سناریو های احتمالی در باب خلقت و جهان های موازی:
چند بحث شبیه سازی و آفرینتش لایه ای ( خدا انسان را می سازد، انسان ربات را می سازد و ربات .....) ، پنج گانه ( توان تفکر، روان، احساسات-عواطف ، جسم ، روح) منجر به آفرینش و تنوع موجودات قابل بازآفرینی با نسبت هایی از این پنجگانه ، بحث تناسب وسیله با ماموریت ها( تناسب هستی و کیهان با ماموریت های انسان) و نظایر آنها باعث ایجاد نظریه پردازی های جدید در باب هستی ، خداوند، انسان و همانند انها شده است. سوالات زیادی مطرح شده که مجاهدت چند حوزه علمی، فلسفی، عرفان، فقه را برای پاسخگویی می طلبد. همچنین بدلیل طرح سوال در سطوح پایه اجتماعی در آینده ای نزدیک، نیازمندی به آمادگی حوزه علم کلام برای پاسخگویی به شبهات و ارایه استدلال های قابل فهم برای عموم، کاملا احساس می شود.
نظر شما درباره صحبت های جیم کری چیست؟
همه ما درد انواع تفکرهای چسبناک، اندیشیدن تا سر درد پوچی، تفکرات غیرجامع، تفکر در شرایطی که عمل کردن مقدم بود، تفکر در زمان و شرایطی که موقعیت اضطرار مطرح است و ... را چشیده ایم. همه ما متوجه شده ایم که بخش زیادی از انسانهای موفق از نظر مادی، فاقد تجارب و سوابق آکادمیک هستند (هرچند بحث تفکر با تجارب آکادمیک و مدرک گرفتن، دو بحث دارای جنبههای اشتراکی، اما بشدت مجزا میباشند). حال سوال اینجاست که با این حجم معایب، تفکر و اندیشیدن خوب است یا بد؟ در پاسخ باید بیان داشت که اندیشیدن و توان تفکر در صورتی مفید فایده است که از نوع جامع بوده و همچنین در کنار آن، دو بحث اراده ورزی و بحث اعتقادات و حوزه ارزشی، مطرح باشد. تفکر غیرجامع و تفکر بدون اراده ورزی و نظام اعتقادی، به هیچ جا نمیرسد. این آسیبی است که متاسفانه غالب دانشگاهها مبتلا به آن بوده و تاکیدات خاص بر تفکر کلاسیک (تفکر منجر به ایجاد تخصص صرف) دارند.
حامد قدیری، عضو هیاتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب:
زندگی چیست و چگونه باید درباره آن تامل شود؟ این دو پرسش ظاهرا سرآمد پرسشهایی است که حالا به صورت جدی در صحنه اجتماعی خود را نمایان کرده است. دیگر نمیتوان به سادگی از این پرسشها عبور کرد، چراکه پرسشهای فعلی دورنمایه سیاسی و اجتماعی دارند، هرچند که علیالظاهر خیلی به آنها توجه نشود.
« انسداد فکری ایرانیان»؛ گفت و گو با امیرحسین ساکت:
غرب هیچگاه از گذشتۀ خود غافل نبوده و به خصوص سیر علوم غربی کاملاً پیوسته است. سنتهای علمی غرب حتی در سیاهترین اعصار تاریخ حفظ شده و استمرار یافته است. فلسفۀ غرب از تالس تا هایدگر تداوم داشته و همین موجب غنای آن شده است. اما آیا بزرگترین اتفاقات تاریخی ایران معاصر انعکاسی در آثار علامه یا دیگران داشته است؟ آیا آثار ایشان قبل و بعد از کودتای ۲۸ مرداد یا انقلاب اسلامی تفاوت محسوسی دارد؟
محمدحسین شریفی نیا:
حجت الاسلام و المسلمین هادی صادقی در ویژه برنامه ماه محرم در خانه اندیشمندان علوم انسانی گفت: در حوزه فلسفه اخلاق باید تعقل کنیم بعد حرفی برنیم. باید حرفی بزنیم که بعد به لحاظ عقلی، از آن دفاع کنیم. ما باید استنباط درست از متن و سیره ائمه داشته باشیم. باید امری را اخلاقی پیش ببریم و استدلال عقلی داشته باشیم و به دین هم نسبت بدهیم نه اینکه همه چیز را به دین نسبت بدهیم آن وقت است که درست پیش رفتیم. برخی یک آیه را میبینند و فوری استنباط میکنند که این ناقص است و اجتهاد ناقص انجام میدهند و چهره دین را تخریب میکنند.
