پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۸۳۰۸
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۴۰۴ - ۲۲:۲۴
شبکه ریلی کشور در شرایط بحرانی روزهای اوج تقاضای سفر در جریان جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل، نتوانست نقش مضاعفی را بپذیرد و پاسخگوی نیاز مسافران باشد. کمبود شدید واگن در کنار ضعف در مدیریت بحران سبب شد با وجود برخورداری ایران از شبکه ریلی مسافری گسترده که تقریبا در تمام کانون‌‌های جمعیتی مهم کشور در دسترس است، این شبکه نتواند ‌‌آن‌‌طور که باید از تقاضای سفرهای ناگهانی ایجاد پشتیبانی کند.باید پرسید چه شد که با نزدیک به یک قرن تجربه، شبکه ریلی و راه آهن کشور، توان آرایش جنگی ندارد؟ ضعف مدیریت و انتصابات کیلویی و دو ریالی و گعده پایه ، چه بر سر منافع ملی آورده است؟ آیا هنوز فکر می کنیم که زمان بازخواست و حساب کشی فرا نرسیده است؟ آیا هنوز هم مدیران قبلی باید در سایه امنیت هم ریشان سیاسی باشند و منافع ملی قربانی توجیهات و مصلحت ها شود؟

شعارسال: شبکه ریلی کشور در شرایط بحرانی روز‌های اوج تقاضای سفر در جریان جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل، نتوانست نقش مضاعفی را بپذیرد و پاسخگوی نیاز مسافران باشد. کمبود شدید واگن در کنار ضعف در مدیریت بحران سبب شد با وجود برخورداری ایران از شبکه ریلی مسافری گسترده که تقریبا در تمام کانون‌های جمعیتی مهم کشور در دسترس است، این شبکه نتواند آن طور که باید از تقاضای سفر‌های ناگهانی ایجاد پشتیبانی کند.

عدم توانمندی لازم در شبکه ریلی و پشتیبانی ضعیف شبکه راه‏‌آهن کشور از سفرهای ناگهانی در جنگ ۱۲روزه

در آن دو هفته ملتهب، مسافران سفر‌های تحمیلی به صورت پیش فرض همان خودروی شخصی یا ناوگان عمومی جاده‌ای را برای خروج از شهر‌های پرخطر ترجیح دادند. این ماجرا یک بار دیگر عدم‌بهره وری کافی شبکه ریلی مسافری کشور را منعکس و ضرورت سرمایه‌گذاری برای ورود واگن‌های جدید به خطوط ریلی را آشکار کرد. افزون بر کمبود واگن، فقدان پروتکل‌های مدیریت بحران در موقعیت اضطراری که بتواند ضمن بازتنظیم برنامه حرکت قطار‌ها متناسب با جغرافیا و حجم تقاضای سفر، اطلاع رسانی لازم را به متقاضیان سفر انجام دهد، در کل بخش حمل‌ونقل از جمله حمل‌ونقل ریلی مساله ساز شد.

حمل‌ونقل ریلی در هنگام سفر‌های تحمیلی یک گزینه امن و قابل دسترس برای مسافران است و زمانی که سایر مد‌های حمل‌ونقل از جمله هوایی و جاده‌ای با محدودیت یا اختلال مواجه هستند، باید به عنوان یک جایگزین کارآمد و قابل اعتماد در دسترس متقاضیان سفر باشد. اهمیت این مد از آن جهت است که ظرفیت بالایی برای جابه جایی انبوه مسافر در یک بازه زمانی را دارد و به صورت همزمان می‌تواند حجم بالایی از مسافر و کالا را به صورت ایمن و با سرعت معقول جابه جا کند.

