تحلیلی بر گونه های روشنگری در ایران ، مهرداد احمدی شیخانی:
روشنفکری با تکیه بر عقل نقاد، قصد باز کردن افقهای پیش روی با نگاهی جامع و غیرگزینشی را دارد. یعنی این گونه نیست که روشنفکر، در یک حوزه انتقاد نموده و در حوزه دیگر، سکوت نماید. چنین نیست که روشنفکر گزینش کند چه کسی یا چه جریانی را نقد کند و چه کسی یا جریانی را نقد نکند و الزامی هم ندارد که حتما هر نقدی که میکند درست باشد، ولی قطعا و حتما اینگونه است که ویژگی نقاد او، دوست و دشمن نمیشناسد و هرکس را میتواند شامل شود؛ و اتفاقا همین خصوصیت است که روشنفکر را از دیگر اقشار جامعه متمایز میکند. در ۷۰ سال گذشته و پس از کودتای آمریکایی-انگلیسی علیه دولت مصدق، میتوان از سه روشنفکر در ایران نام برد که سوای آنکه با نظریات آنها موافق یا مخالف باشیم، توانستند جریانساز باشند. این سه نفر به ترتیب آلاحمد، شریعتی و سروش بودند. حال اگر از این منظر به جریان روشنفکری در ایران توجه کنیم، میتوان سه دسته را نیز در این ساحت از هم تشخیص داد. دسته اول کسانی بودند که در جایگاه نقد نشستند، ولی زبانی که بتواند با جامعه پیوند برقرار کند، نیافتند و بیشتر تبدیل به فلاسفهای جدا از جامعه شدند. دسته دوم توانستند زبانی ابداع کنند که با مخاطب ارتباط برقرار میکرد و در آنها شوری برمیانگیخت و موتور محرکه جامعه زمان خود میشد. دسته سوم، اما به نقادی گزینشی روی آوردند؛ این گروه وقتی به پرسش گرفته میشدند که چرا فلان کار را کردید؟ به این جواب پناه میبردند که آن رفتار را باید در بستر زمانه خودش بررسی کرد و جامعه در آن دوران چنین طلب میکرد یا اینکه اگر غیر از این کنیم یا اینکه اگر خلاف جریان عمومی و خواسته جامعه کاری بکنیم، آبرویمان میرود.
دگراندیشی و تشکیک یا فروپاشی؟
مهدی نصیری با رویکرد نقد حجاب اجباری وارد بحث می شود و با ارایه نظراتش در خصوص آیه شریفه لااکراه فی الدین( سوره بقره) ، اقدام به نقد و تشکیک برداشت های فقه می کند. نصیری شرایط موجود را برآمده از فقه سنتی دانسته و ضرورت نو اندیشی دینی منجر به فقه پویا را مطرح می کند. برخی از منتقدین ، این بیانات را نوعی تشکیک منجر به فروپاشی می دانند و برخی دیگر آن را نوعی روشنگری دینی می پندارند. بنظر می رسد که ورای درست یا غلط بودن نظرات مهدی نصیری ، روشنگری با هدف کاهش تشکیکات و انحرافات ذهنی ، یک الزام باشد. سال هاست در بیانات مقام معظم رهبری تاکیدات خاص بر راه اندازی کرسی های ازاداندیشی شده است.
خط امام از بهشتی تا آرمان:
در نشست «خط امام از بهشتی تا آرمان» ضمن بررسی جایگاه آزادی در اندیشه شهید بهشتی و امام موسی صدر تصریح شد: اگر ما در مورد آزادی در اندیشه سخن میگوییم قاعدتا باید بحث مسئولیت انسان را هم در نظر داشته باشیم، چون وقتی آزادی در اندیشه مهم میشود که قائل به این باشیم موجود مختاری هستیم و اگر موجود مختاری باشیم موجود مسئولی هم هستیم.
دعوای مناظره ای؛
سازندگان برنامه «شیوه» در اطلاعیهای با اعلام وقفه در پخش این برنامه، توضیحاتی را درباره دلایل این اتفاق مطرح کردهاند.در این اطلاعیه آمده است: «بنا داشتیم مناظرهای بین آمیز خالقی و حسین صمصامی برگزار کنیم. شامگاه گذشته آقای صمصامی بعد از بررسی متوجه شدند که آقای خالقی تخصصی در اقتصاد ندارند و به همین دلیل با ایشان مناظره نمیکنند. با توجه به موضوع مناظره امروز، آقای سیدیاسر جبرائیلی نویسنده کتاب "دولت و بازار" را جایگزین آن کردیم و به آقای خالقی اطلاع دادیم که طرف مناظره تغییر کرده است. اما آقای خالقی نپذیرفتند که با آقای جبرائیلی مناظره کنند؛ لذا فعلا برنامه این هفته منتفی است.»
