ادعای چاپ ۶۰۰ همت پول بدون پشتوانه در سی ماه فعالیت دولت سیزدهم؟!
افشاگری عبدالناصر همتی رئیس سابق بانک مرکزی:

ادعای چاپ ۶۰۰ همت پول بدون پشتوانه در سی ماه فعالیت دولت سیزدهم؟!

عبدالناصر همتی رئیس سابق بانک مرکزی مدعی شده است که از زمان هُووَخْشَتْرَه (سومین شاه ماد در ۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح تا ۱۴۰۰ شمسی معادل سال ۲۰۲۲ میلادی، یعنی در طول ۲۶۲۲ سال) کل انتشار پول در ایران حدود ۵۱۹ هزار میلیارد تومن (۵۱۹ همت) بود، اما فقط در دوره دو و نیم ساله دولت سیزدهم، نزدیک ۶۰۰ هزار میلیارد تومن پول (بدون پشتوانه) چاپ کردند! و .... موضوعی که نیازمند ارایه توضیحات توسط مقام‌های ذی صلاح و تنویر افکار عمومی است.
عکس یادگاری یک گردشگر، مسخره بازی و تفریح، بیان یک واقعیت یا توهین به اقتصاد ایران؟
کاهش ارزش پول ملی:

عکس یادگاری یک گردشگر، مسخره بازی و تفریح، بیان یک واقعیت یا توهین به اقتصاد ایران؟

تصویری از یک گردشگر روس در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و در حال وایرال شدن است او ۳۰۰ دلار را به ریال ایران تبدیل کرده و به علت حجم زیاد اسکناس ،مجبور است آن را با کیسه پلاستیکی حمل کند! سوال اینجاست که با عکس یادگاری یک گردشگر و مسخره بازی و تفریح یک خارجی مواجه هستیم یا بیان یک واقعیت از سقوط ارزش پول ملی و توهین به اقتصاد ایران؟
عدم تمکین پتروشیمی‌ها به قانونی برای پرداخت ۶۰ هزارمیلیاردتومان بدهی‌گازی +کسری بودجه در بخش تبصره هدفمندی یارانه‌ها
تشدید کسری بودجه با گردن کلفتی پتروشیمی ها:

عدم تمکین پتروشیمی‌ها به قانونی برای پرداخت ۶۰ هزارمیلیاردتومان بدهی‌گازی +کسری بودجه در بخش تبصره هدفمندی یارانه‌ها

در پتروشیمی‌ها چه می‌گذرد؟ آنچه می‌گذرد با آنچه باید بگذرد، تومنی هفت‌صنار توفیر دارد، چه آنکه قرار بود زنجیره‌ای پایین‌دستی از نفت‌وگاز شوند تا به قاعده ارزش‌افزوده، آورده زیادی نصیب جیب مردم شود، ولی ظاهراً بناست از جیب مردم برداشته شود تا چرخ‌های شرکت‌های ریزودرشت پتروشیمی‌ها برای تامین منافع گروهی بچرخند و هر زمان نیز لازم شد، با مقداری سروصدا، این چرخ‌های معیوب روغن‌کاری شوند!بدهی پتروشیمی ها درخصوص گاز بها، معادل حدود ۵/۲ ماه کامل یارانه نقدی کشور است. مشخص هم نیست که بدهی باقی‌مانده ۶۰‌هزارمیلیارد‌تومانی پتروشیمی‌ها به دولت در سال ۱۴۰۲، تنها بدهی این بخش است یا باز هم از سال‌های قبل نیز تفاوت پرداخت و بدهی باقی‌مانده است یا خیر؟!یکی از عوامل مهم در عدم‌پرداخت بدهی گاز از سوی شرکت‌های پتروشیمی، عدم‌تسعیر نرخ ارز برای محصولات صادراتی است که مانع تسویه تعهدات مالی آن‌ها می‌شود.
شرم نمی‌کنند و راحت می‌گویند که از افزایش نرخ ارز سود نمی‌بریم و نقشی در آن نداریم + مدیران صندوق های بازنشستگی عموما فاقد صلاحیتند
نقد فرشاد مومنی بر اصلاح پارامتریک صندوق های بازنشستگی:

شرم نمی‌کنند و راحت می‌گویند که از افزایش نرخ ارز سود نمی‌بریم و نقشی در آن نداریم + مدیران صندوق های بازنشستگی عموما فاقد صلاحیتند

