افزایش قیمتها با اسم رمز مسخره مصرف بهینه، خود شیرینی پیش کارگران از جیب کارفرما و اقتصاد ملی و زرنگ بازی در حذف یارانههای کالاهای اساسی برای جبران کسری بودجه با اسم تقویت هدفمندسازی و داستانهایی از این جنس، میشود روش اداره یک کشور؟ آقای رئیسی صدها بار گفتیم و مجددا میگوییم که کوتولههای سیاسی و مدیریتی را از اقتصاد کنار بگذارید، گوش تان به حرف ما مشفق نیست چرا؟ اگر کشور را بتوان با این روشهای مزحرف اداره هم کرد، پایههای تمدنی مان در حال نابود سازی است، بشنو سید. بشنو و درک کن که برای خودمان داد نمیزنیم، برای تقویت این آب و خاک، دین و شریعت، این نظام و این جمهوری، فریادمان بلند است. بسیاری از کارهایتان را به راحتی میتوان راهبری کرد. اتاقهای فکر مجموعه شعار سال، آماده مشاوره داوطلبانه است.
شعار سال: اقتصاد کشور در حال حرکت در جادهای نادرست است. میرکاظمی بد مسیری را در برنامه و بودجه راهبری میکند. همگرایی حداکثری بین رضایی و مخبر وجود نداشته و هر دو عزیز هم متاسفانه توانمندی اندیشیدن راهبردی در این مسیر را ندارند. مشفقان ارایه دهنده طریق از حلقههای تصمیم گیری و تصمیم سازی دور افتاده اند. وزارتین جهادکشاورزی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و صمت، نمایشی اداره شده و تن به برنامههای راهبردی نمیدهند و..
دولت فاقد یکپارچگی راهبردی در حوزه اقتصاد شده و آفاتی همانند دومینوی افزایش قیمتها، گره خوردگی اقتصاد و بازارهای مختلف به دلار، تورم رکودی، افزایش نقدینگی، گرایشات بالا به تامین کسری از سه طریق چاپ پول، اوراق قرضه فروشی و افزایش قیمت دلار، افزایش تمایل به دلال بازی، تامین مخارج اداره دولت از جیب مردم، کم توجهی به چابک سازی دولت با بیرون کردن دو سوم کارکنان موجود و تحقق دولت الکترونیک، کم توجهی به بهره ور سازی ۴۰۰ شرکت دولتی عموما زیان ده و دارای پتانسیل بالای فساد بدلیل ضعف نظارت موثر، افزایش تمایل به نظارت گرایی و بازرسیهای سطحی و ظاهری، انتصابات غیر شایسته سالار، فعالیت ملوک الطوائفی در دستگاههای مختلف و عدم همبندی توسعهای و ...، دولت را تهدید میکند.
با این فرمان ابتدا تمدن سازی فراموش میشود. بعد نگاه بینانسلی کنار گذاشته میشود. سپس مردم نادیده گرفته میشوند. چرخه آسیب در چند بعد سو تغذیه، گرایش به انواع فسادهای اخلاقی و اعتقادی و کج رویها بدلیل به خطر افتادن نظام تامین، افزایش جرم و جنایت و آسیبهای اجتماعی، مواجهه با آسیبهای اجتماعی نوپدید و ..، تشدید میشود.
آقای رئیسی،
تجربهای شبیه به این را در سال ۱۳۷۳ در دولت مرحوم هاشمی با شدتی به مراتب کمتر شاهد بودیم و نتیجه اش را در سال ۱۳۸۵ در حوزه آسیبها دیدیم. چرا تکرار برادر!
مردم شما را با انقلاب و نظام گره زده اند، آسیب دولت شما به پای نظام نوشته میشود سید. چرا نمیشنوید؟ چرا نمیبینید؟ چرا به هشدارهای مشفقانه گوش فرا نمیدهید؟ اگر شما در جای خودتان متخصص هستید، ما نیز در حوزههای کاری و تحلیلی خودمان پیراهنها پاره کرده ایم. ما هم از همین آب و خاک و سرزمین هستیم. حق داریم دلمان برای خودمان و برای هم میهنهای خودمان بسوزد.
این صدا، تنها صدای ما نیست، صدای تمام دلسوزان نظام و دین و میهن و مردم است.
محسن رنانی از صاحب نظران اقتصاد توسعه در موسسه دین و اقتصاد (این موسسه توسط شاگردان شهید بهشتی بنا شده است) سخنرانی دارد و چه دردمندانه از
فروپاشی طبقه متوسط و فرار مغزها مینالد. واقعا چرا سید؟
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال