برج سازی در حریم مهرآباد:
خبر میرسد که در اقدام مشارکتی رئیس شرکت فرودگاهها و معاون وزیر راه و شهرسازی به همراه شهرداری تهران، ضمن بیتوجهی به تمام قوانینومقررات، مجوز صدور پروانه برای ساخت ۲۱ برج ۱۱ طبقه را صادر کردند. در تاریخ ۳ بهمن ۱۴۰۱ بابت پادگان متروکه شهید تندگویان به مساحت ۵۹ هکتار واقع در غرب بزرگراه آزادگان و جنوب اتوبان کرج، در کمیسیون ماده ۵ شهر تهران به ریاست علیرضا زاکانی و دبیری حمیدرضا صارمی، دستور صدور مجوز ساخت ۲۱ برج ۱۱ طبقه و هفت هزارو ۷۰۰ واحد مسکونی را تصویب میکنند. بر همین اساس، ابوالفضل نیکوکار معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان تهران بر ضرورت رعایت محدودیتهای کریدور هوایی در ساخت و سازهای واقع در حریم فرودگاه مهرآباد و اخذ استعلام شهرداری از مجموعه فرودگاه بینالمللی مهرآباد جهت تعیین سقف ارتفاع مجاز ساختمانها تاکید کرد. پس از ابلاغ مصوبه شورایعالی معماری و شهرسازی توسط وزارت راه و شهرسازی، محمد محمدیبخش، معاون وزیر راه و شهرسازی و رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، ارتفاع مجاز این پروژه را ۴۵ متر اعلام کرده. این درحالی است که در حریم غربی فرودگاه بیشترین ارتفاع ۳۰ متر بیشتر نیست. در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ ابراهیم مرادی، مدیرکل فرودگاه مهرآباد، ضمن تأکید مجدد بر جوابیه قبلی خود و مصوبه شورایعالی هرگونه افزایش ارتفاع را ممنوع میکند. مجدد محمد محمدیبخش طی یک نامه ارتفاع مجاز ملک را ۴۵ متر عنوان میکند.
به بهانه سقوط کارمند شهرداری منطقه ۱۸ در چاهک آسانسور:
ایمان سلیمانی کارشناس مکانیک و بازرسی آسانسور معتقد است که: اون آیینه داخل کابین آسانسور یه استاندارد جهانی برای تمامی آسانسورهای کل کره زمین هست و هدف از قرار دادن آیینه داخل کابین برای اینه که شما وقتی میخواین وارد کابین آسانسور بشین بعد از باز شدن درب آسانسور خودتون رو داخل آیینه ببینین و این یه علامت تایید به عنوان وجود کابین در اون طبقه هست (اگر آسانسور مشکل فنی داشته باشه احتمال اینکه درب آسانسور باز بشه، ولی کابین وجود نداشته باشه زیاد هست) پس همیشه قبل از اینکه وارد کابین آسانسور بشین بعد از باز شدن درب آسانسور اول به این توجه کنین که خودتون رو داخل آیینه میبینین یا نه. اگر تصویر خودتون رو داخل آیینه ندیدین تحت هیچ شرایطی نزدیک درب آسانسور نشین. حتی برا چک کردن و بررسی اینکه کابین کجاست هم نزدیک درب نشین و سر رو داخل چاه آسانسور نکنین، چون احتمال اینکه کابین از بالا سرتون بیاد و به شما برخورد کنه هست. فقط از درب فاصله بگیرین و خیلی سریع و فوری به مسئول اون ساختمان اطلاع بدین یا اینکه با آتش نشانی تماس بگیرین و همون جا بایستین تا آتش نشانی بیاد که خدایی نکرده بعد از رفتن شما کسی به اشتباه داخل چاه آسانسور سقوط نکنه. بازبینی فیلم سقوط خانم کارمند شهرداری منطقه ۱۸ در چاهک آسانسور، نمونهای از کم توجهی به وضعیت آینه آسانسور است. مجددا متذکر میشویم که آینههای آسانسور، برای سلفی گرفتن نصب نشده اند.
