بازی های ریالی و دستمزدهای دلاری؟
موضوع دستمزدهای نجومی اخذ شده توسط سلبریتیها و هنرمندان مدتهاست که مورد نقد و نظر افکار عمومی است .حاشیه هایی که بشکل مکرر در فضای مجازی مطرح و مدتی بعد نیز به فراموشی سپرده میشود. اولین موضوعی که بعد از انتشار اخبار این چنینی مطرح شده و میشود، مقایسه دستمزدهای این افراد با مردم عادی است که بخشی از آنها هواداران همان بازیگران هستند.بعضی ها هم فورا به جریان پورسانت ها و پول شویی ها اشاره می نمایند. پیش از این نیز، انتشار خبر دریافت دستمزدهای چند میلیاردی ازسوی هنرمندان شناختهشدهای مانند مهران مدیری برای اجرای برنامه تلویزیونی دورهمی، محمدرضا گلزار برای اجرای برنامه هفتخان در شبکه نمایش خانگی ،سروصدای زیادی برپا کرده بود. بازار دستمزدهای عجیب و غریب و عددهای ۱۱رقمی، بازاری انحصاری است که تنها با چند سلبریتی محدود میچرخد. دیگران یا در حاشیهاند یا به باد فراموشی سپرده شدهاند. چنانچه پیش از این نیز، پژمان بازغی، رییس انجمن بازیگران سینمای ایران درباره وضعیت بیکاری هنرمندان و بازیگران گفته، نزدیک به ۸۵درصد بازیگران بیکار هستند و تنها ۱۵درصد از آنها کار میکنند. برخی از منتقدین معتقدند که بازی های ریالی مستحق دریافت دستمزدهای دلاری نیستند. برخی دیگر، این نظر را زیر سوال برده و هنر را قابل قیمت گذاری نمی دانند.
دکتر احمد کاظمی :
دسامبر سال جاری میلادی رئیس تلویزیون دولتی ترکیه «تی آر تی» اعلام کرد که بخش فارسی این تلویزیون برای پخش ماهوارهای آماده شده، اما این امر با واکنشهای زیادی در فضای مجازی و محافل رسانهای همراه شده است.ترکیه، بهعنوان یکی از بازیگران مهم خاورمیانه، طی سالهای اخیر بهدنبال برقراری نوعی توازن سیاسی با ایران در سطح منطقه و بهویژه محور مقاومت بودهاست که در تحولات اخیر سوریه نیز نمود یافت؛ راهبردی که طی روزهای اخیر پای مقامهای آنکارا را به لفاظیها و طراحیهای رسانهای باز کردهاست. ترکیه نمایندگی جم را در سالیان عدیده در ترکیه پذیرا بود. سوال اینجاست که در چنین شرایطی چرا شاهد انفعال نهادهای امنیتی در سطح افکار عمومی و نظامات سیاسی کشور هستیم؟ آیا وقت آن نرسیده که مشروعیت نظام رسانه ای کشور بعنوان رکن چهارم دموکراسی ایران، جدی گرفته شود؟ آیا هنوز هم معتقدیم که نهادی فشل از نظر عملکردی چون صداسیما ، توان مقابله با تهاجم های فرهنگی را خواهد داشت؟ ما در خصوص اثرات امنیتی ، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی این اقدام ترک ها هشدار می دهیم. دکتر احمد کاظمی در متنی با عنوان «ت.ر.ت فارسی» و «توهمات رنگارنگ ترکیه»، به برخی از واقعیات این اقدام ترک ها ، اشاره نموده است. وی معتقد است که هدف واقعی از راهاندازی ت.ر.ت را باید در قالب نقش سهگانهای که ترکیه در تحولات منطقهای ایفاء میکند، ارزیابی کرد. این سه نقش عبارتند از : نمایندگی ناتو در غرب آسیا، پیمانکاری برای طرحهای انگلستان، پیگیری رویکرد نئوعثمانی.
