پیامک اداره کل راه و شهرسازی استان تهران:
با افزایش ناگهانی مبلغ آورده متقاضیان نهضت ملی مسکن از ۲۸۰ تومان به ۳۵۰ میلیون تومان، فشار مالی جدیدی بر دوش مردم گذاشته شده است. معاون مسکن و ساختمان اداره کل راه و شهرسازی استان تهران دلایل افزایش قسط آورده متقاضیان نهضت ملی مسکن به ۷۰ میلیون تومان را اعلام کرد. عبدالرضا غفوری بیان کرد: دلیل افزایش مبلغ سهم آورده متقاضی در این بازه زمانی صرفاً جبران این موضوع عقب افتادگی است که با همراهی سیستم بانکی، امیدواریم در آینده هرچه سریعتر این پروژهها به مرحله تحویل رسد. این تغییر ناگهانی در مبلغ قسط، در شرایطی که قدرت خرید مردم کاهش یافته و بسیاری از کارمندان و افراد با درآمد متوسط از بحران معیشتی رنج میبرند، انتقادات زیادی را به همراه داشته است.
زوال زودهنگام عیش رویافروشان برای چابهار؟
بارها با مقامات اصلی دولت چهاردهم (از زمان پیشا انتخابات تا حال حاضر) بشکل مستقیم و رو در رو تا غیرمستقیم و رسانهای درخصوص اهمیت نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری و جایگاه اتاقهای فکر، صحبت کرده، تذکر داده و ارایه هشدار کرده ایم، اما گویا در عمل، این حجم از تلاشها فاقد اثرگذاریهای کافی بوده است. موضوع انتقال پایتخت به منطقه مکران ورای بحث هزینهها و امنیت فیزیکی پایتخت در برابر تهاجم احتمالی خارجی، دارای واقعیاتی نظیر کم توجهی به گسل مکران و سونامی خیز بودن منطقه است. بزرگترین زمینلرزهای که تاکنون در فلات ایران و منطقه مکران ثبت شده، زلزلهای به بزرگی ۸.۲ است که در ۲۷ نوامبر ۱۹۴۵ رخ داده. زلزله و سونامی ۷ آذر ۱۳۲۴ مهمترین رخداد شناخته شده در سده قبل در ساحل مکران ایران و پاکستان است. آب تقریباً تا ۱ کیلومتر در پسنی (پاکستان) به صورت سیلاب در ساحل پیشروی کرد و ۸۰ درصد خانهها را در بر گرفت. این زمینلرزه در اثر گسیختگی در گسل، فرورانش در امتداد خط ساحلی دریای عمان ایجاد شد و در نتیجه آن چهار گِلفشان بزرگ از آب بیرون آمدند. با توجه به ارزیابی خطر سونامی برای مناطق ساحلی مکران، حداکثر موج سونامی در خلیج فارس میتواند به ارتفاع ۳.۵ متر برسد.
پشت پرده تبلیغاتی انتقال پایتخت به مکران؟
انتقال پایتخت بدلیل مخاطرات طبیعی تهدید کننده ان و همچنین کمبود آب ، موضوعی است که سالیان سال در حال مطرح شدن دوری و کنار گذاشتن های تدریجی است. اخیرا رئیس جمهور دولت چهاردهم، معاون اول، سخنگوی دولت و تنی چند از مقامات، انتقال پایتخت با اولویت فعالیت در مکران را مطرح کرده اند. موضوعی که جدا از مخاطرات امنیتی اش، بدلیل مشکلات اقتصادی کشور، بیشتر شبیه جوک می ماند تا یک ایده اجرایی. کشور در بحث سامان دهی مسکن ملی و ساخت هشت شهر جدید ساحلی مشکل دارد و ادعای انتقال پایتخت به سواحل مکران در سر مقامات اجرایی و مدیران ارشد می چرخد؟ افرادی که بنوعی نمی توان به هوشمندی آنان شک نمود. بر این قاعده، شاید سناریوی پشت پرده این گونه ایده پردازی ها، ایجاد تهیج در افکار عمومی برای جلب و جذب سرمایه های پیشرو در منطقه مکران باشد. ایده ای که از همین الان ، شکست آن را اعلام می کنیم. جناب رئیس جمهور، توسعه مکران نیازمند دو امر برنامه ریزی منطقه ای و سیاستگذاری اقتصادی-اجتماعی-فنی است. این دو مورد هم نیازمند متخصصان خاص خودش هستند. در زمان مدیریت جناب سردار حسین دهقان بر سازمان توسعه مکران، خدمت ایشان هم عرض شد، اما به گوش نگرفتند. مجددا برای ایفای وظیفه حرفه ای، خدمت شما هم بیان می شود.
مخاطرات برای یک ششم جمعیت کشور:
هیولای فرونشست در حال بلعیدن ایران بوده و ۲۵۶ شهر از ۴۲۹ شهر کشور،درگیر مسئله فرونشست هستند.هشت شهرستان شامل کرمان، رفسنجان، و سیرجان در استان کرمان، مرودشت در استان فارس، نیشابور در استان خراسان رضوی، بوئینزهرا در استان قزوین و گنبدکاووس و آققلا در استان گلستان فرونشستی بهوسعت بیش از یکهزار کیلومترمربع را تجربه میکنند.هشت فرودگاه بزرگ و متوسط نظیر فرودگاه بینالمللی تهران با بیش از ۸ میلیون مسافر در سال، فرودگاههای بینالمللی اصفهان و ارومیه و نیز فرودگاههای کرمان، گرگان و شهرکرد که از جمله فرودگاههایی هستند که در مناطق شهری آسیب دیده از فرونشست قرار دارند و با خطر آسیب زیرساختی ناشی از فرونشست روبهرو هستند.
گزارشات موسسه IQAir :
آلودهترین کشورهای دنیا در جنوب و مرکز آسیا متمرکز هستند، جایی که ۱۰ شهر آلوده جهان در آنجا قرار دارند. در این بین تهران جزو بزرگترین شهرهای آلاینده جهان است . شهری که به ادعای مدیران شهری اش حتی طرح های بازدارنده ای نظیر طرح ترافیک انهم در دو حلقه نسبتا وسیع از پهنه شهر دارد. طرحی که خیلی ها نمی دانند واقعا به چه دردی می خورد و چه کاربردی و عملکردی دارد؟ طرحی که خوب پول می گیرد و فاقد پاسخگویی لازم بوده و شاید بنوعی شبیه برای دوکانی دونبش برای کاسبی تصور شود. کارشناسان معتقدند که بهینه سازی سیستمهای انرژی و حرکت به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر (تولید برق از خورشید و باد) به جای استفاده از سوختهای فسیلی، توجه به آموزش در مدارس و رسانهها و راهانداختن یک پویش و فرهنگ ملی جهت صیانت از منابع طبیعی و جنگلهای موجود، توسعه فضای سبز و استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی بجای خودروهای شخصی و دوچرخه سواری از مهمترین راهکارها مقابله با تغییرات اقلیمی و کاهش آلودگی ها است.
عبدالعلی زاده:
علی عبدالعلیزاده نماینده رئیسجمهور در هماهنگی سیاستهای توسعه دریامحور در دانشگاه خوارزمی بیان داشت که توسعه دریامحور با تمرکز بر بنادر و صنایع دریایی، علاوه بر اشتغالزایی گسترده، توزیع متوازن جمعیت را در کشور تسهیل میکند.عبدالعلی زاده در ادامه صحبت های خود با اشاره به اینکه منابع ساحلی دارای ظرفیت عظیمی از جمله شیلات و نفت هستند، بیان کرد: توسعه دریامحور دستاوردهای فراوانی دارد، اما این ظرفیت در کشور مغفول مانده و مناطق ساحلی به بدلیل ضعف در برنامه ریزی ، سیاستگذاری و سرمایه گذاری، به یکی از مناطق محروم تبدیل شدهاند.
مصیبتی بنام ناکارآمدی طرح ترافیک :
طرح ترافیک را بهتر است دکان سه نبش شهرداری تهران برای خالی کردن جیب مردم بنامیم. ناکارامدی، قصور و تقصیر و ترک فعل و اهمال قابل اثبات در طرحهای اجرا شده، سلیقه گرایی، منفعت طلبی سازمانی، کم توجهی به حقوق شهروندان، عدم حساسیت به حقوق عامه و غیره، برخی از حوزههای ورود به ناکارآمدی این طرح است. اخیرا شهرداری با واگذاری بررسی طرح به یک مهندسی مشاور ادعای اصلاح جنبههای مغفول را داشته است. موضوعی که بارها توسط رسانهها مورد نقد واقع شده و بیان گردیده که اسناد پشتیبان طرح برای دسترسی عمومی و بحث و نظر عامه، منتشر گردد. خبر میرسد که بدون کمترین توجه به این مهم، دوستان شهرداری چی قصد اعمال یافتهها و سلیقهها را دارند؟ از پوریا علیمردانی مدیرعامل سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران میپرسیم که چرا با وجود اعلام آمادگی چندباره پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برای بازبینی و نقد و نظر اسناد و تصمیمات مصوب، مشارکت طلبی لازم صورت نپذیرفت. موضوع بعدی که باید بشکل شایسته تبیین وضعیت شود، آمار مجوز طرح ترافیک در اختیار کارکنان شهرداری و خانواده آنهاست. موضوعی که لازم است سازمان بازرسی کل کشور نیز بدان حساسیت نشان دهد.
محمد آیینی مدیرعامل شرکت باز آفرینی شهری ایران:
آیینی با بیان اینکه ۱۷۰ هزار هکتار بافت فرسوده کشور در یک هزار و ۱۷۰ محله وجود دارد. از این میزان ۷۵ هزار هکتار بافت فرسوده، ۳۲ هزار هکتار بافت تاریخی و ۶۰ هزار هکتار محلات حاشیهای است. طبق برنامه هفتم باید سالانه ۴ درصد از سرانه بافتهای فرسوده در کشور کاسته شود که در حال برنامه ریزی برای رسیدن به این هدف هستیم که در این بخش همکاری تمامی دستگاههای عضو ستاد بازآفرینی شهری بسیار لازم وضروری است.
فیروز اسماعیلی نژاد:
میگویند هر وقت بحث تمامیت ارضی مطرح میشود، جزایر و جزیره نشینهای ایرانی، در کانون توجه قرار میگیرند و با رفع تهدید، فراموشی پشت فراموشی. بنظر میرسد که فصل نگاه رویدادی به توسعه جزایر ایرانی به اتمام رسیده و توسعه جزایر نیازمند یک رویکرد جامع و همهجانبه است که شامل توسعه زیرساختها، جذب سرمایهگذاری، تقوت همکاریهای منطقهای و بینالمللی، و بهبود شرایط زندگی ساکنان میشود. اهمیت استراتژیک و اقتصادی این جزایر، سرمایهگذاری در زمینههای گردشگری، انرژیهای تجدیدپذیر، صنایع محلی و آموزش یقینا به توسعه پایدار و رونق اقتصادی آنها میانجامد. تقویت همکاریهای بینالمللی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی از طریق ارائه مشوقهای مالیاتی و توافقنامههای همکاری میتواند به افزایش بهرهوری و توسعه سریعتر این مناطق را رقم میزند. در نهایت، این اقدامات نیازمند یک جهش ملی یا حتی فراملی است «باید با همافزایی دولت، نهادهای محلی و بخش خصوصی اجرا شود تا نتایج مطلوب و پایدار حاصل شود».