نامه سه تن از اساتید معماری و مهندسی دانشگاه به زاکانی:
سه تن از اساتید معماری و مهندسی دانشگاه در نامه ای به شهردار تهران نسبت به وضعیت فنی برج میلاد ابراز نگرانی کردند.متن نامه ارسالی به امضای مهندس عباس زرکوب، بنیانگذار و مجری طرح برج میلاد؛ دکتر بهروز گتمیری استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و مشاور عالی پروژه برج میلاد و دکتر محمدرضا اسلامی استاد دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا رسیده است.عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی در این خصوص بیان داشته است که، از سال گذشته و از سوی مجری و مشاوران برج میلاد درباره وضعیت خطرناک برج به شهردار تهران هشدار میدهند ولی ظاهراً گوش شنوایی نبود. مجبور شدند آخرین نامه خود را علنی کنند. فعالیت سیاسی پوششی، فرصتی را برای کارهای اساسی نمیگذارد.
پیرو اتمام فاز آزادسازی:
وزیر کشور با بیان اینکه آبادسازی و مناسبسازی سواحل اقدام تکمیلی برای آزادسازی سواحل محسوب میشود، گفت: اجرای طرحهای زیباسازی سواحل به شهرداریها و بخشداری ابلاغ شده که امیدواریم این طرحها با سرعت بیشتری انجام شود و در اختیار مردم قرار گیرد.
رواج سیره شهدا مهمتر از ساخت سردیس و تندیس :
نرجس سلیمانی رئیس کمیسیون نظارت شورای شهر تهران در واکنش به ساخت بنای یادمان سردار سلیمانی در پارک جنگلی چیتگر گفت: «هر نوع فعالیت ساختمانی را در زمینی که مالکیت آن محل مناقشه باشد و سازنده و بهرهبردار پروژه و همچنین محل هزینه ساخت پروژه کاملاً روشن نباشد، از اساس بهصلاح نمیدانم.»
وضعیت عجیب ایران مال:
بارندگی های اخیر تهران خیلی چیزها را شست و برد. از آلودگی هوا گرفته تا سایر آلودگی ها.ویدئویی با ادعای آب گرفتگی ایران مال بعد از بارندگی های شدید اخیر تهران در حال دست به دست شدن است که در آن شاهد آبگرفتگی بخشی از این مرکز تجاری و ریزش بخشی از سقف کاذب هستیم. منتقدین معتقدند که این بارندگی و رویداد حاضر ، ابهت ایران مال را شکست و با خود برد.
سیدآرش حسینیمیلانی، عضو سابق شورای شهر سابق تهران:
داستان حصارکشی در پارک قیطریه به اسم ساخت مسجد و تقابل افکار عمومی با چند رویکرد صیانت از فضای سبز، ضرورت مسجد سازی باضابطه ، حفاظت از میراث تاریخی ، الزام به مدیریت مشارکتی بجای مدیریت بالا به پائین و سلیقه محور و ...، را نباید صرفا در قالب روایتی از ساخت یک مسجد دنبال کرد. بنظر می رسد که جامعه شهری ایران در حال گذر از پذیرش سیاستگذاری دولتی به سمت نوعی سیاستگذاری مشارکتی و مشروعیت دهی به حکمرانی( تعامل بخش دولتی، خصوصی و حقوق عامه) می باشد. این طور می توان قضاوت نمود که جامعه دیگر اجازه گردن کلفتی مدیریتی و صحبت سلیقه گرای فردمحور با نگاه بالا به پائین ( نظیر نوع برخورد زاکانی در این موضوع) را نداده و فرد و چنین فرایندی را نامشروع نموده و کنار خواهد زد. سیدآرش حسینیمیلانی، عضو سابق شورای شهر سابق تهران ، در یک نگاه کل گرا به داستان مسجدسازی در پارک قیطریه پرداخته است.