تعارض منافع یا فراقانون:
سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) در نامهای خطاب به مدیرعامل پلتفرم پخشکننده، دستور «غیرقابل انتشار» بودن برنامه تا تعیین تکلیف را ابلاغ کرده است.
سید حسام فروزان:
بیست و یکم شهریور ماه روز ملی سینما، فرصتی بود تا به بررسی هویت ملی و نقش آن در سینمای ایران بپردازیم. هویت ملی، مفهومی پیچیده و چند بُعدی است که شامل تاریخ، فرهنگ، ارزشها و باورهای یک ملت میشود. در سینمای ایران، این هویت به وضوح در آثار فیلمساز برجستهای مانند علی حاتمی،داریو مهرجویی،عباس کیارستمی، مجید مجیدی و غیره دیده میشود. سینمای ملی ایران با استفاده از عناصر مختلف فرهنگی و اجتماعی، توانسته است تصویری غنی و متنوع از هویت ایرانی را به نمایش بگذارد. این سینما با تمرکز بر رئالیسم اجتماعی، تلاش دارد تا واقعیتهای زندگی روزمره مردم را به تصویر بکشد و به چالشهای اجتماعی و اقتصادی آنان بپردازد. فیلمهایی که به فقر، عدالت اجتماعی و زندگی طبقات محروم میپردازند، نمونههای بارزی از این رویکرد هستند . سادهگرایی و ایجاز در روایت و استفاده از نمادها و استعارهها، ویژگی دیگری است که به سینمای ایران عمق معنایی بیشتری بخشیده است. یکی از کارگردانان برجسته این عرصه، عباس کیارستمی است. کیارستمی با فیلمهایش همچون «طعم گیلاس» و «خانه دوست کجاست؟» توانست نگاه تازهای به سینمای ایران بیاورد. فیلمهای او با سبک مینیمالیستی و توجه به جزئیات انسانی و طبیعت، به بررسی عمیق موضوعات فلسفی و اجتماعی میپردازند و در جشنوارههای بینالمللی جوایز متعددی کسب کردهاند. اصغر فرهادی نیز از دیگر کارگردانان شاخص سینمای ایران است که با فیلمهایی نظیر «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» توانسته است جایگاه ویژهای در سینمای جهان پیدا کند. فیلمهای فرهادی با تمرکز بر پیچیدگیهای روابط انسانی و مسائل اخلاقی، داستانهایی جذاب و تاثیرگذار را روایت میکنند که توانستهاند دو جایزه اسکار برای بهترین فیلم بینالمللی دریافت کنند. از دیگر کارگردانان مهم سینمای ایران میتوان به مجید مجیدی اشاره کرد. فیلم «بچههای آسمان» او، که نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم بینالمللی شد، داستانی ساده اما عمیق درباره زندگی کودکان در ایران روایت میکند و با نمایش زیباییهای انسانی و فرهنگی ایران، توانسته است مخاطبان بسیاری را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار دهد و ... . از آقای فروزان باید پرسید که آیا واقعا و درونا اعتقاد دارند که مختصاب سینمای ایران را می توان از آثار فاخار ان استخراج و استنباط نمود؟ دلیل این حجم فیلم های مبتذل کمدی در دو دهه اخیر برای چیست؟ دلیل زایش فیلم فارسی و تداوم چندین دهه ای آن برای چیست؟ دلیل تولید فیلم های سفارشی و بعضا حاوی روایت های غیر واقعی از جنگ ، برای چیست؟ خیلی زیبا می بینی جناب فروزان.