شبکه ریلی کشور پس از آغاز لغو پرواز‌ها در کشور، در بخش مسافری نتوانست عملکرد خوبی ارائه دهد و پاسخگوی نیاز مسافران در سفر‌های جنگ ۱۲روزه نبود. هرچند در روز‌های جنگ تمهیداتی برای حداکثر کردن ظرفیت ناوگان ریلی پیش‌بینی شد، اما این تمهیدات کافی نبود و عملا عمده مسافران آن روزها، حساب ویژه‌ای روی مد ریلی نکردند. در نخستین روز جنگ، وزارت راه و شهرسازی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که قطار‌های فوق‌العاده‌ای را در نظر گرفته است و تعداد واگن‌ها و ظرفیت صندلی‌ها نیز در برخی محور‌ها افزایش یافته است. در این اطلاعیه اشاره شد که این افزایش ظرفیت در بخشی از مسیر‌های ریلی به‌ویژه مسیر‌های تهران – مشهد و تهران – تبریز بوده است. شرکت راه آهن برای روز اول و دوم جنگ علاوه بر قطار‌های موجود، دو رام قطار فوق العاده یکی در مسیر تهران- مشهد در روز ۲۳ خرداد و و یک رام برای ۲۴ خرداد از مشهد - تهران پیش‌بینی کرد. علاوه بر آن پنج واگن به ظرفیت قطار‌ها در مسیر تهران - مشهد و دو واگن نیز برای محور تهران- تبریز و بالعکس افزوده شد.

فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی نیز در بازدیدی که از راه آهن تهران داشت، با اشاره به دو رام قطاری که به خطوط تهران – مشهد افزوده شده است، توضیح داد که از ظرفیت واگن‌های ذخیره نیز با ظرفیت‌های ۴۰ تا ۶۰ نفره به مقاصد شهر‌هایی همچون کرمان، یزد و تبریز استفاده شده است. در مسیر تهران - رشت نیز در بازه دوم تا پنجم تیرماه یک قطار دو طبقه با ترکیب سه سالن اتوبوسی دو طبقه صبا و ظرفیت ۳۲۴ نفر به صورت رفت و برگشت اضافه شد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد، تعداد مسافران مسیر تهران – مشهد در روز‌های جنگ رشد قابل‌توجهی داشت، اما با وجود آنکه پیش فروش بلیت قطار‌های تیرماه در میانه روز‌های جنگی انجام شد، بسیاری از مسافران با پیش فرض و تصویری که از شرایط همیشگی پیش فروش و صف‌های طولانی و در نهایت ناکامی در تهیه بلیت داشتند، اصلا سراغ پیش خرید بلیت قطار نرفتند. این شرایط باعث شد تا پیش‌فروش بلیت‌ها برای اولین بار صف کوتاه تری را تجربه کند و احتمالا به همین دلیل زمان انتظار برای تهیه بلیت تقریبا مانند شرایط عادی و حتی سریعتر انجام شود.

برخی مسافران و متقاضیان ثابت قطار‌های تهران – مشهد به «دنیای‌اقتصاد» توضیح دادند که بلیت‌های پیش فروش به سرعت به اتمام رسید و تهیه بلیت در روز‌های عادی فقط برای قطار‌های لوکس و پنج ستاره میسر بود و این نشان‌دهنده آن است دو رام قطار نیز نتوانست نیاز مسافرانی که قصد تردد از تهران به مشهد و بالعکس را داشتند، پوشش دهد. نکته حائز اهمیت دیگری که مسافران تهران – مشهد به آن اشاره کردند، اضافه شدن واگن به لکوموتیو‌ها بود. در واقع تدبیر در نظر گرفته شده برای افزایش ظرفیت جابه جایی مسافر، به اصطلاح، رام‌هایی بود که به لکوموتیو‌ها اضافه شد؛ موضوعی که البته باوجود افزایش ظرفیت قطارها، زمان توقف در ایستگاه و مجموع زمان سفر را طولانی کرد. شبکه ریلی ایران با وجود استخوان بندی نسبتا خوب و توزیع معقول در کل سرزمین، برای حداکثرسازی بهره وری علاوه بر کمبود واگن، با چالش کمبود کشنده (لکوموتیو) نیز روبه‌رو است.

