شعارسال: به چند عکس نوشته منعکس شده در ادامه متن نگاه کنید. بنظر میرسد که توضیحات آنها از اغوا کنندگی ظاهری بسیار بالایی برخوردار هستند و از طرف دیگر، این گونه میتوان فهم نمود که نکات کلیدی و بعضا جهت دار خاصی در آن مستتر شده که کم توجهی بدان باعث ایجاد دیدگاههای انحرافی میشود.
انسان بشکل طبیعی از پنج حوزه قدرت تفکر، روان (حوزه نیازها، انگیزهها و غرایز یا همان نفس)، احساسات و عواطف، جسم و روح (نرم افزار اتصال)، تشکیل شده است. انسان به گونهای طرح ریزی شده که چهار جز اول بشکل غیرقابل انکاری با جز پنجم یا روح در ارتباط قرار دارد.
در شرایط فعلی، انسان مدرن و صاحب دانش، نوع خاصی از ترکیب تفکر (هوش مصنوعی) و جسم را در قالب ربات طرح ریزی کرده است. فرض کنیم که در آینده هم بتواند اقدام به ساخت رباتهای خودگردان و خود تعالی دهنده کند. مثلا رباتهایی که بتوانند نیازهای خود به انرژی را رفع کرده و در راستای اهداف متعالی از پیش تعریف شده، اقدامات ابتکاری از خود نشان دهند. بعید به نظر میرسد، انسان بجایی برسد که توان استقرار غرایز (نفس یا نیروی حیات) در ربات را پیدا کند. بعید است بتواند توانایی استقرار احساسات و عواطف (از الزامات زندگی اجتماعی و حیات در سیستمهای باز) در ربات را پیدا کند. قرآن هم وعدهای متقن داده و گفته که هیچ گاه توانایی درست کردن روح را نخواهید داشت.
دومین نکته جالب توجه بر اساس چند تصویر بالا، توجه داشت به ماهیت آفرینشی موجودات مختلف است.
* فرشته: عقل محض لدنی (غیر اکتسابی) و احساسات و عواطف + روح + دارای خلقت دفعی غیر تکاملی + بدون توان زایش.
* انسان: عقل اکتسابی، غرایز، احساسات + روح + دارای خلقت تکاملی و تدریجی + دارای زایش.
* جن: عقل اکتسابی ضعیفتر از انسان، غرایز قویتر، احساسات ضعیف تر+ روح + دارای خلقت تکاملی و تدریجی و عمر بشدت طولانیتر از انسان + دارای زایش.
* حیوان: فاقد عقل اکتسابی، غرایز قوی، احساسات ضعیف+ روح + دارای خلقت تدریجی + دارای زایش.
* گیاه: فاقد عقل، ضعف غرایز، فاقد احساسات +روح + دارای خلقت تدریجی + دارای زایش.
* سایر موجودات ....
آیا میتوانیم آفرینش موجوداتی دیگر با ترکیباتی متفاوت از عقل، غریزه، احساس، جسم و روح را متصور شویم؟
سومین نکته جالب توجه قابل استنباط از تصاویر بالا، اشرف مخلوقات شدن انسان و منظومه شدن کل هستی، حول آفرینش انسان است (برداشت و روایات ادیان توحیدی).
همان انسانی که موجود عقل محضی نظیر فرشته و یا جنی همانند ابلیس، خون ریز بودن، ظالم بودن و بخود ظلم کردن و. را در او دیدند و از خداوند پرسش نمودند. خداوند گفت سجده کنید، چرا که او حامل امانتی است که من میدانم و شما نمیدانید. سوال اینجاست که آیا امانت داده شده به انسان، تحقق بخشیدن به تعادل بین پنج جز (تفکر، روان، عواطف، جسم، روح) در حرکتی متعالی (جانشینی خداوند بر زمین و خدا گونه شدن) و الزاما حرکتی اجتماعی، است تا به مقام قرب یا نزدیکی به خالق خود برسد؟ یا تعابیری دیگر میتوان از داستان، روایتها، اسطورههای خلقت و یا آیات و روایات دینی، در این خصوص ارائه نمود؟
سناریوها درخصوص جهانهای موازی (سه نظریه درخصوص جهانهای موازی):
با این حد از پیچیدگی در انسان و کیهان و آفرینش شایر موجودات، این سوال پیش میآید که آیا با پدیده جهانهای موازی مواجه هستیم؟
تناسب وسایل با ماموریتها در آفرینشی متعادل و احسن الاحوال:
به عبارات زیر در خصوص عظمت کیهان توجه کنید. سوال اینجاست که آیا این حجم عظمت برای حضور اشرف مخلوقات (انسان) لازم است یا اینکه با جهانهایی موازی سروکار داریم؟
ابرسیاهچالهها معمولاً بین ۱ میلیون تا ۱۰ میلیارد برابر جرم خورشید هستند. بعضی از غولها مانند TON ۶۱۸، حدود ۶۶ میلیارد برابر خورشید جرم دارند. کهکشان راه شیری: حدود ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد ستاره دارد. میانگین جهانی برای کهکشانها: حدود ۱۰۰ میلیارد ستاره. تخمینها میگویند حدود ۲ تریلیون (۲×۱۰¹²) کهکشان در جهان قابل مشاهده وجود دارد. بنابراین، تعداد کل ستارهها در تنها جهان قابل مشاهده ما، تقریباً ۲۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ستاره است.
شعاع جهان قابل مشاهده: حدود ۴۶.۵ میلیارد سال نوری است.
حال اگر همه چیز (همه ماده) در جهان قابل مشاهده را کنار هم و روی هم بگذاریم چقدر از فضای جهان قابل مشاهده خالی میماند؟ پاسخ این است که ۹۹.۹۹۹۹۹۹۹۹۵٪ جهان، خلا کلاسیکی است. این عدد یعنی، تقریبا هیچی در جهان نیست! ولی در عین حال میلیاردها میلیارد میلیارد میلیارد جرم وجود دارد!
البته اگر با دیدی نوین به فضای خالی یا میانستارهای یا فضای میان کهکشانی یا فضای میان ابرخوشهها، نگاه کنیم، آنگاه فضای خالی هم خالی نیست و درواقع خالی وجود ندارد و همه جا پر است. خلا کوانتومی؛ فضای خالی نیز بینهایت انرژی و نوسان دارد. اما در نگاه کلاسیک، مادهی عادی (اتمها) فقط حدود ۵٪ انرژی جهان قابل مشاهده را تشکیل میدهد. فضای میانستارهای پر از ابرهای گاز رقیق با چگالی حدود ۱ اتم در هر سانتیمتر مکعب است. این را مقایسه کنید با هوا در زمین که در هر سانتیمتر مکعبش بیش از ۲۵ میلیارد مولکول هست!
در جهانی که تقریبا همهاش «هیچ و خالی» است ما بعنوان انسان هستیم، اینجا در روی یک دانه ماسه آبی، روی زمین، احساس بودن را تجربه میکنیم و خودآگاهی داریم، خودآگاهی و احساس و تجربه بودنی که تنها ۷۰، ۸۰ سال طول میکشد و سپس از بعد مادی آن و با فرارسیدن مرگ، برای همیشه تمام میشود.
سوال اینجاست که آیا در این عظمت ماده و در عین حال، عظمت فضای خالی و بعنوان اشرف مخلوقات، دارای ارتباط با کلیت هستی هستیم یا اینکه در جهانهایی موازی قرار داریم. هرچه هست و هر سناریویی که دنباله گیری میشود، فقط میتوان به عظمت خالق سر فرد آورد.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون