را به ایران واگذار کردند. این سه جزیره هم مثل بحرین، مالکیتش برای ایران خیلی قطعی و مسجل نبوده است. در دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک شرایط طبیعیاش به گونهای بوده که کسی زندگی نمیکرده است. در ابوموسی هم یک عده جمعیت عرب بودند که خیلی ارتباطی با ایران نداشتند. این استاد علوم سیاسی خاطرنشان کرد: بنابراین انگلیسیها رسما میپذیرند که این سه جزیره از آن ایران شود.
عضو شورای روابط خارجی آمریکا :
محمدرضا پهلوی در شهریورماه سال ۱۳۴۹ در حالی که در آن زمان بالغ بر سه میلیون و هشتصد هزارتن نفت از چاههای نفتی بحرین استخراج میشد، اعلام کرد که با توجه به این که ذخایر مروارید بحرین به پایان رسیده است، بحرین از نظر ایران دیگر اهمیتی ندارد. همچنین، هویدا نخست وزیر وقت هم گفت که به هیچ کس مربوط نیست. دختر خودمان بود، به هر کس میخواستیم شوهرش دادیم. بر همین اساس، در روز ۲۳ مرداد ۱۳۵۰، جزیره بحرین، در پی جدایی از سرزمین مادری اعلام استقلال کرد و در همین راستا، تهران و منامه مرزهای دریایی میان خود را تعیین و تصویب کردند و روابط دوجانبه را در همه زمینهها آغاز نمودند.«شیرین هانتر» معتقد است محمد رضا پهلوی در خصوص موضوع بحرین دچار اشتباه محاسباتی شد و مسئول جدا شدن بحرین از ایران شخص اوست.
دشمن شماره یک مشروطیت؛
محمد علی شاه علی رغم اینکه از لحاظ خونی به امیرکبیر نیز ارتباط داشت؛ پادشاه یقشری، خرافه پرست، مستبد، زورگووکم ظرفیت بود. در تاریخ آمده است که وی وابستگی شدیدی به روسیه تزاری داشت و به طورکلی ترس و واهمه شدیدی از روسها داشت. مربی سوارکاری ومعلم زبان ومشاور روسی اش نیز فردی به نام «شاپشال» نام داشت که یک فرد یهودی الاصل اهل کریمه بود. محمدعلی شاه از دروان ولیعهدی و سلطنت در تمام امورات مملکتی با معلم روسی خود مشورت میکرد. شابشال از سوی درباریان نیز به عنوان ادیب السلطانه لقب گرفته بود.
برگی از تاریخ :
سند ذیل به تشکیل جمعیت «یاران» به وسیلهی «منوچهر اقبال» در سال ۱۳۴۳ اشاره دارد. منوچهر اقبال در این زمان «رئیس شرکت نفت ایران» بود، وی که یک دورهی نخست وزیری بسیار ناموفق را در کارنامه داشت، این جمعیت را برای ایجاد جناحبندی و فعالیت سیاسی تشکیل داده بود. در بخشی از این سند راجع به جمعیت یاران آمده است: «کلیه اعضاء جمعیت مذکور قسم یاد کردهاند که به هیچ وجه عضویت و نحوه فعالیت خود را نزد کسی افشا نسازند. در حدود ۱۲ نفر از نمایندگان مجلس شورای ملی نیز عضو این دسته هستند.»