اتهام زنی یک اقتصاددان طرفدار اقتصاد اسلامی به یک اقتصاددان لیبرال؛
وقتی بحث از موج چهارم شناخت بشری(ترکیب موج دوم شناخت یا دین با موج سوم یا علم) می شود(موج چهارم شناخت، موج غالب در آینده نزدیک کمتر از ده سال در کل دنیا بوده و تعیین کننده ابرقدرت های جدید خواهد بود)، نیازمندی به الگو و پارادایم های پیوند دهنده علم و دین مطرح شده و قرائت سنتی اضافه کردن احادیث و روایات در انتهای یک نظریه علمی یا مطلق گویی های کم بنیاد برتری یک بعد بر بعد دیگر، کنار نهاده شده است. در برداشت های اولیه از موج چهارم، علم با همراهی فلسفه و دین با همراهی عرفان ، در قالب درک اشتراکات ، با یکدیگر پیوند خویی نموده و در مرحله بعدی ، بحث حل تعارضات مطرح شده و در نهایت، باید شاهد زایش نظریات پایه و سپس پارادایم ها باشیم. حال جناب دکتر درخشان احتمالا کم اطلاع از این مباحث ، با نوعی تردستی برای فرار از پاسخ، برچسب اتهامی می زند و از گروهی بنام روزنامه نگاران منحط بحث می کند و تکفیر می نماید. آقای دکتر درخشان، ما به موسی عنی نژاد کاری نداریم، اما حاضریم در همین برنامه جهان آرا ، شما را به چالش بکشیم. ضمن بیان احترام مجدد به جایگاه علمی و شخصیتی تان، مشفقانه سفارش می کنم که چارچوب های اخلاقی، علمی، دینی، انسانی و حرفه ای را در مناظرات و تعاملات رعایت کنید. صبر سربازان بی جیره و مواجب گام دوم انقلابی فعال در حوزه رسانه و اتاق های فکر(سربازان علی) نیز حدی دارد. سربسته و خاضعانه عرض شد.
منابع شناخت را در نوعی تقسیم بندی قراردادی می توان به چهار دسته علم، تحلیل عقلانی(خردورزی)، شهود و وحی تقسیم بندی نمود.در بعد از انقلاب اسلامی، تاکیدات خاصی روی منبع آخر و منبع اول صورت پذیرفت و بدلیل حاکمیت قرائت های ایدئولوژیک، دو منبع دیگر یعنی تحلیل عقلانی(خردورزی) و شهود، به حاشیه رانده شدند. نکته جالب توجه اینکه زایش پارادایم های علمی تا حد زیادی وابسته به توسعه و تقویت خردورزی و تحلیل عقلانی است. غنی نژاد در این مناظره از گرایش اقتصاد نوشته شده توسط بنی صدر و بهشتی به سمت اقتصاد چپ گرا(کمونیست و مارکسیست) بدلیل حاکمیت روحیه انقلابی( ضد امپریالیسم و بحث اقتصاد اسلامی) می گوید و درخشان با نوعی قطبی سازی فضا به دنبال برچسب زدن است. این مناطره درس های خوبی برای تقویت کرسی های آزاداندیشی دارد.