رضا غلامی؛
رضا غلامی در در اجلاسیه «رویکردی تازه به عقلانیت سیاسی در اسلام» گفت: یکی از دلایل اصلی ناتوانی اسلام در شکوفایی اسلام در قرن ۴ و ۵ هجری قمری به جایگاه عقل عملی بر میگردد و اگر این طرز نگاه به عقل عملی عوض نشود و در حد حکمت عملی به آن نگاه شود، ما در ایجاد تمدن اسلامی ناکام خواهیم ماند.
تقی آزاد ارمکی؛
دکتر تقی آزاد ارمکی گفت: هیچ وقت نباید زمین بازی را ترک و میدان را خالی کرد من معتقدم راه رسیدن به جامعهی مدنی درست، شکیبایی و ماندن در میدان است. ما باید حضور داشته باشیم و حتی اگر بارها شکست بخوریم هیچ گاه نباید عرصه را خالی کنیم. برای نمونه شخص بنده را بارها خواستند از دانشگاه بیرون کنند، اما من هیچ وقت زمین بازی را ترک نکردم.
حجتالاسلام غلامی؛
رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی بیان کرد: بخش مهمی از عقلانیت اسلامی تجویزی یا دستوری است، اما پیوند عقلانیت سیاسی اسلام با علوم انسانی، رمز شکلگیری علوم انسانی اسلامی است؛ در اسلام، عقل عملی و نظری جدا نیستند و هرچند در مقام مطالعه تفکیک میشوند، اما دو وجه از عقل هستند که بر یکدیگر مترتب میشوند.
کاش گوش شنوایی باشد؛
افزایش قیمتها با اسم رمز مسخره مصرف بهینه، خود شیرینی پیش کارگران از جیب کارفرما و اقتصاد ملی و زرنگ بازی در حذف یارانههای کالاهای اساسی برای جبران کسری بودجه با اسم تقویت هدفمندسازی و داستانهایی از این جنس، میشود روش اداره یک کشور؟ آقای رئیسی صدها بار گفتیم و مجددا میگوییم که کوتولههای سیاسی و مدیریتی را از اقتصاد کنار بگذارید، گوش تان به حرف ما مشفق نیست چرا؟ اگر کشور را بتوان با این روشهای مزحرف اداره هم کرد، پایههای تمدنی مان در حال نابود سازی است، بشنو سید. بشنو و درک کن که برای خودمان داد نمیزنیم، برای تقویت این آب و خاک، دین و شریعت، این نظام و این جمهوری، فریادمان بلند است. بسیاری از کارهایتان را به راحتی میتوان راهبری کرد. اتاقهای فکر مجموعه شعار سال، آماده مشاوره داوطلبانه است.
مسئلهی فقدان کنش ارتباطی؛
دانشگاه از آنجا که درگیر مراتب ایدئولوژی آموزشیست و گفتمان مسلط قدرت را در خود بازتولید میکند؛ مبدل به فضایی شده که آکنده از «ارتباطات تحریفشده» است و مناسبات آزادانهای که درنهایت بتواند عقلانیت کنش ارتباطی را در محیط آکادمیک بین استاد و دانشجو فراهم سازد، در آموزش عالی ایران میسر نمیشود.
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اجتماعی:
همه حوزههای علم باید استقلال نسبی پیدا کنند و الا جامعه ما رو به قهقرا خواهد رفت و عدم تمایز میان دانش و علم با سیاست و اخلاق جامعه ایران را به شدت دوقطبی کرده است.
خدمت کنید تا ابدی شوید؛
دکتر داریوش فرهود پدر علم ژنتیک معتقد است که ثروت موجب قدرت است. دانش موجب شهرت است. اخلاق موجب محبوبیت است. خدمتگذاری موجب ابدیت است. اگر خدمتگذار ، اخلاق و دانش داشته باشد، جاودانه می ماند. این چهار جمله زندگی من است. سواد و دانش قوی بدرد می خورد که انسان بخواهد خدمت کند ، نه اینکه من پول در بیاورم.
حجتالاسلام مهدویراد بیان کرد:
مهدویراد ضمن اشاره به اینکه آقای حکیمی بیش از هر کسی گستره تمدنی اسلامی را میشناخت تصریح کرد: تاکید و تشدید بر معارف ثقلین توسط ایشان به جهت سعادتآفرینی و رهایی از ضلالت است نه به خاطر دانشگستری.