رتبه خوب شبکه ریلی
ایران از یکی از گسترده‌ترین خطوط ریلی در منطقه و حتی جهان برخوردار است. طول خطوط ریلی کشور تا پایان سال ۱۴۰۱ میزان ۱۵‌هزار و ۳۷کیلومتر اعلام شده که از این میزان ۱۱‌هزار و ۷۹۸کیلومتر، طول خطوط ریلی اصلی و سه‌هزار و ۲۳۹ کیلومتر خطوط فرعی هستند. بر اساس چشم انداز پیش‌بینی شده، تا پایان سال ۱۴۰۴ قرار بر این بوده است که طول این خطوط به بیش از ۲۵‌هزار کیلومتر برسد؛ هرچند تحقق این هدف تا پایان امسال دور از ذهن است، اما نشان دهنده برنامه توسعه آتی در این بخش در معدود پهنه‌هایی است که احیانا با فقر خطوط ریلی مواجه هستند.

رتبه جهانی ایران بر اساس اعلام سایت دیتای جهانی (World Data) با احتساب شبکه حدود ۹هزار کیلومتری در ۲۰۲۱، در جایگاه ۲۷ جهان است؛ یک شبکه مویرگی البته در بخش مسافری که نسبت به پهناوری سرزمین ما از رتبه جهانی بسیار خوبی برخوردار است. توزیع شبکه ریلی در کشور نیز حاکی از وضعیت مناسبی است؛ به جز پهنه جنوب شرق کشور یعنی سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و همچنین خراسان شمالی، بخش‌هایی از پهنه غربی از جمله ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و کرمانشاه توزیع شبکه راه آهن در عمده نقاط کشور از پراکندگی خوبی برخوردار است. آنچه که منجر به ناکارآمدی شبکه ریلی شده و اجازه نداد تا حمل‌ونقل ریلی از جاده‌ای سبقت بگیرد یا در وقت بحران نقش موثری در پشتیبانی از سفر‌های از پیش برنامه ریزی نشده نداشته باشد، نخست کمبود ناوگان و سپس ضعف در مدیریت بحران به ویژه در شرایط جنگی است.

بر اساس آمار راه آهن، ناوگان مسافری کشور در حال حاضر شامل حدود دوهزار و ۱۷۰ واگن بوده که بخش قابل‌توجهی از آن‌ها نیز به دلیل فرسودگی و خرابی، در خطوط قابل استفاده نیستند؛ تعداد واگن‌های فعال کشور در پایان سال ۱۴۰۱، یک‌هزار و ۵۴۱ دستگاه واگن بوده است و این تعداد در مقاطع زمانی مختلف ممکن است تا حدودی نوسان داشته باشد. جبارعلی ذاکری، مدیرعامل راه آهن اخیرا اعلام کرده است که سالانه به ورود ۳۰۰ واگن مسافری جدید نیاز است و تا پایان برنامه هفتم باید ۱۲۰۰ واگن وارد ناوگان ریلی شود؛ هدفی که جز با مشارکت موثر بخش خصوصی، دور از دسترس به نظر می‌رسد. یکی از مهم‌ترین دلایلی که نتوانست کمبود واگن مسافری در کشور را مرتفع سازد، اصرار دولت‌ها بر استفاده از ظرفیت‌های داخلی و همچنین تحریم بوده است. در این حوزه سیاست دولت سیزدهم بر اولویت دادن به تولیدات داخلی متمرکز بود و به همین خاطر در آن سال‌ها تنها ۵۰واگن مسافری نو به ناوگان اضافه شد. در دولت چهاردهم اوضاع اندکی متفاوت شد و سرمایه‌گذاری در این بخش قدری افزایش پیدا کرد. هرچند نتایج آن هنوز ملموس نشده است. در یکی از تفاهم نامه‌های پر سر و صدای انجام شده میان وزارت راه و شهرسازی و بخش خصوصی در اواخر فروردین ماه سال‌جاری، یک شرکت منتسب به بابک زنجانی طرف حساب دولت بود که تفاهم‌نامه‌ای به ارزش ۶۱‌هزار میلیارد تومان با وزارت راه و شهرسازی امضا کرد. این تفاهم‌نامه برای خرید و تولید ۱۴۰۰ دستگاه واگن و لکوموتیو امضا شد که ۳۰۰ دستگاه آن واگن مسافری خواهد بود.

