افول پست‌مدرنیسم و اهمیت نظریه در تاریخ‌نگاری : پایانی بر دوران کرّ و فرّ پست‌مدرنیسم در جهان
دکتر بهزاد کریمی، نویسنده و مترجم :

افول پست‌مدرنیسم و اهمیت نظریه در تاریخ‌نگاری : پایانی بر دوران کرّ و فرّ پست‌مدرنیسم در جهان

دکتر بهزاد کریمی معتقد است که پست‌مدرنیسم را نمی‌توان پدیده‌ای گسسته از مدرنیسم دانست. دوران کر و فر پست‌مدرنیسم در جهان به سر آمده است. تا همین هفت، هشت سال گذشته، لااقل در ایران، دائم از پست‌مدرنیسم صحبت می‌شد، اما الان دیگر این طور نیست. این دوران در غرب مدت‌هاست رو به افول گذاشته است. خیزش دوباره‌ی راست سیاسی در اروپا و آمریکا نشان از همین امر دارد. پست‌مدرنیسم برخلاف هیاهوهایی که به راه انداخت، جز در زمینه‌ی توجه دادن به محیط زیست و تغییرات اقلیمی و حقوق اقلیت‌ها هیچ راه حل مشخصی پیش راه بشر نگذاشت. ترویج نوعی نسبی‌گرایی و الزام به پذیرش رادیکال و بی‌قاعده‌ی تفاوت‌های فرهنگی، جنسیتی و جنسی منجر به یک بلبشو در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شده است. متاسفانه در ایران ما هیچ‌گاه نتوانسته‌ایم مکتب‌های تاریخ‌نگاری مشخصی داشته باشیم. به این معنا که برای دهه‌ها حول محور یک یا چند شخصیت دانشگاهی با مد نظر قرار دادن ایده‌هایی روشن و متمایز، آثار تاریخ‌نگارانه تولید شود. سال‌هاست بیشتر مباحثی را که در این زمینه مطرح می‌شود افراد مشخصی مطرح می‌کنند که اصلاً نماینده‌ی مکتب خاصی نیستند و صرفاً بر اساس علاقه و ذوق شخصی این مباحث را دنبال کرده‌اند.
نیلوفر چینی‌چیان: اگر قرار است تن به قرارداد اجتماعی بدهیم، باید آزادی و امنیت ما حفظ شود + الزام به مشاهده سه موقعیت «شهروندی، ایثارگری و خدمتگزاری» ذیل سیاست خیر جمعی
نشست «لزوم تبیین مناسبات صلح و فلسفه اخلاق در اندیشه سیاسی»:

نیلوفر چینی‌چیان: اگر قرار است تن به قرارداد اجتماعی بدهیم، باید آزادی و امنیت ما حفظ شود + الزام به مشاهده سه موقعیت «شهروندی، ایثارگری و خدمتگزاری» ذیل سیاست خیر جمعی

نیلوفر چینی‌چیان در نشست «لزوم تبیین مناسبات صلح و فلسفه اخلاق در اندیشه سیاسی»، گفت: به نظر من جان لاک، ماکیاولی، هابز، مونتسکیو و روسو دست به دست هم داده‌اند که یک نظام اخلاقی را برای انسان به ارمغان بیاورند؛ نظام اخلاقی که اوج آن را در کانت می‌توانیم مشاهده کنیم. حکمرانی که نتواند از آزادی و امنیت دفاع کند، حکمران اخلاقی و شایسته‌ای نیست. اگر قرار است تن به قرارداد اجتماعی بدهیم، باید آزادی و امنیت ما حفظ شود. لاک مطرح می‌کند که هیچ قانون و اقتداری نمی‌تواند ناقض اصول اولیه وضع طبیعی، یعنی حفظ جان، مال و آزادی انسان باشد.
روشنفکری گزینشی و وضعیت بن‌بست
تحلیلی بر گونه های روشنگری در ایران ، مهرداد احمدی شیخانی:

روشنفکری گزینشی و وضعیت بن‌بست

روشنفکری با تکیه بر عقل نقاد، قصد باز کردن افق‌های پیش روی با نگاهی جامع و غیرگزینشی را دارد. یعنی این گونه نیست که روشنفکر، در یک حوزه انتقاد نموده و در حوزه دیگر، سکوت نماید. چنین نیست که روشنفکر گزینش کند چه کسی یا چه جریانی را نقد کند و چه کسی یا جریانی را نقد نکند و الزامی هم ندارد که حتما هر نقدی که می‌کند درست باشد، ولی قطعا و حتما این‌گونه است که ویژگی نقاد او، دوست و دشمن نمی‌شناسد و هر‌کس را می‌تواند شامل شود؛ و اتفاقا همین خصوصیت است که روشنفکر را از دیگر اقشار جامعه متمایز می‌کند. در ۷۰ سال گذشته و پس از کودتای آمریکایی-انگلیسی علیه دولت مصدق، می‌توان از سه روشنفکر در ایران نام برد که سوای آنکه با نظریات آن‌ها موافق یا مخالف باشیم، توانستند جریان‌ساز باشند. این سه نفر به ترتیب آل‌احمد، شریعتی و سروش بودند. حال اگر از این منظر به جریان روشنفکری در ایران توجه کنیم، می‌توان سه دسته را نیز در این ساحت از هم تشخیص داد. دسته اول کسانی بودند که در جایگاه نقد نشستند، ولی زبانی که بتواند با جامعه پیوند برقرار کند، نیافتند و بیشتر تبدیل به فلاسفه‌ای جدا از جامعه شدند. دسته دوم توانستند زبانی ابداع کنند که با مخاطب ارتباط برقرار می‌کرد و در آن‌ها شوری بر‌می‌انگیخت و موتور محرکه جامعه زمان خود می‌شد. دسته سوم، اما به نقادی گزینشی روی آوردند؛ این گروه وقتی به پرسش گرفته می‌شدند که چرا فلان کار را کردید؟ به این جواب پناه می‌بردند که آن رفتار را باید در بستر زمانه خودش بررسی کرد و جامعه در آن دوران چنین طلب می‌کرد یا اینکه اگر غیر از این کنیم یا اینکه اگر خلاف جریان عمومی و خواسته جامعه کاری بکنیم، آبرویمان می‌رود.
دگراندیشی و تشکیک یا فروپاشی؟

مهدی نصیری: از نظر احمد قابل و کدیور، حجاب وجوبی نیست

مهدی نصیری با رویکرد نقد حجاب اجباری وارد بحث می شود و با ارایه نظراتش در خصوص آیه شریفه لااکراه فی الدین( سوره بقره) ، اقدام به نقد و تشکیک برداشت های فقه می کند. نصیری شرایط موجود را برآمده از فقه سنتی دانسته و ضرورت نو اندیشی دینی منجر به فقه پویا را مطرح می کند. برخی از منتقدین ، این بیانات را نوعی تشکیک منجر به فروپاشی می دانند و برخی دیگر آن را نوعی روشنگری دینی می پندارند. بنظر می رسد که ورای درست یا غلط بودن نظرات مهدی نصیری ، روشنگری با هدف کاهش تشکیکات و انحرافات ذهنی ، یک الزام باشد. سال هاست در بیانات مقام معظم رهبری تاکیدات خاص بر راه اندازی کرسی های ازاداندیشی شده است.
مهمترین مفهوم از منظر شهید بهشتی چیست؟
خط امام از بهشتی تا آرمان:

مهمترین مفهوم از منظر شهید بهشتی چیست؟

در نشست «خط امام از بهشتی تا آرمان» ضمن بررسی جایگاه آزادی در اندیشه شهید بهشتی و امام موسی صدر تصریح شد: اگر ما در مورد آزادی در اندیشه سخن می‌گوییم قاعدتا باید بحث مسئولیت انسان را هم در نظر داشته باشیم، چون وقتی آزادی در اندیشه مهم می‌شود که قائل به این باشیم موجود مختاری هستیم و اگر موجود مختاری باشیم موجود مسئولی هم هستیم.
توقف پخش «شیوه» به‌خاطر به توافق نرسیدن مناظره‌کنندگان
دعوای مناظره ای؛

توقف پخش «شیوه» به‌خاطر به توافق نرسیدن مناظره‌کنندگان

سازندگان برنامه «شیوه» در اطلاعیه‌ای با اعلام وقفه در پخش این برنامه، توضیحاتی را درباره دلایل این اتفاق مطرح کرده‌اند.در این اطلاعیه آمده است: «بنا داشتیم مناظره‌ای بین آمیز خالقی و حسین صمصامی برگزار کنیم. شامگاه گذشته آقای صمصامی بعد از بررسی متوجه شدند که آقای خالقی تخصصی در اقتصاد ندارند و به همین دلیل با ایشان مناظره نمی‌کنند. با توجه به موضوع مناظره امروز، آقای سیدیاسر جبرائیلی نویسنده کتاب "دولت و بازار" را جایگزین آن کردیم و به آقای خالقی اطلاع دادیم که طرف مناظره تغییر کرده است. اما آقای خالقی نپذیرفتند که با آقای جبرائیلی مناظره کنند؛ لذا فعلا برنامه این هفته منتفی است.»
آقای دکتر درخشان، لطفا  ژانگولر بازی را کنار بگذار، روزنامه نگار منحط چه صیغه ای است؟!
اتهام زنی یک اقتصاددان طرفدار اقتصاد اسلامی به یک اقتصاددان لیبرال؛

آقای دکتر درخشان، لطفا ژانگولر بازی را کنار بگذار، روزنامه نگار منحط چه صیغه ای است؟!

وقتی بحث از موج چهارم شناخت بشری(ترکیب موج دوم شناخت یا دین با موج سوم یا علم) می شود(موج چهارم شناخت، موج غالب در آینده نزدیک کمتر از ده سال در کل دنیا بوده و تعیین کننده ابرقدرت های جدید خواهد بود)، نیازمندی به الگو و پارادایم های پیوند دهنده علم و دین مطرح شده و قرائت سنتی اضافه کردن احادیث و روایات در انتهای یک نظریه علمی یا مطلق گویی های کم بنیاد برتری یک بعد بر بعد دیگر، کنار نهاده شده است. در برداشت های اولیه از موج چهارم، علم با همراهی فلسفه و دین با همراهی عرفان ، در قالب درک اشتراکات ، با یکدیگر پیوند خویی نموده و در مرحله بعدی ، بحث حل تعارضات مطرح شده و در نهایت، باید شاهد زایش نظریات پایه و سپس پارادایم ها باشیم. حال جناب دکتر درخشان احتمالا کم اطلاع از این مباحث ، با نوعی تردستی برای فرار از پاسخ، برچسب اتهامی می زند و از گروهی بنام روزنامه نگاران منحط بحث می کند و تکفیر می نماید. آقای دکتر درخشان، ما به موسی عنی نژاد کاری نداریم، اما حاضریم در همین برنامه جهان آرا ، شما را به چالش بکشیم. ضمن بیان احترام مجدد به جایگاه علمی و شخصیتی تان، مشفقانه سفارش می کنم که چارچوب های اخلاقی، علمی، دینی، انسانی و حرفه ای را در مناظرات و تعاملات رعایت کنید. صبر سربازان بی جیره و مواجب گام دوم انقلابی فعال در حوزه رسانه و اتاق های فکر(سربازان علی) نیز حدی دارد. سربسته و خاضعانه عرض شد.
از مناظره دکتر درخشان و دکتر غنی‌نژاد درس بگیریم