فرار از تکلیف با توصیه درمانی:
بارها و بارها درخصوص شیوه برگزاری انتخابات شورا در شهر تهران و چالش مهندسی رای صحبت کرده ایم و مجال پرداختن بدان در این جا نیست. یک روز با ورزشکار شورا را بزک میکنیم و یک روز دیگر با هنرمند. یک روز از جماعت پیرمردها دعوت میکنیم و یک روز هم از جمع بانوان. دوستان پشت پرده خوب میدانند از چه چیزی حرف میزنیم و صدها بار گفتیم که این شیوه، شیوه درستی برای اداره تخصصی یک پایتخت نیست. وقتی رئیس مسن شورای شهر میگوید دلتان را برای کاهش آلودگی هوا خوش نکنید، باید فقط و فقط، خجالت کشید. چه چیز میتوانیم بگوییم در شرایطی که شاهد فرار از تکلیف با توصیه درمانی هستیم. آقای مهدی چمران ان شاالله ۱۲۰ سال عمر باعزت داشته باشند، اما حتما بنا بر منظومه اعتقادی و ارزشی مشترک ما و ایشان، باید پاسخگو به همه کم کاریهای خودشان در آینده نزدیک باشند. عمر دست خداست و قضاوت در خصوص جایگاه معنوی و دینی افراد هم کار ما نیست.
ضرورت شفاف سازی توسط شهرداری:
شهرداری تهران بعد از سالها مقاومت و با پیگیری مستمر رسانههای مستقل و تخصصی، چون شعار سال فهمید که آنچه که در حال حاضر اجرا میشود، طرح ترافیک نبوده و در قیاسی مع الفارق، چون دکانی سه نبش برای چاپیدن جیب شهروندان است. شهرداری گویا در سال گذشته، مطالعات سامان دهی طرح ترافیک را به شرکت مهندسین مشاور واگذار کرده است. خبر میرسد که مشاور طرح ترافیک جدید تهران تا پایان آذرماه طرح نهایی را به مسئولین ارائه خواهد داد. سوال اینجاست که چرا این فرآیند در خفا و بدور از ارزیابی و قضاوت افکار عمومی و شهروندان باید صورت پذیرد؟ شرکت طرف قرارداد کیست؟ مبلغ قرارداد چقدر است؟ شرح خدمات قرارداد چرا به اطلاع عموم نرسیده است؟ چرا نشستهای تخصصی با دعوت از عموم برای ارزیابی و پرسش و پاسخ درباره یافتهها و خروجیهای طرح برگزار نشده است؟ وقتی میگوییم زاکانی شهردار نیست و فاقد صلاحیت جامع و مانع برای این کار است، با چنین مصادیقی صحبت میکنیم. پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، درخواست دسترسی به خروجیهای طرح جهت نقد و بررسی داوطلبانه آن را از شهرداری تهران دارد.