فرشاد مومنی که در نشست موسسه مطالعات دین و اقتصاد و با عنوان «بررسی رویکرد‌های نظری و تجربی در استقرار نظام ارزیابی صندوق‌های بازنشستگی کشور» سخن می‌گفت، با تاکید بر فوریت حل بحران این صندوق ها، این بحران‌ها را ناشی از سیاست‌هایی مانند تعدیل ساختاری اقتصاد ایران و نگاه چرتکه‌ای به این صندوق‌ها دانست و از فساد و مدیران نالایق در این صندوق‌ها انتقاد کرد. وی بیان داشت که در نظام تصمیم گیری ما افرادی هستند که شخصا آدم‌های محترمی هستند، اما صلاحیت تخصصی در زمینه اقتصاد توسعه ندارند. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت، در شبکه‌های مجازی نطق قدیمی آقای رییس جمهور فعلی را می‌بینیم که می‌خواهد به دولت قبلی طعنه بزند و خطاب به دولت قبل می‌گوید «شما کاری کردید که قیمت دلار به ۵ هزار رسیده است»، ولی الان وقتی قیمت دلار را می‌بیند، چه حالی می‌شود؟ گزارش بدهد که چه تحویل گرفته، چه وعده داده و کارنامه اش چیست؟ شرم نمی‌کنند و راحت می‌گویند که از افزایش نرخ ارز سود نمی‌بریم و نقشی در آن نداریم.
«اقتصاد» میدان شلغم‌فروشان شده است!
گفتگو به محمد خوش‌چهره:

«اقتصاد» میدان شلغم‌فروشان شده است!

اولویت کشور و نهاد‌های مختلف ساختار سیاسی کشور در سال ۱۴۰۳ از سوی رهبر معظم انقلاب رونق تولید با حضور و مشارکت مردم تعیین شده و پیوند عنصر تولید و مشارکت مردم نیازمند تبیین ابعاد مختلف، نسبت این دو برای آگاهی‌بخشی عمومی و مطالبه‌گری از نهاد‌های مختلف برای عمل به وظایف خود است. برای بحث در این زمینه با دکتر «محمد خوش‌چهره» استاد اقتصاد دانشگاه تهران و نماینده مردم تهران در مجلس هفتم، وارد گفتگو شده ایم. وی در پاسخ به سوال، چرا با وجود اقتصادانانی که در بهترین دانشگاه‌های دنیا و کشورمان درس خوانده‌اند، اما اوضاع اقتصادی کشور مطلوب نیست؟ می‌گوید، جواب اولیه و ساده برای شما، این شعر پرمحتواست: «جواهرفروشان به کنجی خموش/ چه گرم است بازار شلغم‌فروش»! جواب بعدی آنکه باید تفاوت منطقی بین اقتصاددان و اقتصادخوانده قائل شویم. در بین اقتصاددانان هم تفاوت معناداری وجود دارد. اول سلامت نفس است، یعنی اگر سطحی از دانش اقتصادی داشته باشد و سالم نباشد، مصداق شعر «چو دزدی با چراغ آید/ گزیده‌تر برد کالا» می‌شود. در بین دلایل دیگر باقی مانده، یک دلیل دیگر هم بگوییم و آن هم ضعف درک و حتی نگرانی بعضی از زمامداران در به‌کارگیری اقتصاددانان سالم، عالم و مستقل به خاطر مسائل جناحی و باندی است. به نظر من اینجا باید به نقش صداوسیما توجه کنیم. متأسفانه صداوسیما بسته عمل می‌کند. من این مسئله را فاجعه زمامداری می‌دانم. رئیس بانک مرکزی به جای پاسخگویی به فاجعه سقوط ارزش پول ملی و سیاست‌های نامناسب ارزی در مورد سقوط ارزش پول ملی، استدلال‌های نادرست می‌کرد و صداوسیما هم ناخواسته یا خواسته آدرس غلط به مردم می‌داد، یعنی زمامدارانی که مقدرات مردم را مخصوصاً در مجلس و دولت تعیین می‌کنند، بعضاً متناسب با شرایط و درک مناسب، توان و تدبیر لازم را برای حل مسائل کشور ندارند.
رانت قدرت ، اقتصاد چگونه به تسخیر گروه‌های ذی‌نفع درآمد؟ + ذی نفعان بدکار کردن اقتصاد چه کسانی هستند؟
چشم‌انداز فساد در اقتصاد ایران در گفت‌وگوی نوید رئیسی با مسعود نیلی:

رانت قدرت ، اقتصاد چگونه به تسخیر گروه‌های ذی‌نفع درآمد؟ + ذی نفعان بدکار کردن اقتصاد چه کسانی هستند؟