جمیله علم الهدی؛
علم الهدی گفت: ما میخواهیم ژاپن اسلامی باشیم، ما میخواهیم چین اسلامی باشیم. ما میخواهیم کشور توسعهیافته باشیم اما در عین حال اسلامی باشیم. عجله هم داریم چرا که انقلاب شده و همیشه در همین حالت شتاب هستیم و نوعی نظر گریزی در ما وجود دارد. این فلسفه در ایران هژمونی دارد که علوم کاربردی مهم است و علوم نظری مهم نیست.
از ادبیات تا توسعه؛
ادبیات کهن ما انتزاعی و آنجهانی است و به موضوعات زمینی و اینجهانی کمتر میپردازد. اساسا ذهنیتگرایی در ادبیات فارسی بین ادراک و تجربه حسی و واقعیت بیرونی فاصله انداخته است. آنطورکه نیما میگوید: شعر قدیم ما سوبژکتیو است یعنی با باطن و حالات باطنی سروکار دارد. در آن مناظر ظاهری نمونه فعل و انفعالی است که در باطن گوینده صورت گرفته، نمیخواهد چندان متوجه آن چیزهایی باشد که در خارج وجود دارد. قرن پنجم و ششم پر است از این نوع مضمونآفرینیها که فارغ از وضوح شی و جزییات پیرامونی زندگی است.
معنا بخشی به زندگی؛
انسان موجودی است که برای موفقیت نیازمند میراث بری تربیت، آموزش و فرهنگ میباشد. جوامع کم توجه به سه مولفه تربیت، آموزش و فرهنگ (به هر دلیل ممکن در طیفی از شرایط گذار جامعه تا تهاجم فرهنگی تا اهمال منجر به عقب ماندگی)، جامعه دارای گم گشتگی همگانی معنا شده و هویت پذیری و شخصیت یابی موثری را دنباله گیری ننموده و در کل برای معنابخشی به زندگی، دچار حال و مستغرق در لذت گرایی و درد گریزی میشود. انیمیشن زیر، ممکن است طنز باشد و فکاهی، اما معنای بالایی برای انتقال دارد. قضاوت با شما.
وزیر فرهنگ تشریح کرد:
یکی از مشکلات جوامع در حال گذار، کم توجهی به حوزههای میراثی و انکار ان است. جمهوری اسلامی ایران در حالی تمایل به طرح تمدن سازی اسلامی- ایرانی دارد که توجه لازم به منظومه فکری مفاخر خود نظیر فارابی، ابن سینا، شیخ شهاب الدین سهروردی، ملاصدرا، دیگر بزرگتنی، چون شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ اعظم و مواردی همانند ننموده و بنوعی در حد نام از آنها یاد میشود. فارابی یا معلم ثانی را میتوان بعنوان واسط انتقال فلسفه یونانی (ارسطویی و افلاطونی) به جهان اسلام، مبدا فلسفه اسلامی، تبیین گر سیرتحول جوامع و علم سیاست مناسب آنها و مواردی همانند دانست. وزیر ارشاد در ۳۰ آبان ماه به مناسبت روز جهانی فلسفه و در آئین بزرگداشت ابونصر فارابی، بیانات نسبتا جالبی را ارایه نموده است.
کتابخانه علامه دوران؛
کتابخانه علامه محمدتقی جعفری، محلی است که آثار خواندنی از علوم مختلف، فلسفه تا فیزیک، قرآن تا عرفان و... غوغایی عاشقانه دارد.
مهدی مولائی:
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: اگر بتوانیم زیست خودمان را درست تعریف کنیم، به آینده مطلوبی میرسیم وگرنه با اینکه دستور و ابلاغیه بزنیم و نام تمدن را بیاوریم تمدنی نمیشویم، بلکه رویکرد تمدنی باید معنای مناسبات انسانی را بهتر تعریف و تأمین کند.
حذف تدریجی مردم؛
قالیباف در صحبت صورت داده در جمع اعضای سازمان نظام پزشکی گفته است که از مشکلات تاکتیکی و راهبردی نظام، حذف تدریجی مردم در عرصههای مختلف و دولت گرایی حداکثری بوده است. مردمی که انقلاب را مدیون آنها هستیم و جنگ به پشتوانه آنها جلو رفت. ایشان میگویند که در هر موضوعی که امروز در آن موفقیت کسب شده، رد پای مردم وجود دارد. اما سوال ما اینجاست که چه شد که این شد جناب قالیباف؟