پرسپولیس تنها مختص به تیم پایتخت نشین است ؛
در شرایطی که مدیران پرسپولیس خوزستان از تغییر نام استقلال ملاثانی صحبت میکنند، اما طرف مقابل این موضوع را رد میکند.
در قاب تصویر؛
قدمت ساختمان معروف شش طبقه خرمشهر به قبل از انقلاب برمیگردد؛ ساختمانی "تصرفی" در منطقه مولوی که پس از جنگ تحمیلی، محل سکونت 48خانوار بیبضاعت شد.
سرود عربی؛
سرود عربی جوانان اهوازی برای تقدیر از کادر درمانی کشور را ببینید.
به صورت ماهانه صورت می گیرد؛
رئیس اداره حفاظت محیط زیست آبادان از پایش آبراههای اروندرود و بهمنشیر به صورت دورههای ماهانه خبرداد.علی فتحینیا افزود: منابع آبی این شهرستان به صورت دورههای ماهانه به دست کارشناسان محیط زیست این اداره مورد نمونه برداری و پایش کیفی قرار میگیرد.وی اظهارداشت: پایش کیفی آب فرایند نمونهبرداری و اندازهگیری و سنجش شاخصهای کیفی آب صورت میگیرد و هدف نظارت کیفی بر منابع آبی و شناسایی و بررسی آلودگیها و منابع آلاینده آب است که باعث شناخت ما از خسارات و آسیبهای بالقوه بر زیستگاه آبی و آگاهی و برنامه ریزی در جهت رفع و کاهش آلودگیها خواهد شد.
فلافلهای اهواز؛
یکی از جاذبههای گردشگری شهر اهواز، فلافلهای خوش طعم آن است. فروشگاههای فلافل در اهواز مشتریانی از سراسر ایران دارند.
مالک باشگاه استقلال اهواز خبر داد؛
ارسطو جهانداری مالک باشگاه استقلال اهواز طی نامهای به ادارهکل ورزش و جوانان استان خوزستان اعلام کرد که این باشگاه قدیمی را به این نهاد سیاستگذاری ورزش استان واگذار خواهد کرد.
داستان شهري كه ديگر نميشناسياش؛
۵۳ سال بعد از آن زمان كه خالق رمان «داستان يك شهر» از اهواز مهاجرت كرد، اگر رودخانه كارون نباشد به سختي ميشود اين شهر را بازشناخت. نه اينكه شهر در اين ۵ دهه حق توسعه، گسترش و نو شدن نداشته باشد. حالا اگر «باران» و مادرش «خاور» يا «نوذر» و «بلقيس» داستان «مدار صفر درجه» را بجويي به سختي ميتواني در ميان آپارتمانهاي قوطي كبريتي يا بزرگ آن، پيدايشان كني. اين شهر گويي ديگر آن شهري نيست كه الهامبخش «احمد محمود» بود براي داستانهايش. فقط داستان يك شهر نيست، داستان همه شهرهاي ايران تقريبا همين شده است؛ شهرفروشي. يا به قول «سعيد خاقاني» نويسنده كتاب «بلبشو» مصداقي از بلبشوست.
صحبت های عجیب یک معلم روستا؛
معلم روستای بُنِه اران دهدز از توابع شهرستان ایذه در استان خوزستان صحبت های تاسف باری را در برنامه فرمول یک صدا و سیما بیان کرد.
بنر تبریک؛
نصب بنرهای تبریک به فریدون حسنوند در نقاط مختلف شهر به مناسبت ریاست مجدد کمیسیون انرژی !
خونینشهر، آزاد شد؛
تقویم را که ورق می زنی به روزی می رسی که بهترین و شادترین خبر برای اهالی خرمشهر یا همان خونین شهر روزهای سال خرداد ۶۱ باشد.آنها، اما به خانه برنگشتند رد دود را گرفتند و دواندوان رفتند تا رسیدند به لب شط، همانجا که پایگاه هنگ مرزی است. همانجا عراق ناوچه ایرانی را هدف قرار داده بود. «ما که رسیدیم ناوچه در آتش میسوخت و داشت غرق میشد. خیلی از سرنشینانش در شعلههای آتش جان داده یا مجروح شده بودند و مردم داشتند از آب میگرفتنشان تا به بیمارستان برسانند؛ که بعضیها هرگز نرسیدند.»
در اتفاقی عجیب؛
در اتفاقی عجیب استاندار خوزستان رئیس جمهور را "حضرت آیتالله جناب آقای دکتر روحانی" خطاب کرد.
گلایه ها؛
هر روز صبح کار توزیع کنندگان روزنامه شروع می شود. توزیع کنندگان دور از چشمان مسئولان و بدون داشتن مکانی معین کنار جاده فرودگاه، بدون سر پناه زیر باران یا آفتاب شروع به تقسیم و بسته بندی و توزیع آن در سطح شهر و شرکت ها می کنند.
فقر و نداری؛
روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان دزفول "شهرک شهید محمد منتظری" مادر و پسری زندگی میکنند که فقر و نداری همراه با مریضی و گرفتاری با زندگی آنها عجین شده است.
مهار عجیب آبگرفتگی معابر در اهواز؛
مهار آبگرفتگیهای معابر با لودر و کامیون - اهواز منطقه کیان در فیلم زیر می بینید.
مدیرعامل تعاونی منطقه آزاد اروند تشریح کرد:
مدیرعامل شرکت تعاونی سازمان منطقه آزاد اروند گفت: اعتماد به جوانان و استفاده از ظرفیتهای بومی منطقه از عواملی است که در موفقیت یک تعاونی نقش مهمی ایفا میکنند.
نماینده دزفول:
نماینده مردم دزفول در مجلس گفت: تنها راهی که می شود ضرر سد گتوند را کم کرد این است که از مدار خارج شود، یک تونل در بالادست احداث شده و آب بدون اینکه وارد سد شود در پایین دست در کارون رها گردد.
کناره گیری مدیران بازنشسته؛
به لطف مصوبه اخیر مجلس قرار است موتور مدیریت استان که به دلیل کهنگی و روغن سوزی برخی از مدیران ضعیف گردید؛ تقویت شود.
دستفروشی زنان؛
زنان روستایی شادگان محصولاتی را که خود تولید مىکنند، به شهر میآورند و میفروشند
صابئین مندایی ؛
هنوز هم افرادی هستند که با لباس سفید در رود کارون آبتنی میکنند. این افراد پیروان حضرت یحیی(ع) هستند که همچنان طبق مراسم خاصی فریضه دینیشان را به جا میآورند.
زندگی با گاومیشها؛
گاومیشها به سمت جاده خاکی سرازیر میشوند؛ آرام و بیصدا، پشت سر هم و همانطور که مسیر اتوبان تا شط را آمدهاند در آب مینشینند و هیکل تنومند و چندصدکیلوییشان را به آب میزنند، با چشمانی که به یک نقطه خیره شده و بدون اینکه حتی لحظهای سرشان را به راست و چپ بچرخانند. فقط گاهی حرکات گاهوبیگاه پرندهها و حشرات رودخانه روی پلکهایشان آنها را به جنبشی کوتاه وامیدارد. بشیر که بهسختی فارسی حرف میزند با لهجه غلیظ جنوبی میگوید: «گاومیشها دوتا سه بار در روز به آب میزنند البته تابستانها گاهی بیشتر.