یک پلاسکو آتش در سال ۱۳۹۵:
۳۰ دی ۱۳۹۵، ساختمان ۵۴ ساله پلاسکو در مقابل چشمان هزاران نفر آتش گرفت. از این ساختمان بهعنوان نخستین آسمانخراش و ساختمان مدرن خاورمیانه یاد میشد. ۱۷ طبقه داشت و تقریبا ۵۶۰ واحد تجاری. هنوز چند دقیقه از شروع آتشسوزی نگذشته بود که تصاویر لحظه به لحظه اتفاقات آن جا در شبکههایاجتماعی پربازدید شد. دیگر شاهدان فروپاشیدن پلاسکو، تنها عابران و حاضران خیابان جمهوری نبودند، حالا میلیونها ایرانی با قلب شان آن خیابان و اتفاقات پلاسکو را نظاره میکردند و نگران بودند. گفتگوی زیر با سعید کمانی یکی از آتش نشانان حاضر در عملیات مهار آتش در پلاسکو است. همانهایی که قلبهای خود را زیر آوار پلاسکو جا گذاشتند و شاهد پر پر شدن همشهریان و همکاران خود در برابر دیدگان خود بودند و کاری از دست شان بر نمیآمد.
انتقال پروازهای مهرآباد به فرودگاه امام منتفی شد؟!
محوطه فرودگاه مهرآباد،خرگوش دره، بخشی از پهنه کن، دارای اشتباهات فاحش ثبتی هستند. اشتباهاتی که زبان زد کتاب های حقوقی کشور شده و جای تسلیم زرشک طلایی به عزیزان ثبتی دارد. این اشتباهات تاریخی، زمینه برخی سو استفاده ها و شیادبازی ها و همچنین ابهامات و در کنار ان ، غصب زمین های شهروندان توسط برخی شرکت های زیرمجموعه یک تشکیلات نظامی را رقم زده است( به مدیر ارشد آن مجموعه هشدار قانونی می دهیم که در صورت تداوم عدم حساسیت ها به بازگرداندن حقوق مسلم مردم و تداوم غصب غیرقانونی ، کار از طریق ستادکل نیروهای مسلح ، بازرسی دفتر مقام معظم رهبری و شکایت در دادگاه نظامی، پیگیری خواهد شد). برخی از مسئولان فعلی سازمان ثبت اسنادکشور( یکی از معاونین فعلی)، از ریز جریانات آگاه بوده و بعضا در مصاحبه های رسانه ای، خود را به تغافل و بی اطلاعی می زند ( با سند و مدرک و رو کردن مکاتبات می توان اثبات کرد که با نوعی کلی گویی ها قصد تداوم رویه محافظه کارانه وجود دارد). جناب خدائیان، رئیس فعلی سازمان بازرسی کل کشور هم بدلیل سمت قبلی شان از کل ماجرا اطلاع دارند. باورتان می شود که برخی کارکنان احمق یک شرکت تحت نظر یک نهاد خاص ، صاحب ملک را تهدید غیرمستقیم به مرگ کند( عین عبارت: وقتی قیمت گلوله چهار هزار تومان است، چرا ما باید میلیاردی پول بدهیم)! ای کاش امکان حضور شاهدین وجود می داشت تا آقای وزیر، به عمق اجحاف و ظلم مدیران تحت امرش بر شهروندان و غصب اموال قانونی و مسلم انها پی می برد. به آقای نخجوانی هم باید گفت که برادر عزیز، محوطه را از صاحبان قانونی اش بخرید و هر طور که دلتان می خواهد ، استفاده کنید.
ماجرای زیرخاکیهای فرودگاه مهرآباد:
روزگاری در ایرلاین پرس می نوشتیم که واگذاری پارکینگ های فرودگاه مهراباد چه حاشیه های مالی که نداشته است. حالا باید در شعار سال بنویسیم که پارکینگ های فرودگاه مهراباد، چه زیر خاکی هایی که به خود ندیده است؟ داستان پارکینگ های فرودگاه مهرآباد شد، داستان حاشیه در حاشیه. گزارش حاضر به خودروهای رها شده در پارکینگ و بحث خودروهای توقیفی پرداخته و نویسنده گزارش مدعی است که اخیرا هم پلیس وارد پارکینگ شده و خودروهای دارای تخلف حجاب را توقیف نموده و اصطلاحا زنجیر می زند. با خواندن این گزارش به فکر فرو می رویم که امنیت روانی مردم در مقابل سیستم بروکراسی اداری چه جایگاهی دارد؟ اگر افکار عمومی در کشور زنده بود و مطالبه گری قانونی جاری می بود، حتی مامور پلیس برای ایفای وظایف قانونی خود، بخودش اجازه این نوع اعمال قانون را می داد؟ از خودمان می پرسیم که مگر پارکینگ و پارکینگ داری ، نظم و نسخ قانونی ندارد که خودرویی بالغ بر ده سال در پارکینگ بماند؟ قضاوت با شما و وجدان داشته و نداشته مدیران و ماموران دولتی(شما بخوانید حقوق بگیرهای دولتی ).
نوسازی بافت فرسوده؛
معاوضه خانه فرسوده با زمین یا آپارتمان نوساز دولتی، اعطای یک یا دو طبقه تشویقی، تسهیل در تامین پارکینگ و ایجاد کاربری انتفاعی در طبقه همکف به منظور حمایت از کسب و کارهای خانگی باعث افزایش جذابیت سرمایهگذاری در بافتهای فرسوده شده و در قالب طرح نهضت ملی مسکن تاکنون بیش از ۱۵۰ هزار واحد در این مناطق به مرحله ساخت رسیده است.در هفتههای اخیر طرح کلید به کلید با هدف معاوضه خانههای فرسوده واقع در محدودههای هدف بازآفرینی شهری با واحد نوساز یا زمین به عنوان بسته تشویقی جدید به اجرا درآمد. بر اساس این طرح ساکنان بافتهای فرسوده میتوانند واحد مسکونی فرسودهی خود را با یک واحد نوساز یا یک قطعه زمین دولتی با ۴۰ درصد تخفیف تعویض کنند.
با یک میلیارد تومان صاحب خانه شوید:
مدیر عامل اتحادیه تعاونیهای عمرانی و انبوهسازی تهران جزئیات طرح ساخت واحدهای کوچک متراژ برای جوانان و زوجهای جوان را اعلام و برآورد خرید این واحدهای مبله را یک میلیارد تومان ذکر کرد.وی افزود: این طرح بیشتر مربوط به تامین مسکن جوانان و و زوجهای جوان است، زیرا یکی از اصلیترین معضلات پیش روی جوانان برای ازدواج بحث تامین مسکن است. قیمت مسکن متاثر از شرایط کلان اقتصاد کشور بالا رفته و قدرت خرید کاهش یافته است، از طرفی هزینههای اجارهبها هم به شکل سرسام آور افزایش داشته و همه دست به دست همه داده تا جوانان برای ازدواج خود و تامین سرپناه دچار مشکل شوند.
نخستین و بلندترین برج ایرانی مجهز به آسانسور:
اگر این ساختمان را از ته ببریم و بخوابانیم و دوباره سر جایش بگذاریم هیچ آسیبی به آن نخواهد رسید. "این گفتههای «هوشنگ خانشقاقی» طراح و سازنده اولین ساختمان بلندمرتبه تهران حولوحوش سالهای ١٣٢٨-١٣٣٠ است.مهندس هوشنگ خانشقاقی در واپسین روزهای عمر خود همواره این تعبیر را به کار میبرد: «من و آدمهایی نظیر من فکر نمیکنیم موجودات فوقالعادهای هستیم. ما آدمهایی عادی هستیم عادی و مثل پیچ. ماشینی هست که شما میخواهید آن را درست کنید و احتیاج به یک پیچ دارد. به اوراقچی مراجعه و این پیچ را پیدا میکنید و سرجایش میگذارید و ماشین راه میافتد؛ ماهمان پیچ هستیم. باید ما را پیدا میکردند و سرجایمان قرار میدادند، اما رسم روزگار خلاف این بود. همین پیچهایی را که مثال زدم دنیا را عوض میکردند. برعکس ممالک مترقی جهان، در مملکت ماکسی نبود که وقتش را صرف پیدا کردن این پیچها کند و حتی اگر پیدا میکردند هم آن را دور میانداختند.»مهندس هوشنگ خانشقاقی سال ١٣٨۵ از دنیا رفت.
پروژه های نیمه تمام؛
پایانه جدید شرق قرار بود با 200 میلیارد تومان تکمیل شود اما امروز پیمانکار جدید این پروژه می گوید برای تکمیل آن 700 میلیارد تومان نیاز است .
حساسیت بیخود درست نکنیم؛
طی روزهای اخیر، برخی تصاویر منتشر شده از تغییر نام شهرک «اکباتان» به «شهید آرمان» در تابلوهای شهری منتهی به این شهرک با اسپری و از سوی افراد ناشناس حکایت دارد. حالا اینکه چرا نام شهرک اکباتان اینقدر حاشیه و حساسیت برانگیز شده، برای بسیاری سوال است. شهرکی که پس از پیروزی انقلاب و بهدلیل نام شرکت سازنده آن به «اکباتان» تغییر نام پیدا کرد و حالا موضوع بحث برخی از فعالان اصولگرا شده است. این افراد با انتشار تصاویر تغییرنام و با هشتگ «شهید آرمان» در صفحات شبکههای اجتماعی، صحبتهای آنها بازتاب فراوانی داشته و نکته جالب اینجاست که آنها زیر این عکسها نوشتند: «فعلا با تغییر اسم شروع کردیم»! و اینکه در آینده چه برنامهای دارند، مشخص نیست.
طی تفاهم نامه ای؛
حفاظت پیرامونی سازمان بهشت حضرت زهرا (س) از دژبان ارتش به یگان حفاظت فاتحین سپاه سپرده شد. به دلیل نیاز به مراقبت حداکثری از این آرامستان و بویژه بزرگترین میراث فرهنگی دوران دفاع مقدس، یگان فاتحین با سابقه درخشان، هماهنگی با یگان حفاظت شهرداری و مجموعه انتظامی در این سازمان مستقر شده است.
پایانه اکباتان؛
اولین و تنها پارکینگ زیرزمینی قطارهای شهری کشور با نام "پایانه اکباتان" در غربیترین نقطه خط ۴ متروی تهران به زودى افتتاح خواهد شد. این پارکینگ با ۷ هکتار مساحت، در ضلع غربی بزرگراه شهید ستاری و محدوده شمال ایستگاه متروی اکباتان واقع شده است.
بازار ناایمن؛
بازار بزرگ تهران قدیمیترین و مهمترین بازار و محل رفت آمد مردم در قلب پایتخت است، که به علت تمرکز تمامی فعالیتهای اقتصادی در این مرکز و عدم تطبیق آن با شرایط جدید مانند افزایش تقاضا و تراکم دچار لطمات زیادی شده است.
مدیریت قبرستان های پایتخت؛
اشرافیت به قبرستان هم رسید. بهشت زهرا برای افزایش درآمد اقدام به فروش مقبره خانوادگی میکند. با صدور این مجوز، کوچک و بزرگ و به سبکهای خاص ساخته شد و چهره بهشت زهرا بهم ریخت. مسئولان محترم و بی خیال دیروز، امروز تازه متوجه عمق اشتباهات خود شده و قصد اجازه ساخت با طرحهای مجاز را دارند.
نگرانیها از فرو ریختن ساختمان کفش ملی؛
ساختمان قدیمی «کفش ملی» سالهاست که رها شده و محصور در میان تیرآهنها، در سودای مرمت و بازسازی خود را سرپا نگهداشته است، اما امید به احیای این ساختمان قدیمی واهی است؛ چراکه هیچکس مسؤولیت آن را گردن نمیگیرد و انگار همگان در انتظار فروریختنش نشستهاند.