از آلودگی طبیعی تا انسان ساز:
خسارات ناشی از آلودگی هوا در سال ۱۴۰۲ بالغ بر ۵۹۷ همت بوده است که این میزان زنگ خطری برای مسوولان مربوطه بخصوص سازمانهای متولی حفاظت از محیط زیست و سلامت در کشور است. متاسفانه عملاً قانون هوای پاک نیز در دولت به اشکال مختلف دور خورده است. در این بین باید از شهرداریها خصوصا شهرداری پایتخت (حدود هفت هزار مرگ شهروندان تهرانی در سال بدلیل آلودگی هواست)، سازمان محیط زیست و وزارت جهادکشاورزی پرسید که واقعا دارید چه غلطی میکنید؟ آیا مالیات میدهیم که جماعت حقوق بگیر، حقوق سر ماه شان را بگیرند؟ زاکانی درباره حمل و نقل عمومی در شهر تهران چکار کرده است (واقعی نه شعارهای مغز پوک و پوچ)؟ شورای شهر چرا نظارت کافیه ندارد؟ پول طرح سرتا به پا مسئله دار و بعضا مسخرهای بنام طرح ترافیک کجا میرود؟ تا کی باید با شهر فروشی و ایجاد منابع ناپایدار به چرخه ترافیک-فرسودگی-ناوگان و آلودگی هوا دامن بزنیم؟ دو سازمان محیط زیست و جنگلها و مراتع چکار میکنند؟
فرار از صورت مسئله با طرح انتقال پایتخت:
در شرایط کمبود محرز بودجه در مواجه و مقابله با مشکلات و چالش ها ، صحبت از انتقال پایتخت کردن، صرفا نوعی فرافکنی و فرار به جلو و حتی خود فریبی روانی است. نکته قابل توجه دیگر این است که بخش زیادی از مشکلات تهران هیچ ارتباطی با انتقال پایتخت ندارد ، پاسخ را در ترکیب اعضای شورای شهر و توانمندی شهردارها و ساختار ناکارامد مدیریت شهری ،جستجو کرد. واقعا امثال زاکانی و قالیباف و همانند انها لیاقت ، صلاحیت و توانمندی کافی برای شهردار شدن پایتخت را داشتند و دارند؟ منصفانه بنگریم ملاحظه می شود که بنوعی پای منافع ، قدرت و شهوت مقام مطرح است. گویا پایتخت غنیمتی است در دست بعضی ها. خودمان را گول نزنیم ، از ماست که برماست.
دکتر مهدی زارع زلزله شناس:
رئیسجمهور «مسعود پزشکیان»، روز هفدهم شهریور ۱۴۰۳ بیان کرده بود که تهران بهعنوان پایتخت کشور، با مشکلاتی دست به گریبان است که هیچ راهحلی جز انتقال مرکزیت نداریم… توسعۀ کشور با ادامۀ روند فعلی امکانپذیر نیست. اینکه بخواهیم همچنان منابع اولیه را از جنوب کشور و دریا به مرکز بیاوریم و تبدیل به محصول کنیم و دوباره برای صادرات به جنوب بفرستیم، بهشدت توان رقابت ما را مستهلک کرده و کاهش داده... چارهای نداریم جز اینکه مرکزیت اقتصادی و سیاسی کشور را به جنوب و نزدیک دریا منتقل کنیم... کمبود آب، نشست زمین، آلودگی هوا و امثال آن، با تداوم سیاستها و اقداماتی که تابهحال اجرا شدهاند، فقط تشدید شده است و.. سوال اینجاست که با وجود تمامی این هزینهها و مخاطات طبیعی که مورد بحث و بررسی دکتر مهدی زارع زلزله شناس قرار گرفته است، انتقال پایتخت بدور از فانتزیهای مدیریتی و سیاسی و با توجه به واقعیات اقتصادی، امکان پذیر است؟
پدیده ای بنام ابوالوعده های مدیریتی:
حسین جنتی مدیرکل راه و شهرسازی استان تهران از زندگی ۳۶ درصد جمعیت استان تهران در سکونتگاهها و بافتهای ناکارآمد (بناهای لرزان) خبر داد. این در حالی است که شورای شهر تهران پیگیر وضعیت ساخت ۲۰۰ هزار واحد مسکن ملی توسط راکانی شهردار تهران میباشد؟ سوال اینجاست که آیا واقعا باید باور کنیم که دل امثال زاکانی برای آبادانی شهر تهران میسوزد؟ فردی که فاقد منظومه فکری لازم و کافی برای مدیریت شهری پایتخت بود و با هزاران سفارش و فشار وارد بهشت شهرداری شد، الان چه دفاعیهای برای عملکرد حدودا سه ساله خود دارد. از شهروندان عزیز تهرانی میپرسیم که چند دقیقه طول میکشد تا دسترسی به دستشویی داشته باشند؟ چند دقیقه طول میکشد تا بتوانند خودروی خود را در جای مناسب پارک کنند؟ چند دقیقه طول میکشد تا به ایستگاه اتوبوس و مترو برسند و چقدر معطل میشوند؟ چرا اثری از آبادانیهای ادعا شده توسط زاکانی و تابلوهای چندین و چند متری تبلیغاتی نمیبینیم؟ جا دارد سلامی بکنیم به سازمان بازرسی، شورای عالی شهرداری ها، وزارت کشور، دیوان عدالت و حقوق عامه، شورای شهر تهران، نمایندگان محترم تهران در مجلس یازدهم و دوازدهم. سلام به یوم الحساب و عذاب قبر، البته اگر بعضیها باور داشته باشند و توهم دورو بازی کردن با قادر متعال را در ذهنهای بادکنکی و پر از خالی خود، پرورش نداده باشند.