از مناظره دکتر درخشان و دکتر غنی‌نژاد درس بگیریم

منابع شناخت را در نوعی تقسیم بندی قراردادی می توان به چهار دسته علم، تحلیل عقلانی(خردورزی)، شهود و وحی تقسیم بندی نمود.در بعد از انقلاب اسلامی، تاکیدات خاصی روی منبع آخر و منبع اول صورت پذیرفت و بدلیل حاکمیت قرائت های ایدئولوژیک، دو منبع دیگر یعنی تحلیل عقلانی(خردورزی) و شهود، به حاشیه رانده شدند. نکته جالب توجه اینکه زایش پارادایم های علمی تا حد زیادی وابسته به توسعه و تقویت خردورزی و تحلیل عقلانی است. غنی نژاد در این مناظره از گرایش اقتصاد نوشته شده توسط بنی صدر و بهشتی به سمت اقتصاد چپ گرا(کمونیست و مارکسیست) بدلیل حاکمیت روحیه انقلابی( ضد امپریالیسم و بحث اقتصاد اسلامی) می گوید و درخشان با نوعی قطبی سازی فضا به دنبال برچسب زدن است. این مناطره درس های خوبی برای تقویت کرسی های آزاداندیشی دارد.
ارتباط بخشی بین انفعال کرسی های آزاد اندیشی با ناآرامی های دانشگاهی؟!
خواب زدگی منصور کبگانیان؛

ارتباط بخشی بین انفعال کرسی های آزاد اندیشی با ناآرامی های دانشگاهی؟!

دوره اینکه با استفاده از فضای نادانی افراد( خصوصا در سه بحث یا حوزه سیاسی، امنیتی و دینی) دم خروس را با سنگ گرانیت وصل کنیم از دلش متانول استخراج نمائیم را باید پذیرفت که تمام شده است. حال چطور آقای دکتر منصور کبکانیان ( اخوی شهید بزرگوار دکتر کبکانیان) عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، بحث غفلت از کرسی های آزاد اندیشی را به ناآرامی های دانشگاهی ارتباط می دهند، جای اما و اگر فراوان دارد. از آقای دکتر عزیزمان می پرسیم که آیا پارادایم و الگوی فعلی آموزش عالی را قبول دارید؟ اگر نه، نقشه تحولی کجاست؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی چه کاری در این خصوص انجام داده است؟ آیا موج چهارم شناخت بشری یا ترکیب گفتمانی ( رابطه قدرت- شناخت) دین با علم و حضور موثر در حوزه اجرا را قبول دارید؟ چکاری برای پیاده سازی آن انجام داده اید؟ آقای دکتر بزرگوار، کشور با انواع منفعت طلبی ، درمانده در نظام استعدادیابی و جهت دهی به استعدادها در قالب میراث شوم کنکور و سهمیه های رنگارنگ و بعضا زشت آن است،آنگاه شما با نوعی فرار به جلو ، چه چیزی را به چه چیز ارتباط می دهید؟ یادآور می شویم که پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، تنها پایگاه خبری در کشور است که افتخار میزبانی سرویسی مستقل بنام کرسی آزاد اندیشی را دارد. آیا تا به حال ملاحظه کرده اید؟ خداوند به ما و شما برای پاسخگویی در روز جزا رحم کند.
ما از یک خلا بسیار مهم در حکمرانی رنج می‌بریم و آن هم نبود تئوری است
ناکامی سیاستگذاری در ایران؛

ما از یک خلا بسیار مهم در حکمرانی رنج می‌بریم و آن هم نبود تئوری است

درباره ناکامی سیاستگذاری در ایران، علل و دلایل مختلفی می‌توان گفت که یکی از اساسی‌ترین آن‌ها خلا تئوریک است. ما از یک خلا بسیار مهم در حکمرانی رنج می‌بریم و آن هم نبود تئوری است. اگر در حکمرانی تئوری نداشته باشیم، با شرایط ابهام و عمل زدکی در سازماندهی درامر حکمرانی مواجه خواهیم بود که در عمل به تعارض، تناقض، اتلاف انواع سرمایه مادی و غیرمادی و ناکارآمدی منجر خواهد شد. اینکه مردم باید نقشی در حکمرانی دداشته باشند یا نه؟ باید در سازمان تئوری ما روشن شود. تکنیک‌ها و روش‌های اعمال این مردم سالاری بحث‌های فرعی است.