نقد و نظر در خانه اندیشمندان:
سه شنبه ۲ اردیبهشت، دکتر مصطفی ملکیان در باره کتاب «اخلاق سرگردان و گردنگاه سیاست» در خانه اندیشمندان علوم انسانی سخنرانی می کند.اخلاق بر پایه ارزشها، اصول و وظایف در قبال دیگران استوار است، در حالی که سیاست اغلب بر منطق قدرت، رقابت و دستیابی به اهداف مشخص تمرکز دارد. در این جا کتاب خواننده را با دو منطق متفاوت مواجه می کند. مفهوم "اخلاق سرگردان" به وضعیتی اشاره دارد که در آن ارزشها و اصول اخلاقی به دلیل غلبه منطق سیاسی و ملاحظات قدرت، جایگاه خود را از دست داده و دچار ابهام و بیثباتی میشوند. "گردنگاه سیاست" استعارهای از نقطه حساسی است که در آن تصمیمات سیاسی مهم و سرنوشتساز اتخاذ میشوند و در این نقطه، فشارهای قدرت و ملاحظات سیاسی میتوانند به سادگی اصول اخلاقی را به حاشیه برانند. این دو مفهوم در کنار هم، به تنش دائمی میان اخلاق و سیاست، و چگونگی تأثیرگذاری قدرت سیاسی بر ارزشهای اخلاقی در جوامع مختلف میپردازند.موتور اصلی منطق سیاسی، ایدئولوژیهای تمامیتخواه و افراطی است که با ارائه یک نظام ارزشی بسته و غیرقابل نقد، "اخلاق سرگردان" را تشدید کرده و رفتارهای غیراخلاقی را در راستای اهداف خود توجیه می کند. از نظر نویسنده کتاب، نهادهای دموکراتیک، قانون اساسی، رسانههای آزاد و جامعه مدنی قوی میتوانند به عنوان سپرهایی در برابر "اخلاق سرگردان" عمل کرده و از قربانی شدن اخلاق در "گردنگاه سیاست" جلوگیری کنند.
عباس رضایی ثمرین پژوهشگر فضای مجازی:
در روزهای اخیر، رئیس جمهور از ضرورت تدوین یک قانون مدون برای حکمرانی فضای مجازی خبر داد و اشاره کرد که بناست وزیر ارتباطات با شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی امنیت ملی در این باره به بحث و گفتگو بپردازند تا بر اساس داده ها بستر برای راحتی مردم در مسائل فرهنگی، تجارت و علمی فراهم شود.حکمرانی در فضای مجازی، قدم گذاشتن در خط مرز باریک میان آزادی و امنیت است. مهمترین چالش در همین نقطه است؛ از یک سو، حفظ امنیت ملی و حریم خصوصی شهروندان ضروری است و از سوی دیگر، نمیتوان آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات را فدای تثبیت حکمرانی در فضای مجازی کرد. علاوه بر این، سرعت تحولات فناورانه باعث شده قوانین و مقررات اغلب از این پیشرفتها عقب بمانند.اگر منظور از مدیریت فضای مجازی، کنترل کامل و تسلط دولت بر همه شئون و ابعاد زیست مجازی شهروندان باشد، اول باید درباره مطلوبیت چنین رویکردی بحث کنیم. ریشه بدگمانی جدی مردم نسبت به هر نوع مقرراتگذاری در زمینه فضای مجازی، همین نوع سوءتفاهمات است. متاسفانه در کشور کارنامه خوبی در این زمینه نداریم. به بهانه صیانت از فضای مجازی و شهروندان، محدودیتهایی در دسترسی به پرکاربرترین پلتفرمهای اینترنتی وضع کردهایم که عملا منجر به رواج فیلترشکنها شده و به نوبه خود امنیت کاربران را به خطر انداخته است. این یعنی سیاستگذاری ما دقیقا خلاف هدفگذاری اولیه عمل کرده است . وقتی صحبت از سیاستگذاری به میان میآید، اقناع یک متغیر کلیدی است. در حکمرانی فضای مجازی، این مهم است که مردم باور کنند، هدف سیاستگذار مقابله با کژکارکردهای فضای مجازی است، نه کنترل شهروندان یا مداخله در حریم خصوصی آنها.
مهران صولتی:
در دنیای حاضر و جامعه در حال باز شدن، پرسش از دلایل عقب ماندگی ایران ابعادی مهم تر نیز یافته است. این که چگونه ممکن است در مدتی کوتاه تر از زمان حدودا دویست ساله آشنایی ایرانی ها با ادبیات توسعه و درک عقب ماندگی های کشورشان، به بسیاری از کشورهای شرق آسیا در عین فقر منابع و سرمایه های طبیعی به توسعه دست یافته اند ولی ما همچنان در هزار توی پیشرفت سردرگم مانده ایم؟!مهران صولتی ،هفت دلیل شامل استبداد ایرانی،فقدان سنت دموکراتیک، نقش پیرامونی در نظام جهانی،تماس با لایه های سخت افزاری توسعه، نقش حاشیه ای علوم انسانی،قرار گرفتن در معرض گفتمان چپ،فقدان گفتگو مابین سنت و مدرنیته برای این در خودماندگی تاریخی، ذکر می کند.
آسیب کوتوله های سیاسی :
از جمله سوالات بنیادینی که مردم در شرایط حاضر میپرسند این است که تا چه اندازه اتوپیایی که پس از انقلاب سال ۵۷ برای ایرانیان ترسیم شده بود، تحقق پیدا کرده است؟ با گذشت بیش از ۴۴ سال از عمر انقلاب آیا وعدههایی، چون حاکمیت قانون، تحقق اراده مردم، مردمسالاری، توسعه و... محقق شده اند؟ از دوران انقلاب و جنگ در دهه ۵۰ و ۶۰ خورشیدی گرفته تا برهه تحریمها و کمبودها و محرومیتهای دهههای بعد، ایرانیان به امید تحقق دورنمایی بودند که در بحبوحه انقلاب برایشان ساخته شده بود. مردمی که دوم خرداد ۷۶ را رقم زدند، انتخابات ۹۲، ۹۶ و... را با مشارکتهای بالا شکل دادند و در انتظار تحقق وعدهها نشستند و .... سه برخورد کاملا مشخص میتوان با این نوع پرسشگری نمود. اول واپس زنی و انکار و زدن برجسب انحراف. دوم پیگیری اسیب شناسانه و بیان واقعیات و کناره گیری از توجیه گری و آماده سازی و اقدام برای اصلاح در گام دوم انقلاب. سوم، گفتن عبارت کلیشهای به من چه و سیاست پدر مادر ندارد و کناره گیری از رسالت انسانی، شرعی، سیاسی خود. شما کدام راه را انتخاب میکنید و با کدام راهکارها زاویه گرفته و میجنگید؟
ادعای شعارگونه دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی حوزه علمیه!
دوستان خوب ما در حوزه و بعضی از دوستان ما در دانشگاه، قرائت انتقادی از وضع موجود را بدون تبیین منظومه فکری، توسعهای و نگاه تمدنی، معادل روشنگری و عمل به وظیفه میدانند. ما (مجموعه شعار سال) بعنوان گروهی که تقریبا با هر دو گروه حوزوی و دانشگاهی ارتباط داریم، متاسفیم که بیان کنیم، درک مفهوم موج چهارم شناخت بشری در هر دو نهاد با آسیب جدی مواجه هست. در چنین شرایطی، ادعای اینکه فلانی میداند و فلانی نمیداند، شعاری بیش نیست. برادریتان را ثابت کنید لطفا. منتظر دریافت نظرات اصلاحی و انتقادی هستیم.
انتشارات علم روانه بازار نشر کرد؛
انتشارات علم کتاب «گفتمان تمدن اسلامی در ایران دوره پهلوی» به قلم رسول جعفریان، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران را راونه بازار کتاب کرد.در این کتاب گفتمان دوره پهلوی بر اساس نوشتههای موجود شامل کتاب و مقاله بررسی و نشان داده شده این نویسندگان چگونه در درون این گفتمان راه خود را در تعقیب اهدافی که داشتند، دنبال میکردند.
راه های معنا دادن به رنج؛
اگر به این باور برسیم که “رنج” همزاد بشر است و همه ما دچار درد، رنج و مشکل هستیم و فقط نوع رنج هایمان با هم متفاوت است، راحتتر میتوانیم با چالشهای زندگی مان کنار بیاییم. پس همیشه یادمان باشد که ما تنها کسی نیستیم که رنج و مشکل داریم.
توسعه ساختاری علم محور؛
دکتر سید حسین حسینی در کتاب انقلاب تمدنی و نظریه پردازی های علمی، با رویکرد ایجابی تاکید دارد که برای تعالی یابی یک جامعه انقلابی، بعد از انقلاب دینی باید به دنبال انقلاب تمدنی باشیم و بجای تاکید روی ساختارهای اجتماعی ، مبنا را بر توسعه ساختاری علم محور قرار دهیم. اما سوال این است که چرا برنامه ریز و سیاستگذار ما حساسیت لازم برای اجرای این مهم را ندارد؟
اسلامی سازی دانشگاه؛
پیرو صحبتها و تاکیدات حجت الاسلام والمسلمین محمد مهدی کرمی رییس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران در خصوص درخواست دانشجویان و اساتید برای اسلامی سازی دانشگاه، باید از ایشان پرسید که منظورشان از روایتهای غیرمستقیم چیست؟ آیا اسلامی سازی با تقویت چارچوبهای ظاهری (پوشش) و تقویت شعائر مدنظر است یا اسلامی سازی مدنظر ایشان تاکید بر موج چهارم شناخت و پیگیری نظریه پردازی در حوزه ترکیب علم با دین دارد؟ ضمن تشکر از حساسیتهای ایشان تقاضا داریم با سخنان غیرشفاف، فضا را برای سو استفادههای احتمالی و سردرگم شدگی نیروهای گام دوم انقلاب، رقم نزنند. اسلامی سازی دانشگاه هم تعریف دارد و هم شاخص. اجرای آن هم، قانون دارد و شیوه نظارت قانونی. نه یک گام بیشتر و نه یک گام کمتر.
شهید مطهری؛
خودفریبی در هر لباسی که ظاهر شود (از جهل گرفته تا عدم تربیت و شرایط خاص محیطی) بستر را برای ریا (ظاهر فریبی، خدعه و نیرنگ) فراهم خواهد ساخت و ریا شرایط را برای نفاق (ایجاد شکاف عامدانه با ظاهری منطقی و موجه) مهیا میکند. فرد منافق از خشکه مقدسها و خود فریبها بعنوان ابزار کار استفاده نموده و این چرخه شوم با هدف نابود سازی پایههای تمدنی، به کار خود ادامه میدهد. شهید مرتضی مطهری، تفاسیر و تحلیلهای جالبی در این خصوص دارد که مسلما شنیدنی است.
جعفر محسنی درهبیدی، مولف:
جعفر محسنی درهبیدی با اشاره به اینکه ما نویسندگان و نظریه پردازان مهمی نداریم و به همین دلیل در علم جهانی هم سهمی نداریم. کار علمی طاقتفرساست گفت: اساس تفکر رنج کشیدن است و بسیاری اصلا دنبال این رنج کشیدن نیستند. تنبلی و رنج نکشیدن باعث شده تولیدات معتبر علمی در دنیا نداشته باشیم و متاسفانه بسیاری از تولیدات علمی ما حتی در خاورمیانه هم اعتباری ندارد.
سیّد حسین حسینی، استاد دانشگاه؛
بسیار دیدهایم که مقامات دولتی و سیاسی، به نحوی گزارش عملکرد خود را به مردم ارائه میدهند که گویا هیچ مشکلی در جامعه وجود ندارد و همه امور طبق وفاق و در بهترین حالت ممکن است.
قیام علیه تخصص؛
افلاطون از دموکراسی بیزار بود، چون کار را به دستِ مردمی میسپرد که از عقل و خرد بهرهای نداشتند، همان مردمی که سقراطِ عزیز او را زهر خورانده بودند. این نگرش به عامۀ مردم، بهمثابۀ تودهای بیمنطق که باید تحت هدایت و راهنماییِ مراجع اخلاقی و فکری قرار بگیرند، هنوز هم رایج است، علیالخصوص بینِ متخصصان. متخصصانی که گویا این روزها مردم دیگر چندان برای تحلیلهای کارشناسیشان اعتباری قائل نیستند.
حذف و اجتماع
هاله چنان ویژگیهای ممتازی داشت که بیشترشان در اولین نگاه بهچشم میآمدند و آدم را شیفتۀ خودشان میکردند. باهوش و فرهیخته، با اعتمادبهنفس و مهربان، اجتماعی و زیبا، و از همه نابخشودنیتر، “زن” و “متفاوت” بود. ویژگیهایی که مردهای خنزر پنزی دانشکده هیچکدام را دوست نداشتند. هاله کاملاً با محیط دانشکده و قواعد آکادمی آشنا بود. مثل بالرینی بود که در میدان مین بدون هیچ خطایی بهنرمی و چابکی گام برمیداشت و میرقصید. من که بیشتر شبیه به فیلی بودم در چینیفروشی همیشه با حیرت و تحسین حرکاتش را دنبال میکردم.