وقتی سیاست‌ها با منافع خاص استمرار پیدا می‌کند و تغییر و اصلاحی در آنها صورت نمی‌گیرد، معنی‌اش این است که ذی‌نفعان بد کار کردنِ اقتصاد، از قدرت سیاسی بالایی برخوردارند و انبوه بازندگان این وضعیت، از اثرگذاری بر سیاست‌ها در جهت منافع عمومی، ناامید هستند. نکته نگران‌کننده‌ این است که این تعادل، به بهای کوچک‌تر شدن کیک اقتصاد تداوم می‌یابد.چشم‌انداز فساد در اقتصاد ایران در گفت‌وگوی نوید رئیسی با مسعود نیلی حاوی اطلاعات خوبی در این خصوص است.
جمله بی تملق حاج سیاح به ناصرالدین شاه درباره تنزل ارزش پول ملی!
۱۵۰ سال پیش حاج سیاح فهمید و رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد نمی‌فهمند؟

جمله بی تملق حاج سیاح به ناصرالدین شاه درباره تنزل ارزش پول ملی!

هرچند متن منعکس شده به خاطرات دوره ناصری و تعامل و تقابل حاج سیاح با ناصرالدین شاه پرداخته است، اما مقصود روایت گویی تاریخی نیست. تاکید بر اهمیت حفظ ارزش پول ملی است که یک شهروند ایرانی در ۱۵۰ سال پیش متوجه آن شده بود و الان شاهدیم که حساسیت کافی در رئیس کل بانک مرکزی، وزیر اقتصاد، نمایندگان مجلس و با کمال صد‌ها تاسف، حتی رئیس جمهور برای حفظ آن وجود ندارد. کسری بودجه در ایران دو منشا حقوق کارکنان دولت (دو سوم نیرو‌های استخدام شده فعلی، مازاد بوده و می‌بایست با راه اندازی دولت الکترونیک، کنار نهاده شوند)، بی انضباطی مالی از دو جهت کم توجهی به اولویت‌های هزینه کردی و بی توجهی مقابله با فساد مالی مدیران دولتی دارد. در بحث بودجه شرکت‌های دولتی با ضعف شدید نظارت مواجه هستیم. اگر آقای رئیس جمهور از حرف مان ناراحت نمی‌شود، حاضریم کل بودجه را کنترات برداریم و بدون کسری تحویل دهیم. منتهی مجوز و اختیار بدون شرط قطع دست هرچه غارتگر را تقاضا داریم. دولت الکترونیک را مستقر می‌کنیم و نیمی از بودجه دولتی بدلیل پرداخت بالغ بر ۸۰ درصد بودجه به حقوق کارکنان آزاد می‌شود. رسیدگی به بودجه شرکت‌های دولتی هم ادبیات خودش را دارد و خصوصا با ده شرکت اول با تاکید بر نفتی ها، کار‌ها داریم. بعضی‌ها را باید به گشنگی انداخت تا بفهمند با سو مدیریت اجرایی، با سرنوشت مابقی مردم کشورشان چه‌ها که نکردند.
جراحان اقتصادی جراح نبودند! + آیا با دکتر سهمیه ای نابلد روبرو هستیم؟
کنایه کوچکی‌نژاد نماینده مجلس به دولت؛

جراحان اقتصادی جراح نبودند! + آیا با دکتر سهمیه ای نابلد روبرو هستیم؟

«اعتقادام این است که این‌ها دچار یک مشکل شده‌اند و این مشکلات پیش‌بینی می‌شد یعنی پیش‌بینی می‌شد که منابع کشور پاسخگوی خرج و هزینه دولت هم نیست و، چون منابع کشور هزینه دولت را نمی‌تواند تامین کند دولت باید برود راهکار‌های دیگری پیدا کند. راهکار هم سرمایه گذاری بیرونی و داخلی است که می‌تواند اقتصاد ایران را نجات دهد که هر دو جا مغفول مانده و برنامه‌ای هم برایش ندارد.»با توجه به یکدستی دوات و مجلس می‌توانند جراحی اقتصادی انجام دهند و اقتصاد بیمار ایران را درمان کنند چرا این اتفاق نیفتاد، بیان کرد:، چون جراحان، جراح نبودند! ( شعار سال: باید از آقای کوچکی نژاد پرسید که آیا با دکتر سهمیه ای کارنابلد مواجه هستیم؟ اگر بله،چرا شاهد تداوم سکوت و انفعال نظارتی مجلس می باشیم؟ برای کور کردن حاشیه های احتمالی باید تاکید کرد که تاکید ما بر کاربلدی و کارنابلدی است نه سهمیه ای و غیر سهمیه ای).
پارادوکس اقدام خوب منجر به شفافیت درباره بدهکاران بانکی و سکوت مطلق درباره شیوه پرداخت ۳.۷میلیارد دلار به صاحبان شرکت چای دبش
یک بام و دو هوای دولت در شفافیت های پولی و ارزی:

پارادوکس اقدام خوب منجر به شفافیت درباره بدهکاران بانکی و سکوت مطلق درباره شیوه پرداخت ۳.۷میلیارد دلار به صاحبان شرکت چای دبش

افکار عمومی بشدت مطالبه شفافیت درباره مکانیزم پرداخت ۳.۷ میلیارد دلار به شرکت چای دبش و انحصار‌های ارایه شده به این شرکت را دارد و دولت با بی تفاوتی تمام و حتی نوعی دهن کجی به افکار عمومی، در مقابل این مطالبه سکوت کرده و یا حداکثر، اقدام به توجیه در قالب این طور نبوده و آن طور بوده، می‌کند. شرایطی که بی شباهت به ایجاد موقعیت پارادوکسیکال و دو قطبی شفافیت طلبی- سکوت گرایی نیست. دولت از شفافیت درباره بدهکاران بانکی می‌گوید، اما حتی یک سطر از دلیل پرداخت ۳.۷ میلیارد دلار به صاحب شرکت چای دبش منتشر نمی‌کند. دولتی که از تامین چند ده میلیون دلار برای خرید شیر خشک کودکان ناتوان است، چگونه و طی چه سازوکار اداری ۳/۷ میلیارد دلار را به یک نفر یا مجموعه شرکتی، داده است؟ حتی یک خط گزارش رسمی درباره این سازوکار پرداخت و نیرو‌های مرتبط با آن منتشر نشده است! نمی‌شود که لیست بی‌خاصیت شده اَبَربدهکاران بانکی را منتشر کنید، ولی یک جمله یا توضیح درباره این فساد بزرگ نگویید؟ نکند این نوع شفافیت ناقص، برای پنهان کردن فساد‌های بزرگ‌تر است! پرسش اصلی درباره سازوکارهاست و اینکه چرا مثلاً سندیکای چای با اعضای قدیمی نمی‌تواند از کمک‌های قابل توجه برخوردار شود، ولی مبالغ کلان در اختیار چای دبش قرار می‌گیرد؟
درس‌هایی از اقتصاد فریب‌محور و فروشندگانی که به راحتی ما را فریب می دهند
چگونه فریب می‌خوریم(خلاصه از رضا عبدی)؟

درس‌هایی از اقتصاد فریب‌محور و فروشندگانی که به راحتی ما را فریب می دهند

آدم‌ها چطور، حتی در عین برخورداری از سلامت اخلاقی، به دام حقه‌های بازار و دنیای کسب و کار می‌افتند؟ این موضوعی است که جورج ای. اکرلاف و رابرت جی. شیلر در کتاب فریب طعمه‌ها: اقتصاد سوء استفاده و فریب به آن پرداخته‌اند. آن‌ها در این کتاب به زبانی ساده از ترفند‌هایی پرده برداشته‌اند که اقتصاد بازار آزاد به وسیله آن‌ها انسان‌ها را گرفتار می‌کند. هدف اکرلاف و شیلر در این کتاب افشای ساز و کار‌های نامرئی اقتصاد بازار آزاد برای شکل دادن به سلیقه و رفتار‌های عموم مردم به نحوی است که سودش به جیب صاحبان سرمایه برود؛ ساز و کار‌هایی که نقاط آسیب‌پذیر انسان‌ها، نظیر نیاز به خوب جلوه کردن در چشم دیگران و نفرت از باخت، را هدف می‌گیرند و کاری می‌کنند که مردم در همه امور زندگی، از جشن تولد گرفته تا مراسم خاکسپاری، از سلیقه‌ای پیروی کنند که بازار برایشان ساخته است و خریدار و مصرف‌کننده اجناسی شوند که واقعا به آن‌ها نیازی ندارند. کتاب از مقدمه و دو بخش تشکیل شده است. غذا و دارو و فریب، تمرکز تبلیغاتچی‌ها بر نقاط ضعف آدم ها، فریب طعمه‌ها در سیاست و گوش‌بری در معاملات خودرو و مسکن و کارت‌های اعتباری از جمله موضوعاتی است که در این کتاب به آن‌ها پرداخته شده است. فریب طعمه‌ها با ترجمه افشین خاکباز و همراه با مقاله‌ای از دکتر حسین راغفر درباره این کتاب، در نشر نو منتشر شده است. درباره نویسندگان کتاب هم باید گفت که، جورج ای. اکرلاف (- ۱۹۴۰)، اقتصاددان آمریکایی و برنده نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۱ لوده و رابرت جی. شیلر (- ۱۹۴۶)، اقتصاددان آمریکایی و برنده نوبل اقتصاد در سال ۲۰۱۳ می‌باشند.