یاسر دستمالچیان ،وزارت راه:
دبیر کارگروه تنظیم و کنترل بازار املاک و مستغلات وزارت راه و شهرسازی با بیان اینکه ورود خارجیها به بازار مسکن ایران منجر به افزایش قیمت ملک و زمین شده گفت: بومیان خوزستان در استان ملک و زمین نمیخرند چراکه دیگر زمینی نیست و اراضی مرغوب از سوی خارجیها خریداری شده است، اگر هم باشد قیمت آن به شدت افزایش پیدا کرده چراکه تقاضای خارجیها قیمتها را بالا برده است.
علی بیت اللهی (عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه و شهرسازی):
براساس گزارش وزارت نیرو، حجم نشتی آب و آب بدون درآمد در کشور سالانه حدود ۱.۹ میلیارد مترمکعب است که معادل مصرف سالانه ۲۵.۵ میلیون ایرانی ساکن در شهرهای کشور است. در این میان حجم هدررفت آب تهران ناشی از نشتی در شبکه انتقال، حدود ۱۳۰ میلیون مترمکعب و معادل تقریبی دو برابر حجم آب دریاچه چیتگر برآورد میشود. سوال اینجاست که اولا چرا باید پول این آب بها را مردم بدهند؟ ثانیا جایگاه قصور، تقصیر، ترک فعل و اهمال مدیران آب و فاضلات کجای داستان است؟ ثالثا در شرایط کمبود آب، آیا نباید اقدام به رفع یا کاهش این معضل نمود؟ علی بیتاللهی، عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات راه و شهرسازی به بهانه وقوع فروریزش زمین در امتداد جنوب به شمال خیابان ولیعصر در شمال میدان ونک در تاریخ پنجم مرداد ۱۴۰۳، اقدام به تهیه این گزارش تحلیلی نموده نموده و متذکر شده است که با توجه به وجود پتانسیل بالا و گسترده فروریزش زمین، باید بر یکی از علل آن یعنی نشت آب از لولههای آب شرب شهری تهران، بشکل ویژهای متمرکز شد.
تشکیک های الکی و پاسخ های کلکی:
برنامه ریزان و مدیران اجرایی کشور گویا در فضای فانتزی زندگی نموده و توان پذیرش واقعیت های اجرایی را و درک موقعیت موجود را ندارند. از عدم توسعه یافتگی و موانع توسعه چابهار حرف می زنند و پای تحریم و حوزه دیپلماسی را به وسط می کشند؟ همه ما این واقعیت ها را می دانیم، آقایان مدیر باید بفرمایند که سناریوهای برنامه ریزی شان برای شرایط تحریم چیست؟چگونه می توان چابهار را در شرایط تحریم به سمت و سوی توسعه یافتگی کشاند؟ آیا کشور با طیفی از مدیران کارنابلد توجیه گر ننه من غریبم باز مواجه است؟ مدیرانی که توان سناریوسازی در شرایط مختلف و غلطان سازی برنامه ها را ندارند؟
خدمت آقای شهردار همه چیز دان و حاشیه ساز تهران؟!