پیامد میان مدت فراموشی سایر ژانرهای سینمایی:
فروش اعجابانگیز فیلمهای کمدی (بنا بر دلایل عدیده و نسبتا مشخص مرتبط با شرایط اجتماعی ایران) باعث شده که در دو سال گذشته، سینماها کمتر مجالی برای اکران فیلمهایی از ژانرهای دیگر پیدا کنند و ناخودآگاه سرمایه نیز به سمت کمدیها سرازیر شده است؛ البته این روند کاملا برعکس آن چیزی است که در شبکه نمایش خانگی شاهد آن هستیم، چرا که در دو سال اخیر، اکثر آثار مخاطبپسند VOD ها، در ژانر اجتماعی و پلیسی-جاسوسی ساخته شدهاند. در این شرایط، بسیاری از کارشناسان سینمای ایران، فروش ۷۵ درصدی کمدیها در سال جاری را یک فرصت قلمداد میکنند و بسیاری از آن، به یک تهدید جدی برای کلیت سینمای ایران که به سینمای اجتماعی شناخته میشد، تعبیر میکنند. بسیاری معتقدند که چالشها و تاثیرهای بلندمدت تکژانری شدن سینما، بیش از تاثیر امروز آن است. به شکلی که این روند ممکن است بر فرهنگ و هنر جامعه تأثیر بگذارد. غفلت از مسائل اجتماعی، تاریخی و فلسفی در سینما میتواند به سطحی شدن فرهنگ عمومی در سلایق هنری بینجامد. همه اینها باعث میشود که سینما دیگر نتواند به عنوان آینهای از جامعه، تنوع و عمق خود را حفظ کند.
ضرورت تشدید نظارت های قانونی بر صداسیما:
آش آنقدر شور شده که صداو سیمای ملی را سازمان میلی می خوانند و با این اسم، لبخند هم می زند. شبکه های خبری پر شده از پخش برنامه های تکراری، گزارش های میدانی از مراسم و مناسک ( کمترین هزینه تولید را دارد و بیشترین زمان را اشتغال می کند و عموما کمترین اثرگذاری را دارد) ، میزگردهای کارشناسی غالبا کم عمق و سطحی، پخش درهم برنامه ها بدون نظر داشت به اهداف توسعه ای و اصلاح و تقویت رفتار اجتماعی و عمومی شهروندان بشکل سطح بندی شده و غیره. در کل ، سازمانی عریض و طویل کلاس گذار با بریز و بپاش های غیرشفاف و حتی مبتلا به کم خاصیتی جهت جریان سازی های تمدنی و توسعه ای با آلودگی وحشتناک به سیاست زدگی. بعنوان مصداق در بحث بودجه با یک حسابوکتاب ساده در تعرفه تبلیغات شبکه سه برای برنامههای فوتبالی و تعرفه پخش زنده فوتبال داخلی به یک نتیجه میرسیم؛ درآمد صداوسیما از پخش فوتبال چندبرابر بودجه اختصاص دادهشده به این سازمان است.
روایت ها و ادعاهای روزنامه فرهیختگان :
استودیو «ویستا مدیا» بازوی تولید محتوای ایرانسل یکی از دو اپراتور بزرگ تلفن همراه کشور که سالهاست بهعنوان شرکتی خصولتی شناخته میشود و از قضا یک آقازاده مدیرعامل آن است. اینکه چرا یک شرکت خصولتی با چنین مختصاتی، باید دست به تولید برنامهای بزند که لااقل در بخشهایی، دچار ابتذال میشود، سوال مهمی است که برخی پرسیدند، اما چندان مورد توجه واقع نشد. شرکت ویستا مدیای عصر جدید که پیشتر هم رئالیتیشوی مافیایی «ارتش سری»، سریال کودک و نوجوان «دیو و ماهپیشونی»، مسابقه «اسکار»، برنامه گفتوگومحور طنز «عیدی HD» را تولید کرده بود، الان هم جز «سرگیجه»، برنامه گفتوگومحور سینمایی «۳۵ میلیمتری» را در حال پخش دارد. اتفاق دوم این روزها، آغاز رسمی فعالیت دومین پلتفرم نمایش خانگی وابسته به همراه اول دیگر اپراتور بزرگ تلفن همراه و یکی از بزرگترین شرکتهای خصولتی کشور است. تأسفانگیز آنکه در جمله تاکیدی مقام معظم رهبری، به صراحت نام ستاد اجرایی فرمان امام (ره) سهامدار اصلی برخی از شرکتهای یادشده در این گزارش آمده، اما از آن زمان هیچ اقدامی در خروج ستاد از شرکتهای خصولتی مذکور انجام نشده و این شرکتها همچنان به تصدیگری در صنعت نمایش خانگی میپردازند. گزارش بشکل خاص تاکید بر بررسی جایگاه مهدی شاهچراغی آقازاده وزیر کشور دولت سیزدهم دارد. موضوعی که میتواند با غلو هم همراه شده باشد.
سعید هنرمند:
به تجربه می توان بیان نمود که کمدی از معدود ژانرهای پرطرفدار سینمایی در ایران است. انواع محدودیت ،مرزبندی ها و تحفظات سیاسی-اجتماعی-عرفی موجود در کشور باعث شده که مردم ، ژانر کمدی را بعنوان ابزاری جهت خط شکنی ها، فاصله گیری از بنیادگرایی ها و ایده آل اندیشی های کمال گرایانه و عموما شعاری ، واقع گرا بودن روایت هاب ا شرایط واقعی زندگی مردم و مواردی همانند ببینند و بدان گرایش داشته باشند. سوال اینجاست که با توجه به جایگاه خاص زن در کشور، چگونه می توان اقدام به حل پارادوکس بین لودگی و رندبازی ها با جایگاه مادرانه و زنانه و دخترانه برقرار کرد؟ ایا نقش زنان در سینمای کمدی ، صرفا باید روی بحث آسیب های رفتاری و شناختی زنان،ترفندهای خاص زنان ، تقابل مرد لوده با زنان با وقار، تقابل غلامحسن سبیل با سوفیا لورن و مواردی از این جنس مانور بدهد؟
سری دوم مسابقه ورزشی برنامه قهرمان؛
سری دوم مسابقه ورزشی و جذاب برنامه قهرمان چند وقتی است با حمایت بانک ملی ایران و با حضور ورزشکارانی از اقصی نقاط جهان از شبکه سه سیما تولید و پخش میشود.
مديريت سينماي ايران:
سینمای ایران در چند سال اخیر روزهای سخت زیادی را پشت سر گذاشت، از ممنوعالکاری و ممنوعالتصویری بسیاری از هنرمندان تا هجوم فیلمهای مبتذل کمدی بر پرده سینماها و اوضاع تنگ و سخت معیشتی و... حالا با روی کار آمدن دولت آقای پزشکیان و نکات مهمی که در گفتههای او به نفع اهالی فرهنگ و هنر است چقدر میتوان به بهبود شرایط امیدوار بود؟ چه باید کرد تا سینما از چالشهای سخت این روزها بیرون بیاید و سینماگران فضای امنی را دوباره تجربه کنند؟ ایدهها و نظرات مجید برزگر، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما در این مورد حاوی نکاتی کاربردی و بعضا تاکیدی است که تقدیم حضور شده است. وی معتقد است که، بنیانِ تصمیماتی که در دولت سیزدهم در حوزه فرهنگ و هنر گرفته شد اساسا بنا بر خالصسازی، خودی و غیر خودی کردن و نگاه امنیتی مبتنی بر تسلط و نظارتِ گسترده بود، هرقدر شعارهای مسوولان با این نگاه متفاوت بود، اما در عمل شاهد چنین رویکرد و برخوردی در سینمای ایران بودیم و گواهِ بر این مدعا حجم زیادی از سانسور در زمینههای تئاتر و نشر و سینما، حذف اساتید از دانشگاهها، نگاه نظارتی شدید در حوزههای تجسمی، نمایش و سینما است.
نگاه پوسته ای و هجو:
موضوع نهاد خانواده در ایران بدلیل قرار گیری جامعه در شرایط گذار و فشارهای عدیده وارده بر این نهاد، جای آسیب شناسی عدیده دارد. این در حالی است که سینمای ایران بدلیل وابستگی بالای مالی ، محافظه کاری منجر به خودسانسوری ، عدم توان عمیق در اکثر عوامل تولید فیلم و کم آشنایی آنها به بهره گیری از توانمند یهای متخصصان ، دچار آسیب بوده و توان پرداختن به آسیب های نهادی همانند خانواده را نداشته و سر از وادی کمدی و هجو در آورده است. مشکلات زناشویی در حد دخالت های اطرافیان، ساده اندیشی و عدم کف بودگی طرفین ، حاشیه های ارث و میراثی ، روابط و رقابت عشقی و ..... ، تقلیل وضعیت پیدا کرده است. کسی درباره ریشه های خیانت ، مردسالاری و زن سالاری و بچه سالاری، شکنندگی خانواده در برابر فشار اقتصادی، خانواده و آزادی های اجتماعی و مدنی و سیاسی ، بی معنایی و یا زیباشناسی در زندگی مشترک ، خانواده و آینده زندگی فردی، خانواده و جریان تعالی یابی فردی و غیره ، چیزی نمی گوید و نمی پرسد. هرچند توقع معنا داشتن از گم گشتگان در معنا، توقعی بجا نیست.
مرگ چهار نفر در چهار ماه؟!
در همین ۴ ماه گذشته سر صحنه فیلمبرداری ۲ سریال بزرگ ۴ نفر جان خود را از دست دادهاند، پرسش این است آیا هیچ نهادی در خانه سینما، صداوسیما، وزارت ارشاد و ... پیگیر این قضیه بوده است؟ حدود ۱۰ روز قبل ۲ دستیار صحنه سریال «رویای نیمه شب» سر صحنه فیلمبرداری در لوکیشن رود بهمن شیر آبادان غرق شدند و جان خود را از دست دادند. در اسفند ماه سال گذشته هم سر سریال «سلمان فارسی» فروریختن آوار در محل فیلمبرداری باعث مرگ ۲ هنرور و مصدوم شدن ۵ نفر دیگر این سریال شد. مجتبی متولی تهیه کننده و مدیر تولید باسابقه سینمای ایران در مصاحبهای گفت: همانطور که گفتم وزارت ارشاد هنگام صدور پروانه ساخت، تأکیدات لازم برای ایمنی را انجام میدهد، اما این کافی نیست. خانه سینما، وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی مطابق با یک دستورالعملی که میشود آن را تهیه و تدوین کرد، میبایست اشخاص متخصص و باتجربه را برای نظارت بر حفظ ایمنی در صحنههای فیلمبرداری، اعزام کنند.
وضعیت مناظرات نامزدها در صداسیما:
پیگیریها نشان میدهد قرار است به جهت کمبود زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به جای ۳ مناظره، ۵ مناظره با موضوعات مختلف روی آنتن بروند. قرعه کشی بشکل زنده صورت پذیرفته و برنامه ها هم بشکل زنده پخش می شوند.از دیگر اقدامات برنامه ریزی شده برای این موضوع مواردی همانند گفتوگوی ویژه خبری برای هرکدام از نامزدها، اختصاص کانال اختصاصی تلوبیونی برای پخش برنامههای زنده و ضبطی به هر یک از نامزدها، دو مستند تلویزیونی ۳۰ دقیقهای، دو مستند رادیویی ۳۰ دقیقهای می باشد. ستادهای تبلیغاتی هر یک از نامزدها همچنین میتوانند دیدگاههای ایشان خطاب به مردم هر یک از استانها را برای پخش در شبکههای صدا و سیمای استانها در قالب یک برنامه بصورت رو به دوربین به تعداد استانها تهیه کنند.
انتخاب مجری مناظره ها:
مهدی مهدی قلی به عنوان مجری برنامه مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم از سوی ستاد انتخابات ریاست جمهوری سازمان صدا و سیما انتخاب شد. خبر میرسد که واحد تولید فنی سازمان سیما مشغول ساخت دکور برنامه مناظرههای انتخاباتی ریاست جمهوری چهاردهم، در استودیو ۱۱ است. مهدی مهدیقلی کار حرفهای خود بهعنوان مجری تلویزیون را در سال ۱۳۸۷ آغاز کرد؛ این مجری تلویزیونی بهخاطر اجرای برنامه نگاه یک به شهرت رسید. این برنامه ۲ سال پیش پس از ۲۱ سال اجرای مستمر تعطیل شد. مجری مناظرههای انتخاباتی سال، ۱۴۰۰، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۲ مرتضی حیدری بود که از شبکه یک سیما پخش میشد. نامزدهای اولیه انتخابی برای این دوره از مناظرات شامل رضا رشیدپور، مهدی مهدیقلی، المیرا شرفیمقدم و محمدرضا شهیدیفر بوده اند.