نشست مجازی «پژوهشهای اجتماعی و موانع سیاسی»؛
موضوع پژوهش و تعامل علمی در حوزه سیاستگذاری از جمله مباحثی است که از اهمیت بالایی برخوردار است. برخی از صاحبنظران معتقدند آنچنان که لازم و بایسته است، تعاملات لازم در این دو حوزه وجود ندارد، از اینرو نشستی باعنوان پژوهشهای اجتماعی و موانع سیاسی توسط گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی در انجمن جامعهشناسی ایران با حضور اساتید جامعهشناسی برگزار شد که میخوانید:
تمدن سازی یا تمدن سوزی!
اینکه اجازه میدهیم در گام دوم انقلاب مشتی مدیر کم خاصیت اداره امور جامعه را در دست بگیرند، باید عرق شرم بریزیم. اینکه توسعه، حرکت بینانسلی و تمدن سازی را در مدیریت امنیتی و سیاسی جستجو میکنیم باید از خودمان خجالت بکشیم. اینکه مقوله فرهنگ، مشارکت عمومی و نخبه گرایی صلاحیت دار را به فراموشی میسپاریم، باید آرزوی مرگ کنیم. ببینید که سیاسی بازیها چه بر سر انقلاب و جمهوری و اسلامیت ما آورده است.
معاون پژوهش دانشگاه ادیان؛
معاون پژوهش دانشگاه ادیان گفت: تا زمانی که صرفاً در علوم انسانی آموزشمحور باشیم و به پژوهش و تولید نظریه و اجرای نظریات بهای لازم را ندهیم وحدت حوزه و دانشگاه رخ نخواهد داد؛ این وحدت زمانی محقق میشود که علوم انسانی دانشگاهها به نصوص دینی و تولیدات حوزوی احساس نیاز کنند و نظریات آنها به صورت روشمند و با تعامل گسترده صاحبنظران حوزه و دانشگاه و با استفاده از تجارب علوم انسانی غرب متناسب با مذهب و فرهنگ ایرانی تولید شود.
اهمیت مقوله فرهنگ؛
در سطح حاکمیتی تا زمانی که مدیران ارشد کشور واجد نظریه فرهنگی و درک درستی از رابطه «فرهنگ و سیاست» و «فرهنگ و تمدن» نشوند و اسیر تظاهر و فرمایش و فرمها باشند نه فرهنگ ارتقایی مییابد و نه سیاست و حکومت سامانی؛ و از همه مهمتر اینکه بدانیم مسئولیت تک تک انسانها در ساختن امروز و فردای زندگی خویش و جامعه و کشور؛ از درون و خویشتن خویش و آموزههای فرهنگی خودشان آغاز میشود و میتواند به سطوح ملی و فراملی سرایت کند
نقد کتاب انسان شناسی فلسفی؛
این مقاله به معرفی و نقد کتاب «انسانشناسی فلسفی» اثر «هانس دیرکس» میپردازد. «دیرکس» در این کتاب به گزینش متونی حاوی دیدگاههای آموزشی در ذیل موضوع بحث پرداخته که عمدتاً بدون تحلیل جامع و نظام-مندی عمیقی طرح شده اند. در این مقاله، پس از اشاره به چهار سطح از انسانشناسی فلسفی نزد «دیرکس» و نقد آن، از اهمیت توجه به حلقة جدیدی با عنوان «انسانشناسی ساحتی» سخن رفته و ضمن بررسی تقسیمبندی انسانشناسی در ساختار کتاب، به الگوی پیشنهادی چهارجانبه در مواجهة انسان با خود، طبیعت، جامعه، و خدا اشاره شده است.
گفتگو با دکتر غلامحسین خدری
واقعیت امر این است که علیرغم اعتراضهایی که به جو گروه حاکم در مدیریت این پژوهشگاه مهم و حیاتی کشور که باعث تعلیق بسیاری از فعالیتهای پژوهشی ضروری و استراتژیک شده است، وزارت علوم هیچ ارادهای برای تجدید نظر درباره گزینش مدیریت این مؤسسه تحقیقاتی ندارد. لازم به توضیح است که انعکاس مطالب به معنای پذیرش و رد ادعاها نبوده و فضا برای انتشار توضیحات سایر ذی نفعان و ذی مدخلان باز است.