تجربه جهانی
ضعف مدیریت بحران مساله مهم دیگری است که در تمام شرایط اضطراری از وقوع بلایای طبیعی گرفته تا وضعیت‌های خاصی همچون جنگ که منجر به افزایش ناگهانی تقاضا می‌شود، تاثیر خود را نشان می‌دهد.

دلیل دومی که سفر با حمل‌ونقل جاده‌ای را به صورت پیش فرض در ذهن کسانی که سفر در این ایام به آن‌ها تحمیل شده بود، ارجح تشخیص داد، ضعف در مدیریت بحران بود. با گذشت چند روز از آغاز جنگ، این انتظار وجود داشت که با مدیریت بحران ویژه و بررسی رشد تقاضای سفر در مسیر‌های ریلی موجود، ناوگان ریلی به شهر‌های پرتقاضا تزریق شود و برنامه حرکت قطار‌ها بازمهندسی شود. اما این اتفاق در هنگام جنگ و پس از آتش بس رخ نداد و در چند محور محدود نیز که این تدبیر در نظر گرفته شد، اطلاع‌رسانی ضعیف، مسافران را از افزایش ظرفیت‌ها آگاه نکرد.

از یک سو کمبود واگن دست شرکت راه آهن را برای برنامه ریزی و افزایش سفر‌ها کوتاه کرده بود و تنها در چند مسیر انگشت شمار و برای روز‌هایی محدود، چند رام قطار اضافه شد؛ از سوی دیگر برای مدیریت تقاضا با ناوگان فعلی نیز برنامه ریزی مشخصی انجام نشد. در توضیح این مساله به چند نکته می‌توان اشاره کرد؛ از جمله نبود قطار‌های آماده و واگن‌های جایگزین در بسیاری از ایستگاه ها، نبود قطار‌های متحرک اضطراری، نبود سامانه جامع اطلاعات لحظه‌ای از موقعیت قطارها، ظرفیت ایستگاه ها، یا وضعیت ناوگان، نبود سناریو‌های جایگزین و تعریف دستی و غیرسیستمی قطار‌ها برای خطوط پرتقاضا و ضعف داده محوری.

به نظر می‌رسد در حال حاضر پروتکل مشخصی برای استفاده از سرمایه ریلی در هنگام بحران وجود ندارد و انتظار می‌رود سیاستگذار حمل‌ونقل با بهره گیری از تجربه دیگر کشورها، ضمن توسعه پایگاه‌های امداد ریلی در ایستگاه‌های استراتژیک، اقداماتی از قبیل تشکیل ستاد فرماندهی بحران حمل‌ونقل ریلی را در دستور کار قرار دهد و پروتکل‌های ویژه‌ای برای روز‌هایی که تقاضای سفر خارج از برنامه روتین، اوج می‌گیرد، تدارک ببیند. همچنین برخورداری از بانک اطلاعات لحظه‌ای از ظرفیت خطوط، موجودی واگن، وضعیت ایستگاه‌ها و لجستیک پشتیبان در موقعیت بحران ضروری است.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از دنیای اقتصاد، تاریخ انتشار: 9تیر1404، کدخبر:4192131، donya-e-eqtesad.com

اخبار مرتبط
خواندنیها -دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین