در غیاب حزب واقعی:
در نگاه کلی و مقایسهای آنچه در ثبتنام نهایی ۸۰ نامزد در دوره چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری اتفاق افتاد به نسبت ادوار گذشته، هرچند آمار ثبت نامیها زیاد نیست؛ اما حضور فلهای چهرههای شناختهشده از هرچه که نشان داشته باشد، نشانی از حرکت به سمت بلوغ سیاسی در کشور و بهبود روند تحزب در پهنه سیاسی کشور ندارد. در یک جامعه حزبی، رقابت سیاسی مستمر است. دو یا چند حزب مشخص هر روز درباره مهمترین مسائل روز اظهارنظر رسمی کرده و موضع میگیرند. مردم هم با چند ایده مشخص درباره راهحل مشکلات مواجه هستند و هرکس به تناسب یکی را بر دیگر ایدهها ترجیح میدهد. اگر انتخاباتی هم باشد، بهطور معمول نامزدها هم کمابیش روشن هستند. نامزدها نیز برنامههای سیاسی را درون حزب خود تدوین و نیروی اجرایی آن را تربیت کرده و یارگیری میکنند. رهبران حزبی هم از طریق سازوکار رقابتهای درونحزبی و براساس رای افراد و نیز پیشینه موافق آنان رشد کرده و ارتقا مییابند. مردم هم با حزب بهعنوان موجودیتی فراتر از افراد، تعامل و شناخت کافی دارند. اما خروجی رویههای جاری، چیزی جز تشفی شهوت قدرت و در اندک افرادی هم، میل به خدمت نیست. در ایدههای آنان هیچ تناسبی میان منابع و مقدورات با اهداف و انتظارات وجود ندارد. همه چیزهای خوب را ردیف میکنند. وعدههایی میدهند که درکی از تبعات آن ندارند. مدعیاند بورس را سهروزه حل میکنند، پس از سه سال بدتر شده است. وعده میدهند که تورم را نصف و تکرقمی میکنند، در عمل افزایشی میشود و نه حتی کاهشی. ساختن سالانه یک میلیون مسکن را وعده میدهند که پس از سه سال، یکدهم این وعده هم مشهود نیست.
کد خبر: ۳۹۵۰۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۶