ادامه دلقک بازی ها تا به کی؟
چندی پیش تصاویری از بارش سیلآسا در دبی منتشر شد که نشان میداد این سیل باعث آبگرفتگی شدید خیابانها و فرودگاه و زیرساختهای این شهر شده است. این اتفاق باعث تمسخر مدیریت دبی از سوی یک مجری صدا و سیما شد. اکنون کاربران شبکه اجتماعی با بازنشر ویدیوی تمسخر مدیریت دبی توسط مجری صداوسیما، به این موضوع اشاره می کنند که ۳۸ میلیمتر بارندگی در مشهد، ۸ کشته برجای گذاشته است. سوال منطقی قابل پرسش این است که صداسیما تا به کی می خواهد به این نوع رفتارهای زشت ، تمسخر دیگران ، مقایسه های کور ، دو قطبی سازی ما خوبیم و انها بد هستند، طبیعی سازی همه جا همین طوره و غیره ادامه دهد؟ واقعا شعور توسعه گرا در ذهن بعضی از برنامه سازان تبدیل به گوهر نایاب شده است؟ حافظ شعر زیبایی در این خصوص دارد. عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت ، که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت / من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش ، هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت .
نقدی بر نظرات محسن شاکرینژاد رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما:
محسن شاکری نژاد رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما به تازگی اعلام کرده که دیگر نمیتوان حرفی از ۸۰ درصد و ۹۰ درصد مخاطب به میان آورد این در شرایطی است که این سازمان تمام امکانات را در اختیار دارد، اما چرا نمیتوان چنین توقعی از تلویزیون داشت؟ چرا در شرایطی که بودجه این سازمان از هفت و نیم همت سال ۱۴۰۲ به بالغ بر ۲۴ همت در سال ۱۴۰۳ رسیده، مطالبه گری و پاسخ خواهی را کنار گذاشت؟ اگر صداوسیما مخاطب ندارد، فاقد توان اثبات شده و غیرشعاری برای اثرگذاری بوده و قادر به تنوع تولید ارزشمند نیست، چرا باید بودجه ۲۴ هزار میلیاردی صرف آن شود؟
انتقاد جابر قاسمعلی به رانت و سانسور؛
جابر قاسمعلی (فیلمنامهنویس سینما) معتقد است صنعت در سینمای ایران شکل نگرفته و سینمای نفتی و ممیزی (رانت و سانسور) دو عامل اصلی بحران در سینمای ایران هستند و برای بهبودی وضعیت باید دخالتهای دولت در سینما به حداقل برسد. آشفتگی اوضاع به حدی رسیده که گرایشات افراطی به سمت ژانر کمدی و فراموشی سایر ژانرها بشکل ملموس در سینمای ایران دیده میشود. نگاه ایدئولوژیک موجب شد که سینمای ایران از ساختار صنعتی جدا شود و ما با پدیده سینمای نفتی مواجه شدیم. گرایش تهیه کنندگان و کارگردانها به سمت سایر ژانرها نیز بدلیل ترس از فروش - گیشه و سایه سنگین ممیزی، به حداقل رسیده است. از سینمای وحشت گرفته تا سینمای جنگ، با ممیزی سنگین غیرقاعدهمند و سلیقه گرا (حافظ میز مدیران) همراه است. هنوز انتظار دارند بعد از ۳۰ سال، برای سینمای جنگ محوریت با سلحشوری باشد و اجازه ورود به مکنونات جنگ داده نمیشود. این فشارها، باعث قدرت گرفتن سینمای زیر زمینی و گرایش به ارایه تولیدات بین المللی شده است. اگر دولت پای خود را از نظارت و تولید فیلم بیرون بکشد، میتوان به تدریج به وجود صنعت در سینما امیدوار بود.
برای مرگ صداسیمایی که ضعف نظارتی مشهود دارد :
در حالی که پیش از این سیاستهای صدا و سیما بر عدم حضور چهرهها بود و مدیران این سازمان گفته بودند که تلویزیون برای جذب مخاطب نیازی به سلبریتیها ندارد، این روزها تمامی برنامههای نوروزی سیما با حضور این چهرهها روی آنتن میرود. پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما روز چهارشنبه هشتم فروردین ۱۴۰۳ در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران گفت براساس سند تحول رسانه ملی امسال و در ایام تعطیلات نوروزی ۲ تنوع قابل توجه شامل تنوع در تولیدات برنامهها اعم از برنامههای سرگرمی و نوروزی و حضور میهمانان در برنامهها داشتیم. هزینههای برنامهها به صورت معمول در قالب قرارداد کلی شبکه با تهیه کننده و حامی مالی است و جزئیات قراردادها در اختیار این سازمان نیست (شعار سال: مگر در پادگانی بنام صداسیما، اختیار تهیه کننده معنا دارد جناب پیمان راستگو؟). محسن سهرابی فعال رسانهای با انتشار پستی در شبکه ایکس نوشت: ۴۰ تا ۵۰ میلیارد تومان هزینه فروغی و جبلی برای حضور سلبریتیها در برنامه شب عید شبکه ۳ شده است. محمدحسین رنجبران، مجری تلویزیون نوشت: در کمتر از دو سال و نیم بزرگواران از شعار تحول در رسانه ملی با محوریت سلبریتی زدایی رسیدند به این جا که نوروز امسال به هر سلبریتی نازنین برای آمدن روی آنتن ۲۰۰ تا ۸۰۰ میلیون تومان حق القدم دادند، آنهم از بودجهای که به بهانه تغییر مسیر رسانه ملی چند برابر شده است. با خودت چند چندی پیمان جبلی؟ هدر دهی بودجه ملی بدلیل ناتوانی در سیاستگذاری موثر را یک صفحه با مداد سیاه مشق کن اخوی. تا قبل از سیزده بدر هم تحویل بده. برای دین و دنیایت نگرانیم پسر.
همراهی مس با برنامه نوروزی شبکه سه در راستای جهاد تبیین + باشه باور کردیم؟!
برنامه نوروزی «سال نو»، با حمایت شرکت ملی صنایع مس ایران، روی آنتن شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی ایران رفته است. برخی از سهامداران منتقد بیان می کنند که چرا باید شرکت صنایع مس ایران حامی مالی ویژه برنامه شبکه ۳ باشد؟ شرکتی که هیچ وابستگی به تبلیغات برای فروش ندارد با چه هدفی هزینه های صداوسیما را از بیت المال تقبل می کند؟ برخی دیگر از منتقدین پا را از این فراتر نهادها و به حاشیه ها و پورسانت های احتمالی اشاره کرده اند. شرکت ملی مس هم در نوعی راهبردی فرار به جلو و بجای پاسخگویی منطقی، این حمایت را در راستای جهاد تبیین ، مسئولیت اجتماعی، بیان دستاوردهای صنعت و معدن و شرکت ملی مس، افزایش سرمایه اجتماعی و افزایش رضایت کارکنان خود ، توجیه کرده است؟
دیده شدن به قیمت ابتذال :
حضور بلاگرها یا به زبان خودمانیتر شاخهای اینستاگرامی در فضای تئاتر این روزها در قالب نمایشنامهخوانی «آدمخوارها» داد خیلیها را درآورده و از مخاطبان جدی این هنر گرفته تا بازیگران معروف را به واکنش در رابطه با این مساله واداشته است. حضور شاخهای مجازی و اثرپذیری فضای هنرهای نمایشی از اینفلوئنسرها در یکی، دوسال اخیر شدت بیشتری گرفته است.