خواب زدگی منصور کبگانیان؛
دوره اینکه با استفاده از فضای نادانی افراد( خصوصا در سه بحث یا حوزه سیاسی، امنیتی و دینی) دم خروس را با سنگ گرانیت وصل کنیم از دلش متانول استخراج نمائیم را باید پذیرفت که تمام شده است. حال چطور آقای دکتر منصور کبکانیان ( اخوی شهید بزرگوار دکتر کبکانیان) عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، بحث غفلت از کرسی های آزاد اندیشی را به ناآرامی های دانشگاهی ارتباط می دهند، جای اما و اگر فراوان دارد. از آقای دکتر عزیزمان می پرسیم که آیا پارادایم و الگوی فعلی آموزش عالی را قبول دارید؟ اگر نه، نقشه تحولی کجاست؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی چه کاری در این خصوص انجام داده است؟ آیا موج چهارم شناخت بشری یا ترکیب گفتمانی ( رابطه قدرت- شناخت) دین با علم و حضور موثر در حوزه اجرا را قبول دارید؟ چکاری برای پیاده سازی آن انجام داده اید؟ آقای دکتر بزرگوار، کشور با انواع منفعت طلبی ، درمانده در نظام استعدادیابی و جهت دهی به استعدادها در قالب میراث شوم کنکور و سهمیه های رنگارنگ و بعضا زشت آن است،آنگاه شما با نوعی فرار به جلو ، چه چیزی را به چه چیز ارتباط می دهید؟ یادآور می شویم که پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، تنها پایگاه خبری در کشور است که افتخار میزبانی سرویسی مستقل بنام کرسی آزاد اندیشی را دارد. آیا تا به حال ملاحظه کرده اید؟ خداوند به ما و شما برای پاسخگویی در روز جزا رحم کند.
ناکامی سیاستگذاری در ایران؛
درباره ناکامی سیاستگذاری در ایران، علل و دلایل مختلفی میتوان گفت که یکی از اساسیترین آنها خلا تئوریک است. ما از یک خلا بسیار مهم در حکمرانی رنج میبریم و آن هم نبود تئوری است. اگر در حکمرانی تئوری نداشته باشیم، با شرایط ابهام و عمل زدکی در سازماندهی درامر حکمرانی مواجه خواهیم بود که در عمل به تعارض، تناقض، اتلاف انواع سرمایه مادی و غیرمادی و ناکارآمدی منجر خواهد شد. اینکه مردم باید نقشی در حکمرانی دداشته باشند یا نه؟ باید در سازمان تئوری ما روشن شود. تکنیکها و روشهای اعمال این مردم سالاری بحثهای فرعی است.
رئیس نهاد رهبری در دانشگاه؛
رئیس نهاد رهبری در دانشگاهها با اشاره به تلاش دشمنان برای ایجاد شبهات گفت: ماموریت و وظیفه تک تک اساتید دانشگاه و حوزه و مدیران این عرصه بلند آموزش عالی در این بخش بسیار مهم است.
افیون خلق!
اصالت وجود گرایان بدلیل شدت احساس سرکوبهای موجود در جامعه، کانون توجه خود را بر آزادی و تربیت انسان اصیل (متفکر، تحول آفرین، آزاد و ...) قرار داده اند. توجه کانونی آنها به دو عامل سرکوب گریهای موجود در جامعه (از خود تا سایرین / از نظامهای فرهنگی گرفته تا اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و غیره/ در گروهها و مشاغل گوناگون/.) و ضرورت پرورش انسان اصیل، متفکران این گروه را از مرحله دوم داستان یا مسئوولیت پذیری انسان اصیل برای ساخت و ایجاد تحول مجدد در خود، دیگران و جامعه، تا اندازهای دور داشته است. این کم بینی ها، بنوعی بسترساز کم توجهی به حوزههای دینی در طیفی از انکار تا نگاه حاشیهای بدان شده است. ورای انتقادات قابل ارایه به سطح و میزان عمل گرایی افراد معتقد به فلسفه اصالت وجود و قدرت تحول آفرینی مجدد در خود و جامعه، مباحث مربوط به قیدگریزی و آزاد سازی انسانها، قابلیت تامل و ارزش شنیدن دارد. پایگاه تحلیلی خبری شعار سال با هدف ایجاد فضای تضاربی برای آرای موافقان و مخالفان، اقدام به بازنشر این متن در سرویس کرسی آزاد اندیشی نموده است.
نشست نقد و بررسی کتاب «پسااسلامگرایی»؛
آصف بیات، نویسنده کتاب «پسااسلامگرایی» معتقد است: تلقی جدید از رابطه اقتصادی و اجتماعی و رابطه بین قدرت بر کنشهای جدید اجتماعی و فرمی که ما داشتیم، تأثیرگذار بوده است و کشورهای اسلامی نیز تحتالشعاع قرار گرفتهاند که موجب پسااسلامگرایی شد؛ پس نمیتوان ظهور پسااسلامگرایی را از بستر تاریخی و اجتماعی و اقتصادی آن که بستر جدیدی است، جدا کرد.
گزارش ویدئویی:
سیدجواد میری، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در برنامه زاویه گفت: اخراج دکتر عبدالکریمی از دانشگاه این پیام را به جامعه دانشگاهی میدهد که زیاد کار نکن و زیاد حرف نزن بلکه تبدیل به کارمند شو.
اهمیت فقه و حقوق اسلامی؛
مؤلفههای تمدن اسلامی شامل عناصری، چون عقاید و فلسفه اسلامی، شریعت و فقه و حقوق اسلامی، اخلاق اسلامی و علوم دیگری مانند قرآن است.
تاریخ زدگی؛
تاریخ، حداکثر به ما کمک میکند تا بفهمیم، "ما، چگونه ما شدیم"، اما نمیتواند بگوید، "ما" باید چگونه "مایی" بشویم؛ و نمیتواند به ما بگوید آینده چگونه باشد و چگونه ساخته میشود. میتواند گذشتهی ما را تبیین کند، اما یادمان باشد، تاریخ، یک خطر بزرگ دارد. "سحر و جادویی" بلد است که ما را مسحور و اسیر جادوی خویش میکند. این جادو را میتوان "تاریخزدگی" نام نهاد.
محمد اسفندیاری اسلامپژوه، تاریخنگار، کتابشناس و سرپرست دانشنامه امامت در ویژه برنامه تهیه دیده شده برای محمدرضا حکیمی در برنامه سوره شبکه چهار ، می گوید که آقای دولت! نان عدالت در تنور آزادی پخته میشود! اگر میخواهی به مقصد عدالت برسی باید از بزرگراه آزادی عبور کنی.
رنج نامه دکتر عبدالکریمی؛
رنج نامه دکتر عبدالکریمی مطلب جدیدی نیست. اما در زمان انتخابات، شاید اهمیت خاص پیدا کرده باشد. چرا این کشور نیازمند فوتبال و فوتبالیست است، اما نیازی به فلسفه و فیلسوف ندارد؟ عباراتی با همین مضمون توسط رضا رفیع ، نویسنده و فعال حوزه ادبیات کشور روایت شده است. چرا چنین شدیم؟ چرا نمی فهمیم که در موج چهارم شناخت بشری که حداقل 20 سال از آغاز آن می گدرد، توانمندی و ابرقدرتی به ترکیب گفتمانی( رابطه شناخت قدرت) دین با علم است؟ چرا اجازه می دهیم که تعصب و سنت، ریشه های تمدن اسلامی- ایرانی را نابود کند.
حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی:
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه کارشناسان باید آزاداندیشانه مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی را مورد بازنگری و نقد قرار دهند، یادآور شد: نفی هر گونه فرهنگی در یک جامعه نابودی آن جامعه را در پی دارد، لذا ما باید بتوانیم عاقلانه و عادلانه نسبت مناسبی بین فرهنگ ایران و اسلام و غرب برقرار کنیم به گونهای که برآورد آنها در توسعه ما مؤثر باشند.
احمد بخارایی، استاد دانشگاه:
اوایل بهمن ۱۳۹۹ «اعتراضنامه»ای نسبت به وجود موانع بر سر راه پژوهشهای اصیل در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی برای تایید موافقان در فضای مجازی منتشر شد.
بیژن عبدالکریمی
علوم انسانی در کشور ما وجوه ایدئولوژیک زیادی دارد یعنی یا در نهادهای رسمی است که میکوشد جهتگیری خاصی را در جهت دفاع از وضعیت کنونی تولید کند یا نگاه اپوزیسیونی دارد، در حقیقت ما هنوز نتوانستهایم نظام معرفتی، علمی و دانشگاهی را در کشور ایجاد کنیم که از ناف ایدئولوژی قطع شده باشد.
تحول علوم انسانی
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ضمن تشریح خدمات متقابل قرآن و فلسفه اسلامی اظهار کرد: برای اینکه فلسفه اسلامی در عرصههای عینی و انضمامی جامعه بیشتر وجود داشته باشد، تنها راه آن تحول در علوم انسانی است. پس باید آن را نقادی و جهاتی را که با مبانی اسلامی سازگاری ندارد پالایش کنیم تا به یک علوم انسانی مبتنی بر مبانی درست عقلی و دینی دست یابیم.