از جمله ایرادات انتصابات غیرتخصصی و محفلی، کم توان مدیر در دیدن اولویت ها، ظرافتها و ریزه کاریها، پیامدها است. موضوعی که بلاشک در مورد شهرداری تهران و انتخاب افرادی در وزن آقای زاکانی بعنوان شهردار، صادق است. بارها ادعا کرده که شهرداری تهران، کمبود بودجه ندارد. بارها و بارها مردم هم به مواردی اشاره کرده اند که بودجه چندانی هم نمیخواهد. تاسیس سرویس بهداشتی، پر کردن چالههای آسفالت خیابانها و کوچهها، نظافت سرویسهای بهداشتی موجود در پارک ها، راه اندازی پلههای برقی پلهای عابر پیاده و غیره، صدها مصداق اثبات این ادعا در هر محکمهای است. اما شهردار متمایل به حاشیه شهر ما، روی راه اندازی مسجد و فرهنگسرا، وارد جنگ با افکار عمومی و شهروندان میشود. دنبال قراردادهای بزرگ انهم بشکل محرمانه میرود و صدها فعل دیگر، هر کدام دنیایی شائبه و شایعه به همراه دارد. از دیگر موضوغات مغفول در شهرداری تهران، ساماندهی پسماندهای الکترونیکی است. بر اساس آمار سازمان حفاظت از محیط زیست هر فرد ایرانی در سال بیش از ۲/۵ کیلوگرم پسماندالکترونیکی تولید میکند و این آمار زنگ خطری برای محیط زیست کشور به حساب میآید. وظیفه جمع آوری این پسماندها در شهرها، برعهده شهرداریها بوده و حتی شهرداری پایتخت هم برنامه موثری در این خصوص ندارد.
نقدی بر تصورات زاکانی از حدود اختیارات خود:
در دو ماهه اخیر ساخت مسجد و بنای فرهنگسرا در بوستان قیطریه و لاله تهران مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است. سوال مهم آن است که مسجد و فرهنگسرا چرا در داخل فضای سبز پارکها باید ساخته شوند؟ این فضاها حتما مورد نیاز شهروندان هستند، ولی برای ایجادشان هیچ فضای سبزی نباید تحت تاثیر قرار گیرد و از فضای سبز نباید کاسته شود و .... فعالیتهای بشدت سلیقه گرای زاکانی بعنوان شهردار تهران، ضمن نشان دهنده بودن کم توانی حرفهای ایشان در اداره شهر و همچنین ضعف نظارتی شورای شهری که مشروعیت عملکردی اش را باید با، اما و اگر نگریست، متاسفانه شائبههایی را نیز سبب شده است. افکار عمومی میپرسند که اقدام شهردار تهران را با کدام ادله تفسیر کنند؟ آیا اساسا با رفع نیاز واقعی شهر مواجه هستیم یا بحث پروژه تراشی پیمانکاری برای دوستان مطرح است و یا عدم فهم درست از اولویتهای و حدود اختیارات یک شهردار باید مورد توجه قرار گیرد؟ برای فرهنگسرا سازی در پارک لاله، چرا با برقراری تفاهم با مالکین گود ضلع جنوب شرقی پارک، مسئله دنباله گیری نمیشود؟ چرا تهاتر با آموزش و پرورش برای مدرسه چسبیده به ورودی شرقی پارک لاله دنباله گیری نمیگردد؟ چرا تهاتر با سازمان آب برای در اختیار گیری بخشی از زمینهای سازمان در خیابان حجاب در اولویت قرار نمیگیرد؟ چرا زاکانی همیشه گرایش به سمت آسانترین و پر پیامدترین کارها دارد؟ آقای زاکانی، بسیاری از اهالی این منطقه با بزرگ شدن تک تک درختهای پارک لاله خاطره دارند. یعنی درست در زمانی که احتمالا تو پارک لاله را هنوزندیده بودی؟ زمانی که دور پارک حصار فلزی داشت.